تحلیلِ راهبردیِ شایستگی هایِ نظامِ حکمرانیِ آموزش و پرورشِ ایران بر اساس چارچوبِ مفهومیِ ظرفیتِ سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
39 - 77
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، برخی دولت ها توانستند با بهره مندی از حکمرانیِ خوب، زمینه کارایی و اثربخشی سیاست هایِ پایداریِ آموزش و پرورش را فراهم آورند و آموزشِ باکیفیت، همگانی، رایگان و عادلانه را محقق سازند. در ایران، با وجودِ اسناد بالادستی پرشمار، شواهدی چون تعمیقِ روزافزونِ چالش هایی چون دانش آموزانِ بازمانده از تحصیل، نابرابری و شکافِ آموزشی و کیفیتِ پایینِ زیرساخت هایِ آموزشی، نشانگر اینست که آموزش و پرورش ایران از دستیابی به اهداف پایداری بازمانده است. هدف نوشتار حاضر اینست که با بهره گیری از روش های تحلیلی، مقایسه ای و پیمایشی مبتنی بر آراء و نظرات خبرگان و متخصصان تعلیم و تربیت، ابعاد و لایه هایِ شایستگی هایِ نظامِ حکمرانیِ آموزش و پرورشِ ایران را از چشم انداز نظریِ ظرفیت سیاست گذاری، آسیب شناسی کند. سؤال پژوهش این است که صلاحیت های سطوح گوناگون نظام حکمرانی آموزش و پرورش ایران به چه میزان با شاخص هایِ نُه گانه الگوی ظرفیت سیاست گذاری همسویی دارد؟ بر اساس یافته های پژوهش و دیدگاه ها و نظرات متخصصان، شایستگی ها و مهارت هایِ تحلیلی، عملیاتی و سیاسی در سطوح و منابعِ فردی، سازمانی و سیستمیِ نظامِ سیاست گذاریِ آموزش و پرورشِ ایران در مقایسه با مؤلفه های الگوی نظریِ ظرفیت سیاست گذاری با ناهمسویی ها، ضعف ها و چالش هایی روبروست. این کاستی ها، از موانع اصلی کارایی و اثربخشی سیاست هایِ پایداری آموزش و پرورش ایران و نیل به اهدافِ مرتبطِ پیش بینی شده در اسنادِ سیاستیِ بالادستی بوده است. پیشنهاد می شود برای دوره پساکرونای آموزش و پرورش ایران، ظرفیت سازیِ در چارچوبِ حکمرانیِ شبکه ای، داده محور، چندسطحی، منصفانه، پاسخگو و مشارکتی در دستورکار سیاستی کشور قرار گیرد.