آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۷

چکیده

مطالعات آینده در عصر جدید نخست با آینده پژوهی فناوری آغاز شد، اما اکنون چرخش های نظری زیادی را از سر گذرانیده است. در این رابطه، متفکران مفهوم «نسل های آینده نگاری» را مطرح کرده اند تا تغییر تدریجی محورها، حوزه های تمرکز، تفاوت بازیگران و اختلاف ابعاد را در قالب الگوهای متنوع با عنوان نسل های آینده نگاری نشان دهند. این گروه از صاحب نظران خاطرنشان می سازند که نسل اول آینده پژوهی با تمرکز صرف بر موضوع علم و فناوری تکوین یافته است، اما نسل های بعدی به تدریج بر زمینه های متنوع سیاستگذاری عمومی تغییر جهت داده اند. پرسش اساسی مقاله آن است که مشخصات پژوهش ها و برنامه های آینده پژوهی در ایران به طور عمده متناسب با چه نسلی از آینده پژوهی قرار دارد و نقاط ضعف آن در چیست. پرسش دوم آن است که آینده پژوهی چگونه می تواند به ابزاری برای حل چالش های عمومی جامعه تبدیل شود. مقاله در ساخت مدل مفهومی از رویکرد تناظری اندرسن استفاده می کند. جمع آوری داده با استفاده از روش مصاحبه عمیق و تحلیل اسنادی پروژه های آینده پژوهی انجام شده و یافته ها با روش تحلیل محتوا در چارچوب طبقه بندی برگرفته از طبقه بندی ساریتاش و اندرسن تحلیل شده اند. در پاسخ به دو پرسش پژوهشی، تحلیل های مقاله گویای آن است که نخست، رویکرد طرح ها و برنامه های آینده پژوهی در ایران، عموماً در نسل های اول و دوم بوده و از این جهت دچار ضعف منطقی و ابزاری برای رویارویی با چالش های فعلی است. دوم، رشد علمی ایران در عرصه آینده پژوهی، یک رشد نامتوازن بوده، بدین صورت که در دو دهه اخیر، ایران از حیث تکنیک و اجرای فنی طرح ها در آینده پژوهی رشد داشته، اما در عرصه ارتباط با فرایند برنامه ریزی از یک طرف و مشارکت پذیری فرایند از سوی دیگر، کم توسعه مانده است. از این جهت، ارتقای وضعیت آینده پژوهی در ایران برای ایفای نقش مؤثر در سیاستگذاری، در گرو ساخت چشم انداز واحد بر اساس اجماع نخبگان، توسعه ساختار و فرایند مناسب حکمرانی است.

تبلیغات