سؤال اصلی این مقاله آن است که ماهیت اتحاد و ائتلاف ها در خاورمیانه به عنوان یکی از مهم ترین، راهبردی ترین و البته پرمنازعه ترین مناطق جهان چیست؟ به عبارت دیگر، آیا می توان ماهیت اتحادها در این منطقه را به مثابه ماهیت اتحادها در غرب بر اساس انسجام هویتی و شکل گیری هویت دسته جمعی مشترک بر اساس هنجارهای تکوینی و تنظیمی دانست؟ یا اینکه در بررسی ماهیت و علل شکل گیری اتحادهای این منطقه بایستی نقش عوامل هویتی را بسیار کمرنگ دانست و به نقش قدرت و توازن قدرت در کنار توازن تهدید اشاره کرد؟ در پاسخ به این سؤالات، استدلال و فرضیه اصلی این مقاله آن است که بر خلاف نظر بارنت، نظریه پرداز روابط بین الملل که ماهیت اتحادها در خاورمیانه را هویت و اشتراکات هویتی می داند، ماهیت اتحادها در این منطقه بر اساس مصلحت دولت ها بوده و ریشه در شرایط مادی و ناشی از توازن قدرت منطقه ای و دفع تهدیدات بوده است.