مطالب
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۳۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
شرایط و مقتضیات سیاسی - اجتماعی هر عصری ایجاب می نماید تا اندیشمندان جامعه، در صدد پاسخگویی به مسائل و مشکلات زمانه خود برآیند. شرایط عصر حکومت علوی، اقتضا نمود تا امام (ع) اندیشه های مدیریتی را به حسب نیاز جامعه، تبیین نماید. آن حضرت در سخت ترین شرایط سیاسی عصر خود، به درمان یکی از مهم ترین بحران های حکومتی یعنی دنیازدگی مدیران، توجه خاصّی نمود؛ چرا که در آموزه های دینی، دنیازدگی سرمنشأ هر انحراف و کلید هر گناهی است. فهم اندیشه های علوی، چارچوبی نظری و کاربردی ارائه می دهد که به کمک آن می توان جامعه بحران زده را خواه در زمینه سیاست، اقتصاد، اجتماع، تربیت و اخلاق نجات داد. روش مطالعه در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی بر اساس رویکرد کتابخانه ای بوده است. در این پژوهش، تنها متغیّر تأثیرگذار بر تمام حوزه های مختلف جامعه یعنی؛ دنیازدگی مدیران و شاخصه های اصلی آن در حوزه اقتصاد از جمله؛ تجمّل گرائی، رشوه خواری و اختلاس از منظر نهج البلاغه و با استفاده از یک الگو و مدل اندیشه سیاسی، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس بررسی های انجام شده، می توان به این نتیجه رسید که دنیازدگی مدیران، از یک سو مؤلفه های رشد و توسعه اقتصادی و رفاه عمومی را در معرض خطر قرار می دهد و از سوی دیگر بستر لازم برای رشد معنوی و سعادت ابدی انسان را نیز، دچار مشکل می کند.
بررسی معانی کاربردی افعال مزید (باب های افعال، تفعیل و مفاعله) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه دومین منبع معرفتی در اندیشه اسلامی است. این اثر کهن و فاخر علاوه بر کارکرد ایدئولوژیک که به درون مایه های آن مربوط می شود، به دلیل ارزش بلاغی و زیبائی شناختی، کارکرد ادبی نیز دارد. ویژگی اخیر دستاورد مؤلفه هایی چند از جمله کابرد افعال مزید جهت افاده ی معانی سازگار با مقتضای حال است که با وجود بسامد فراوان آن در خطبه ها، نامه ها و پاره گفتارهای امام علی (ع) تاکنون از نظر پژوهشی مغفول مانده و تأثیر آن در ساختار سخن مورد بررسی قرار نگرفته است. مقاله پیشارو با عنوان « بررسی معانی کاربردی افعال مزید (باب های افعال، تفعیل و مفاعله) در نهج البلاغه » پژوهشی نظری است که به روش تحلیلی – توصیفی نمونه هایی از افعال مزید را با بهره گیری از منابع لغوی و شرح های نهج البلاغه از نظر معانی کاربردی مورد بررسی قرار داده است. داده های پژوهش نشان دهنده ی آن است که باب های افعال و تفعیل نسبت به دیگر ابواب بیشترین کاربرد را در نهج البلاغه داشته و کاربست افعال مزید در هر یک از بابها از جمله بابهای افعال، تفعیل و مفاعله کاملاً منطبق با مقتضای حال و اهداف خطبه ها، نامه ها و پاره گفتارها بوده است.
معناشناسی «هدایت» در نهج البلاغه، بر پایه هم نشینی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی واژگان، یکی از شاخه های دانش زبان شناسی بوده که به تحلیل معنایی واژه ها و جمله های یک متن پرداخته و ارتباط بین آنان را به وسیله نظام معنایی روشن میسازد. این روش، به خواننده کمک میکند تا با توجه به سیاق و دقت در مجاورت کلمات، از افق نگاه گوینده یا نگارنده، به متن نگریسته و به زنجیرهای از معنا دست یابد. چنین فرآیندی، فهم بهتری از متون مختلف، به ویژه متون دینی، مانند نهج البلاغه و واژههای به کار رفته در آن، ارائه میدهد. هدایت، واژهای پر کاربرد در نهج البلاغه بوده که مسائل گوناگون اعتقادی، تربیتی و اخلاقی پیرامون آن طرح شده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی همزمانی، با هدف فهم ابزار، مفاهیم تأثیرگذار و دستیابی به میدان معنایی واژه هدایت در نهج البلاغه، سامان یافته است. بررسیها نشان داد که معنای اساسی هدایت، راهنمایی کردن بوده و ساحتهای گوناگونی در ارتباط با این واژه قابل طرح است، شامل: همنشینهای ابزاری، مانند پیامبر(ص) ؛ همنشینهای پیشران، مانند درخواست مدد الهی؛ هم نشین های پسران مانند شیطان؛ واژههای ملازم، مانند برخورداری از قلب سلیم؛ واژه های متضاد، مانند ضلالت. از تحلیل دادههای پیشگفته، نتیجهگیری میشود که هدایت، نجاتی ازسوی خدا به کسانی است که از قلب سلیم برخوردارند و در مسیر گمراهی و هلاکت قدم نمی گذارند. ترسیم میدان معنایی واژه هدایت در نهجالبلاغه، بر پایه شیوه همزمانی و همنشینی واژگانی، از نوآوریهای پژوهش حاضر تلقّی میگردد.
جایگاه عرف در تبیین حقوق شهروندی از نظر فقه اسلام با تاکید بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
روی آوردن انسان ها به دین و محور قرار گرفتن آن در شئون زندگی اجتماعی و نیازهای روزافزون و عرضه شدن آنها به فقه و به تبع آن، پدید آمدن مسائل نوپیدا، ضرورت خروج از تنگنای فقه فردی و ورود به گستره فقه اجتماعی را بر ما معلوم می کند. انسان در زندگی اجتماعی خود، دارای رفتارها و روابطی می-باشد که بخش بزرگی از آنها زیر پوشش مقررات شریعت قرار گرفته و به شکل عرف در آمده است. از آنجا که تحقیقات متعددی پیرامون عرف در فقه و حقوق بین الملل و نظام های حقوقی به صورت مستقل انجام شده؛ اما تاکنون تحقیقی صورت نگرفته است که به بررسی جایگاه عرف در تبیین حقوقی شهروندی از نظر فقه اسلام پرداخته باشد، در این تحقیق، با روشی توصیفی-تحلیلی، به تحقیق درباره جایگاه عرف در تبیین حقوق شهروندی از نظر فقه اسلام پرداخته شده است. از جمله منابع اصیل شرعی که در این باره، نظرات ارزشمندی را ارائه داده، نهج البلاغه حضرت علی(ع) است و به عنوان یکی از منابع اساسی، در زمینه حقوق شهروندی می توان بدان استناد کرد. حضرت علی (ع) با تأکید بر اصولی همچون جهانوطنی، عدالت اجتماعی، آزادی و حقوق انسانها، سعی در نزدیک کردن افراد به یکدیگر و ایجاد احساس توطن تمام انسان ها داشته؛ زیرا ایشان در جایگاه مدیری که خود یکی از شهروندان آن است، وظیفه اجرای عدالت و قوانین را بر عهده داشته است. از ویژگی مهم جامعه شهروندمدار که علی (ع) به آن تأکید کرده، قانونگرایی، عدالت، برابری افراد جامعه نسبت به یکدیگر و قانون، تقسیم کار و ... است.
خوانشی فلسفی از ساحت اجتماعی انسان کامل در نهج البلاغه (با رویکرد حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله دستیابی به تصویری کلی از ساحت اجتماعی انسان کامل با تتبع میان عبارات نهج البلاغه و تحلیل حکمی آنها با مبانی حکمت متعالیه است. ساحت اجتماعی انسان کامل، عبارتست از ویژگیهایی از انسان کامل که در تعامل با انسانهای دیگر و در ساختار اجتماعی و اینجهانی او قرار دارد. معرفت انسان کامل در این حوزه نمایانگر نقش تمدنی او در جامعه انسانی و در تحقق «جامعه متعالیه» خواهد بود. از میان روشهای مناسب برای گردآوری داده های تحقیق، روش موردنظر برای این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی میباشد. بر اساس تعالیم نهج البلاغه و مبانی حکمت متعالیه، انقلاب فکری و محتوایی جامعه و هدایت آن از طریق ایجاد بیداری و شکوفایی فطری و آشکارسازی گنجینه های عقلی انسانها، اساس و بنیاد فعالیتهای اجتماعی انسان کامل را تشکیل میدهد که این امر بانضمام کمالات وجودی دیگر در انسان کامل و بحسب اطاعت و فرمانبرداری مردم، باعث تکامل و شکوفایی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و تشکیل جامعه متعالیه میگردد. بنابرین، محوریت و رهبری انسان کامل و فرمانبری مردم از او، اساس و مهمترین رکن تحقق آرمان جامعه متعالیه است.
تبیین میدان معنا شناسی مفهوم «تاریخ» در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امیرالمومنین(ع) تاریخ را برای هدایت بشر و جامعه بشری بسیار حیاتی می دانند، چراکه با تلفیق مشاهدات شخصی و تجارب تاریخی پیشینیان مجموعه ای از دانستنی ها و سرمایه های فکری را پیش روی انسان قرار می دهد. کشف و استخراج میدان معنایی واژه تاریخ در نظام فکری امام(ع)، پیشینه هر مطالعه ای درباره مسائل و معرفت های تاریخ از نظرگاه ایشان است. این مقاله با روش تحلیل معناشناختی در صدد شناسایی الفاظ هم معنا با تاریخ در بیانات امام علی(ع) با تاکید بر نهج البلاغه است. برای این کار ضروری است ابتدا مفهوم و موضوع تاریخ مشخص شده و در گام بعد الفاظی که در مظان هم نشینی معنایی با تاریخ هستند، شناسایی شود و سپس با جانشینی معنا و موضوع تاریخ صحت ترادف معنایی الفاظ انتخابی، محک زده شود. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که واژه هایی چون؛ قصص، ماضین، امم و اسامی تاریخی دارای معنی و مفهوم تاریخی می باشند و در برخی از ساختار ها و عبارات با معنا و موضوع «تاریخ» در یک میدان معنایی مشترک قرار می گیرند و همان تعاملی که با واژه تاریخ می شود را می توان با این واژه ها انجام داد.
منشِ اعتمادسازِ کارگزارانِ دولتِ در ترازِ تمدن اسلامی بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله «الگویابی از دولت علوی برای اعتمادساز شدن ارتباط کارگزاران دولتی» است. اندیشه ی امام علی (علیه السلام) می تواند رهیافت هایی را برای رفتار اعتمادآمیز میان مردم و دولت آشکار سازد. اگر مؤلفه های اعتماد سیاسی در اندیشه ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) کشف و دسته بندی شود، در مسیر سیاست گذاری و حکمرانی در تمدن نوین اسلامی می توان آن را به کار گرفت. این مقاله با روش مطالعه ی تطبیقی اندیشه ی سیاسی اسلام نوشته شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که حکومت علوی برای کسب اعتماد سیاسی از چهار مؤلفه ی مهم بهره می برد: «سازگاری با خواسته های مردم»، «پیش بینی پذیر بودن رفتارهای حکومت برای مردم» (با اجرای سیاست هایی مانند شفاف سازی، قدرشناسی، خودداری از رسوا کردن شهروندان خطاکار، عذرخواهی از مردم، آبروداری و حفظ اعتبار حکومت)، «بازخورد گرفتن و مکانیسم جبران» (با اعزام بازرس و مأمور مخفی و نیز دریافت شکایت های مردمی به صورت مستقیم) و «ترویج و تقویت هنجارهای اعتمادساز» (هنجارهایی مانند وفای به عهد، امانت داری، نرم خویی و حسن معاشرت، تکریم مردم، راست گویی) بهره می گرفت. کارگزاران دولت جمهوری اسلامی نیز باید تلاش کنند با نهادینه کردن این مؤلفه ها، منش خود را اعتمادساز نمایند.
روش های فقه الحدیثی قطب الدین راوندی در «منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
« منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه » تألیف قطب الدین راوندی از مفسران، محدثان و ادیبان قرن ششم هجری نخستین شرح کامل بر کتاب نهج البلاغه است که تمام کتاب را به ترتیب از خطبه ها تا کلمات قصار شرح داده است. بر اساس یافته های این پژوهش، از روش های فقه الحدیثی ایشان در این کتاب، می توان به استفاده از شعر در تبیین روایات، استناد به اقوال علمای شیعه و لغت قبل از خود، استناد به تاریخ و داستان های تاریخی، دفاع از مبانی کلامی شیعه و ردّ مخالفان، اشاره به اختلاف روایت، توجه به وجوه گوناگون معنایی روایت و استفاده از علوم ادبی مثل صرف، نحو، بلاغت و لغت اشاره کرد. ویژگی های نگارشی راوندی در کتاب منهاج البراعه بر خلاصه نویسی، پرهیز از اغلاق، حلّ وجوه غامض در روایات و دور بودن از تعصّب نابجای مذهبی استوار است.
گسترده جامعیت قرآن از منظر نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
جامعیت قرآن، از مبانی تفسیر قرآن است که چارچوب انتظار انسان از قرآن و میزان کارآمدی آن را در زندگی بشر، تعیین می کند. کلام بزرگ ترین مفسر قرآن، بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، مرجع مناسبی برای شناخت ویژگی های قرآن است. مقاله حاضر، با عنایت به جایگاه ویژه نهج البلاغه در میان مجموع منابع معتبری که کلام امام علی ع را منتقل کرده اند، این سوال را پیگیری می کند که «دیدگاه نهج البلاغه نسبت به گستره جامعیت قرآن چیست؟» سپس با روش توصیفی- تحلیلی، به استقراء عبارات نهج البلاغه در این موضوع پرداخته و با استنباط پاسخ امام به چالش های مطرح شده در این زمینه، به این نتیجه دست یافته که در نگاه نهج البلاغه، جامعیت قرآن حداکثری است به این معنا که در ظهر و بطن قرآن ، تمام علوم الهی و بشری که به هدایت انسان برای دستیابی به کمال دنیوی و اخروی، مرتبط است وجود دارد، اما درک این جامعیت، به میزان فهم مخاطبان و عمق ارتباط آن ها با اهل بیت پیامبر (ص)، بستگی دارد.
معناشناسی فتنه در کلام خدا (قرآن) و کلام امیرالمومنین (علیه السلام) نهج البلاغه
مقاله پیش رو با روش توصیفی تبیینی و به صورت کتابخانه ای و اسنادی به بررسی معناشناسی فتنه در قرآن و نهج البلاغه می پردازد. در این مقاله ابتدا به بررسی لغوی و اصطلاحی واژه فتنه پرداخته شده و سپس ضرورت بحث فتنه شناسی ارائه می گردد. در بخش بعدی به معناشناسی واژه فتنه از حدود ۱۰ کتاب لغت شناسی و معناشناسی عربی و فارسی پرداخته شده است و مهم ترین معانی واژه فتنه در قرآن بیان می گردد. این معانی عبارت اند از: آزمایش و امتحان، فریب دادن، شرک و بت پرستی، شکنجه دادن، مصیبت، شرک به خدا، فساد کبیر، اغفال که درآیات موردبررسی قرار می گیرند و درنهایت ویژگی های واژه معنا در نهج البلاغه بیان می گردد. هدف اساسی از این مقاله بیان معانی فتنه و آشنایی با این واژه هست تا با شناخت این واژه در این زمانه به خصوص از فتنه های آخرالزمان اطلاعات کافی در دست داشته باشیم چراکه فتنه های آخرالزمان بسیار بزرگ تر هست و در این شناخت نسبت به فتنه شناخت معنای فتنه اولین قدم در بحث فتنه شناسی اجتماعی است.
ارتقای معنویت در محیط خدمتی با رویکرد نفاق زدایی با تأکید بر آموزه های نهج البلاغه
معنویت، از جمله مؤلفه های حقیقی حیات بشر است که نقشی اساسی در سعادت آدمی ایفامی کند. انسان هایی که لوح وجودشان به گوهر معنویت آراسته است، از هر چیزی که این گوهر ارزشمند را دچارآلایش کند، پرهیز می کنند. یکی از صفاتی که انسان را از معنویت دورمی کند و آموزه های دینی، ما را از آن نهی کرده اند، نفاق یا دورویی است که نوع بشر، بیش و کم گرفتار آن است. امیرالمؤمنین، امام علی(ع)، که انسان شناسی خود را در مکتب قرآن کریم و پیامبراعظم(ص) آموخته است، همه بندگان خدا را از اهل نفاق برحذرداشته و شاخصه های این دسته از مردم را در ضمن خطبه۱۹۴نهج البلاغه برشمرده است که این نوشتار، ضمن معرفی این شاخصه ها و تبیین و تحلیل مؤلفه های معنویت، نقش بسیار مهم نفاق زدایی در محیط خدمتی را درجهت ارتقای معنوی کارکنان تبیین کرده است. مبتنی بر این هدف، مسأله اصلی پژوهش،«چیستیِ شاخصه های نفاق و مؤلفه های معنویت و چگونگی نقش نفاق زدایی در ارتقای معنویت در محیط خدمتی با تمرکز بر آموزه های نهج البلاغه» است که به روش گردآوری کتابخانه ای با تمرکز بر متن اصلی نهج البلاغه و برخی منابع مرتبط به این موضوع پرداخته است. نتائج این مطالعه گویای آن است که۳۴شاخص برای اهل نفاق در خطبه۱۹۴نهج البلاغه ذکرشده که نزاهت و طهارت کارکنان از آنها، محیط خدمتی را به عطر معنویت که مبتنی بر سه مؤلفه خدامحوری، معادباوری و ولایت مداری است، معطر می کند.
روایت نهج البلاغه از اخلاق حرفه ای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
359 - 389
حوزه های تخصصی:
نامه امیرالمؤمنین علی (ع) به مالک اشتر، فرماندار مصر، یکی از مهم ترین مصادیق مؤلفه های اخلاق حرفه ای مدیران و کارگزاران حکومتی در منابع اسلامی محسوب می شود که در آن، ویژگی های اساسی یک مدیر و کارگزار حکومتی بیان شده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای مدیران ازدیدگاه حضرت علی (ع) است. جامعه آماری پژوهش، کلیه خطبه ها (241 مورد)، نامه ها (79 مورد) و حکمت های نهج البلاغه (480 مورد) را دربر می گیرد و ازطریق سرشماری، تمام این مؤلفه ها در آن بررسی شده است. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست حاوی مؤلفه های اخلاق حرفه ای استفاده کرده ایم و واحد تحلیل با توجه به ماهیت نهج البلاغه ، پاراگراف های کوتاه و بلندی بوده است که روایت های این کتاب را شامل می شود. برای انجام دادن پژوهش، از روش تحلیل محتوا استفاده کرده و براساس تکنیک آنتروپی شانون، داده های بهنجار، بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت هریک از 25 مؤلفه شناسایی شده را محاسبه کرده ایم. اطلاعات موردنیاز برای تحقیق را از خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه گرد آورده و فراوانی واحدهای تحلیل جامعه آماری و ضریب اهمیت آن ها را نیز مشخص کرده ایم. از 241 خطبه نهج البلاغه ، در دو خطبه (167 و 190)، از 79 نامه این کتاب، در هشت نامه (5. 26، 31، 46، 51، 53، 69 و 76) و از 480 حکمت آن، در شش حکمت (9، 15، 50، 161، 193 و 372) به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به اخلاق حرفه ای پرداخته شده است. مؤلفه بردباری با 8/12 درصد، بیشترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت را درمیان مؤلفه ها دارد و پس از خوش رفتاری، امانت داری، خدمت گزاری، و توجه به حرمت و کرامت کارمندان که در مراتب دوم و سوم قرار می گیرند، بقیه مؤلفه ها دارای کمترین بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت هستند.
بررسی تأثیر جنسیت و ایدئولوژی مترجم در ترجمه حکمت ها، خطبه ها و نامه های مرتبط با زنان در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در نهج البلاغه موردتوجه و بحث قرارگرفته است، زنان هستند. جایگاه زنان در کلام حضرت علی (ع) بعضاً محل اختلاف بین مترجمان بوده و بحث های فراوانی را در پی داشته است. در پژوهش حاضر سعی برآن است تا به این دو پرسش پاسخ دهیم که آیا جنسیت و ایدئولوژی مترجم می تواند تفاوتی در ترجمه متن کتابی مذهبی همچون نهج البلاغه ایجاد کند و مترجمان زن و مرد از چه دسته بندی هایی بر اساس مدل تحلیل انتقادی گفتمان فرحزاد و چه راهکارهایی بر اساس مدل زوبرگا در جهت اعمال ایدئولوژی خود استفاده کرده اند. مقاله حاضر، با هدف بررسی تأثیر جنسیت و ایدئولوژی مترجم در ترجمه حکمت ها، خطبه ها و نامه های مربوط به زنان در نهج البلاغه با توجه به ترجمه محمد دشتی و ناهید آقا میرزایی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در ترجمه این سخنان، ایدئولوژی مترجمان نقش بسزایی داشته است و منجر به تفاوت های چشمگیری در ترجمه های آن ها شده است. همچنین بررسی تأثیر جنسیت مترجم، نشان داد میان ترجمه مترجم مرد از موضوعات مربوط به زنان و اعمال بار منفی در انتقال معنا رابطه مستقیمی وجود ندارد و مترجم مرد در بسیاری از موارد برخلاف مترجم زن با نگرشی مثبت نسبت به زنان به ترجمه پرداخته است.
واکاوی تحلیلی جایگاه کار و تلاش از منظر نهج البلاغه
حضرت امیرمومنان على علیه السلام ضمن دفاع از اصول و موازین دین مبین اسلام از کار و تلاش در مسیر احیا و آبادانى جامعه دریغ نکرد و مزارع و باغ هاى متعددى را احیا و آباد کرد. در مدت خلافت خویش نیز از کار غافل نگشت. در طول حیات خود اثرى گران بها به نام «نهج البلاغه» را به یادگار گذاشت. در این اثر جاویدان بسیارى از آموزه هاى الهى، سیاسى، مذهبى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و... آمده است. براساس نامه 53 نهج البلاغه امام پارسایان علی علیه السلام، در آغازین روزهای حکومت خود، برای اصلاح امور امت، تحریف های حاکمان را نشانه گرفت و کمر به اصلاح آن بست. امام علی(ع) در این باره خدایش را این گونه خطاب می کند:\" اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَهً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ، فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَهُ مِنْ حُدُودِکَ\". (دشتی ،1379،خطبه 131) «پروردگارا، تو می دانی که آنچه ما کردیم، برای تصاحب سلطنت نبود بلکه به خاطر آن بود که نشانه های از بین رفته دینت را بازگردانیم تا بندگان ستمدیده ات، امان یابند و قوانین و مقرراتی که به دست فراموشی سپرده شده بود، بار دیگر عملی گردد ». آنگاه بود که رشد و شکوفایی اقتصاد جامعه، هدف سیاست های اقتصادی امام علی(ع) قرار گرفت و حتی فرزندانش را سفارش کرد: «پس سخت بکوش و گنجور دیگران مشو». علی(ع)، برای برپایی عدالت و تأمین نیازهای اساسی مردم، افزایش رفاه و درآمدهای عمومی را وجهه همت خود ساخت و مردم را به کار تشویق کرد: «خردمند به کار خویش تکیه می کند«. امام متقیان، از اینکه مبادا چهره افراد جامعه به سیاهی فقر و تکدی گری، آلوده شود، آنها را به کار و تلاش دعوت می کند و می فرماید: «نعمت اندکی از جانب خدا، بزرگتر از چیزی است که در نظر بندگان فراوان جلوه می کند.». همچنین، مردم را از اینکه دست به سوی دیگران دراز کنند، برحذر می کند و می فرماید: «چه زشت است، فروتنی هنگام نیازمندی و درشتی به وقت بی نیازی.» حضرت علی علیه السلام، تلاش برای کسب درآمد را وظیفه اصلی بنی آدم، دانسته و می فرماید: «زندگی شهروندان سه بخش است، بخشی برای مناجات با خالق خود، بخشی در پی کسب درآمد و بخش دیگر برای تفریح و سرگرمی» ولی از سوی دیگر، فرزندان و همه شهروندان جامعه اسلامی را به رسیدگی در احوال همنوعان سفارش کرده و وصیت می کند: «فرزندم، غنیمت دان، که در حال بی نیازیت از تو وام خواهند تا در روز تنگدستی بپردازند... که هر کار نیکویت را ده برابر به شمار آرند.» امیرالمومنین(ع) خود نیز، حتی زمانی که زمام حاکمیت را دست گرفت، همچنان کار می کرد، زمین شخم می زد و به زراعت می پرداخت.
جایگاه حکومت در تأسیس نهادهای جامعه پذیری سیاسی از منظر نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت نقش حکومت در تاسیس نهادهای جامعه پذیری سیاسی از منظر نهج البلاغه است و می کوشد کارکرد حکومت در ایجاد نهادهای جامعه پذیری سیاسی را به منظور شکل دهی به باورها، آگاهی ها و رفتارهای سیاسی مردمان، با ارجاع به آموزه های این کتاب بررسی نماید. برای این منظور با استفاده از ظرفیت روش نظریه ی مبنایی: مفاهیم، مقولات و گزاره های مربوط به موضوع، استخراج شده و در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی دسته بندی و تحلیل شده اند. دست مایه ی این تلاش را می توان شناسایی و صورت بندی حجم معتنابهی از کدها، مفاهیم و مقوله های اصلی و فرعی ناظر به پرسش های تحقیق دانست که در قالب سه گزینه ی: «اهتمام به نهادهای انتخاباتی»، «سامان دهی نهادهای مردم نهاد» و «تشکیل نهادهای نظارتی و امنیتی» مقوله بندی شده اند. در نهایت با انتزاع مقوله ی «مواجهه ی ایجابی با جامعه پذیری سیاسی» به عنوان مقوله انتخابی، مشخص شد در پرتو شکل گیری صحیح نهادهای جامعه پذیری سیاسی و نقش سازنده ی حاکمان در این زمینه، می توان به تحقق جامعه پذیری سیاسی مطلوب سرعت بخشید.
کاوشی در لزوم و نتایج تزکیه نفس، با تکیه بر نهج البلاغه و عوارف المعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
353 - 372
حوزه های تخصصی:
عرفان عملی با تزکیه و مجاهده شروع می شود. سالکان الی الله باید رسیدن به مقصد و انجام سیر عروجی،کدورت های جسم و نفس را از عذار روح بزدایند تا بتوانند به صفای نخستین نایل گردندد. رها ساختن نفس و عدم دست یازیدن به تصفیه ی آن ره آوردهای نا مبارکی را برای آدمی به همراه خواهد داشت. اما انسانی که به تخلیه نفس از رذایل و تحلیه ی آن به فضایل همت گمارد، از امارگی نفس کاسته و به سوی نفس مطمئنه گام بر می دارد. نهج البلاغه یکی از عالی ترین متونی است که از ناحیه امام معصوم صادر شده است و دارای نغزترین اندیشه های عرفان عملی است. از دیگر سو، عوارف المعارف نیز یکی از متون قابل اعتنا در عرفان عملی است که قرن های متمادی مورد توجه عارفان بوده است. بررسی بینامتنی هر دو متن نشان می دهد که تزکیه نفس برای نویسندگان هر دو اثرجایگاه ویژه ای داشته است. این پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی تهیه شده است و روش گرد آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه لزوم و نتایج تزکیه نفس در دو متن فوق الذکر می باشد. نتایج حاصله نشان می دهد که نهج البلاغه و عوارف المعارف اهمیت فوق العاده ای به تربیت نفس داده اند.
بررسی مفهوم فتنه در قرآن و نهج البلاغه با تأکید بر مفهوم فتنه مثبت و فتنه منفی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 19
ریشه" ف ت ن" 60 بار و واژه "فتنه" 34 بار در قرآن آمده است. گستردگیِ کاربرد قرآنی و روائیِ این واژه، و نیز سخنان متفاوت و گاه متناقضِ عالمان واژه شناس و مفسران، موجب تشتّت و اختلاف آراء شدید گشته، که گاه معنای ریشه با مقدمات یا لوازم آن اختلاط یافته است. این نگارش به دنبال مشخص کردن مفهوم فتنه و ابعاد آن در قرآن و نهج البلاغه و سخنان امیرالمومنین است نتیجه آن شد که فتنه در بسامد قرآنی خود، به معانیِ "امتحان" "عذاب" "هلاکت" و نیز "ایجاد فضای اِضلال و شبهه افکنی" آمده است. امتحان شامل نعمت و نقمت می شود که هر دو برای تمیز انسان های صالح و طالح لازم بوده و با هدف تربیتی انجام می شود. در نهج البلاغه نیز فتنه در همه معانی فوق استعمال شده و به معنای اِضلال و اختلاف افکنی و ایجاد فضای گمراه کننده، بسیار گسترده تر بکار رفته است. از همین رو امیرالمومنین(ع) در بیان نشانه های فتنه، خاستگاه های فتنه، و نیز راه های مبارزه با فتنه همت فراوان گماشته اند. اگر چه همه این امور چنانچه دأب قرآن است، در کلام الهی بصورت کلّی ذکر شده اند، ولی در نهج البلاغه، حضرت علی(ع) مصادیق فتنه را از عصر جاهلیت تا نسل معاصر خود به طورمفصّل تحلیل نموده، و جریان شناسی و آسیب شناسی فرموده است.
بررسی و تحلیل بازتاب ارتباطات غیر کلامی در خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود نقش و اهمیت بسزایی که زبان یا ارتباط کلامی در تداوم حیات فردی و اجتماعی ما انسان ها دارد، ارتباطات انسانی محدود به ارتباط کلامی نمی شود، بلکه بخش چشمگیری از ارتباطات انسانی از طریق ارتباط های غیرکلامی صورت می پذیرد و شمار زیادی از مفاهیم ارتباطی در تعامل های فردی و عمومی از طریق مکث ها، نگاه ها، اشاره ها، حالت های چهره وغیره مبادله می شود. علاوه بر تجلی ارتباط غیر کلامی در ساحت اجتماع، شاهد توجه متون ادبی و دینی به این ابزار ارتباطی نیز هستیم. چه بسا پیام هایی که افراد با نگاه ها، حالات چهره و ژست ها منتقل می کنند، در متون ادبی به درک و فهم خواننده از متن کمک می کند. خطبه های نهج البلاغه از جمله متونی دینی و ادبی ارزشمندی است که شایستگی بررسی از منظر ارتباطات غیر کلامی را دارد. این پژوهش در تلاش است تا عناصر ارتباط غیرکلامی در خطبه های نهج البلاغه و میزان انسجام این عناصر با مفاهیم مورد نظر حضرت را با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار دهد و از این منظر تحلیلی زیبا از خطبه های نهج البلاغه ارائه کند. نتایج پژوهش نشان می دهد زبان چشم و دست، کارآمد ترین و پُربسامد ترین انواع ارتباط غیرکلامی به کار رفته در خطبه های نهج البلاغه است و کارکرد این نوع ارتباط در خطبه های نهج البلاغه برای انتقال پیام های اخلاقی، تربیتی و کشف پیام های نهفته در متن، سهم بسزایی داشته است.
جریان قدرت در نظام سیاسی مبتنی بر نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
سه جریان اقتدارگرا (آبشاری)، دموکراسی (فواره ای)، دوسویه و طرفینی، عمده جریان های قدرت در نظام های سیاسی می باشند. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که کدام یک از جریان های قدرت سه گانه، در نظام سیاسی مبتنی بر نهج البلاغه، جریان دارد؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که جریان قدرت در نظام سیاسی مبتنی بر نهج البلاغه، یک رابطه دوسویه را بین شهروندان و حاکمان ترسیم می کند که هر یک از آنان رسالت های مشخص و متقابلی را بر عهده دارند. باب مشورت در نظام سیاسی مبتنی بر نهج البلاغه همواره مفتوح بوده و هیچ گاه بی اعتنایی به شهروندان و کم توجهی نسبت به آرای مشورتی آنان روا نمی باشد. انتخابات در عصر کنونی، مسیر مشورت را هموار نموده و بیعت در گذشته، راه مشورت و رد یا تأیید حاکمان بوده است. مسأله نخبگان، امر پذیرفته شده ای است که ضوابط آن باید دقیقاً مشخص شود و بهتر است در بحث شایستگان گنجانده شود تا معیارهای لازم برای آن لحاظ گردد. پیوند حق و تکلیف در نهج البلاغه، پیوندی عمیق است و بسیاری از حقوق مطرح در نهج البلاغه در باب سیاست، تکلیف آور می باشد.
تحلیلی بر مبانی نظری اخلاق در نهج البلاغه به عنوان مؤلفه ای مؤثر بر فرهنگ ملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
1 - 28
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: دین و به طور خاص، اسلامیت یکی از سه عنصر اصلی فرهنگ ملی ایران است و اخلاق هم یکی از ارکان چهارگانه اسلام به شمار می رود که تقیّد یا عدم تقیّد ملی نسبت به اخلاق اسلامی، تأثیر قابل توجهی بر فرهنگ ملی ما دارد. تاکنون درباره اخلاق مطالعات گوناگونی به عمل آمده و نهج البلاغه نیز به عنوان یکی از منابع مورد وثوق همه فِرَق اسلامی که زمینه های اخلاقی در آن موج می زند، بارها موردتوجه اندیشمندان اخلاق پژوه در حوزه اخلاق عملی بوده است؛ لکن از موضوع های مغفول در این میان،«مبانی نظری اخلاق در نهج البلاغه» و میزان تأثیر آن بر فرهنگ ملی کشور بوده است. لذا هدف اصلی تحقیق حاضر، تحلیل مبانی نظری اخلاق در نهج البلاغه، به عنوان یک مؤلفه تأثیرگذار بر فرهنگ ملی است.
روش پژوهش: رویکرد کلی مطالعه، کیفی از نوع تحلیل مضمون و روش گردآوری اطلاعات، کتابخآن های بوده است.
یافته ها: مبانی نظری اخلاق در نهج البلاغه، بر اعتقاد به خداوند و حکیمانه بودن نظام تشریعی او، یقین به معاد و ثواب و عقاب اعمال، توجه به دنیا به عنوان وسیله ای برای ساختن آخرتی سعادتمند نه به عنوان غرض غایی و توجه به کرامت ذاتی انسان و دوری از هرچیزی که این کرامت ذاتی را مخدوش نماید، استوار است که توجه به این مبانی، در ساختن جامعه ای عاری از رذایل اخلاقی و در نتیجه، ارتقای فرهنگ ملی تأثیرگذاراست.
نتیجه گیری: دو نتیجه کلی بر این تحقیق مترتب بوده است: نخست این که، مبانی بنیادین اخلاق نظری نهج البلاغه که بر دیگر شاخه های اخلاقی سایه افکنده، چهار مبنای اساسی خدا، انسان، دنیا و آخرت است که امام علی (ع) با توجه دادن انسان به این مبانی با دو رویکرد ایجابی و سلبی، اخلاقیات عملی را تبیین می کند و نتیجه دوّم، آن است که پایبندی مردم به این مبانی، چهره فرهنگ ملی را اسلامی تر نموده و اسلامیت فرهنگی را به طور چشم گیری در جامعه نمایان و از پناه بردن به الگوهای اخلاقی فرهنگ غرب و فرهنگ های التقاطی می رهاند.