ارزیابی برنامه های ناموفق گذشته و بررسی علل تداوم روند تخریب جنگل ها در برخی از کشورهای در حال توسعه آسیایی نشان داده است که بازبینی نظام کنونی مدیریت منابع جنگلی با هدف اصلی توسعه پایدار امری است ضروری. از مهمترین پیشنیازهای اساسی چنین فرآیندی، توجه به ابعاد اجتماعی در مدیریت جنگل است که به دلایل بسیار، نسبت به سایر عوامل فنی و اقتصادی مورد بی توجهی قرار گرفته است. این نوشتار با هدف ارایه پیشنهاد سیاست های اجتماعی در مدیریت جنگل، به نمایاندن بخشی از یافته های پژوهشی می پردازد که در جنگل های شمال ایران انجام گرفته است و نیز سیاست های خاصی را براساس راهبردهای "همزیستی" و یا "جابه جایی" پیشنهاد می کند. راهبرد همزیستی، بهبود کل نظام جنگل نشین را در نظر می گیرد و راهبرد جابه جایی راهکارهایی را خاص خانواده های ساکن در آبادیهای کوچک و شاغلان در شهرها ولی ساکن در روستاهای جنگلی، پیشنهاد می کند.
مداخله دولت در قیمت گذاری کالاهای کشاورزی از سیاست های رایج بیشتر کشورهای در حال توسعه در دهه اخیر بوده است. این سیاست ها دامنه وسیعی از مداخلات را در بر می گیرد که برخی مستقیم و برخی غیر مستقیم قیمت کالاها و نهاده های کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهد. از جمله مهمترین این سیاست ها می توان به کنترل قیمت های تولید کننده و یا مصرف کننده، و یا وضع مالیات و یارانه بر روی یک یا چند کالا یا نهاده اشاره کرد.در ایران نیز بسیاری از کالاهای کشاورزی و دامی، از جمله گوشت مرغ، تحت تاثیر این مداخلات قرار داشته اند. این مداخلات بیشتر از طریق کنترل قیمت گوشت مرغ و یا پرداخت یارانه به نهاده های تولید این کالا، به ویژه از راه تخصیص نرخ های پایین تر ارز برای واردات نهاده های پیشگفته، صورت گرفته است در این مقاله با استفاده از معیارهای نرخ حمایت اسمی، نرخ حمایت ضمنی ونرخ حمایت موثر، به بررسی اثر این سیاستها طی دوره زمانی 1361-78 پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که تاثیر سیاست های مداخله مستقیم قیمت بر ارزش افزوده مرغداری، مثبت و جهت گیری سیاست های قیمتگذاری دولت در سال 69، در عمل، به سود حمایت از تولید بوده است.
به منظور بررسی وضعیت کاربرد تراکتور در استان کرمان، آمار و اطلاعات لازم شامل سطح زیر کشت، تعداد و توان انواع ماشین آلات مورد استفاده در کشاورزی منطقه، هزینه ها و درآمدهای استفاده از تراکتور، ساعات کارکرد به تفکیک انواع مختلف فعالیت های زراعی، با مراجعه به آمار نامه ها و مصاحبه با بهره برداران جمع آوری شده است. این آمار در محاسبه شاخص اسب بخار در هکتار، سطح مکانیزاسیون، نرخ بازده داخلی و ارزش خالص حال سرمایه گذاری در خرید و به کار گیری دو نوع عمده تراکتور مسی فرگوسن و رومانی (یونیور سال) در سال 1379 مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه نرخ بازده سرمایه گذاری در تراکتور برای تراکتورهای مسی فرگوسن و رومانی به ترتیب معادل 27 و 84 درصد است. نتایج بررسی هزینه های بهره برداری از ماشین آلات نیز مبین آن است که هزینه لوازم یدکی، تعمیرات و نیز سوخت و روغن و گریس در تراکتورهای مسی فرگوسن و رومانی به ترتیب 108 و 94 و حدود 13 درصد بیشتر از هزینه های استاندارد کاربرد این دو نوع تراکتور است. سایر نتایج به دست آمده نیز نشان می دهد که سطح مکانیزاسیون و اسب بخار در هکتار در کشاورزی این استان به ترتیب معادل 0.37 و 1.24 بوده است.
دستیابی به خودکفایی اقتصادی در زمینه محصولات کشاورزی از جمله خواست های همه مردم و دولتمردان ایران است. این تمایل در مورد محصولات راهبردی نظیر گندم، که ماده غذایی اصلی ایرانیان است. به مراتب بیشتر احساس میشود. این مقاله چالش های موجود در بازار گندم، آرد، و نان را از دیدگاه اقتصادی مورد تحقیق قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نرخ حمایت اسمی در خلال دوره مورد مطالعه منفی بوده که در حکم عدم حمایت و دریافت مالیات ضمنی از گندمکاران شمرده میشود. قیمت های تضمینی در طی سال های 1990-1991کمتر از شاخص قیمت جهانی گندم بوده است. همچنین مقدار و ارزش ضایعات گندم بالاست. به نظر می رسد که هدفمند ساختن یارانه نان و آزاد سازی بازار گندم در یک دوره پنج ساله باعث شتاب در دستیابی به خودکفایی خواهد شد. در پایان مقاله پیشنهادهایی جهت پشتیبانی از طرح خودکفایی گندم از نظر اقتصادی ارایه شده است.
مقاله حاضر ابتدا به تبیین مبانی نظری و تاریخی "رابطه مبادله" می پردازد، سپس رابطه مبادله منتخبی از محصولات کشاورزی مبادله ای را در مقایسه با کالاهای صنعتی ساخته شده در بازارهای جهانی و ایران طی چند دهه گذشته مورد محاسبه، بررسی و تحلیل قرار می دهد. به عبارت دقیق تر در این مقاله اولا مباحث نظری و تعاریف متعدد و متعارف از "رابطه مبادله" و نحوه محاسبه آن به اختصار ارایه می شود. ثانیا نتایج حاصل از پاره ای پژوهشها و شواهد تجربی در خصوص روند دراز مدت و تغییرات کوتاه مدت رابطه مبادله در بین مواد اولیه و محصولات کشاورزی از یک سو و کالاهای ساخته شده صنعتی از سوی دیگر، مورد بررسی قرار می گیرد. در این زمینه، نتایج به دست آمده از پژوهشها و همچنین نقدهای صورت گرفته بر آنها مورد توجه قرار گرفته است.ثالثا نتایج حاصل از تحقیق در دو محور به شرح زیر ارایه می شود. ابتدا 20 قلم از محصولات کشاورزی و فرآورده های آن در بازارهای جهانی طی سالهای 1968-1997 انتخاب و رابطه مبادله پایاپای (تهاتری) خالص این محصولات در مقایسه با کالاهای ساخته شده صنعتی محاسبه و تحلیل می شود، سپس 15 قلم از محصولات مهم صادراتی کشاورزی ایران انتخاب می گردد و رابطه مبادله پایاپای خالص و درآمدی آن برای دوره زمانی 1976-1998 محاسبه و بررسی می شود.در پایان مقاله نیز علاوه بر جمعبندی، ملاحظات پایانی و توصیه های سیاستی منتج از پژوهش ارایه می گردد.
هدف کلی این مطالعه تخمین کارایی فنی واحدهای پروربندی گوساله و تعیین عوامل اقتصادی - اجتماعی موثر بر آن است . اضافه بر آن، چگونگی استفاده از عوامل مختلف تولید نیز مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به سهم برجسته هزینه مواد غذایی در هزینه کل این واحدها، ترکیب مناسب جیره غذایی گوساله های گوشتی نیز تخمین زده شده است.اطلاعات مورد نیاز این مطالعه از50 واحد پرواربندی گوساله اطراف شیراز، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای در سال 1377-78 انتخاب شدند، جمع آوری شده است. رابطه تولید این واحدها با استفاده از تابع تولید متعالی و کارایی فنی آنها با کمک تابع مرزی تصادفی برآورد شده است. جیزه غذایی بهینه این واحدها نیز با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی تعیین گردیده است. .نتایج مطالعه نشان داد که این واحدها در استفاده از نهاده های کارگر روزمزد و مواد ضد عفونی کننده، در ناحیه غیر اقتصادی تولید عمل می کنند. افزون بر آن، کارایی فنی آنها به نحو درخور ملاحظه ای افزایش پذیر است. تعیین جیره غذایی بهینه نیز گویای امکان کاهش هزینه کل این واحدهاست
امروزه همه کشورها، اعم از کشورهای صنعتی و در حال توسعه در تلاشند تا بر حجم سرمایه گذاری های تحقیقاتی خود بیفزایند. در این میان کشورهای صنعتی برای حفظ موقعیت و یا افزایش برتری خویش در صحنه های رقابت بین المللی، در تحقیقات سرمایه گذاری می کنند و کشورهای در حال توسعه نیز دریافته اند که برای رسیدن به رشد و توسعه واقعی و حل و رفع اصولی مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود راهی جز سرمایه گذاری در زمینه تحقیقات ندارند. .تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی از مواردی است که کشورها، به ویژه کشورهای صنعتی پیشرفته، به آن اهمیت خاصی می دهند، زیرا از طرفی جهان کنونی با مشکلات فزاینده ای مانند افزایش روز افزون جمعیت، آلودگی های مختلف و اثرات زیانبار زیست محیطی آنها و….. رو به رو است و از طرف دیگر کشاورزی در توسعه پایدار کشورها اثر مهمی دارد. .در این مقاله ابتدا روند اعتبارات تحقیقاتی در ایران بررسی و با کشورهای منتخب مقایسه می شود. سپس اعتبارات برنامه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی در ایران و نیز اعتبارات برنامه تحقیقات دانشگاهی، بررسی و با اعتبارات بخش دولتی (نه بخش خصوصی) سایر کشورها مقایسه می گردد.
آموزشگران، از مهمترین مولفه های نظام آموزش عالی کشاورزی شمرده می شوند. نگاهی به تنگناها و مسائل عمده نظام آموزش کشاورزی کشور نشان می دهد که بی توجهی به تخصصی بودن حرفه "آموزشگری" در تدوین شرایط احراز شغل "آموزشگری کشاورزی" و نیز بی توجهی به طراحی اجرا و ارزشیابی محتوای دوره های آموزش ضمن خدمت آموزشگران کشاورزی برای ارتقای مستمر قابلیت های حرفه ای آنان از جمله دشواریهای نظام آموزش کشاورزی است. تحلیل این تنگناها نشان می دهد که بیشتر آنها از نبود الگوی مناسب و جامع قابلیت های حرفه ای آموزشگران کشاورزی سرچشمه می گیرد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف کلی طراحی الگوی قابلیتهای حرفه ای آموزشگران مراکز و موسسات آموزش عالی کشاورزی و هدفهای مشخص: 1) شناخت مقاطع آموختن قابلیت های حرفه ای و 2) شناخت موقعیت حیطه های سه گانه قابلیت های حرفه ای (دانشی، بینشی و مهارتی) انجام گرفت. بنیان نظری تحقیق، الگوی فیپس (phipps, 1972) و کاشمن(Cushman, 1982) بوده است که شامل چهار بعد "آموزش و تدریس"، "برنامه ریزی تحصیلی"، "علمی – پژوهشی" و "مدیریتی سازمانی و تشکیلاتی" است. با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و یا به کا رگری روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 64 نفر از خبرگان آموزش کشاورزی کشور انتخاب شدند و دیدگاه های آنها با استفاده از ابزار پرسشنامه که اعتبار آن به وسیله هشت نفر از متخصصان آموزشی و پایایی آن نیز با تعیین ضریب آلفای کرانباخ مورد تایید قرار گرفت، جمع آوری شد. متغیرهای مستقل تحقیق شامل ویژگیهای فردی و حرفه ای خبرگان بود. بخشی از یافته های عمده تحقیق عبارت است از: 1) از مجموع 105 قابلیت، با توجه به شاخص های توافق سنجی و سطح اهمیت مولفه ها، 87 قابلیت در چهار بعد آموزش و تدریس (46 قابلیت)، برنامه ریزی تحصیلی (7 قابلیت)، علمی - پژوهشی (17 قابلیت) و مدیریتی، سازمانی و تشکیلاتی (17 قابلیت) برای آموزشگران مورد توافق قرار گرفت. 2) اولویت ابعاد قابلیت های حرفه ای به ترتیب عبارت است از: آموزش و تدریس، برنامه ریزی تحصیلی، علمی- پژوهشی و مدیریتی، سازمانی و تشکیلاتی، 3) موقعیت ابعاد قابلیت های حرفه ای از نظر میزان اهمیت در وظایف شغلی آموزشگران در یک سطح ارزیابی شد و 4) مناسب ترین مقاطع آموختن قابلیت های حرفه ای آموزشگران، دوره های تحصیلات دانشگاهی و آموزشهای بدو خدمت است.
در نیم قرن اخیر، دانش رسمی و نوین، فناوریهای جدید و کارآمدی را در پهنه کشاورزی پدید آورده است که موجب تحولات اساسی در فرآیند تولید و عرصه زندگی بهره برداران کشاورزی و روستاییان شده است. در همین حال، به کار گیری برخی از فناوری ها معضلاتی را در عرصه های زیست محیطی، تولیدی و اجتماعی ایجاد کرده و موجب دغدغه های فکری اندیشمندان و تصمیم سازان توسعه شده است. یکی از گزینه های مورد نظر در پاسخگویی به این دغدغه ها، رجوع به دانش تجربی گذشتگان است. بهره گیری از"خرد تجربی انباشته و تاریخی" بهره برداران محلی، که اصطلاحا دانش بومی نام گرفته است، این امکان را فراهم می سازد که در فرایند تعیین نیاز و طراحی فناوریهای متناسب و به کار گیری آن، مردم محلی و دانش آنها را عملا در مسیر توسعه متوازن و پایدار به مشارکت بطلبیم.در این مقاله سعی شده است ویژگی های دانش بومی و دانش رسمی بیان شود و به ریشه های مشترک آنها که در خرد جمعی و هوش انسان نهفته است، اشاره گردد. دو حوزه دانش بومی و دانش رسمی نه تنها هیچ گونه تقابل و تضادی با هم نداشته و در فرآیند دستیابی به توسعه پایدار مکمل یکدیگر بودهاند بلکه در عمل نیز باعث خلق و به کارگیری متناسب و منطق فناوری های مورد نیاز شده اند. در این مقاله همچنین تفاوت های "روش شناختی" و "شناخت شناسی" موجود بین این دو دانش مطرح شده و با مقایسه این ویژگی ها راه و روش هایی به منظور تلفیق این دو دانش ارایه گردیده است.اصطلاح باور حاکم در بین قشرهای تحصیلکرده و دانشگاهی نسبت به بومیان و دانش آنها، پیش شرط هر گونه نزدیکی، تعامل و تلفیق است. ایجاد تحول در نظام آموزشهای رسمی به منظور توجه به حوزه دانش تجربی و میدانی که حاصل قرنها آزمون علمی است، از ضرورت های اصلی این تلفیق به شمار می رود. توجه پژوهشگران به "خرد تجربی انباشته و تاریخی بهره برداران" با استفاده از روش های مشارکتی، کیفی و میدانی نیز از دیگر ملزومات این تحول است. همچنین به کار گیری شیوه های دو سویه ترویجی و ایجاد تحول در نظام ارتباطات میان مراکز دولتی، آموزشی و ترویجی و کشاورزان و روستائیان به نحوی که آنها در تعامل با هم قرار گیرند، از ضرورتها و پیش شرطهای تلفیق دانش رسمی نوین و دانش بومی به شمار می آید.
ایل کرد، بزرگترین ایل استان ایلام، یکی از ایلاتی است که برنامه های اسکان عشایر در مورد تعدادی از خانوارهای آن به اجرا در آمده است. هدف این تحقیق، بررسی اقتصاد تولید بخش دامداری عشایر کوچنده و اسکان یافته ایل کرد است. اطلاعات مورد استفاده در تحقیق حاضر از طریق تکمیل 250 پرسشنامه برای عشایر کوچنده و 157 پرسشنامه برای عشایر اسکان یافته ایل گردآوری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که ترکیب دام عشایر اسکان یافته و کوچنده متفاوت است. در شرایط اسکان، سهم گوسفند و گاو افزوده می شود (به ترتیب 7.0 و 2.4 درصد) و سهم بز و احشام باربر کاهش می یابد (به ترتیب 8.3 و1.1 درصد).تولیدات دامی عشایر ایل کرد شامل گوشت (دام زنده)، فرآورده های لبنی و الیاف دامی (پشم و مو) است. فروش دام زنده، فرآورده های لبنی و الیاف دامی به ترتیب 77.2 و 20.2 و 2.6 درصد از ارزش کل تولیدات دامی عشایر کوچنده و نیز 81.5، 16.9 و 1.6 درصد از ارزش کل تولیدات دامی عشایر اسکان یافته را تشکیل می دهد. هزینه نگهداری سالانه هر راس دامی عشایر کوچنده نسبت به عشایر اسکان یافته بیشتر است (برای هر راس گوسفند، بز و گاو داشتی به ترتیب 1.50، 1.51 و 1.47 درصد). سود سالانه حاصل از هر راس گوسفند و گاو داشتی در شرایط اسکان بیشتر از شرایط کوچ اما سود حاصل از هر راس بز کمتر است (برای هر راس گوسفند، گاو و بز به ترتیب 11.31، 23.03 و6.96 درصد). متوسط درآمد خالص سالانه هر خانوار کوچنده است (18.16 درصد)
هدف اصلی این تحقیق، اندازه گیری کارایی فنی و تعیین بازده نسبت به مقیاس واحدهای پرورش جوجه گوشتی است. به این منظور با استفاده از روش طبقه بندی متناسب با حجم،75 واحد پرورش دهنده جوجه گوشتی (حدود 20 درصد واحدهای فعال در سال 1379) در سطح استان همدان انتخاب شد. همچنین از طریق تکمیل پرسشنامه، آمار و اطلاعات لازم برای دو دوره پرورش در فصلهای پاییز و زمستان جمع آوری و جهت دستیابی به هدفهای تحقیق از نرم افزار deap2.1 استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میانگین کارایی فنی، تحت شرایط بازده ثابت و متغیر نسبت به مقیاس، به ترتیب 39.5 و 64.4 درصد و میانگین کارایی مقیاس نیز برابر 60.2 درصد است. همچنین اختلاف بین بهترین واحد پرورش دهنده و میانگین نمونه، با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس، حدود 35.6 درصد است. چنانچه این اختلاف از طریق افزایش میانگین کارآیی فنی بهره برداران به صفر کاهش یابد میزان تولید با استفاده از فناوری و عوامل تولید فعلی 35.6 درصد افزایش پذیر است. همچنین باید افزود که بیش از 88 درصد از واحدهای پرورش جوجه گوشتی (75 درصد) دارای بازده فزاینده، 5.9 درصد (5 واحد) دارای بازده کاهنده و به همین میزان نیز دارای بازده ثابت نسبت به مقیاس هستند.
بر اساس آمارهای رسمی، تولید روغنهای خوراکی از منابع داخلی، تنها کمتر از 10 درصد نیاز مصرفی کشور را تامین می کند و لذا همه ساله مقادیر چشمگیری چربی و روغن خوراکی خام و آماده با صرف هزینه های ارزی درخور توجهی وارد کشور می شود. با توجه به ضرورت و اهمیت افزایش تولید دانه های روغنی، بررسی و شناخت عوامل اقتصادی، اجتماعی و فنی موثر بر فرآیند تصمیمگیری کشاورزان در کشت و عرضه محصولات یاد شده از اهمیت خاصی برای نظام برنامه ریزی و سیاستگذاری بخش کشاورزی برخوردار است. تحقیق حاضر تلاشی در این راستاست و به منظور شناسایی عوامل تعیین کننده توسعه کشت سویا، با استفاده از روش تحلیل اقتصاد سنجی (مدل توبیت) و داده های مقطعی سال زراعی 1378-79 در استان گلستان، به عنوان مهمترین منطقه کشت و تولید دانه های روغنی کشور، انجام شده است. نتایج تحقیق گویای آن است که عواملی نظیر اندازه مزرعه، تجربه کشاورز، فاصله مزارع از شرکت توسعه کشت دانه های روغنی، داشتن ماشین آلات کشاورزی، بروز عارضه اختلال در غفالبندی، درصد افت تعیین شده برای محصول سویای تحویلی و نوع مالکیت منابع آبی مزرعه از مهمترین عوامل تعیین کننده توسعه کشت سویا در این منطقه به شمار می رود. در این تحقیق متناسب با یافته های آن، پیشنهادهایی برای کاربری در سیاست گذاری بخش کشاورزی و به ویژه در راستای توسعه کشت محصول سویا ارایه شده است.
از جمله عوامل موثر در تعیین راهبرد مناسب برونگرا در توسعه اقتصادی هر کشور، تحت عنوان راهبرد توسعه صادرات، دارا بودن مزیت نسبی در تولید و صادرات است. در این زمینه، معیارهای بسیاری از سوی برخی از اقتصاد دانان نظیر بالاسا، هیلمن، والراس، یتسن و … ارایه شده است. از جمله این معیارها که بیشتر بر مزیت نسبی صادراتی بر اساس عملکرد صادراتی کشورها در گروه های کالایی مختلف تاکید دارد، "معیار مزیت نسبی آشکار بالاسا" و "شرط هیلمن" است.در این مقاله کوشیده ایم با توجه به اهمیتی که توسعه صنایع صادراتی کاربر در جهت رفع معضل بیکاری در کشور دارد، اقلام مزیت دار صادراتی در صنایع غذایی کشور را شناسایی و تجزیه و تحلیل کنیم تا زمینه های دارای امکان توسعه صادرات معرفی شود. بی شک سرمایه گذاری مناسب در این گونه صنایع، که هم مزیت نسبی صادراتی و هم امکان اشتغال زایی بیشتر دارد، در جهت مقابله با نگرانی و چالش اساسی اقتصاد کشور در زمینه معضل بیکاری، بسیار موثر خواهد بود
انگور اهمیت اقتصادی بسزایی در بخش کشاورزی استان کهگیلویه و بویر احمد دارد. هدفهای عمده این تحقیق عبارت است از: 1. بررسی روابط داده - ستانده در تولید انگور، 2. اندازه گیری کارایی انگورکاران آبی و دیم و 3. بررسی عوامل موثر بر کارایی انگورکاران. روش این مطالعه پیمایشی است. بر همین اساس با استفاده از روش نمونه گیری ساده طبقه بندی شده، در دو شهرستان بویر احمد و گچساران از 82 نفر انگورکار به وسیله پرسشنامه، مصاحبه به عمل آمد. به کمک رگرسیون چند متغیره نیز توابع تولید انگور آبی ودیم و کشش تولید نهاده ها برآورد شد. همچنین با استفاده از تخمین توابع تولید متعالی مرزی تصادفی، کارآیی فنی انگورکاران اندازه گیری و عوامل موثر بر آن تجزیه و تحلیل شد. نتایج این بررسی نشان داد که مقدار بازده نسبت به مقیاس در باغهای انگور آبی و دیم به ترتیب 1.39 و 0.65 است و کلیه نهاده ها (به جز نهاده سم که بیش از حد مصرف شده است) به طور منطقی و اقتصادی مورد مصرف کشاورزان قرار گرفته اند. میانگین کارآیی فنی انگورکاران آبی (در شهرستان بویراحمد) و دیم (در شهرستان گچساران) به ترتیب 68.6 و 62.1 درصد محاسبه شد. بنابراین بدون افزایش سطح زیر کشت و بهره گیری از فناوری موجود تنها با بهبود کارآیی فنی می توان میزان تولید انگور استان را حدود 35 درصد افزایش داد. متغیرهای سن، تحصیلات و تجربه کشاورز و نیز سن باغ به طور جداگانه رابطه مستقیمی با میانگین کارآیی فنی دارند. باغدارانی که فاصله درختان آنها بین 1.5 تا 3 متر و باغدارانی که تعداد قطعات باغشان بین 2 تا 3 قطعه بود، از بیشترین میانگین کارایی فنی برخوردار بودند. از سوی دیگر، میانگین کارآیی کشاورزانی که شغل دیگری غیر از انگورکاری نداشتند کمتر بود. در پایان با توجه به درصد پاسخ انگورکاران در زمینه مشکلاتشان و نتایج این پژوهش، پیشنهادهایی جهت بهبود کارایی انگورکاران ارایه شد
یکی از نظریه های مربوط به ایجاد انگیزش و استمرار آن برای کار، نظریه اسناد است. در این نظریه، توجیهات فرد، در موارد موفقیت و شکست مطرح می شود و افراد، نتایج کار خود را عمدتا به چهار عامل اصلی توانایی، تلاش، سختی کار و شانس نسبت می دهند. برای این چهار عامل اسنادی، سه خصوصیت در نظر گرفته شده است که عبارتند از: درونی یا بیرونی بودن، با ثبات یا بی ثبات بودن و کنترل پذیر یا کنترل ناپذیر بودن. هدف این پژوهش مشخص کردن این موضوع است که گندمکاران، موفقیت و ناموفق بودن خود را در تولید گندم به چه چیز یا چه کسی نسبت می دهند. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و کاربرد روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده دو مرحله ای انجام گرفته است. برای این منظور با130گندمکار از روستاهای شهرستان بهبهان مصاحبه حضوری انجام گرفته و پرسشنامه مربوطه تکمیل شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین میزان تولید گندم با اسناد به تلاش و اسناد به توانایی، همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد و برعکس، با اسناد به سختی واسناد به شانس رابطه منفی و معنی دار برقرار است. یعنی تولید کنندگان موفق فعالیت های خود را به تلاش و توانایی های خود نسبت می دهند. به عبارتی، هر چه تولید کشاورزان بالاتر می رود، آنها موفقیت خود را بیشتر به تلاش و توانایی های خود وابسته می دانند. علاوه بر این، میزان تولید گندم با اسناد به عوامل درونی رابطه مثبت و معنی دار دارد. لزوم اجرای برنامه های آموزشی برای تغییر سبک اسناد گندمکارانی که عملکرد خود را به عوامل بیرونی نسبت می دهند جهت افزایش اعتماد به نفس و مسوولیت پذیری و همچنین فعالتر شدن آنان، از پیشنهادهای این پژوهش است.