پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی (پژوهش های راهبردی امنیت و نظم اجتماعی)

پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی (پژوهش های راهبردی امنیت و نظم اجتماعی)

پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی سال 13 بهار 1403 شماره 1 (پیاپی 44) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

انقلاب و فرآیند گذار به دموکراسی طی سال های 1342- 1357(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دموکراتیزاسیون سیاست فضای باز سیاسی نهادگرایی تاریخی هفدهم شهریور انقلاب اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
دموکراتیزاسیون یکی از مهم ترین وقایعی است که مسیر تغییرات اجتماعی بسیاری از جوامع را در قرن بیستم دگرگون کرده است. قرن بیستم، قرن ظهور امواج دموکراسی خواهی در جوامع متعدد است. جامعه ایران نیز در قرن بیستم، از این موج دموکراسی خواهی جهانی دور نبوده است و انقلاب اسلامی ایران یکی از امواج دموکراتیزاسیون در نظر گرفته می شود. پژوهش کنونی با تأکید بر برهه زمانی انقلابی (1342-1357) در تلاش است تا با تکیه بر مهم ترین مفاهیم گذار به دموکراسی، انقلاب ایران را مطالعه کند. مدل مفهومی پژوهش نیز، بر اساس نظریات هانتینگتن[1] (1396)، جیل[2] (1400)، تیلی[3] (1392) ترسیم و داده های تحقیق بر اساس آن تحلیل شد. روش مطالعه، نهادگرایی تاریخی و منابع پژوهش نیز، منابع تاریخی اولیه و ثانویه بوده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد از سال 1342 و با افزایش فعالیت های نهاد روحانیت در عرصه مبارزه سیاسی و شکل گیری گروه های سیاسی زیرزمینی مارکسیستی، انقلاب ایران آغاز و در نهایت با از هم گسیختگی نخبگان، به فروپاشی دولت منجر شد. فرآیند انقلاب با هدف بازتعریف نهاد دولت بر اساس اصول دموکراتیک، ازطریق بسیج نارضایتی ها، اعتراضات مسالمت آمیز و تقویت جامعه مدنی تداوم یافت و با وجود اتخاذ سیاست فضای باز سیاسی در چند مرحله به وسیله دولت، شدت یافت. رخداد هفدهم شهریور و ناامیدی جامعه از مصالحه با دولت برای برقراری دموکراسی، بزنگاه تاریخی اصلی بود که در ماه های پایانی منتهی به انقلاب، مسیر بیان مطالبات دموکراتیک را تسریع کرد.   [1] Huntington [2] Gill [3] Tilly
۲.

بررسی نقش میانجی متغیر تاب آوری خانواده در رابطه سلامت اجتماعی با نگرش به طلاق زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری خانواده سلامت اجتماعی نگرش به طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
تاب آوری خانواده و سلامت اجتماعی، از عواملی اند که بر نگرش به طلاق تأثیر می گذارند. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی متغیر تاب آوری خانواده در سلامت اجتماعی، با نگرش به طلاق زوجین در زوجین شهر جاجرم انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی و جامعه آماری تحقیق شامل افراد متأهل شهر جاجرم بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان[1] (1970)، 384 نفر نمونه انتخاب شدند (گرجی، 1391). افراد به پرسش نامه های نگرش به طلاق، تاب آوری و سلامت اجتماعی پاسخ دادند. یافته ها: با توجه به یافته های آماری، تاب آوری خانواده و مؤلفه های اعتماد، تحمل عواطف منفی، معنویت در افراد و شایستگی، همچنین سلامت اجتماعی و مؤلفه های شکوفایی، همبستگی و مشارکت با نگرش به طلاق زوجین، رابطه معنادار دارند. نقش میانجی تاب آوری خانواده در رابطه بین سلامت اجتماعی و نگرش به طلاق زوجین نیز تأیید شد. نتیجه: توجه به تاب آوری خانواده و سلامت اجتماعی، نگرش به طلاق را در زوجین کاهش می دهد.   [1] Krejcie & Morgan
۳.

راهبرد شهروندان جوان در عرصه مطالبات بی پاسخ: مطالعه کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوژگی شهروندی مطالبات مطالبه گری قطبی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
شهروندی، واقعیت اجتماعی عصر مدرن است که در قالب حقوق تعریف می شود و به شکل کنش های بهنجار و نابهنجار ظهور می یابد. هدف این پژوهش، علاوه بر درک مطالبات شهروندان جوان، شناسایی استراتژی جوانان در برابر مطالبات بی پاسخ است که با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون در بین شهروندان جوان (18-35 ساله) شهر یزد، انجام شده است. داده های این پژوهش، حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته از 30 نفر از جوانان طبقه بالا، پایین و متوسط است که به شناسایی مطالبات جوانان در قالب 4 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی و راهبرد جوانان در قالب 5 مضمون اصلی و 15 مضمون فرعی دست یافته است. راهبرد جوانان در قالب مضامین کنشگری مرزی، وادادگی مدنی، واسازی ساختاری، مهندسی اقتضایی و تله محرومیت کشف شده است. مطابق یافته ها و هزینه سنگین راهبردهای مخرب، پیشنهاد می شود تا با نزدیک کردن افق دید مدیران و سیاست گذاران به شهروندان و تحقق مطالبات و توزیع عادلانه منابع و فضای عمومی، در جهت حفظ نظم، ثبات و در عین حال توسعه جامعه، از فشار های ساختاری کاسته و گام مؤثری برداشته شود.
۴.

دگردیسی تعاملِ هنری و سرگشتگیِ نهادی: ارائه الگوی داده بنیاد تعیین کننده های جامعه شناختی رابطه هنرمندان هنرهای تجسمی با مخاطبان در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنرهای تجسمی مخاطب ارتباطات انسانی جامعه شناسی هنر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
 این پژوهش، با هدف ارائه الگوی داده بنیاد تعیین کننده های جامعه شناختی ارتباطات هنرمندان هنرهای تجسمی با مخاطبان و با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل کارشناسان در حوزه هنر بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند- نظری، تعداد 14 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از سه شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که عوامل تأثیرگذار بر رابطه هنرمند- مخاطب عبارت اند از: فهمِ تکه تکه شده از تعامل، شخصیت حرفه ای- اخلاقی و چرخش تکنولوژیک (شرایط علی)، ناکارآمدی نهادی و فساد نهادینه شده (شرایط زمینه ای)، اقتصاد هنر و دگردیسی مخاطب (شرایط مداخله گر). این عوامل و شرایط در وضعیت فعلی جامعه ایرانی، سبب تخریب نسبی رابطه هنرمند و مخاطب شده اند. برای رهایی از این وضعیت، مشارکت کنندگان این استراتژی ها را ارائه داده اند: تعامل همدلانه، مخاطب شناسی مداوم، بازسازی نهادی، فرهنگ سازی هنری و بازسازی اقتصاد هنر. در صورت تحقق این راهبردها، تعالی هنری-فکری، بازآفرینی ساحت فرهنگی هنر و بازآفرینی ساخت اجتماعی هنر (پیامدها) اتفاق خواهد افتاد. به طور کلی نتایج پژوهش، نشانگر تعامل و رابطه دوسویه هنرمند-مخاطب، هنر-جامعه بود.
۵.

واکاوی همزیستی جمعی و حکمرانی اجتماعی آب (مطالعه شهروندان سمیرمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بحران کم آبی جامعه شناسی آب حکمرانی آب شهرستان سمیرم نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
پژوهش حاضر، جامعه شناسی مسئله کم آبی را در منطقه سمیرم واکاوی و تلاش کرده است مدلی پارادایمی را درباره این مسئله ارائه بدهد. روش تحقیق از نوع نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) است. مشارکت کنندگان پژوهش، شهروندان و کارشناسان حوزه آب در شهرستان سمیرم بودند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود که بر اساس آن 30 نفر از شهروندان و کارشناسان حوزه آب شهرستان سمیرم انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، با آنها مصاحبه شده است. یافته های پژوهش بیانگر این بود که شرایط علی تأثیرگذار بر مسئله کم آبی در شهرستان سمیرم، عبارت اند از: عوامل محیطی-طبیعی (تغییرات اقلیمی/ تغییر الگوی برداشت/ تغییر الگوی کشت)، عوامل فرهنگی-اجتماعی (حکمرانی ناکارآمد آب/ الگوی مصرف نامناسب/ تحولات جمعیتی) و عوامل سیاسی-اقتصادی (بی تعادلی تقاضا-عرضه/ فساد در مدیریت آب). راهبردهای مواجهه مطلوب با وضعیت کم آبی، عبارت اند از: بازسازی فرهنگی-اجتماعی (تقویت همیاری جمعی، مسئولیت پذیری آگاهانه، بازآرایی سنت های جمعی، سوادآموزی محیط زیستی و فرهنگ سازی مصرف)، بازسازی مدیریتی (تعامل نهادی، نظارت سیستماتیک و کارآمدی مدیریتی) و بازسازی اقتصادی (بازسازی اقتصاد آب، هدفمندسازی اعتبارات و صنعت گرایی جایگزین). بسترها و زمینه هایی که این راهبردها و استراتژی ها را تسهیل می کنند و یا مانع تحقق آنها می شوند، عبارت اند از: اقتصاد تک محصولی و سیاست های ذخیره سازی آب. شرایط مداخله گر هم شامل سه مورد است: تجاری سازی آب، فقر پژوهشی و تأمین نشدن اعتبار. در صورتی که راهبردها و استراتژی های مواجهه مطلوب با مسئله کم آبی تحقق پیدا کنند، سبب ایجاد فرمی از زایش زیستی (بازسازیِ زیستِ اقتصادی، بازسازی زیستِ اجتماعی، بازسازیِ محیط زیست و بازسازی زیستِ بهداشتی) در شهرستان سمیرم می شوند.
۶.

تحلیل سیاست گذارانه میزان شیوع آسیب های اجتماعی و اولویت بندی آنها در محلات شهری؛ مورد مطالعه: محلات محروم و برخوردار شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسائل اجتماعی محلات محروم شهر کرمانشاه سیاست گذاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
محلات محروم در کلان شهرها، مهم ترین بسترهای شکل گیری و گسترش مسائل اجتماعی و یکی از عوامل مهم تهدید کننده امنیت شهرها محسوب می شوند. این مقاله با هدف ارائه تحلیلی متفاوت از میزان شیوع و اولویت بندی مسائل اجتماعی در محلات محروم شهر کرمانشاه، تدوین شده است. روش پژوهش، ترکیبی (کمی و کیفی) بوده است. در بخش کمی، 800 نمونه از 15 محله، شامل 2 محله برخوردار و 13 محله محروم انتخاب شده است. در بخش کیفی، 13 جلسه بحث گروهی متمرکز با حضور معتمدان محلات محروم تشکیل شده است. براساس نتایج پژوهش، بین میزان شیوع یک آسیب در محله و میزان اولویت رسیدگی به آن، تفاوت وجود دارد. در حالی که شایع ترین مسائل اجتماعی در تمام محلات بررسی شده، مسائل اقتصادی (بیکاری و فقر) است، اما مسائل اولویت دار برای رسیدگی از نظر ساکنان، اولاً در محلات مختلف متفاوت است؛ دوم، لزوماً اقتصادی نیستند و سوم، سطح مطالبات فراگیر و معطوف به رفع تبعیض از محلات محروم در قیاس با کل شهر است. نتایج پژوهش بر آن است که نشان دهد فضای فکری سیاست گذاری در تعقیب مسائل اجتماعی در محلات محروم، مبتنی بر اولویت بندی مسائل پر شیوع و به همین دلیل محکوم به شکست است. همچنین نقش میانجی های اجرای برنامه های سیاست گذارانه، به نوعی مناسک گرایی تقلیل یافته است. علاوه بر آن، حاکمیت دیدگاه همه جانبه گرایانه به جای دیدگاه کل گرایانه، موجبات بازتولید مسائل اجتماعی را در محلات محروم فراهم کرده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵