دگردیسی تعاملِ هنری و سرگشتگیِ نهادی: ارائه الگوی داده بنیاد تعیین کننده های جامعه شناختی رابطه هنرمندان هنرهای تجسمی با مخاطبان در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف ارائه الگوی داده بنیاد تعیین کننده های جامعه شناختی ارتباطات هنرمندان هنرهای تجسمی با مخاطبان و با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل کارشناسان در حوزه هنر بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند- نظری، تعداد 14 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از سه شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که عوامل تأثیرگذار بر رابطه هنرمند- مخاطب عبارت اند از: فهمِ تکه تکه شده از تعامل، شخصیت حرفه ای- اخلاقی و چرخش تکنولوژیک (شرایط علی)، ناکارآمدی نهادی و فساد نهادینه شده (شرایط زمینه ای)، اقتصاد هنر و دگردیسی مخاطب (شرایط مداخله گر). این عوامل و شرایط در وضعیت فعلی جامعه ایرانی، سبب تخریب نسبی رابطه هنرمند و مخاطب شده اند. برای رهایی از این وضعیت، مشارکت کنندگان این استراتژی ها را ارائه داده اند: تعامل همدلانه، مخاطب شناسی مداوم، بازسازی نهادی، فرهنگ سازی هنری و بازسازی اقتصاد هنر. در صورت تحقق این راهبردها، تعالی هنری-فکری، بازآفرینی ساحت فرهنگی هنر و بازآفرینی ساخت اجتماعی هنر (پیامدها) اتفاق خواهد افتاد. به طور کلی نتایج پژوهش، نشانگر تعامل و رابطه دوسویه هنرمند-مخاطب، هنر-جامعه بود.