مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مسئله های مورد دغدغه معلمّان و مربیان این است که چگونه می توانند در موقعیت های عملی، از آموخته های نظری خود (که معمولاً کلّی و ناوابسته به موقعیت هستند) استفاده کرده و بتوانند به درستی تشخیص دهند که به صورت خاص، چه باید کنند؟ در میان اندیشنمدان تعلیم و تربیت مدرن، برخی به پیش بینیِ یک قلمروی معرفتیِ واسطه میان نظریه های کلی و عمل تربیتی یا پیشنهاد مجموعه ای از دستورالعمل ها برای پیمودن این فاصله پرداخته اند و برخی نیز، بعضی از ویژگی های شخصیتی معلم را به عنوان عامل پل زدن میان نظریه و عمل معرفی نموده اند و برخی رویکردها نیز از اساس، توجه اندکی به این چالش داشته اند. پژوهش حاضر می کوشد با بررسی و تحلیل دیدگاه های فیلسوفان مسلمان درباره ی پاره ای حقایق انسانی مرتبط همانند انواع و مراتب علوم، فعل ارادی انسان و مقدمات آن، عقل عملی و ملکات عملی، به استخراج مهم ترین شایستگی های مورد نیاز مربی برای گذار از نظریه به عمل تربیتی بپردازد. روش تحقیق: روش استفاده شده در پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی است. یافته ها: براساس یافته ها، مربی علاوه بر مجموعه ای از شناخت های کلّی، نیازمند شایستگی هایی همانند تجربه ی عملی، تروّی (به معنای کلّی توانایی تأمل و اندیشه ورزی در یک موقعیت عملیِ جزئی)، برخورداری از ملکات اخلاقی و حرفه ای مرتبط و همچنین تقواست. آنچه شکاف میان نظر تربیتی (که همیشه از جنس دانش حصولی و غالباً کلّی است) و عمل تربیتی (به معنای تشخیص مصداقی در موقعیت عمل) را پر می کند، شخصیتی برخوردار از این مجموعه شایستگی هاست که توانایی شناساییِ شایسته ترین اقدام را داراست.
طراحی الگوی آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی در دوره ابتدایی است. روش: برای دستیابی به این هدف از رویکردآمیخته و روش کیو استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از معلمان با تجربه دوره ابتدایی در استان فارس مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. معیار انتخاب تعداد نمونه اشباع داده ها بود. در بخش دوم به منظور امتیازدهی به گزینه های کیو که برگرفته از نتایج کیفی بود از 27 نفر معلم با تجربه کمک گرفته شد. یافته ها: داده های جمع آوری شده با روش تحلیل عامل کیو تجزیه و تحلیل و خوشه بندی شد و آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی را با 5 عامل معرفی کرد که عبارت اند از 20 فعالیت آموزشی، 11 روش تدریس، 27 هدف آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی، 18 مورد کمبودهای آموزشی و 12 راهکار در جهت بهبودکیفیت آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی. نتایج پژوهش نشان داد که در دوره ابتدایی به تربیت اسلامی با تلفیق هنر توجه چندانی نشده و دچار ضعف ها و کمبودهای فراوانی است که پس از بررسی و جمع بندی داده ها الگوی آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی به دست آمد. این الگو با بازنمایی و برجسته سازی واقعیت موجود خواهد توانست علاوه بر تقویت هویت اسلامی−ایرانی در دانش آموزان چشم انداز جامعی درباره آنچه که باید به وسیله هنر در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی کسب شود را ارائه می دهد.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: باتوجه به فرهنگ حاکم بر جامعه که فرهنگ ایرانی اسلامی است، تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی به عنوان یک رویکرد مبتنی بر اصول دینی_اسلامی، در دانشگاه ها می تواند یک راهکار قابل توجه برای ارتقاء فرهنگ اسلامی و ترویج ارزش های دینی باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه های کشور انجام پذیرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های توصیفی-پیمایشی قرار می گیرد. است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر مدیران آموزش عالی و اساتید دانشگاه می باشند که 25 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع نظری داده ها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی با استفاده از روش روایی محتوایی و نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار و در بخش کمی با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و روش کدگذاری با بهره گیری از نرم افزار اطلس تی و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی استفاده شد. یافته ها: پژوهش نشان داد که سیاست گذاری معاونت آموزشی وزارتین بر مبنای تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 89/18، مهمترین عامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه های کشور می تواند باشد. همچنین برنامه ریزی مدون و دقیق دانشگاه برای پیاده سازی برنامه تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 59/18، قراردادن آیتم تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در آیین نامه ارتقاء با درجه مرکزیت 38/18، تولید محتوای اسلامی روزآمد و جذاب مرتبط با هر رشته با درجه مرکزیت 78/17 و اعطای پایه تشویقی فرهنگی به اساتید با محوریت جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 77/17 به ترتیب از مهمترین ترین عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی می باشند.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های هویت ملی و دینی در کتاب های فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های هویت ملی و دینی در کتاب های فارسی دوره ابتدایی صورت گرفته است. روش: به همین منظور از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های فارسی خوانداری دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1402−1403 از پایه اول تا ششم بوده که تمامی حجم جامعه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، سیاهه تحلیل محتوای مؤلفه های هویت ملی و دینی است که پیش ازاین پژوهش توسط صانعی مهر و رزم آزما تنظیم شده است و روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش اسکات با 30/81 درصد مجدد محاسبه شد. تجزیه وتحلیل داده با آمار توصیفی و روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد، مؤلفه های هویت ملی بیشتر از هویت دینی دیده شده اند؛ از میان مؤلفه های فرعی هویت ملی، هویت اجتماعی و هویت فرهنگی بیشترین میزان توجه و هویت سیاسی کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده اند. از میان مؤلفه های فرعی هویت دینی نیز بیشترین میزان توجه به ارزش ها و هنجارهای مذهبی و کمترین میزان توجه به سیره زندگی مبتنی بر دین است. همچنین بیشترین کاربرد مؤلفه هویت ملی، در متن کتاب های فارسی و کمترین میزان استفاده در پرسش ها؛ و بیشترین کاربرد مؤلفه هویت دینی در متن و کمترین میزان استفاده در تصاویر بوده است. هویت دینی بنا بر دلایلی متعدد تاریخی و عناصری مانند مذهب، تدین، معنویت جز پایدار هویت ایرانیان محسوب می شود و نباید پرورش هویت ملی و دینی در دانش آموزان از یکدیگر جدا باشد. نتایج نشان می دهد هویت ملی بیشتر مورد توجه بوده است و در کتاب های درسی از پرداختن به هویت دینی دانش آموزان غفلت شده است.
تبیین ماهیت و ویژگی های عناصر برنامه درسی تربیت دینی براساس آموزه های سوره یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت دینی به عنوان اهرمی درونی، نقش حساس و کلیدی در سعادت فردی و اجتماعی انسان دارد که باید بر شیوه ای صحیح و علمی بنیان گذاشته شود. عدم توجه به آموزه ها و شاخص های صحیح تربیت دینی در نظام آموزشی کشور، آسیب هایی از جمله شخصی انگاری مقوله دین، انکار نقش زیربنایی آن در زندگی، فروکاهی نقش دین در نظام آموزشی و هم ردیف دانستن آن با سایر ابعاد تربیت را به دنبال دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین ماهیت و ویژگی های عناصر برنامه درسی تربیت دینی براساس آموزه های سوره یوسف است. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. با توجه به هدف اصلی پژوهش، تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی (1401، جلد چهل و چهل و یکم) و کتاب یوسف قرآن (1394)، به عنوان جامعه تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: براساس نتایج پژوهش، تعداد 148 مؤلفه در قالب عناصر ده گانه برنامه درسی استخراج شد که عبارتنداز: منطق برنامه درسی (21 شاخص)، اهداف (18شاخص)، محتوا (17 شاخص)، روش های یاددهی− یادگیری(17 شاخص)، نقش تسهیل گر (42 شاخص)، مواد و منابع یادگیری (7 شاخص)، زمان (6 شاخص)، فضا (6 شاخص)، گروه بندی (4 شاخص)، ارزشیابی (10 شاخص). همچنین یافته ها بیانگر آن است که سوره یوسفj حاوی شاخص های جامع عناصر برنامه درسی تربیت دینی است که کم توجهی به شاخص های مذکور، موجب یک جانبه نگری و عدم دست یابی به هدف غایی تربیت دینی یعنی حیات طیبه می شود. براساس ویژگی های استخراج شده، می توان زمینه تحول برنامه درسی تربیت دینی را فراهم ساخت و میزان جذابیت و کارآمدی برنامه درسی و میزان رضایت مخاطبان را افزایش داد.
واکاوی نقش استعاره در تفهیم مفاهیم غیرعینی (مورد مطالعه: هدیه های آسمانی دوم و سوم دبستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره ابزاری مؤثر در تفهیم مفاهیم انتزاعی است. پژوهش حاضر میزان بهره مندی کتاب هدیه های آسمانی دوم و سوم دبستان از استعاره و نقش آن در تفهیم مفاهیم ناملموس را بررسی می کند. در همین راستا اطلاعات مربوط به «قلمروهای مبدا و مقصد»، «تعمیم چند معنا» و «نگاشت جزئی» به تفکیک درس های هر دو پایه، در دو جدول مجزا جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. طبق یافته های پژوهش، مؤلفان در پایه دوم از 38 استعاره برای تفهیم مفاهیم انتزاعیِ 16 درس و در پایه سوم از 46 استعاره برای تفهیم مفاهیم 16 درس بهره برده اند. بنابراین در هریک از پایه ها، 4 درس از 20 درس به کلی از عنصر استعاره بی بهره بوده اند. این امر درکنار درس هایی که در آن از استعاره استفاده نشده است، نشان می دهد که پراکندگی استعاره ها از جهت به کارگیری در همه درس ها از نمودار منظمی پیروی نمی کند؛ لذا در تعداد قابل توجهی از درس ها این ابزار به نحو شایسته ای به کار نرفته است. توجه به تنوع قلمروهای مبدا استفاده شده، نشان می دهد که مؤلفان از24 نوع حوزه مبدا برای تفهیم23 گونه حوزه مقصد درپایه دوم دبستان و از 36 نوع حوزه مبدأ برای عینی کردن 35 گونه حوزه مقصد در پایه سوم دبستان استفاده کرده اند. در نتیجه، با ارتقاء دانش آموزان به پایه بالاتر افزایش و رشد شناختی آنها، بسامد و تنوع کاربرد استعاره در کتاب هدیه آسمانی بیشتر شده است. بهتر است نگاه متوازن به فراوانی و تنوع کاربرد استعاره در کلیه دروس از سوی مؤلفان مورد توجه قرارگیرد تا به تسهیل یادگیری مفاهیم ناملموس کمک شایانی کند.