مقالات
حوزه های تخصصی:
تربیت اخلاقی به عنوان یکی از مهم ترین ارکان یک نظام تربیتی، سهمی عمده در جهت گیری آن نظام دارد از این لحاظ منظری که ما بر مبنای آن مواجهه با مسائل اخلاقی را برمی گزینیم، به صورت کاملاً تعیین کننده ای نظام تربیتی را برمی سازد. از این رو تربیت اخلاقی فقط یک زمینه و ساحت تربیتی مشخص و منفک نیست، بلکه به یک معنا، عمق و جوهره ی نظام تعلیم و تربیت را نشان می دهد. در این میان اخلاق فضیلت گرا به عنوان بدیلی برای نظام های اخلاقیِ عمل محور، می تواند چشم انداز متفاوتی را در فهم ما از مسائل اخلاقی رقم زند و بنیاد تربیت اخلاقی را نیز دستخوش تحول بنیادین گرداند. هدف از این مقاله واکاوی و صورت بندی این نقش در نظام تربیتی کلان است تا مشخص گردد که تربیت اخلاقی فضیلت مند می تواند چارچوبی متفاوت برای کلیت نظام تربیتی باشد. در این مقاله تلاش بر این است تا اولاً به صورت فلسفی و نظر یک به اخلاق فضیلت در ارتباط با تأثیرگذاری بر نظام تربیتی پرداخته شود و از سوی دیگر تنها جنبه خاصی از این نظام مورد توجه نباشد، بلکه تأثیر اخلاق بر کلیت نظام تربیتی مورد بررسی قرار گیرد. مقاله نهایتاً با این رهیافت به پایان می رسد که: تربیت اخلاقی فضیلت مندانه در اساس نوعی نگرش متفاوت به ساحت تربیت اخلاقی را رقم خواهد زد، زیرا بسیاری از بنیان های تربیت اخلاقی در نظام رسمی تربیتی بر پایه رویکردی قاعده مدار و بیرونی استوار شده است که اجازه شکل گیری درونی شاکله های اخلاقی را از متربیان سلب می نماید. در تربیت اخلاقی فضیلت مند، هدف از تربیت اخلاقی دنبال نمودن کمال اخلاقی در ابعاد مختلف زندگی متربیان خواهد بود و نه پرداختن صرف به انجام تکالیف از سوی آنها.
الگوهای تربیت جنسی سلامت محور در فرایند رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوهای تربیت جنسی سلامت محور در دوره های مختلف رشدی، به صورت کیفی و با روش تحلیل اَسنادی انجام شد. با توجه به شرایط و مسائل خاص جنسینگی افراد، چهار دوره کودکی، نوجوانی، جوانی و پس از ازدواج در نظر گرفته شد. براساس ویژگی ها، تکالیف و چالش های رشدی، برای هر دوره یک الگوی راهبردی ویژه تربیت و سلامت جنسی به دست آمد. الگوی تربیت جنسیِ سلامت محور در دوره کودکی: با سه مؤلفه «محافظت، مراقبت و پیشگیری»، در دوره نوجوانی با سه مؤلفه «مراقبت، پیشگیری و مهار»، در دوره جوانی با سه مؤلفه «پیشگیری، مهار و سلامت» و در دوره پس از ازدواج با سه مؤلفه «تأمین، سلامت و عفاف» مشخص گردید. موفقیت در هر دوره، پیش نیاز تحقق مطلوب الگوی دوره بعدی است. این الگوها سیر تحولی تربیت جنسی افراد را با توجه به چالش های تحولی آنان نشان می دهد و برنامه های تربیت جنسی بر مبنای آن در خانواده و نظام آموزشی، تأمین کننده سلامت جنسی افراد در تمام دوره های رشدی خواهد بود.
شناسایی مؤلفه های اخلاق حرفه ای ارزیابی عملکرد و بررسی رابطه آنها با بهره وری شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر رعایت اخلاق حرفه ای توسط مدیران منابع انسانی در حوزه های مختلف و از جمله در ارزیابی عملکرد، امری ضروری بوده و با اتخاذ تصمیمات منطقی و خردمندانه در این زمینه منافع بلندمدت سازمان تأمین می شود. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های اخلاق حرفه ای مورد توجه مدیران مدارس در ارزیابی از عملکرد معلمان و بررسی تأثیر آنها در بهره وری شغلی معلمان می باشد. روش این پژوهش، آمیخته، راهبرد پژوهش در بخش کیفی تحلیل مضمون بوده است. به این منظور 16 مصاحبه با مدیران باسابقه مدارس ناحیه1 بندرعباس انجام شد. با تحلیل محتوای مصاحبه ها، مؤلفه های اخلاق حرفه ای شامل کرامت انسانی، عدالت و انصاف، امانت داری و رازداری، حقیقت گرایی، توجه به رشد و تعالی، رعایت قوانین و مقررات، انتقادپذیری، تعهد و تخصص، صداقت و شفافیت برای ارزیابی از عملکرد معلمان شناسایی شد. مؤلفه های شناسایی شده و به سه دسته مؤلفه های اخلاقی مورد توجه در برخورد با معلمان، مؤلفه های اخلاقی فردی مدیر و مؤلفه های اخلاقی مورد نیاز در محیط مدرسه تقسیم بندی شد. در بخش کمّی پژوهش، داده ها با استفاده از دو پرسشنامه (پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش اخلاق حرفه ای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس و پرسشنامه بهره وری هرسی و گلداسمیت برای سنجش میزان بهره وری معلمان) جمع آوری شده است. روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تأیید قرار گرفت. با تحلیل های آماری در بخش کمی پژوهش، فرضیه اصلی این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین رعایت اخلاق حرفه ای در ارزیابی معلمان و بهره وری آنها وجود دارد. لذا می توان گفت در راستای بهبود بهره وری شغلی معلمان، مدیران مدراس باید مؤلفه های اخلاق حرفه ای شناسایی شده در این پژوهش را در ارزیابی عملکرد معلمان مورد توجه قرار دهند.
واکاوی شاخصه های رویکرد معلمی در تربیت دینی دانش آموزان برای جامعه مهدوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر شناسایی مؤلفه های رویکرد معلمی در تربیت دینی دانش آموزان جهت آمادگی آنها برای جامعه مهدوی بود. رویکرد تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوای متعارف بود. مشارکت کنندگان شامل معلمان شاغل در مدارس شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1400-1401 بود که 14 نفر از آنان به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع شاخص مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا مصاحبه های نیمه سازمان یافته ای از آنها صورت گرفت و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. برای اعتبارسنجی یافته ها از روش توصیف غنی داده ها و خود بازبینی محقق و برای تعیین پایایی داده ها از روش بررسی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد که 7 مؤلفه هستی شناختی دینی (تضادناپذیری، ساختارشناسی پدیده ها، هنجارمحوری)، روایت گزینی (معنابخشی معنوی، شخصیت سازی دینی، مبانی سازی ظهور)، انسان شناسی دینی(توسعه معنوی، آینده پژوهی، تعلق پذیری باورها)، پژوهشگری دینی (گفتمان سازی مهدویت، نقادی، بسترشناسی)، مرجعیت شناسی (رهبریت، الگوسازی)، تلفیق پذیری ادیان (بحران شناسی دین زیستی، اشتراک دینی)، هویت سازی منتظران (بهزیستی دینی، منش پروری، تفکرگرایی، خود تعیین گری) مضامین اصلی هستند که با 125 مضمون اولیه شرایط را برای تربیت پذیری مهدوی دانش آموزان فراهم می آورند. نتایج نشان داد که معلمان برای درک معنادار شخصیت مهدی (عج) توسط دانش آموزان، ضرورت دارد زمینه فعالیت های کنشگرانه آنها را نسبت به شناخت اصل و مفهوم مهدویت در راستای هدایت درست رفتارهای فردی فراهم سازند.
تحلیل انتقادی گفتمان تربیتی در ادبیات داستانی دینی کودکان: تحلیل داستان پرواز به سوی سیاره آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات داستانی کودکان یکی از مؤثرترین اشکال تعلیم و تربیت غیررسمی است؛ که متأثر از ایدئولوژی و گفتمان های موجود برخی عناصر تربیتی را در کانون توجه قرارمی دهد. محمود حکیمی به عنوان یکی از پرکارترین نویسندگان کودکان در فضای اجتماعی و سیاسی سال های قبل از انقلاب اسلامی و در تقابل با گفتمان نظام سلطه به نگارش داستان هایی برای کودکان پرداخته است و تربیت دینی را که دغدغه ی خود و بخشی از جامعه روشنفکری آن زمان بود را محتوای مناسب برای داستان هایش انتخاب کرده است. پژوهش حاضر با روش تحلیل گفتمان انتقادی و به صورت هدفمند داستان «پرواز به سوی سیاره آزادی» را که از گونه داستان های دینی است، با هدف استخراج برخی عناصر تربیتی شامل اهداف تربیتی، الگوهای رفتاری و روش های تربیتی که در نظام های اعتقادی (ایدئولوژی ها) بیشتر موردتوجه قرار می گیرند، تحلیل و تبیین کرده است. نتایج این پژوهش ازنظر تحلیل گفتمانی وجود پنج گفتمان را تائید می کند. حکیمی چهار گفتمان رایج هم عصر خود یعنی؛ گفتمان چپ مارکسیست، مسیحیت، ملی گرایی و سکولار را توصیف و موردنقد قرار داده است. گفتمان پنجم، گفتمان اسلام شیعه و گفتمان غالب و تعلق گفتمانی او است و مضامین تربیتی در این اثر متأثر از همین گفتمان و در تقابل با سایر گفتمان ها شکل گرفته و ضمن به حاشیه بردن سایر گفتمان ها، گفتمان خود را برتری بخشیده است.
بررسی موانع مؤثر بر برنامه امامان شیعه در آموزش علوم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی موانعی که مقابل امامان شیعهj در آموزش علوم اسلامی وجود داشت و تبیین آسیب هایی که هر یک از این موانع بر برنامه ی ایشان بر جای می گذاشت، هدف مطلوب این پژوهش است؛ موانعی که سبب شد جامعه اسلام، مانند پیکری واحد، پذیرای مرجعیت ایشان نشود. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی−تحلیلی به منظور پاسخ به دو پرسش زیر سامان یافته است: − چه موانعی در آموزش علوم اسلامی از سوی امامان شیعه خلل ایجاد می کرد؟ − این موانع، چه آسیب هایی بر برنامه امامان شیعه در آموزش علوم اسلامی وارد می ساخت؟ یافتهها حاکی از آن است که امامان شیعه در آموزش علوم اسلامی با سه مانع اساسی مواجه بودند؛ حکومت، جریانهای فعال در علوم اسلامی و التزام به اصل تقیه. این سه عامل آسیبهایی بر برنامه ی آموزشی امامان شیعهj وارد کرد که ظهور بدعت و انحراف در دین اسلام، ار بین رفتن بخشی از سرمایه انسانی و علمی شیعه در علوم اسلامی، سرگردانی شیعیان، نفوذ در تشیع امامی، تردید در محتوای برخی از احادیث و انحراف در محتوای علوم اسلامی برخی از آنها هستند.