مقالات
حوزه های تخصصی:
سازمان دادن و نظم بخشیدن به شهر و چگونگی رشد و تحول آن و آگاهی کامل از ابعاد مختلف رشد و توسعه آن و کنترل روند آینده آن نیاز به برنامه ریزی های دقیق دارد. در همین راستا، طرح های توسعه شهری به منظور هدایت بهتر روند آن ها به گونه ای پایدار تهیه شده اند و بنیادی ترین ابزار شکل دهی شهرها بر اساس نظم و برنامه از پیش اندیشیده شده محسوب می شوند. انجام مطالعات و تهیه طرح های توسعه شهری آغازی بر بهبود وضعیت فضایی کالبدی شهرها هستند. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل طرح های توسعه شهری ایران با استفاده از مفاهیم دیدگاه های برنامه ریزی و تبیین عوامل ناکارآمدی این طرح ها می پردازد. این پژوهش در زمره تحقیقات بنیادی-توسعه ای و روش توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. روش تحقیق در این پژوهش شامل مطالعات کتابخانه ای است که در آن مفاهیم اساسی نظریه برنامه ریزی مرتبط با طرح های توسعه گرداوری شده و به صورت مرحله ای توسط کارشناسان ارزیابی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده معیار مشارکت و اجتماع محوری وضعیت نامناسبی را نسبت به سایر معیارها دارد. در ارزیابی مرحله ای از طرح های توسعه شهری، مراحل تدوین اهداف و سنجش وضع موجود، وضعیت بهتری را نسبت به مراحل تصمیم گیری و اجرا و ارزیابی پس از اجرا دارند. بر اساس این آسیب شناسی صورت گرفته، لزوم کاربست این معیارها در تمامی مراحل تهیه و اجرای طرح ها ضرورت دارد. تهیه طرح های کنونی نه تنها پاسخگوی بسیاری از ابعاد شهرها نیست، بلکه ادامه آن ها به این شکل و نادیده گرفتن مفاهیم اساسی، هیچ مشکلی را حل نکرده و چه بسا به دلیل همگام نبودن با تحولات زمانی، خود مشکلات عدیده ای را ایجاد کنند
بررسی عوامل موثر بر الگوی مصرف فضاهای عمومی شهری، مطالعه موردی: مناطق منتخب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر گسترش فضایی و کالبدی همراه با تراکم جمعیت در سطح شهر و نیز تغییرات در سبک زندگی شهرنشینی فضاهای عمومی شهری را به مکانی برای شکل گیری حیات روزمره شهری، تعاملات متفاوت اجتماعی و اقتصادی و محلی و بروز نابرابری ها تبدیل کرده است. فضاهای شهری با فعالیت ها و الگوهای رفتاری استفاده کنندگان خود معنی و مفهوم می یابند. علی رغم آنکه الگوهای رفتاری اساساً پیرو فرهنگ استفاده کنندگان می باشد اما نقش عوامل محیطی را بر نحوه استفاده صحیح از فضاهای شهری را نمی توان نادیده گرفت. پژوهش حاضر نیز اعتقاد دارد که استفاده از فضاهای عمومی متأثر از عوامل اقتصادی، اجتماعی و زمینه ای است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر الگوی مصرف فضاهای عمومی شهری است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه و بستر پژوهش شهر تهران می باشد. جامعه آماری جمعیت بالای 18 سال شهر تهران در سال 1395 و حجم نمونه که با استفاده از روش خوشه ای و فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل بهره گرفته شده است. با توجه به بررسی های به عمل آمده و با توجه به عوامل اقتصادی و اجتماعی پنج الگوی مصرف فضای عمومی شهری ازجمله فضای عمومی سنتی و کلاسیک، فضای عمومی تجاری، فضای عمومی سرگرمی و تفریحی و ...، فضای عمومی مصرفی، فضای عمومی نوع سوم از هم متمایز گردید و مشخص شد که مناطق شهری متناسب با سطوح مختلف اقتصادی و اجتماعی گرایش به الگوی خاصی از مصرف فضاهای شهری دارند. همچنین نتایج حاصل از نرم افزار لیزرل در ارتباط با تأثیرگذاری عوامل بر الگوی مصرف فضاهای عمومی شهری نیز مشخص شد از بین شاخص عوامل اقتصادی با ضریب 54/0، عوامل اجتماعی با ضریب 47/0 و عوامل زمینه ای با 43/0 مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر الگوی مصرف فضای عمومی می باشند.
تأثیر فرم شهری در تولید سفرهای خودرو مبنا با تأکید بر توسعه شهر کم کربن، مطالعه موردی: نواحی ترافیکی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرهای خودرو مبنا از مهم ترین عوامل آلودگی هوای شهرهای ایران می باشد. در این راستا، سیاست های مختلفی برای کاهش آلودگی هوای شهرها اتخاذ گردیده که عمدتاً عاری از هرگونه برنامه ریزی فضایی می باشند. در نظریاتی همچون شهر کم کربن، کاهش آلودگی هوا از طریق برنامه ریزی های فضایی همچون تغییر در فرم شهری جهت کاهش سفرهای خودرو مبنا مدنظر می باشد. سفرهای خودرو مبنا در شهر زنجان، مسئله تولید گازهای گلخانه ای را به معضل بزرگی در این شهر تبدیل کرده است؛ معضلی که با برنامه ریزی فضایی و تأکید بر ساختارهای فرم شهری، قابل تعدیل می باشد بنابراین در این مقاله به بررسی تأثیر فرم شهری در تولید سفرهای خودرو مبنا، با استفاده از روش های آمار فضایی پرداخته شده است. جهت نیل به این هدف، چنین فرض شده است که عناصر فرم شهری همچون ترکیب کاربری ها، دارای بیشترین نقش در تولید سفرهای خودرو مبنا می باشند؛ نوع تحقق در این مقاله کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی و همبستگی می باشد. نتایج حاصل از به کارگیری روش موران نشان می دهد که معیارهای به کاررفته دارای خودهمبستگی مکانی می باشند و استفاده از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی جهت تحلیل ارتباط مندی متغیرها بسیار مفید می باشد. نتایج حاصل از رگرسیون وزنی جغرافیایی نشان می دهد که معیار تراکم جمعیتی با ضریب اهمیت 0.31 دارای کمترین اهمیت در الگوی سفر شهری بوده و معیار ترکیب کاربری ها و تراکم خیابان ها به ترتیب با ضریب اهمیت 0.46 و 0.49 دارای بیشترین اهمیت در الگوی سفر شهری می باشند. بر این اساس می توان چنین نتیجه گرفت که معیارهای فرم شهری دارای تأثیر بیشتری در تولید سفرهای خودرو مبنا شهری می باشند و باید بیشتر موردتوجه مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گیرد
ظرفیت سنجی پایداری کالبدی و اجتماعی در شهرها، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط شهری، فضایی است که نیازهای انسان در آن پاسخ داده می شود و ازاین رو باید برای زندگی انسانی مناسب باشد. عدم توجه به ابعاد اجتماعی و کالبدی شهرها در توسعه پایدار، برنامه ها و پروژه های گوناگون توسعه ای را با مخاطره مواجه می سازد، زیرا پایداری کالبدی و اجتماعی در گرو عدالت در توزیع کالبدی خدمات به صورت کافی می باشد. لذا در این پژوهش سعی بر آن بوده تا ظرفیت پایداری شهر ارومیه بر اساس شاخص های اجتماعی و کالبدی و با استفاده از مدل های کمی موردسنجش قرار گیرد. این تحقیق با توجه به هدف آن از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار می باشد. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، مقالات موجود، مطالعات میدانی و اطلاعات سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 صورت گرفته است. بدین صورت که پس از مطالعه و بررسی اسناد و منابع مرتبط با توسعه پایدار، شاخص های اجتماعی و کالبدی مؤثر از منظر پایداری استخراج شده و سپس با توجه به موجود بودن داده های GIS، 12 شاخص از بین عوامل مختلف تأثیرگذار برای رسیدن به خروجی تحقیق انتخاب شده است. محاسبه وزن شاخص ها با استفاده از روش بهترین- بدترین در نرم افزار گامز انجام شده و در نهایت با ضرب وزن ها در شاخص های استانداردشده بر اساس توابع فازی، ظرفیت پایداری در شهر ارومیه موردسنجش قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که 8 درصد از محدوده شهر در پهنه پایداری خیلی کم، 16 درصد در پهنه پایداری کم، 4 درصد در پهنه پایداری متوسط، 36 درصد در پهنه پایداری زیاد و 36 درصد در پهنه پایداری خیلی زیاد قرارگرفته است.
تحلیل تغییرات کاربری اراضی و سیمای سرزمین در مناطق شهری و پیرامون آن ها، مطالعه موردی: شهر شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی و سیمای سرزمین در شهر شاهرود در بازه زمانی 1379 تا 1400 و پیش بینی آن برای سال 1410 است. تحقیق حاضر از نظر ماهیت، توصیفی - تحلیلی می باشد. داده های موردنیاز از تصاویر ماهواره لندست (تصاویر سنجنده +ETM برای سال 1379 و 1389 و سنجنده OLI برای سال 1400) استخراج شد. طبقه بندی تصاویر در نرم افزارENVI 5.3 با بهره گیری از الگوریتم حداکثر احتمال انجام شد و سپس به منظور سنجش متریک های اکولوژی سرزمین وارد نرم افزار FRAGSTATS 4.2 گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در دوره مدنظر (1379 تا 1400)، مساحت زمین های مرتعی تقریباً ثبات نسبی داشته، کاربری محیط ساخته شده 48/2 درصد و کشاورزی و باغی 32/1 درصد در سال افزایش مساحت داشته، درحالی که مساحت اراضی بایر، سالانه 03/1 درصد کاهش داشته است که نشان می دهد بخش زیادی از این اراضی بایر به نفع اراضی ساخته شده (محیط شهری و روستایی)، زراعی و باغی تغییر کاربری یافته اند. هر چند در دوره موردبررسی، متریک های میانگین مساحت لکه ها (MPS) و بزرگ ترین لکه (LPI) برای کاربری مرتع، محیط ساخته شده و زمین های زراعی و باغی بهبودیافته اما تغییرات شاخص مجاورت و پراکندگی (IJI) نشان از گرایش به پراکندگی این کاربری ها در طول زمان دارد. در مقیاس کل سیمای سرزمین، کاهش متریک پیوستگی (CONTAG) و مساحت بزرگ ترین لکه، افزایش تعداد لکه ها (NP) و شاخص تنوع شانون (SHDI) بیانگر آن است که سیمای منطقه موردمطالعه در جهت ازهم گسیختگی و پراکندگی تغییریافته است. گسترش فیزیکی شهر شاهرود که بیشتر با الگوی پراکنده رخ داده از عوامل اصلی شکل گیری چنین وضعیتی در سیمای سرزمین منطقه بوده است.
ارائه الگوی شهر هوشمند با استفاده از استارت آپ ها، مطالعه موردی: منطقه 20 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت عامل کیفیت زندگی در نظام برنامه ریزی شهری، توجه به مفهوم هوشمندی و گسترش تأثیر آن بیش ازپیش مطرح می گردد که توجه اندیشمندان بسیاری را به مفهوم شهر هوشمند جلب کرده که نتیجه آن بازنگری و ارائه عوامل و شاخص های موثر در تحقق شهر هوشمند است. یکی از عوامل موثر ظهور استارت آپ ها هستند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شهر هوشمند با استفاده از استارت آپ ها است که ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ نحوه تجزیه وتحلیل داده ها، آمیخته می باشد. جامعه آماری در فاز کیفی شامل خبرگان در حوزه های برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری در نظر گرفته شدند که با استفاده از روش نمونه گیری، 11 نفر از خبرگان انتخاب شدند. در فاز کمّی نیز، مدیران ارشد، میانی شهرداری های شهر تهران به عنوان جامعه آماری و از میان آن ها، 350 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت انجام تجزیه وتحلیل های توصیفی و استنباطی، از نرم افزارهای Spss و PLS Smart استفاده شد. نتایج تحقیق منجر به مدل تحقیق شامل نه تم فراگیر و بیست ویک تم سازنده گردید. تجزیه وتحلیل صورت گرفته بین این دو متغیر با عدد معنی داری (809/17) و ضریب مسیر (ضریب 945/0) نشان داد استارت آپ ها تأثیر معنادار مثبت و نسبتاً قویی بر شهر هوشمند دارد. با توجه به یافته های پژوهش باید گفت امروزه برای تحقق شهر هوشمند از معماری های جدید سازمانی، تغییر استراتژی ها و استارت آپ ها بهره گرفت. چراکه شهر هوشمند بر مبنای داده مدیریت می شود و استفاده از سیستم های پیچیده فناوری اطلاعات برای یکپارچه سازی خدمات و زیرساخت های شهری در آن به کار می رود و عمده ترین محور تحول و توسعه در شهر هوشمند فناوری اطلاعات است بنابراین استارتاپ ها و نوآوری های شهری در راستای پیاده سازی و تحقق شهر هوشمند جایگاه ویژه ای دارند.
تبیین جایگاه پراکسیس در مطالعات امنیت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد اصلی پژوهش در مطالعات امنیت شهری را می توان در سه دسته کلی عناصر فلسفی، پراکسیس و اخلاقیات دسته بندی کرد. در ذهن بسیاری از محققان، اصطلاح پراکسیس به ادغام دانش و کنش (نظریه و عمل) اشاره دارد که در واقع ویژگی اصلی این مفهوم است. با این حال مفهوم پراکسیس بسیار گسترده تر از این است. در حالی که اصطلاح پراکسیس تقریباً با مفهوم "عمل" مطابقت دارد، چند ویژگی منحصر به فرد و مهم وجود دارد که پراکسیس را از درکی عام تنها به عنوان "عمل" متمایز می کند. محققان، پراکسیس را به عنوان کنشی اخلاقی، خودآگاه، مسئول و پاسخگو در فرایند تحقیق تعریف می کنند. با چنین برداشتی از مفهوم پراکسیس رابطه بین محقق و تحقیق شونده در مطالعات امنیت شهری وابسته به یکدیگر بوده و هر یک قادرند بر دیگری تاثیر گذارند. در واقع پراکسیس انجام و شیوه تحقیق است. رویکردها، روش ها و نظریه ها در حین پراکسیس به وجود می آیند. در سطح پراکسیس چهار عنصر کلیدی تحقیق شامل ژانر، روش ها، نظریه و روش شناسی قرار می گیرند. ژانرهای تحقیق مقوله های فراگیر برای روش های مختلف رویکرد به پژوهش در مطالعات امنیت شهری هستند. روش ها نیز ابزاری برای جمع آوری داده ها هستند. نظریه نیز در مطالعات امنیت شهری گزارشی از واقعیت اجتماعی است که مبتنی بر داده های تجربی است اما فراتر از داده های تجربی گسترش می یابد. روش شناسی نیز طرحی برای چگونگی پیشبرد تحقیق – ترکیب روش ها و نظریه است. بر این مبنا حوزه مطالعات امنیت شهری بر اساس تامل بر اندیشه پراکسیس، کلیتی است که انتخاب عناصری چون نظریه، روش شناسی، روش و ژانر در تعامل سازنده بین محقق و تحقیق شونده را اجتناب ناپذیر می نماید.