مقالات
حوزه های تخصصی:
جمع آوری، مدیریت و واکاوی داده های موردنیاز، یک پیش شرط اساسی در زمینه مدیریت کلان و یکپارچه شهری محسوب می شود. امروزه این عملیات در قالب SDI قابل تحقق است که ارزیابی و شناسایی بسترهای پیاده سازی آن از مباحث کلیدی آن می باشد. هدف این تحقیق شناسائی عوامل محدودکننده ایجاد و برپایی زیرساخت اطلاعات فضایی شهری اهواز، بر اساس مدل فازی پایه شاخص آمادگی می باشد. داده های پژوهش به صورت پیمایشی گردآوری شده سپس تحلیل آن در مدل آمادگی زیرساخت اطلاعات فضایی انجام شده است. بنابراین زیرساخت اطلاعات فضایی شهری اهواز در پنج عامل سازمانی، منابع انسانی، اطلاعات، فناوری و مالی، و در قالب 16 مورد معیار تصمیم گیری، مورد ارزیابی قرار گرفته است. در گام نخست پژوهش، داده های موردنیاز از پرسش نامه های تکمیل شده توسط کارشناسان و متخصصان آشنا با SDI و GIS، از مراکز دولتی و بخش خصوصی اهواز، استخراج گردیده است در مرحله بعد و پس از گردآوری داده، مقادیر شاخص های کلی و عوامل پنج گانه بر اساس مدل مورداستفاده تحقیق محاسبه شدند. یافته های کلی پژوهش نشان داد وضعیت شاخص آمادگی زیرساخت اطلاعات فضایی شهری اهواز، برابر با 47/0 می باشد. ارزیابی عوامل موردمطالعه مدل نشان داد که عامل سازمانی مهم ترین مورد محدودکننده در توسعه زیرساخت SDI اهواز است و از میان معیارها نیز، بالاترین و کمترین امتیاز را به ترتیب دسترسی به نرم افزارهای مکان محور و رهبری فردی، به خود اختصاص داده اند. در مجموع، مطابق نتایج به دست آمده این پژوهش، 44% از مجموع 16 معیارهای تصمیم گیری (شامل 7 معیار)، در سطح پایین تر از مقادیر متوسط (50%) بوده اند که به عنوان عامل محدودکننده اصلی در توسعه زیرساخت اطلاعات مکان محور شهری اهواز عمل می نمایند. همچنین بر اساس نتایج این تحقیق، چنین به نظر می رسد که در توسعه SDI شهری اهواز، عوامل غیرفنی بیشتر از مسائل فنی می توانند به عنوان عامل محدودکننده مؤثر باشند.
سنجش ارتباط میان شاخص های فرهنگی تأثیرگذار بر منظر شهری پایدار ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظر شهری، سطح تماس انسان و پدیده شهر است و ازاین رو بخش قابل توجهی از دانش و عواطف محیطی شهروندان تحت تأثیر آن شکل می گیرد. یکی از مواردی که تأثیر بسزایی در پایداری منظر شهری دارد، فرهنگ می باشد. فرهنگ شهری علاوه بر مؤلفه های عرصه عمومی و کالبد فرهنگی، بر مؤلفه عملکرد (تعاملات اجتماعی فرهنگی و ارتباط فرد با فضا) و مؤلفه معنا (جو حاکم به معنای ارزش ها و مفاهیم غالب نهفته در فضای فرهنگی شهر) تأکید دارد. بنابراین هدف این پژوهش سنجش ارتباط و تأثیرگذاری شاخص های فرهنگی بر منظر شهری ارومیه می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری مورد استناد در این پژوهش شامل کارشناسان که با راهنمایی اساتید و محدوده موضوع پژوهش انتخاب و شامل بر 35 نفر، تمام شمار و قابل دسترس درزمینه پژوهش می باشد. جامعه آماری شهروندان با استناد به آمار سرشماری نفوس و مسکن 1395 شهر ارومیه که معادل 750805 نفر می باشد که با روش کوکران 384 نفر محاسبه گشته که به تناسب جمعیت هر 5 منطقه توزیع شده است. سپس داده های حاصل از طریق نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که شاخص های فرهنگی تأثیر متفاوتی بر منظر شهری ارومیه دارند. با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره و با توجه به میانگین وزنی هر کدام از شاخص های فرهنگی؛ در کل می توان گفت که به ترتیب مناطق 4، 1، 5، 2 و 3 به ترتیب با ارزش عددی «86/2 – 73/2 – 47/2 – 32/2 و 29/2» بیشترین تأثیر را بر منظر شهری ارومیه داشته اند. در کل می توان اذعان کرد که شاخص های فرهنگی تاریخی، اقتصادی و دینی – مذهبی بیشترین تأثیر را بر منظر شهری ارومیه داشته اند.
سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد شهروندان از منظر جامعه پذیری بهداشتی در دوران اپیدمی کووید-19، مطالعه موردی: شهروندان ساکن تهران و کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه پذیری بهداشتی و تقید عملی شهروندان نسبت به هنجارها و ارزش های نظام سلامت جمعی، یکی از مهم ترین انواع جامعه پذیری است که توجه به آن به ویژه در زمان بروز چالش ها و بحران های جمعی- همچون شرایط اخیر پدید آمده در جهان به واسطه شیوع ویروس کرونا- اهمیت و ضرورت بیشتری می یابد. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدفی کاربردی، پارادایمی اثبات گرایانه و رویکردی کمی، به دنبال سنجش رفتار و جامعه پذیری بهداشتی شهروندان در دوران اپیدمی کرونا و شناسایی عوامل موثر بر آن می باشد. در این راستا، ادبیات و چارچوب نظری پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مبتنی بر تلفیق مدل KAP با نظریات کییز، بوردیو شوارتزر تدوین شده است. گردآوری داده ها نیز به شیوه پیمایشی (با ابزار پرسشنامه) صورت گرفته است. ضمن تأیید روایی و پایاییِ ابزار، حجم نمونه با کمک فرمول کوکران و فرآیند نمونه گیری در جامعه آماری (ساکنان شهرهای تهران و کرج) به صورت مقطعی و آنلاین تعیین شده است. درنهایت کفایت تعداد نمونه های مرغوب (667 نمونه) با استفاده از آماره KMO مورد تأیید قرارگرفته و تحلیل داده ها به شیوه آماری (شامل تحلیل های توصیفی و استنباطی با کمک ضرایب کای اسکوئر و اسپیرمن و مدل رگرسیون خطی چندمتغیره در محیط نرم افزار SPSSv26 و سازوکار استنتاجی محقق شده است. یافته های توصیفی نمایانگر سطح تقید بالاتر از متوسط شهروندان (میانگین 86/3) نسبت به رعایت توصیه های مراقبتی و بهداشتیِ در نظر گرفته شده در فضاهای عمومی بوده و طبق یافته های استنباطی، میزان جامعه پذیری بهداشتی شهروندان مستقیماً از وضعیت آگاهی (میزان ادراک خطر و پیامدهای آن) و نگرش آنان (سطح خودکارآمدی ادراک شده و میزان پذیرش، انسجام، همبستگی و مشارکت اجتماعی) تأثیر می پذیرد.
تبیین تبلور قدرت در زمین شهری، مطالعه موردی: باغستان های شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه سرزمین ایران و به طور خاص فضاهای شهری آن، در تعاملات نیروهای سیاسی- اقتصادی، شکل و سامان کنونی خود را یافته است. بنابراین، هرگونه تحلیل بنیادی این فضا، نیازمند شناخت دقیق کنشگران (یا به عبارتی بازیگران و روابط سیاسی، اقتصادی آن ها) و تعاملات بین آن هاست. چنین رویکردی هدف اصلی پژوهش حاضر در نمونه شهر قزوین، به عنوان نمونه ای از شهرهای تاریخی و درعین حال صنعتی کشور بوده است. روش تحقیق مورداستفاده ازلحاظ نوع تحلیل کیفی و با توجه به هدف پژوهش بنیادی بوده است. روش گراندد تئوری به عنوان بنیاد اصلی پژوهش با ابزار مصاحبه عمیق در قالب پرسشنامه باز با توجه به نظر کارشناسان و خبرگان استفاده شده است. قابل ذکر است که حجم نمونه با استفاده از تکنیک خوشه ای و به تعداد 30 نفر انتخاب شده اند و نرم افزار تحلیلی پژوهش نیز MAXQDA بوده است. یافته های پژوهش به شناسایی عوامل تخریب باغ های سنتی قزوین به عنوان نمود عینی کنش بازیگران مختلف قدرت در سطح شهر قزوین پرداخته و بر این اساس عامل گسترش جاده کمربندی ابزار این تخریب شناسایی گردید، که در هماهنگی نهادهای ذی نفع و ذی صلاح و نیز سرمایه داری عموماً غیربومی تحقق یافته است. هم چنین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که اقتصاد رانتی، نبود سیستم مالیاتی، قانون ارث اسلامی، کمیت گرایی به مثابه ابزار سنجش عملکرد مدیریت، در کنار نبود رسانه آزاد و ... ازجمله عواملی می باشند که ابزار اعمال قدرت و خارج شدن برنامه ریزی از مسیر تأمین کننده خیر عمومی می باشند.
تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات درمانی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد بیماری ها، سیر صعودی آلودگی ها و ناهنجاری های مرتبط با شهرنشینی، خدمات درمانی ازجمله مهم ترین خدماتی است که باید متناسب با نیاز و جمعیت شهرها موردتوجه مدیران و برنامه ریزان شهری واقع شود. بر این اساس این پژوهش به سنجش نابرابری فضایی در توزیع خدمات درمانی در محلات شهر اصفهان می پردازد. هدف پژوهش، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم بهره گرفته شد. توابع تحلیل نزدیک ترین همسایگی، شاخص موران محلی، موران جهانی و تحلیل لکه های داغ برای تجزیه وتحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات درمانی، روش عضویت فازی برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات و شاخص دومتغیره موران در محیط نرم افزاری Geo Da، جهت تحلیل خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت در ارتباط با پراکنش و مساحت خدمات درمانی در سطح محلات شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند الگوی پراکنش خدمات درمانی به صورت خوشه ای است. همچنین کمبود شدید خدمات درمانی در محلات پیرامون شهر را نشان می دهد. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر مطلوبیت شعاع عملکردی مناطق مرکزی و نامطلوبی مناطق پیرامون شهری می باشد. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات درمانی و میزان جمعیت محلات نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و عدم توجه به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع خدمات درمانی را نشان می دهد. درنتیجه نابرابری فضایی شدیدی در توزیع خدمات درمانی در سطح مناطق و محلات شهر اصفهان برقرار است
تحلیل توزیع فضایی مراکز خدمات بهداشتی درمانی، مطالعه موردی: شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر عدالت فضایی برخورداری از خدمات بهداشتی درمانی، به وضعیتی اطلاق می شود که در میان اقشار و گروه های مختلف جامعه، شکاف و تفاوت به حدی نرسد که نابرابری ها به صورت گسترده در جامعه استمرار پیدا کند. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری داده ها از روشِ کتابخانه ای - اسنادی استفاده گردیده و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. علاوه بر این با استفاده از برآورد تراکم کرنل برای مشخص کردن تراکم و از روش توزیع جهت دار و نزدیک ترین همسایه نیز برای مشخص کردن توزیع و تحلیل الگو مراکز درمانی و بهداشتی شهر اراک استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که پراکندگی بیمارستان ها بیشتر در منطقه 2 شهرداری یعنی مرکز شهر بوده است و در برخی مناطق از جمله مناطق 3 و 5 بیمارستان وجود ندارد. وضعیت پایگاه بهداشت و مراکز بهداشتی - درمانی نیز به همین نحو تمرکز آن در بخش مرکزی شهر است. در مقابل وضعیت پراکنش پایگاه اورژانس در سطح شهر به صورت مطلوب پراکنده شده است. در مجموع بیش از 70 درصد شهر به مراکز بهداشتی شهر دسترسی دارند. به عبارت دیگر نزدیک به 75 کیلومترمربع از سطح شهر تحت پوشش حداقل یکی از مراکز درمانی بهداشتی قرار دارند. نکته قابل توجه اینکه مرکز و شمال شهر اراک کاملاً تحت پوشش مراکز درمانی است. اما در مقابل قسمت جنوب شرقی شهر یعنی منطقه 1 شهر اراک هیچ گونه دسترسی به خدمات بهداشتی - درمانی ندارد. همچنین نتایج نشان داد الزامات ساختاری در مقیاس شهری همچنان بر تمرکز در نقاط معدود و ایجاد صرفه های ناشی از تجمع و مقیاس دامن می زند و درنتیجه شهر به صورتی پیش می ورد که تمایل و ترجیح عدم عدالت فضایی در آن مشهود می شود. بدیهی است تا هنگامی که زمینه ها، فرایندها و سازوکارهای فرادست ملی و منطقه ای تمرکزگرا اصلاح نشوند، نظام شهری در مقیاس محلی به تعادل و توازن پایدار نخواهد رسید
سنجش عدالت توزیعی پارک های شهری بر اساس میزان خدمات دهی به شهروندان، مطالعه موردی: منطقه ۱ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد و توسعه شهرنشینی ارتباط ساکنین شهرها با طبیعت کمتر گردیده است. ازاین روی پارک های عمومی در شهرها اهمیتی فراوانی پیداکرده اند. پژوهش حاضر با استفاده از مدل سازی، توابع تحلیل GIS و همچنین روش وزن دهی زوج معیاری به دنبال تعیین شاخص عدالت فضایی پارک های منطقه ۱ تهران خواهد بود. در این پژوهش با تبیین ۴ شاخص اصلی عدالت توزیع فضایی پارک ها شامل: سهم جمعیت پارک از حوزه نفوذ، میزان کارایی پارک ها، کشش پذیری جمعیت بلوک های حوزه نفوذ و همچنین بهره گیری از روش تحقیق مدل سازی اطلاعاتی، در می یابد که توزیع فضایی پارک ها بر اساس تقسیم بندی سلسله مراتبی در منطقه ۱ تهران به طور تصادفی است و ۳ حالت دارد: ۱- توزیع مکانی پارک های محله ای و همسایگی بافاصله کم از یکدیگر ۲- توزیع مکانی پارک های منطقه ای و ناحیه ای در یک محله به تنهایی ۳- ترکیبی از توزیع مکانی پارک های منطقه ای و ناحیه ای در نزدیکی پارک های همسایگی و محله ای. در تحلیل های انجام شده حالت اول و سوم شاخص عدالت توزیع فضایی پارک ها مقدار عددی بیشتری را نشان می دهند. این در حالی است که حالت سوم به دلیل تمرکز یک پارک منطقه ای یا ناحیه ای در یک محله، شاخص موردنظر مقدار عددی کمتری را نشان می دهد. بر همین اساس برای بررسی میزان نابرابری توزیعی در سطح محلات، این گونه دریافت شد که توزیع یک پارک در سطح منطقه ای و ناحیه ای به تنهایی موجب نابرابری در سطح محله ها ازجمله محله گلاب دره، نیاوران شده است. همچنین با استفاده از ضریب جینی درمیابیم که محلاتی همچون گلاب دره، نیاوران، هزار سنگ، دزاشیب، حکمت و... دارای بیشترین میزان نابرابری توزیع فضایی پارک ها در سطح خود هستند.