مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول اساسی زیست پذیری ایجاد جامع قابل سکونت و امن برای شهروندان است که امکان دسترسی به مسکن مناسب را در سطح تراز اول زیست پذیری قرار داده است. مسکن یکی از اصلی ترین فضاهای سیستم شهری به حساب آمده که زیست پذیری آن همسو با زیست پذیری شهری است. مسکن زیست پذیر که زیربنای پایداری شهری محسوب می شود مستقیماً با ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی، مدیریتی و زیست محیطی در ارتباط است. هدف پژوهش تدوین الگوی مناسب مسکن زیست پذیر محلات کلان شهر کرج است. تفاوت مطالعه حاضر با سایر پژوهش های زیست پذیری در پرداخت ویژه به مسکن از بعد زیست پذیری و همچنین ارائه الگویی مناسب در این زمینه است. جامعه آماری پژوهش کلان شهر کرج و سایر کلان شهرها با قابلیت تعمیم نتایج است. منبع داده ها متغیرهای مستخرج از مطالعات به روش تحلیل محتوا، روش دلفی و نظرسنجی از کارشناسان است. متغیرها در قالب 5 بعد، 24 شاخص و 75 زیر شاخص می باشند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از فرایند آینده نگاری و مدل تحلیل ساختاری تأثیرات متقابل در نرم افزار MICMAC صورت گرفته است. از مزیت های این روش می توان به امکان ارائه موقعیت و تأثیرات دقیق مؤلفه ها در الگوی پیشنهادی اشاره کرد که این امر امکان ترسیم شماتیک الگو را نیز فراهم می آورد. یافته ها حاکی از آن است الگوی مسکن زیست پذیر تلفیقی از عناصر در ابعاد 5 گانه در سطح خرد با سه سطح تأثیر (زیاد، متوسط، کم)تشکیل شده است. هر کدام از سطوح در الگو عناصر و زیرشاخص هایی را در بر می گیرند که می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات موجود در حوزه مسکن باشد. یافته های ارزش شناسی الگو با میانگین 4.8 از 5 نشان می دهد که الگو توانسته ابعاد مختلف مسئله را شناخته و در نظر داشته باشد و این امر بیانگر این است که الگو به خوبی تدوین شده است و قدرت تبیین کنندگی و قابلیت تعمیم آن بالا است.
ویژگی ها و عناصر فضاهای باز شهری به منظور جلب اعتماد؛ مطالعه موردی: محله یوسف آباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچه فضای باز شهری به عنوان ظرف تعاملات شهری، شرایط مناسب تری را برای برقراری روابط اجتماعی مؤثر اعضای خود فراهم آورد، امکان بیشتری برای رشد اجتماعی و برقراری اعتماد اجتماعی برای ساکنان آن جامعه متصور خواهد بود. این پژوهش باهدف تحلیل و تبیین اثر فضاهای باز شهری بر تعاملات و اعتماد اجتماعی در محله یوسف آباد شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و تحلیل عاملی به عنوان ابزاری برای سنجش معنی داری شاخص ها مورداستفاده قرارگرفته است. در مرحله اول مصاحبه با صاحب نظران با بهره گیری از روش گلوله برفی صورت گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری با 10 نفر از خبرگان ادامه یافت. سپس به منظور یافتن مفاهیم کلیدی با استفاده از روش تحلیل محتوا، کدگذاری های باز و محوری انجام شد. در دو دور دلفی، خبرگان پرسشنامه محقق ساخت را پاسخ دادند. نتایج به دست آمده از پرسشنامه، تحت تحلیل عامل Q قرار گرفت و چهار طبقه بندی از آن به دست آمد که زمینه را برای تدوین جدول هدف-محتوا برای تنظیم پرسشنامه کاربران فضا فراهم کرد. در مرحله دوم با توجه به فرمول کلاین بر اساس تعداد سؤالات پرسشنامه کاربران، حجم نمونه در حدود نفر 190 محاسبه گردید. کاربران فضا با استفاده از نمونه گیری تصادفی و خوشه ای مورد پرسش قرارگرفته و داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از تحلیل عاملی R ارزیابی شده اند. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد که هشت عاملِ شناسایی شده شامل؛ اجتماع پذیری، تنوع فضایی، آسایش کالبدی و اقلیمی، رابطه تعامل و اعتماد اجتماعی با تأمین نیازهای محیطی، شناخت پذیری، دسترسی پذیری پیاده، انعطاف فضایی و آسایش روانی با شکل گیری چرخه بر اعتماد اجتماعی تأثیرگذار هستند.
تحلیل و شناسایی پیشران های کلیدی راهبرد توسعه شهر (CDS) در برنامه ریزی شهر، رویکرد آینده پژوهی به مقوله شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند راهبرد توسعه شهر (CDS) به عنوان یک نظریه رویه ای محتوایی و به عنوان رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری توسط سازمان ائتلاف شهرها با هدف کاهش فقر، توسعه پایدار و ارتقای مشارکت و ایجاد حکمروایی شهری مطرح گردید. در نظام مدیریت شهری کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، چالشهای متعددی مشاهده می شود، زیرا رویکرد اصلی در مدیریت و برنامه ریزی شهری متکی به طرح جامع است که ناشی از برنامه ریزی سنتی است که بر توسعه، الگوها و کالبدی تأکید دارد. از این رو اتخاذ رویکردهای ساختاری راهبردی در قالب راهبرد توسعه شهر برای برون از چالش ها موثر به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و شناسایی پیشران اصلی برنامه های راهبرد توسعه شهری جهت دستیابی به اهداف این گونه برنامه ها است. در این راستا از روش آینده پژوهی و در قالب تحلیل میک مک بهره گرفته شده است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، گروه دلفی می باشد که مجموعاً 30 نفر انتخاب گردید. نظرخواهی در ارتباط با شناسایی شاخص ها و تعیین پیشرانهای کلیدی به صورت حضوری و همچنین از طریق ظرفیت فضای مجازی انجام شد. شاخص های موثر بر راهبرد توسعه شهر در چهار بعد توسعه اقتصادی، محیطی- کالبدی، نهادی-سیاسی و اجتماعی- فرهنگی بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد رقابت پذیری شهری، برندسازی شهری، اثربخشی دولت، دسترسی به خدمات عمومی و برنامه ریزی راهبردی بیشترین میزان تاثیرگذاری بر فرایند راهبرد توسعه شهر را خواهند داشت که باید مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد.
بررسی تأثیر پاندمی کووید19 بر کارکردهای اجتماعی مکان های سوم، مطالعه موردی: کافه های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان های سوم به کمک ویژگی های خود باعث ایجاد پایداری و افزایش تاب آوری در شهرها می شوند. آن ها در مواقع بحران قابلیت حمایتگری بالایی دارند و در پایداری اجتماعی جامعه اثرگذار هستند. زمانی که بحران به وجود آمده باعث ایجاد اختلال در نقش حمایتی مکان سوم شود پتانسیل کمک های مردمی و اتحاد در مقابل بحران کاهش پیدا می کند. شیوع ویروس کووید19 نمونه ای از این بحران است که با توجه به محدودیت های اجباری همراه خود علاوه بر مشکلات سلامتی تحمیل شده بر یک جامعه می تواند باعث تضعیف پایداری اجتماعی شود. کافه ها نمونه ای ملموس از مکان های سوم هستند که باهدف آسیب شناسی پاندمی کووید19 بر پایداری اجتماعی شکل گرفته به واسطه آن ها, در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر پنج مؤلفه تضعیف اقتصاد، ترس از بیماری، کم شدن تعاملات اجتماعی، کم شدن حس مکان و کم شدن قابلیت دسترسی بر تضعیف پایداری اجتماعی به دلیل کووید19پرداخته شد. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی و همبستگی است. پرسشنامه در طیف لیکرت طراحی شده و از نرم افزار و AMOSE و روش معادلات ساختاری تحلیل برای تحلیل داده ها استفاده شده است . تعداد نمونه های قابل استفاده با توجه به فرمول کوکران و جدول مورگان 392 نمونه است. نتایج پژوهش نشان داد ترس از بیماری با اطمینان 99 درصد با ضریب استاندار 468/0 درصد بیشترین تأثیر را در کم شدن پایداری اجتماعی دارد. همچنین دو مؤلفه کم شدن تعاملات اجتماعی و کم شدن قابلیت دسترسی با اطمینان 95 درصد به ترتیب با ضریب استاندارد 160/0 و 056/0 درصد بعد از مؤلفه ترس از بیماری، بیشترین تأثیر مستقیم را در تضعیف پایداری اجتماعی شکل گرفته به واسطه کافه ها در شهر تبریز دارند. تأثیر مؤلفه های حس مکان با ضریب 236/0- به واسطه تأثیر بر ترس از بیماری و اقتصاد با ضریب تأثیر 067/0 با تأثیر بر تعاملات اجتماعی بر پایداری اجتماعی شکل گرفته در کافه ها به صورت غیرمستقیم است.
تحلیلی بر آینده سیستم های حمل ونقل عمومی در چارچوب پایداری زیست محیطی، مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همان طور که مطالعات پیشین نشان داده اند، علیرغم گستردگی و تنوع معیارهای تبیین کننده پایداری، عوامل موثر بر تحقق آن به طورکلی مغفول مانده و به ویژه در زمینه سیستم های حمل ونقل عمومی و مطالعات آینده دارای خلاءهای نظری می باشد. لذا در مطالعه حاضر آینده سیستم حمل ونقل عمومی کلان شهر تهران به عنوان نمونه مطالعاتی برای سال 1410 تبیین و مدل سازی شد. داده های مورداستفاده شامل متغیرهای پویش محیطی و مصاحبه با خبرگان بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل ساختاری بر پایه نرم افزار میک مک و روش تحلیل سناریو با نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. نتایج نشان داد که سیستم حمل ونقل عمومی کلان شهر تهران یک سیستم بسیار آسیب پذیر و شکننده است و به دلیل برهمکنش بالای عوامل سیستم، با کوچک ترین تغییر در پیشران های کلیدی، سایر متغیرهای سیستم نیز دستخوش تغییراتی جدی می شوند و آن را هر چه بیشتر از مؤلفه های پایداری دور می نمایند. بر اساس شناسایی هشت پیشران کلیدی و سه عامل از پیش معیّن، درمجموع 11 سناریو شناسایی شد که شامل دو سناریوی غیرمحتمل، سه سناریوی ناسازگار، یک سناریو با احتمال وقوع ضعیف، دو سناریو با احتمال وقوع متوسط و سه سناریو با احتمال وقوع قوی است. درنهایت این نتیجه به دست آمد که تهران در 10 سال آینده با یک ساختار اجتماعی فردگراتر و سالخورده تر، ساختار زیست محیطی شکننده با آلایندگی بالا و احتمالاً ساختار اقتصادی بی ثبات مواجه خواهد بود. چنین شهری نیاز به نوعی از سیستم های حمل ونقل عمومی دارد که ضمن برآورده ساختن مطالبات تمامی گروه ها و شهروندان، با هزینه ای کم و با ویژگی همه شمولی و فراگیر بودن قابل دسترس باشد
ارزیابی ظرفیت های درونی شهری با تأکید بر راهبرد توسعه میان افزا مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبرد توسعه میان افزا یکی از راهبردهای نوین در زمینه مقابله با توسعه فیزیکی شهرها مطرح شده است. هدف اصلی این راهبرد تسخیر مجدد فضاهای شهری ازدست رفته و یا تخریب شده می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی ظرفیت های توسعه درونی این شهر می باشد. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از روش ضریب آنتروپی شانون و هلدرن برای سنجش توسعه فیزیکی شهر، شاخص نزدیک ترین برای الگوی توزیع ظرفیت های درونی شهر و مدل ویکور جهت رتبه بندی مناطق شهر با توجه کاربری های موردمطالعه استفاده شده است. طبق محاسبات ضریب آنتروپی شانون، میزان ln(n) 38/1 به دست آمده است که در مقایسه با میزان ضریب آنتروپی شهر که 37/1 به دست آمده است نشانگر رشد و توسعه فیزیکی شهری پراکنده و رشد بی قواره شهری می باشد. همچنین نتایج هلدرن نیز نشان می دهد، حدود 90 درصد از رشد شهر ناشی از رشد جمعیت بوده است و تنها 0.09 درصد مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. با بررسی تطبیقی میزان مساحت پیشنهادی و مساحت محقق شده شهری مشخص می شود که حدود 917 هکتار از سطوح کاربری های پیشنهادی هنوز محقق نشده است. درحالی که میزان ظرفیت های درونی برای این شهر معادل 2408 هکتار می باشد. با مقایسه تطبیقی مشخص می گردد، میزان مساحت بر اساس میانگین عددی، نسبت نزدیک ترین همسایگی 58/27- اندازه گیری شده است. ازآنجاکه این مقدار کوچک تر از یک است، بنابراین نتیجه می گیریم ظرفیت های درونی شهری به صورت خوشه ای در سطح شهر توزیع شده است. درنهایت طبق نتایج روش ویکور منطقه 3 شهر با 15/36 دارای بیشترین ظرفیت درونی شهر می باشد.
پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری، مطالعه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر شهری یکی از بزرگ ترین و مهم ترین چالش های فرا روی جامعه مدرن است. این پدیده تبعات منفی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی برای شهر و ساکنین آن به دنبال دارد. بنابراین شناسایی عوامل تشکیل دهنده و نحوه توزیع آن در سطح شهر کمک شایانی به مدیریت و برنامه ریزی شهری است. هدف پژوهش، تحلیل پراکنش فضایی شاخص ها و نماگرهای فقر در سطح بلوک های آماری شهر همدان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد. شاخص های فقر بر اساس داده های خام بلوک های آماری شهر همدان در سال 1395 استخراج شده است. برای شناسایی بهتر شاخص های موثر در فقر شهری و تشکیل ساختار جدید برای آن از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتیجه آن، تقلیل 18 شاخص فقر به 4 عامل اصلی بوده که درمجموع 8/62 درصد از واریانس تجمعی را تبیین نموده اند. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد، که طبق آن مهم ترین پهنه های فقر در قسمت های شمال شرقی، شرق و غرب همدان و پهنه مرفه در قسمت های مرکزی و جنوب غربی تمرکزیافته است. درمجموع پهنه فقر 36/ 27 درصد مساحت و 84/48 درصد جمعیت و پهنه رفاه 47/20 درصد از مساحت و 85/7 درصد جمعیت شهر را به خود اختصاص داده است و باقیمانده فضای شهر، در پهنه متوسط جای گرفته اند. همچنین با استفاده از نرم افزار Geoda، خودهمبستگی فضایی فقر شهر در سطح محدوده موردبررسی قرار گرفت و آماره موران با ضریب 677/0 نشان داد که الگوی فضایی فقر در شهر همدان از الگوی خوشه ای با تمرکز بالا برخوردار است.
تدوین شاخص های مؤثر شهر هوشمند در توسعه میان افزای منطقه 8 تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر گسترش بی رویه فضایی شهرها در کنار بی برنامگی طرح های توسعه به خصوص در شهرهای بزرگ نظیر تبریز، باعث ایجاد بافت های نوشهری و درنتیجه جابجایی ساکنان و کاربری ها به مناطق جدید شده است. درنتیجه، بافت های تاریخی و قدیمی این شهرها، کارکرد خود را تغییر داده و به مناطق فرسوده شهری و از دست دادن حیات شهری و رکود و فرسودگی گرایش پیداکرده اند. بدین منظور ابتدا بامطالعه اسناد فرادست، تمامی عوامل دخیل در توسعه هوشمند و میان افزای بافت فرسوده شهری موردمطالعه قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی تعداد 53 متغیر در حوضه یادشده استخراج شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل/ساختاری به وسیله نرم افزار FL Micmac استفاده شده است. همچنین جهت تدوین سناریوها از نرم افزار سناریویزارد استفاده گردید. نتایج تحقیق، بیانگر ناپایداری سیستم در کلان شهر تبریز است که بر این اساس، پنج دسته عوامل تأثیرگذار، دووجهی، تأثیرپذیر، مستقل و ریسک قابل شناسایی هستند که پس از شناسایی 14 عامل کلیدی از طریق متغیرهای ریسک و تأثیرگذار، درنتیجه 8 مؤلفه کلیدی نهایی انتخاب شدند و این عوامل وارد نرم افزار سناریویزارد شدند و بر اساس نظرات کارشناسان دوباره وزن دهی و 6 سناریوی بسیار قوی از 260 سناریوی محتمل انتخاب شد که سناریوی اول به صورت مطلوب، 4 سناریو خنثی و یک سناریوی بحرانی مطرح شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، گسترش دسترسی محلی از تقویت شبکه های فیزیکی و دیجیتالی در منطقه، ایجاد سازوکار جهت استفاده از پتانسیل های عظیم موجود اقشار اجتماعی در بافت، هماهنگی بین بخشی بین دستگاه های مسئول در راستای توسعه پایدار، برنامه ریزی جامع و اصولی جهت پیروی از اصول کاربری اراضی و رعایت سرانه ها و ... به عنوان بهینه ترین و مطلوب ترین سناریوی ممکن انتخاب شد.
تحلیل عوامل موثر بر رفتار شهروندی زیست محیطی، مطالعه موردی: ساکنان شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرنشینی و افزایش بی رویه مهاجرت به مناطق شهری ایران شدت مسائل زیست محیطی را حادتر و جدی تر ساخته است. از طرف دیگر رشد و گسترش شهرها نیز بر معضلات کشور افزوده و آن ها را به کانونی از مسائل زیست محیطی مبدل ساخته است. در این میان سطح پایین رفتارهای شهروندی زیست محیطی در میان شهروندان بر تشدید مسائل زیست محیطی تأثیرگذار بوده است. بنابراین بررسی عوامل تأثیرگذار بر رفتار شهروندی زیست محیطی ساکنان می تواند به اتخاذ تصمیمات بهتر و مؤثرتر جهت کاهش مشکلات زیست محیطی کلان شهرها کمک نماید. مبتنی بر این دیدگاه، تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی و تحلیل تأثیر دل بستگی مکانی، اعتماد و تحرک بر رفتار شهروندی زیست محیطی ساکنان در شهر اردبیل انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های دل بستگی مکانی، اعتماد، تحرک و رفتار شهروندی زیست محیطی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان شهر اردبیل بوده و حجم نمونه لازم با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از ساکنان که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین روایی، پایایی مدل تحقیق و تجزیه وتحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL انجام شد. مطابق ضرایب مثبت به دست آمده از مدل ساختاری پژوهش و نیز مقدار T برای روابط تحقیق بر اساس داده های این مدل که بیشتر از 96/1 بوده اند، متغیرهای اعتماد (B=0/42 و T=5/68)، تحرک (B=0/17 و T=2/47) و دل بستگی (B=0/21 و T=2/99) تأثیر مثبت و معنی داری بر رفتارهای شهروندی زیست محیطی دارند. افزایش اعتماد، تحرک و دل بستگی ساکنان، مشارکت آنان در رفتارهای شهروندی زیست محیطی را بیشتر نموده و به پیاده سازی بهتر برنامه های زیست محیطی کمک می کند.
عوامل مؤثر بر خلق ارزش جهت تعیین نقش و عملکردهای محرک توسعه در بافت های تاریخی با تأکید بر بازآفرینی شهری موردمطالعه: محدوده تاریخی منطقه 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمانی که توجه متخصصان و مدیران شهری به سمت حفظ و احیای بافت های مرکزی و تاریخی شهرها منعطف گردیده، نظریات و رویکردهای متعددی در این راستا، تبیین شده است. از مهم ترین این رویکردها که امروزه در اقصی نقاط جهان مورد استفاده قرار می گیرد، بازآفرینی شهری است. در مورد بازآفرینی شهری و نحوه تحقق آن نیز پژوهش های متعددی صورت گرفته است، اما به نظر می رسد یکی از مهم ترین مسائل در رابطه با احیای بافت های تاریخی این است که شاید تنها قدمت یک بافت به عنوان محرک توسعه برای بازآفرینی کافی نبوده و خلق ارزش جهت ایجاد نقش های مکمل برای این بافت ها از طریق سایر پتانسیل های موجود و مزیت های مکانی محدوده باید مدنظر قرار گیرد. لذا این پژوهش، به دنبال پاسخ این سؤال است که، در کنار تاریخی بودن محدوده موردمطالعه (منطقه 11 شهرداری تهران) برای نقش دهی مکانی چه ارزش های نهفته ای در بافت وجود دارد. بدین منظور این تحقیق پس از معرفی رویکردهای بازآفرینی، سعی در تلفیق اصول بازآفرینی با مؤلفه های خلق ارزش در بافت شهری در قالب چارچوب نظری تحقیق داشته و سپس توسط پرسشنامه های تکمیلی از ساکنان و متصرفان فضا، نسبت به ارزیابی مدل نظری خلق ارزش در سطح محدوده بافت تاریخی منطقه 11 اقدام شده است. نتایج به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، حاکی از وجود پتانسیل های کالبدی و عملکردی در راستای خلق ارزش در محدوده موردمطالعه است. همچنین، نتایج تحلیل معادلات ساختاری در مورد شاخص های خلق ارزش افزوده در بافت تاریخی منطقه 11 نشان دهنده تأثیر قوی و معنادار ابعاد عملکردی و کالبدی به عنوان ابزارهای تأثیرگذار در ایجاد ارزش افزوده در بافت می باشد. در سنجه های بعد عملکردی بار عاملی شاخص تمرکز و تقویت نقش مرکزیت سیاسی پایتخت در محدوده و در بعد کالبدی بار عاملی ایجاد مسیرهای گردشگری جذاب به علت وجود اماکن تاریخی، جهت سیاست گذاری های شهری آتی قابل توجه است.