مقالات
حوزه های تخصصی:
ایران شناسی در کشور آلمان دارای سابقه ای طولانی است. محققان آلمانی، بویژه در پایان قرن نوزدهم و قرن بیستم میلادی، تحقیقات وسیعی در حوزه ایران شناسی انجام داده و آثار متعددی را منتشر کرده اند. در این مقاله به دو مجموعه از آنها (یکی در بین سالهای 1895 - 1904 .م، توسط ویلهلم گایگر و ارنست کوهن و دیگری در سال 1989 .م، توسط رودیگر اشمیت) اشاره شده است. جستارهای هر دو کتاب را می توان، به نوعی برآیند فعالیت های علمی و پژوهشی محققان آلمانی درباره ایران در محورهای زبانی، ادبی، تاریخی و فرهنگی درباره ایران دانست. تحقیقِ پیش رو برآن است تا با بررسی اجمالی آثار یاد شده، ابعاد زبانی و فرهنگی ایران را در این دو مجموعه منتشر شده، نمایان سازد و جهت گیری موضوعی مطالعات ایران شناسان آلمانی را مشخص کند. هدف از انجام این پژوهش بیان فراز و فرود فعالیت های علمی و پژوهشی درباره جایگاه زبان و فرهنگ ایران در ایران شناسی قرن بیستم آلمان و نیز یافتن زمینه ای مناسب برای مقایسه مطالعات ایران شناسی، توسط ایران شناسان به زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی است. از سوی دیگر شناخت ابعاد و موضوعات پژوهش های ایران شناسی در خارج از ایران، می تواند در جهت گیری تحقیقات ایران شناسی در داخل کشور نیز مؤثر باشد.
سیستان و سرافرازی های ملی و فرا ملی آن
حوزه های تخصصی:
سیستان در خاور ایران قرار گرفته و از روزگاران کهن به انگیزه داشتن جایگاه ویژه جغرافیایی و شرایط اقلیمی و جایگاه ویژه سیاسی، ارزش بسیاری از دیدگاه استراتژیک داشته و هم گلوگاه هندِ زرخیز، به شمار می آمده است. سیستان سرزمین اساطیر ملی، زادگاه حماسه، خاستگاه نخستین فرهنگ های پیشرفته انسانی، کانون اجتماع های شهرنشینی، پل پیوند آسیای باختری با هند و چین و گذرگاه کاروان های بازرگانی بوده است. در دوران هخامنشی، در زمان داریوش بزرگ، بطلمیوس، نام «آریا پولیس» را برای سیستان عنوان کرده است که بیانگر یکی از کانون های بزرگ جمعیتی قوم آریا در سیستان است. نویسنده تاریخ سیستان، مردم سیستان را از نژاد زیبا و عالی دانسته و از آنان به عنوان مردمی سخت کوش، پرتوان، بلند اندام و تندرست، یاد کرده است. هنرهای گوناگون از هنگامی که انسان به گله داری و کشاورزی روی آوَرد، در سیستان پدید آمده و همیار زندگی مردم نواحی گوناگون آن بوده اند. هنرمندان و صنعت گران سیستان، آثار برجسته و شاهکارهای گوناگونی پدید آورده اند که امروزه آذین بخش جایگاه های هنری جهان هستند و یا این که به نشانه و سَمبُل یک کشور، انتخاب شده اند، مانند آسیای بادی سیستان که اکنون سَمبُل کشور هلند است.
چند نکته درباره موعودان ایرانی در متون زردشتی
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به وجود نجات بخشی که روزی خواهد آمد و در جهت صلح و ثبات جاودان و پیشبرد هستی، جهان را بگونه ای اداره خواهد کرد که در آن نشانی از پلیدی ها نباشد، باوری است که می توان نشانه های روشنی از آن را در متون کهن ایرانی یافت. شاید گرایش و تلاش انسان برای دستیابی به سعادت جاودان و رهایی از دشواری هایی که همواره حضور داشته اند (و چه بسا داشتن تجربة عدم توفیق در این عرصه)، دست مایه اصلی اندیشه ها و باورهای رستاخیزی بوده است؛ باورهایی که در نگاه فردی، ایمان به پیروزی نهایی نیکان و در نگاه اجتماعی، ایجاد امید به آینده و رهایی از دشواری ها را شکل می دهند. بنظر می رسد روند گسترش ادبیات رستاخیزی که همواره در روزگاران تنگی و در دوره های درگیری جامعه با بحران اجتماعی و دینی، شتابی افزون یافته، نیز برآمده از این باور بوده است. طرح دوران دوازده هزار ساله هستی، بررسی رویدادهای سه هزاره چهارم و بویژه ارائه تحلیلی در چگونگی شکل گیری اندیشه زمینه سازان ظهور؛ یعنی پشوتن و بهرام ورجاوند از اهداف اصلی این نوشتار است که با اتخاذ روش تحقیق کتابخانه ای و واکاوی منابع پهلوی به شیوه توصیفی- تحلیلی بدان پرداخته شده است.
آلفونس گابریل در دیدار از کویرهای ایران
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو دستاوردهای سفرهای آلفونس گابریل، ایران شناس اتریشی را به کویرهای ایران مورد بررسی قرار می دهد. گابریل در اوایل قرن بیستم، چندین بار بهمراه همسرش به کویرهای ایران مسافرت کرد. مهمترین تفاوت بارز وی از دیگر سیاحانی که از ایران گذر کرده اند، این است که او قبل از سفر به ایران، نقشه مسیر و آثار سیاحان، گیاه شناسان، نقشه برداران، جانورشناسان، باستان شناسان، مأموران دولتی، پزشکان، مستشاران و دیگر خارجیانی را که به ایران آمد ه بودند، مورد مطالعه و بررسی قرار داد. وی سپس به منظور کشف ناشناخته ها، کویرهای ایران را درنوردید. در نتایج سفرهای گابریل که توسط او به رشته تحریر درآمده است، نکات ارزشمندی درباره فرهنگ، مذهب و نژاد ایرانیان به چشم می خورد. پژوهش حاضر با اتخاذ روش مطالعات کتابخانه ای به بیان این نکات پرداخته است.
پژوهشی در شاخصه های ظروف سنگی دوره هخامنشی (2)
حوزه های تخصصی:
هدفی که این مقاله دنبال می کند، بررسی و مطالعه ظروف سنگی مکشوفه و بجای مانده از دوره هخامنشی است. بیشتر این آثار، مربوط به هنر سنگ تراشی این دوره هستند که در زندگی روزمره درباری و در مراسمی خاص از آنها استفاده می شده است. در این پژوهش 24 اثر در قالب شش گروه مشخص شده اند که به معرفی نمونه ها، براساس گونه شناسی، جنس، نوع و کاربرد آنها پرداخته می شود. مجموعه مورد مطالعه، شامل پنج هاون سنگی، شش دسته هاون سنگی، دو قاشقک (سرتاس) سنگی، شش بطری سنگی، چهار گلدان سنگی و یک دوستکامی سنگی است.
ریتون یکی از مؤلفه های شناخت هنر و مذهب اشکانیان
حوزه های تخصصی:
شناخت ریتون های اشکانی، یکی از عناصر شناخت هنر و مذهب دوره اشکانیان است. بر این اساس، ریتون های اشکانی در دو طبقه بندی کلی قرار می گیرند. دسته نخست، شامل ریتون های شاخی شکل و مزینِ مکشوفه از شهر باستانی نسا (مهرداد کرت)، واقع درحومه عشق آباد امروزی و دسته دیگر، ریتون های مکشوفه از سایر نقاط قلمرو اشکانی است. محل کشف و نقوش موجود بر روی ریتون های این دوره، حکایت گر تنوع سبک هنری، تسامح مذهبی، تأثیر هنر یونانی و در نهایت ایجاد سبکی بومی در هنر اشکانی است. بنابرین با توجه به محدودیت های باستان شناختی دوره اشکانی، ریتون های این دوره را می توان، مؤلفه مهمی برای شناخت هنر و مذهب دوره اشکانی دانست. مطالعه بر روی نمونه های مکشوفه از ریتون های اشکانی در منابع، آثار مکتوب و مصور مربوط به یافته های این دوره و ارائه نتایج، به شیوه توصیفی - تحلیلی محقق شده است.
صنایع دستی، بازتابی از تداوم زندگی گذشته منطقه دشمن زیاری
حوزه های تخصصی:
منطقه دشمن زیاری، بخش سرحدی شهرستان نورآباد ممسنی، با طبیعت جذاب و منحصر بفرد و با وجود فاصله نزدیک به کلان شهر شیراز، همچنان ناشناخته باقی مانده است. طبیعت منطقه دشمن زیاری دارای درختان، گیاهان، انواع سنگها، مواد معدنی و حیوانات اهلی بسیاری است. برخورداری از این مواهب طبیعی باعث شده که مردم محلی متناسب با نیاز خود از آنها استفاده کنند و ابزار مورد نیاز زندگی خود را مانند خیگ، تاوار، کِنِفتِر، شَلَنگی، بَند هَشت دَر هَشت و غیره بسازند. این دست ساخته ها، کاربردهای متنوعی در زمینه های کشاورزی، دامداری و خانگی دارند. پژوهش حاضر درصدد گردآوری اطلاعات از چگونگی سازگاری مردم محلی با طبیعت منطقه با روش توصیفی - میدانی (مصاحبه و تهیه عکس) انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مردم بومی با استفاده از طبیعت غنی و متنوع منطقه، ابزارهای مورد نیاز زندگی خود را با کاربرد های متنوع، بدست آورده و از آنها تا به امروز بهره برده اند. از اینرو، می توان گفت منطقه دشمن زیاری یک موزه زنده ارزشمند است. صنایع دستی و حرفه های مربوط به آن، جزئی از میراث فرهنگی ملموس و بسیار باارزش بشمار می آیند و باید حفظ و حراست شوند.