آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

ایران شناسی در کشور آلمان دارای سابقه ای طولانی است. محققان آلمانی، بویژه در پایان قرن نوزدهم و قرن بیستم میلادی، تحقیقات وسیعی در حوزه ایران شناسی انجام داده و آثار متعددی را منتشر کرده اند. در این مقاله به دو مجموعه از آنها (یکی در بین سالهای 1895 - 1904 .م، توسط ویلهلم گایگر و ارنست کوهن و دیگری در سال 1989 .م، توسط رودیگر اشمیت) اشاره شده است. جستارهای هر دو کتاب را می توان، به نوعی برآیند فعالیت های علمی و پژوهشی محققان آلمانی درباره ایران در محورهای زبانی، ادبی، تاریخی و فرهنگی درباره ایران دانست. تحقیقِ پیش رو برآن است تا با بررسی اجمالی آثار یاد شده، ابعاد زبانی و فرهنگی ایران را در این دو مجموعه منتشر شده، نمایان سازد و جهت گیری موضوعی مطالعات ایران شناسان آلمانی را مشخص کند. هدف از انجام این پژوهش بیان فراز و فرود فعالیت های علمی و پژوهشی درباره جایگاه زبان و فرهنگ ایران در ایران شناسی قرن بیستم آلمان و نیز یافتن زمینه ای مناسب برای مقایسه مطالعات ایران شناسی، توسط ایران شناسان به زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی است. از سوی دیگر شناخت ابعاد و موضوعات پژوهش های ایران شناسی در خارج از ایران، می تواند در جهت گیری تحقیقات ایران شناسی در داخل کشور نیز مؤثر باشد.

Place of Iranian Language and Culture in the 20thCentury German Iranology

Iranology has a long history in Germany. German researchers, particularly at the end of the 19thand 20thcenturies, conducted extensive studies in the field of Iranology and published several works in this field. In the present paper, the writer refers to two examples of such works: the first was written by Wilhelm Geiger and Ernst Kuhn in 1895-1904, and the other was written by Rüdiger Schmidt in 1989. The findings reported in both books are the products of the scientific and research activities of German researchers regarding Iran, particularly, with respect to its linguistic, literary, historical, and cultural features. Through a brief study of the mentioned works, this paper is intended to introduce the linguistic and cultural dimensions of Iran as discussed in these two books and determine the thematic direction of the studies carried out by German Iranologists. The main purpose of this research is to describe the ups and downs of the scientific and research activities regarding the language and culture of Iran in the 20thcentury GermanIranology. It also seeks to pave the way for a comparison of Iranological studies conducted by German, English, and French Iranologists. The writer believes that the knowledge of the dimensions and topicsof Iranological studies overseas could be useful for adopting specific directions forsimilar studies inside the country.

تبلیغات