مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به زبان ساده و بطور مختصر، به موضوع حضور نخستین انسان در ایران می پردازد. پژوهشگران، تاریخچه و روند پیدایش و زندگی انسان را از ابتدا تاکنون، «تطور انسان» نام نهاده اند که بیش از همه، شاخه دیرین انسان شناسی بطور همه جانبه بدان می پردازد. تطور یا فرگشت در لغت به معنای از حالتی به حالتی دیگر شدن در طول زمان است. تطور انسان به داستان پیدایش و زندگی انسان ریخت ها از ابتدا تا پیدایش و زندگی انسان هوشمند (ما) اطلاق می شود. در مطالعات مربوط به تطور انسان، برخی پژوهشگران، تاریخچه زندگی نخستی ها را نیز از دیدگاه های زیست شناسی، بوم شناسی و جانورشناسی بررسی می کنند. مطالعات امروزی در مورد تطور انسان و بطور کلی زیست شناسی تطوری، مرهون یک عمر تلاش چارلز داروین انگلیسی است. در این مقاله ابتدا به دیدگاههای داروین و نگاه تطوری او و در ادامه به نگاه مذهبی در غرب و شرق در مورد تطور داروینیستی و در نهایت به موضوع حضور و زندگی انسان در ایرانِ پیش از تاریخ پرداخته خواهد شد.
نام های گوناگون دریاچه ارومیه (با نگاهی ویژه به «شاها و تلِه » و «شاه تله)
حوزه های تخصصی:
دریاچه ارومیه، یکی از حوزه های تمدن بسیار کهن ایران بشمار می رود. سرزمین های پیرامونی این دریاچه زندگی بشر را از ساده ترین شکل آن از گذشته های بسیار دور تاکنون بخود دیده و در گذر زمان دوره های گوناگون تمدنی و تاریخی را تجربه کرده است. از همین رو تقریباً از زمانی که رویدادهای تاریخی در این منطقه ثبت شده اند، می توان ردپایی از نام دریاچه ارومیه را در آنها یافت. همچنین می توان سیر تغییر نامهای گوناگون دریاچه ارومیه را در این منابع را پیگیری کرد؛ نام هایی که در هر دوره به انگیزه هایی متفاوت بر روی آن گذارده شده است. در این مقاله ضمن پرداختن به برخی نام های متفاوت دریاچه ارومیه در دوره های گوناگون تاریخی، به نامی کمتر شناخته شده در قرن هفتم هجری قمری با عنوان «شاها و تِلَه » اشاره و سوابق و ریشه این نام بررسی شده و مطالبی پیرامون آن آورده شده است.
سیری در تحقیقات ایران شناسی فرانسه (جایگاه فراموش شده تاریخ ادبیات نگاری در ایران شناسی فرانسه، سده بیستم میلادی)
حوزه های تخصصی:
با ترجمه اوستا در نیمه دوم سده هیجدهم میلادی در فرانسه و نیز پیشرفت های شگرف ایران شناسی در این کشور، در سده های بعدی، منجر به شهرت مطالعات فرانسویان در حوزه ایران شناسی در جهان شد، با این حال کشور فرانسه در زمینه تاریخ ادبیات نگاری فارسی دستاوردی قابل توجه نداشته است، آنهم در حالی که تحقیقات ادبی فارسی جایگاه به نسبت خوبی در سده های اخیر کسب کرده است. علل این اهمال متفاوت است. یک امر انکارناپذیر، عدم وجود برنامه مشخص، مستقل و مدون در راستای تدریس زبان و ادبیات فارسی در مراکز ایران شناسی فرانسه است؛ زیرا که در طی این ایام تحقیقات تاریخ ادبیات نگاری فارسی در کشورهای همسایه آن انجام و شایدهم بدینسان جبران مافات می شده است. به همین خاطر، در نظر داریم که در این مقاله به بررسی این فراموشی توجیه نشده در ایران شناسی فرانسه در سده بیستم بپردازیم تا از جایگاه آن در کنار دیگر مکاتب آن آشنا شویم.
آداب و رسوم ازدواج در ایل بختیاری
حوزه های تخصصی:
در زندگی عشایری و کوچ نشینی، به عنوان نوعی فرهنگ، انسان با محیط طبیعی رابطه ای تنگاتنگ دارد. آثار سبک زندگی کوچ نشینی در تمامی امور زندگی و معیشتی کوچ نشینان بنحو بارزی دیده می شود. پایه و مبنای زندگی عشایری، بر اساس ایل، طایفه وکوچ نشینان قبیله است. افراد یک طایفه اغلب با یکدیگر خویشاوندند. از این رو ازدواجها بیشتر در سطح تیره و طایفه و بین خویشاوندان نزدیک مثل پسر عمو و دختر عمو، پسر دایی و دختر عمه و غیره انجام می گیرد. در مطلب پیش رو مراسم ازدواج در بین افراد ایل بختیاری از مقدمات آن، شامل خواستگاری، تعیین مهریه و تبادل هدایا و پاگشا با تأکید بر روش میدانی و مستندات عینی بررسی می شود. در پایان هم به انواع دیگر ازدواج در بین برخی از طوایف ایل بختیاری و جنبه های مثبت و منفی آنها اشاره می شود.
جایگاه ادبیات فارسی در ایران شناسی روسیه (اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی)
حوزه های تخصصی:
در اواسط قرن نوزدهم میلادی ایران شناسی، مانند یک رشته علمی در بسیاری از کشورهای اروپایی شکل گرفت. دوران جدید روابط روسیه با شرق از زمان سلطنت پترکبیر؛ یعنی اوایل قرن هجدهم میلادی صورت می گیرد. اولین کارهای علمی روسها در رشته مطالعات مشرق زمین با نام پتر کبیر ارتباط دارد. در اواخر قرن نوزدهم میلادی با ژوکوفسکی ایران شناس بزرگ روسیه، مطالعات ادبیات فارسی، به عنوان یکی از رشته های مهم علمی ایران شناسی وارد مکتب پترزبورگ روسیه شد. در قرن بیستم، بعد از انقلاب اکتبر 1917 .م در شوروی مسائل و موضوعات جدیدی در مطالعات شرق شناسی از جمله ایران شناسی مطرح شد. قبل از هر چیزی، تغییر ایدئولوژی دولتی در شوروی موجبات پیدایش روش های جدید در مطالعات ایرانشناسی را فراهم کرد. بسیاری از مسائل ایران شناسی، نه تنها آنهایی که با دوران معاصر ارتباط داشتند؛ بلکه آنهایی هم که با تاریخ و حتی فرهنگ و مطالعه منابع مکتوب گذشته ارتباط داشتند، با روش مارکسیستی و لنینیستی بررسی می شدند. در این مقاله ضمن بررسی اجمالی تاریخچه ایرانشناسی در روسیه، تلاش می شود به جایگاه ادبیات فارسی در ایران شناسی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم روسیه پرداخته شود.
پژوهشی در شاخصه های ظروف سنگی دوره هخامنشی (1)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی ظروف سنگی هخامنشی مکشوفه از محوطه های باستانی که هم اکنون در موزه ها نگهداری می شوند، مبحث اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. یکی از شواهد موجود برای بررسی فرایند تکنولوژیکی در دوره هخامنشی، هنر سنگ تراشی ظروف سنگی در این دوره است؛ زیرا این آثار از جمله دست ساخته های بشرند که جایگاه ویژه ای را در مطالعات باستان شناختی به خود اختصاص داده اند. در این مقاله تلاش شد که منابع و مدارک موجود، درباره ظروف سنگی دوره هخامنشی گردآوری شود. در مجموع در این بخش 26 اثر متعلق به این دوره انتخاب شد که این آثار به سه گروه طبقه بندی و بعضی نیز به زیرگروه های فرعی تر گروه بندی شدند. بیشتر مطالعات صورت گرفته براساس توصیف ظاهری، الگوها و موتیفهای هنری موجود، بررسی طرحها و تزئینات و نیز خطوط و کتیبه هایی که بر روی آنها نقش شده، انجام گرفته است.
نگاهی به پاره ای از الگوهای رفتاری و فرهنگی ایرانیان (1)
حوزه های تخصصی:
این مقاله برخی از الگوهای رفتاری و فرهنگی ایرانیان را از دیدگاه یک پژوهشگر غیر ایرانی مورد بررسی قرار می دهد. در پژوهش حاضر، با استفاده از الگوی هافستد (2001) و تحقیق های پیشین نویسنده روی الگوهای فرهنگی مردم ایران (تعارف و آبرو، کوتلاکی، 1997 ، 2002 ، 2009) که به روشهای پژوهش میدانی و مشاهده آزمودنی ها انجام شده اند، کوتلاکی نشان می دهد که مفهوم آبرو (وجهه اجتماعی) و برخی دیگر از رفتارها که در فرهنگ ایرانی از اهمیت بسیاری برخوردار است، بر اساس محوریت مفاهیمی مانند زندگی جمعی، ارزشهای درون گروهی و سلسله مراتب در جامعه ایران قرار دارد.
معرفی فرهنگ، زبان و ادبیات ایران در کشورهای آلمانی زبان
حوزه های تخصصی:
محور اصلی مقالة حاضر، معرفی آثار فرهنگی و ادبی ایران در کشورهای آلمانی زبان؛ یعنی آلمان، اتریش و سوییس است. مطالعه درباره ایران، ابتدا با تحقیقات شرق شناسی آغاز شد و در ادامه مطالعه ادبیات ایران در این کشورها، در ردیف مشغله اصلی ایران شناسان آلمانی قرار گرفت؛ بطوری که هم اکنون، کشور آلمان مهمترین مرکز ایران شناسی در اروپا بشمار می رود. ایران و آلمان مشترکات فرهنگی فراوانی با یکدیگر دارند؛ هر دو از یک تبارند و از لحاظ زبان به خانواده زبان های هند و اروپایی تعلق دارند. براساس نتایج حاصل از این تحقیق (که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است)، بیشترین تلاشها در زمینه ترجمه و چاپ آثار ادبی و کلاسیک و عرفان ایران، شناخت خط و زبان و همچنین زبان شناسی و تاریخ ایران صورت گرفته است تا جایی که امروزه حاصل تلاش دانشمندان ایران شناس آلمانی زبان، در زمره مهمترین منابع و مآخذ، برای تحقیقات ایرانی بشمار می روند.