آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

سیاست چه نسبتی با متافیزیک دارد؟ آیا می توان برای سیاست، مبانی یا بنیادهایی متافیزیکی در نظر گرفت که بتواند به ما در توصیف ماهیت امر سیاسی کمک کند؛ یا اینکه همان طور که در سیاست به معنای جدید طرح می شود، سیاست فاقد بنیادهای فلسفی، نظری یا متافیزیکی است؟ این پژوهش به سراغ این پرسش رفته است که سیاست در جهان بینی اسلامی بر چه بنیادهای نظری یا متافیزیکی استوار است؟ به نظر می رسد برای پاسخ به این پرسش مهم باید ابتدا به سراغ تقسیم بندی های اولیه از دانش در بین مسلمین یعنی حکمت نظری و عملی رفت. با بررسی سیر دانش از این منظر و ارتباط میان این دو می توان گفت «فلسفه به معنای خاص» یا «الهیات»، آبشخور اصلی گزاره های متافیزیکی مؤثر بر سیاست در جهان بینی اسلامی است، گزاره هایی که به یک معنا ماهیت متفاوتی به سیاست در جهان بینی اسلامی بخشیده است.

Political metaphysics within the Islamic worldview

What is the correlation between metaphysics and politics? Is it possible to identify metaphysical underpinnings that could assist in elucidating the essence of political matters, or does politics, in its contemporary sense, lack philosophical, theoretical, or metaphysical foundations? The purpose of this research is to provide an answer to the question of what metaphysical or theoretical foundations Islam places on politics. Before we can address this crucial inquiry, we must first examine the fundamental categories of knowledge that exist within the Muslim faith: theoretical wisdom and practical wisdom. Through an analysis of the knowledge process and the interconnection between philosophy and theology, it is possible to deduce that “philosophy in the specific sense” or “theology” serves as the primary origin of metaphysical propositions that influence politics within the Islamic worldview. These propositions have endowed politics with an entirely new essence.

تبلیغات