اندیشه دینی

اندیشه دینی

اندیشه دینی دوره 23 پاییز 1402 شماره 88 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی تأثیر تصوف و عرفان اسلامی بر طریقه ی عرفانی بائول های هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بائول بنگال تصوف ویشنوه سهج عرفان اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۱
بررسی تاثیر تصوف و عرفان اسلامی بر طریقه عرفانی بائول های هند چکیده: بائول اصطلاحاَ به معنای شیفته و شیدای حق است. بائول ها همچون درویشان و قلندران هندو هستند که خاستگاهشان منطقه نادیا در ایالت بنگال بوده است. بطور کلی، سنت بائولی سنتی تلفیقی و التقاطی است. بائول ها از هر سه دین بزرگ شبه قاره هند-یعنی هندویی، بودایی و اسلام که در آن زمان در بنگال شکوفا بودند، متاثر شده اند. آن ها در عین گمنامی، از اهمیت و جایگاه ویژه ای در عرفان هندو برخوردارند. تاگور شاعر و ادیب هندی در شناساندن بائول نقش بسیار پررنگی داشته است. آزادی از هر قید و بندی ویژگی بارز زندگی عرفانی آنهاست. تصوف یکی از عناصر مهمی است که بعد از ورود اسلام به هند بیشترین تاثیر را بر بائول گذاشته است. در واقع، بائول های بنگال محصول نهایی تلفیق و امتزاج اندیشه های سهجیه و تصوف است. برخی از شباهتهای که بین عقاید صوفیه و عقاید بائولی وجود دارد از جمله: سماع و رقص و آواز، گورو و مرشد روحانی، آزادی، بدعت و سنت شکنی، عالم صغیر بودن بدن و... نشانگر این تلفیق و امتزاج است. در این مقاله با روش کتابخانه ای و با ابزار تحلیل و توصیف ضمن معرفی بائول و سیر تصوف در هند و بنگال به میزان تاثیر صوفیه بر بائول ها می پردازیم .
۲.

بررسی رأی ابن سینا و خواجه نصیرالدین توسی در «علم و غایت قوای طبیعی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا خواجه نصیرالدین توسی قوای طبیعی علم فاعل های طبیعی غایت قوای طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۱
فخررازی در شرح خود بر اشارات مسئله علم و غایت داشتن قوای طبیعی را مورد اشکال قرار می دهد. خواجه نصیر الدین توسی در پاسخ به او دو نکته ذکر می کند. اول) غایت مقتضای ذات طبیعت است. دوم) قوای طبیعی شعورٌ مایی دارند. یافته های ما در این تحقیق نشان می دهد به کار بردن تعبیر شعورٌ ما برای قوای طبیعی در حکمت مشا اختصاص به خواجه نصیر دارد و در آثار ابن سینا یافت نمی شود. درباره پاسخ های این دو فیلسوف به مسئله علم و غایت قوای طبیعی نیز می توان گفت ابن سینا در مسئله علم و غایت قوای طبیعی سخن واحدی ندارد. او در الهیات شفا، فاعل های جسمانی را فاقد ادراک و اراده می داند که فعل یکنواخت دارند. اما در نمط هشتم اشارات به وجود شوق و عشق طبیعی یا ارادی برای اشیا جسمانی قائل است. در طبیعیات شفا اگرچه مجموع طبیعت را غایتمند خوانده اما شوق هیولی به صورت را رد می کند. در رساله درباره عشق برای هیولی، صورت و اعراض عشق غریزی و فطری ثابت می کند. خواجه توسی نیز اگرچه غایتمند بودن مجموعه طبیعت را پذیرفته است اما درباره وجود شعورٌما برای قوای طبیعی توضیحی ارائه نمی کند. براساس استنباط ما، آنچه این دو فیلسوف به عنوان غایت قوای طبیعی مطرح کرده اند به ماینتهی الیه الحرکه شبیه تر است تا مابه الحرکه، همچنین می توان غایت را به مبادی عالیه قوای طبیعی نسبت داد تا فاعل های جسمانی؛ سیر به سوی معشوق حقیقی، از نگاه ابن سینا ذاتی همه موجودات ولو بدون علم و اراده است.
۳.

تحلیل مسأله ی شر در دیدگاه اخوان الصفاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شر اخوان الصفاء اخلاق قصد اولی قصد ثانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۵۷
مسئله شر از دیرباز ذهن آدمی را به خود مشغول کرده و نحله ها و مکاتب مختلف فکری سعی در پاسخ به این معضل الهیاتی داشته اند. یکی از پاسخ هایی که به مسئله شر داده شده، پاسخی است که اخوان الصفاء به این مسئله داده اند. مسئله اصلی این مقاله نیز تبیین و تحلیل دیدگاه اخوان الصفاء در مسئله شر است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها توصیفی تحلیلی است. اهمیت پرداختن به این موضوع نیز از آن روست که تا به حال نظر این مدرسه فکری دربارهٔ مسئله شر بررسی نشده است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که اخوان الصفاء در پرداختن به اصل مسئله شر افلاطونی فلوطینی هستند و خود نیز عناصری را به آن اضافه کرده اند، اما ابهام هایی نیز در نظر آنها وجود دارد، به خصوص تفسیر آنها از قصد اولی و قصد ثانی و تأثیر کواکب بر سعد یا نحس بودن طالع انسان و اثبات نکردن ملازمه میان شر و کفر یا اخلاق مذموم و خوبی و ایمان یا اخلاق محمود. از این رو هرچند در نظر آنها نقاط قوتی همچون پرداختن به مسئله شر دربارهٔ حیوانات دیده می شود، اما نظریه آنها با ابهاماتی روبه روست که می تواند پذیرفتن پاسخ آنها دربارهٔ مسئله شر را با تردید روبه رو کند.
۴.

حکمت متعالیه: عام یا خاص؟ (ماهیت شناسی میراث متعالیه ی حکمای مسلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمای مسلمان میراث متعالیه ماهیت شناسی حکمت متعالیه عام یا خاص؟

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۸
آیا حکمت متعالیه وصف اختصاصی فلسفه ی صدراست و یا این که میراث قدیمی و جریان عام تری را شامل می شود؟ پاسخ ایجابی به پرسش اخیر اهمیت ویژه ای دارد چه آن که می تواند فلسفه اسلامی را به جریان معنوی ویژه ای متصل کند که فهم آن به شناسایی عناصر ذاتی فلسفه اسلامی می انجامد؛ بدین ترتیب نویسندگان پژوهش پیش رو به منظور یافتن پاسخِ پرسش های اخیر با روش تاریخی، انتقادی و در برخی موارد مقایسه ای به تبیین و تحلیل چیستی حکمت متعالیه می پردازند و در نهایت به این نتیجه می رسند که حکمت متعالیه وصف عامِ جریان نو افلاطونیِ اسلامی است که از طریق تأکید فلوطین بر تعالی نفس و تعالی عقل، سنت معنوی ویژه ای درون مکاتب فلسفی و عرفانی دنیای اسلام ایجاد می کند که یافتن حقیقت را نه در بحث های نظری، بلکه در تعالی نفس از کثرات مادی و ماهوی و از طریق ریاضت و دستیابی به معرفت فنایی و کشفی جستجو می کند؛ معرفتی تنزیهی که به مثابه وجه تأویلی، مردانه، ثابت، جهان شمول و باطنی وحیِ الهی با وجوه تشبیهی، تفسیری، بیانی، زیبایی شناختی، خیالی، درون فرهنگی و زنانه ظاهرکلام الهی کل واحدی را تشکیل می دهند که حکمت ذو مراتب خالده ی متعالیه ای را به ظهور می رسانند.
۵.

وحدت غایت نهایی انسان در آرای ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا کمال نهایی غایت اخلاقی اختلاف غایات نخبه گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۷۱
بحث از غایت نهایی آدمی که در سنت ارسطویی و حکمت مشائی به عنوان سعادت مطرح است، در آثار حکمای مسلمان با تعابیر دیگری مانند کمال نهایی مورد بحث است. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا مطلوب اصلی و به تبع هدف نهایی وجودی همه ی افراد انسان، رسیدن به امر یا وضعیت واحدی است یا انسان های مختلف بر حسب توان و استعداد وجودی متفاوتی که دارند، غایت های نهایی مختلف دارند؟ در اخلاق افلاطون و ارسطو اصل وحدت غایت نهایی انسان به استناد «استدلال ارگن» پذیرفته شده است و اما این نیز پذیرفته شده است که بسیاری از افراد انسان به دلایل مختلف و از جمله فقدان خیرات بیرونی لازم از آراستگی به فضیلت ها، که شرط اصلی سعادت است، ناتوانند (نخبه گرایی در اخلاق). از نظر ملاصدرا می توان گفت غایت وجودی افراد انسان متناسب با حد وجودی آن ها مختلف است و هر کس بر حسب توان و استعداد وجودی خود سعادت و یا کمال نهایی خاص دارد. البته تفاوت ها در کمال نهایی در نظر ملاصدرا بیشتر به تفاوت میان عقول انسان و نه خیرات بیرونی بر می گردد؛ اما تفاوت های وجودی و به تبع تفاوت در کمال نهایی آدمیان موجب امتیاز اجتماعی و یا حقوقی خاص نیست.
۶.

عاملیّت انسان با تأکید بر نقش نیّت در تشخّص عمل در چشم انداز حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیت عاملیت انسان تشخص عمل حکمت متعالیه حکمت عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۱
مسئلهٔ عاملیّت انسان به این معنا که انسان، واجد عمل است؛ عملی که از آن اوست و می توان آن را به وی انتساب داد ، در علوم انسانی چنان پراهمیت است که می توان ملاک تقسیم بندی جریان های بزرگ علوم انسانی را در نقشی جستجو کرد که به عامل می دهند. به بیان دیگر، شناسایی دانش های انسانی، قبل از هر چیز، مستلزم شناسایی انسان کنشگر است و انسان از آن حیث که عامل، کنشگر و پدیده ساز است، موضوع این علوم قرار می گیرد؛ اما توصیف انسان به «عامل» و قائل شدن به «عاملیّت» او، در گرو تبیین ما از چیستی و تشخّص «عمل» است. پژوهش حاضر با رویکرد حِکمی و بر اساس آنچه از مبانی حکمت متعالیه برمی آید، ابتدا به تبیین حقیقت نیّت با توجّه به دو سرفصل و کلیدواژهٔ فلسفی متناظر با آن یعنی «علّت غائی» و «اختیار» می پردازد و بر همین اساس نقش آن در تشخّص عمل را پی می گیرد و در نهایت، نشان می دهد نیّت به عنوان اوّلین فعل همواره اختیاری در سلسله مبادی افعال اختیاری انسان از طرفی، و نیز علّت غائی عمل او از طرف دیگر، با معیّن کردن کیفیّت ارتباط و اتّحاد مختارانهٔ عامل با لایه های نفس اطلاقی خویش، تمام هویّت و تشخّص عمل را شکل می دهد و بنابراین عاملیّت انسان از لحاظ کمّ و کیف، با نیّت او از انجام عمل گره خورده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱