۱.
تعلیم و تربیت یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که پیشرفت جامعه به سمت آرمان ها به آن وابسته است. در میان مؤلفه های نظام تعلیم و تربیت، معلم نقش کانونی را بر عهده دارد. به همین دلیل بررسی عوامل موثر یر رضایت شغلی معلم به عنوان یکی از عناصر کیفیت بخش به عملکرد وی، قابل توجه است که شیوه استخدام معلمان یکی از این عوامل است. هدف این پژوهش، مقایسه تأثیر شیوه های جذب و استخدام معلم بر میزان رضایت شغلی بوده است. به این منظور، رضایت شغلیِ نومعلمان جذب شده از طریق دوره های چهار ساله تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان، با نومعلمان جذب شده از مسیر آزمون استخدامی با یکدیگر مقایسه شدند. پژوهش حاضر، کاربردی است و با روش علّی-مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان جدیدالورود با 1 تا 5 سال سابقه تدریس در شهر اصفهان بوده است. تعداد 120 نفر شامل 61 نومعلم فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان و 59 نومعلم جذب شده از طریق آزمون استخدامی با روش سرشماری به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. جهت بررسی رضایت شغلی از پرسش نامه استاندارد بری فیلد و روث (1951) استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 86/0 محاسبه شد و روایی با نظر متخصصان تأیید شد. نتایج تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که میزان رضایت شغلی نومعلمان جذب شده از دوره تربیت معلم 4 ساله دانشگاه فرهنگیان، نسبت به نومعلمان جذب شده از طریق آزمون استخدامی بیشتر است.
۲.
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر کیفیت عملکرد نومعلمانِ دانش آموخته شیمی در فرایند تدریس علوم تجربی دوره اول دبیرستان می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد است. جامعه آماری شامل کلیه نومعلمان دانش آموخته شیمی و مدرسانِ دانشگاهِ فرهنگیان و همچنین متخصصان حوزه آموزش علوم تجربی در آموزش و پرورش بود. نمونه پژوهش روش نمونه گیریِ هدفمند انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری اِسمیت استفاده شد. روایی پژوهش از روش بازآزمایی اعضاء بدست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل و مؤلفه های مؤثر بر کیفیت عملکرد نومعلمان برای تدریس علوم تجربی، حاوی پنج بُعد و بیست و هفت مؤلفه است که به ترتیب اهمّیّت شامل: برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان، میزان آگاهی از مفاهیم علوم و دانشِ آموزشِ محتوا، میزان توانایی در تدریس، فعالیت ها و توسعه حرفه ای، امکانات و محتوای درسی می باشد. در نتیجه برای دستیابی به کارایی مؤثر نومعلمان، بازنگری و ساماندهی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان و رفع نارسایی هایِ موجود، پایش و پژوهش در شیوه های کارآمد کارورزی، تنظیم هِرم اعضای هیأت علمی دانشگاه، متناسب سازیِ برنامه درسی با توسعه و پیشرفت علم و فناوری، گسترش و اصلاح نگرشِ نو معلمان نسبت به روش ها و فنون تدریس در بهبود و اثر بخشی برکیفیت آموزشی نیاز است.
۳.
پژوهش حاضر با هدف نشان دادن جایگاه برنامه درسی پنهان، به عنوان یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر تربیت اجتماعی دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی می باشد. بر این اساس با مرور کتاب ها و جستجو در مقالات علمی با دو مفهوم برنامه درسی پنهان و تربیت اجتماعی، ضمن اشاره به تعاریف مختلف از ماهیّت برنامه درسی پنهان و کارکردهای آن، مفهوم تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی و مبانی نظری تحول بنیادین در نظام آموزشی کشور تبیین شد و ارتباط و در هم تنیدگی این دو مؤلفه با یکدیگر نشان داده شد. در نهایت به مواردی اشاره شده است که می تواند در قالب برنامه درسی پنهان در فرایند تربیت اجتماعی دانشجو معلمان تأثیرگذار باشد. این موارد عبارتند از: معماری وکیفیت ساختمان دانشگاه ، ساختار اجتماعی و اداری دانشگاه، ارتباط متقابل اعضای هیأت علمی و دانشجویان، روابط میان فردی دانشجویان با کارکنان، جو اجتماعی دانشگاه، رفتار سرپرستان شبانه روزی و کیفیت تعامل آن ها با دانشجو معلمان در محیط خوابگاهی.
۴.
نقطه آغاز این اقدام پژوهی، مواجهه با دانش آموزانی بود که به رغم توانایی های نسبتاً خوب در سایر حوزه های یادگیری، درخصوص روخوانی و روان خوانی متن درس مشکلات جدی ای داشتند؛ به این ترتیب، برای پژوهشگران این سؤال مطرح شد که: چگونه می توانیم به ارتقاء سواد خواندن، و توانایی روخوانی و روان خوانی دانش آموزان کمک کنیم؟ این اقدام پژوهی در سالِ تحصیلی 1401 1400 در پایه اول متوسطه در مدرسه «شهدای معلم» در منطقه 9 شهر تهران، با فراوانی 97 نفر دانش آموز در ارزیابی های اولیه و 89 نفر در ارزیابی های ثانویه انجام شده است. برای اعتباربخشی به تحقیق˙ نیز از تکنیک های «تماس طولانی با محیط پژوهش»، «توصیف غنی و پرمایه»، «بررسی همکار» و «ممیزی پژوهشی» بهره برده ایم. بنا بر دریافت های این پژوهش، روش های یادگیری فعال که در آن معلم شرایط یادگیری را فراهم می کند، تأثیر زیادی در ارتقاء سواد خواندن و تقویت توانایی روخوانی و روان خوانی دانش آموزان دارد؛ با این توضیح که درباره روش های فعال تدریس، خلاقیت معلمان در کاربست مصادیقی که خود در ارتباط و همراه با دانش آموزان کشف می کنند، حائز اهمیت بسیار است.
۵.
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار یابی الگوی کوچینگ و اثربخشی آن بر ادراک معلمان نسبت به ترس از تدریس است. این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمّی است. در بخش کیفی، طبق اصل اشباع نظری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (N=32) و جهت اعتباریابی پرسشنامه 360 نمونه استفاده شد. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از روش سندکاوی و مصاحبه ، و در بخش کمّی که بر روی 44 نفر اجرا گردید، از مقیاس ادراک معلمان نسبت به ترس از تدریس، استفاده شد. روش این پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی و کمّی) است. در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا با رویکرد نظام مند سه مرحله ای، کد گذاری باز، کد گذاری محوری و کد گذاری انتخابی توسط نرم افزار MAXQDA و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفت. در بخش کمّی این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس بین گروهی) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد معلمان از اینکه اجرا تدریس خود را در معرض همکاران خود قرار دهند تا این انتقال تجربه باعث ارتقاء تدریس آنها شود، احساس ترس وخطر دارند. بنابراین این روش باعث شد، معلمان برون دادها و نتایج تدریس خود را با رهبران آموزشی تجزیه و تحلیل کنند و بدین وسیله به تدریس شخصی سازی شده خود، بر اساس محتوا و فرهنگ دست یابند.
۶.
تحوّل نظام دانشگاه فرهنگیان در راستای سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش، از جمله مباحثی است که در حوزه تصمیم گیری های راهبردی و سیاست گذاری ها به آن ها پرداخته می شود. تعمّق در سند تحوّل بنیادین آموزش وپرورش و اساسنامه دانشگاه، بیانگر این نکته است که متناسب سازی ساختار و منابع آموزشی دانشگاه، امری اجتناب پذیر می باشد. تحقیق حاضر با هدف ضرورت اهتمام به ساختار و منابع دانشگاه و ارائه مدل متناسب در راستای اسناد بالادستی است. این مطالعه در دو قسمت انجام شده است. در قسمت نخست از روش توصیفی و در قسمت دوم از روش تئوری زمینه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی مفهومی نظام آموزشی دانشگاه فرهنگیان، بر مبنای شرایط علّی، راهبردها، عوامل زمینه ای، شرایط مداخله گر و نتایج و پیامدها شکل گرفته است. عدم تناسب چینش دروس تربیتی و تخصصی بر جزیره ای شدن گروه های آموزشی و عدم اتصال به اهداف کلان دانشگاه تأثیرگذار بوده و نیازمند بازسازی در تبصره ۲ ماده ۲۳ اساسنامه است.