مطالعات سیاست گذاری تربیت معلم - پژوهش در تربیت معلم سابق
پژوهش در تربیت معلم دوره چهارم تابستان 1400شماره 2 (پیاپی 8)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی و واکاوی ساختار نظام سنجش صلاحیت و رتبه بندی معلمان در کشورهای شرق آسیا است. روش بررسی به شیوه کیفی و توصیفی - تحلیلی بود که با بررسی منابع، اطلاعات و داده ها و اسناد در دسترس کشورهای ژاپن، کره جنوبی، چین، تایوان و سنگاپور و با روش تحلیل اسنادی انجام شد. از این رو، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. سه مولفه اساسی برای بررسی فرایند رتبه بندی در کشورها مورد نظر قرار گرفت: چارچوب ساختاری، فرآیند ارزیابی، و کاربرد نتایج. یافته های این پژوهش نشان داد که در کشورهای مورد بررسی، به منظور ایجاد ساختاری که در آن جایگاه و ارزش کار معلمی نمایان شود، رتبه بندی یا شکل های مشابه آن صورت می گیرد. در این بررسی مشخص شد که در فرایند رتبه بندی، مدارس جایگاه ویژه ای دارند و نهادهایی برای این ارزیابی ایجاد شده اند. رتبه بندی ها به شکل های مختلفی صورت می گیرد اما آنچه وجه اشتراک همه این نظام ها بود، توجه به یادگیری دانش آموز به عنوان عنصر اساسی نظام آموزش و پرورش است. در نهایت پیشنهادهایی برای فرایند رتبه بندی در نظام آموزش و پرورش ایران ارائه شد.
طراحی و اعتبار بخشی الگوی بالندگی آموزشی اعضای هیات علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بالندگی آموزشی اعضای هیات علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. این پژوهش، کاربردی و از نوع آمیخته اکتشافی است. نمونه پژوهش در بخش کیفی، مشتمل بر 12 نفر از متخصصان حوزه بالندگی آموزشی(اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان استان های تهران، آذربایجان شرقی، یزد و آذربایجان غربی) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی، اساتید و اعضای هیات علمی و مدرسان رسمی و پیمانی پردیس های دانشگاه فرهنگیان به تعداد 806 نفر بودند که با روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و بر اساس جدول مورگان با حجم نمونه آماری 240 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل دو پرسش نامه محقق ساخته بالندگی آموزشی اعضای هیات علمی و مقایسات زوجی بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی بوده است. برای سنجش روایی از روایی محتوایی استفاده گردیده و پایایی پرسش نامه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0به دست آمد. آزمون های آماری مورد استفاده شامل تحلیل عاملی تائیدی، تی تک نمونه ای و فرایند تحلیل سلسله مراتبی بود. یافته های بدست آمده از بخش کیفی شامل 5 مقوله فرعی بالندگی آموزشی در قالب 1- مدیریت کلاس، 2- دانش افزایی، 3- نقش الگویی، 4- مهارت تدریس، 5- مهارت ارزشیابی بوده است و اعتبار الگوی مفهومی به دست آمده توسط شاخصه های نیکویی برازش تائید گردید. همچنین یافته های میدانی نشان داد که سطح موجود بالندگی آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان از لحاظ مولفه های مدیریت کلاس، دانش افزایی و مهارت ارزشیابی، در سطح نسبتاً مطلوب و از لحاظ مولفه نقش الگویی و مهارت تدریس در وضعیت مطلوب قرار داشت. بر اساس یافته دیگر، اهمیت مولفه های بالندگی آموزشی به این ترتیب تعیین گردید: نقش الگویی(با وزن نسبی 394/0)، مهارت تدریس(با وزن نسبی384/0)، مهارت ارزشیابی(با وزن نسبی 364/0)، دانش افزایی(با وزن نسبی 354/0) و مدیریت کلاس(با وزن نسبی 350/0). در نهایت مهمترین پیشنهاد کاربردی پژوهش حاضر عبارت از این است که مدیران و دست اندرکاران دانشگاه فرهنگیان نگاهی جامع و کل نگر نسبت به برنامه های بالندگی آموزشی اعضای هیات علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان داشته باشند و بالندگی آموزشی را نیز در برنامه های بالندگی هیات علمی لحاظ کنند.
ارزیابی میزان اثربخشی برنامه های فرهنگی – تربیتی دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی فرهنگی، یکی از ابزارهای مهم تکامل علمی و توسعه فرهنگی در هر جامعه می باشد. توسعه فرهنگی به معنای به وجود آوردن شرایط و امکانات مادی و معنوی فرهنگی برای افراد جامعه، ایجاد تفکر توسعه در بین مردم، شناساندن جایگاه آنان، رشد و افزایش آگاهی و دانش، بسترسازی برای تحول و پیشرفت جامعه در این زمینه می باشد. بر این اساس، هدف اصلی از این پژوهش، ارزیابی میزان اثربخشی برنامه های فرهنگی- تربیتی دانشگاه فرهنگیان قم بر اساس دیدگاه مدرسان انجام شده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اساتید دانشگاه فرهنگیان (160 نفر استاد) بود. روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از جدول مورگان، 113 نفر از اساتید به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. پرسش نامه شامل 30 سوال با 9 مولفه در مقیاس 5 ارزشی لیکرت بود. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ 90/. به دست آمد. روایی محتوایی پرسش نامه توسط نظرات تخصصی اساتید، مشاوران و صاحب نظران در حوزه تعلیم و تربیت اخذ شد و پس از تایید روایی اقدام به توزیع پرسش نامه ها گردید. در بخش آمار توصیفی از درصد فراوانی نسبی، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و تی تک متغیره استفاده شد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که از منظر اساتید دانشگاه فرهنگیان، ویژه برنامه ها جهت بزرگداشت شهداء، برنامه های تربیتی، ویژه برنامه ها جهت مناسبت های ملی و مذهبی، برنامه های اردویی، بیشترین اثربخشی وکرسی های آزاداندیشی، همایش ها و سمینارها و فوق برنامه ها، دارای کمترین اثربخشی بوده است. در کل از دیدگاه اساتید برنامه بزرگداشت شهدا بیشترین و برنامه کرسی های آزاداندیشی کمترین اثربخشی را داشته است.
ذهن آگاهی در تعلیم و تربیت: نیاز به فهم درست یک سازه اثربخش
حوزه های تخصصی:
پژوهش هایی که در سال های اخیر به موضوع ذهن آگاهی پرداخته، تنها به تکرار اثربخشی مثبت آموزش های مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازه های مختلف زندگی حرفه ای و شخصی معلمان توجه نموده و مبنای سودمندی این آموزش ها را مغفول گذارده است. به علاوه، در این پژوهش ها به چالش های نظری و عملی که درخصوص مبحث ذهن آگاهی در تعلیم و تربیت در دهه گذشته مطرح گردیده نیز توجهی نشده است. هدف از مقاله حاضر پاسخ به پرسش هایی است که در رابطه با این چالش ها مطرح می گردند. این مقاله از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی است و در دو بخش الف- مبنای سودمندی ذهن آگاهی برای معلمان و ب-چالش های موجود در بحث ذهن آگاهی برای معلمان تدوین یافته است. در بخش نخست، مبنای عصب شناختی تمرین های ذهن آگاهی مورد توجه قرار گرفته است؛ در بخش دوم نیز علاوه بر چالش های معمول پیرامون ذهن آگاهی به مفهوم ذهن آگاهی تجاری و تهدید آن برای قلمروی تعلیم و تربیت توجه شده است. چنان که در متن مقاله نیز مطرح شده، مهم ترین ضعف این نسخه ذهن آگاهی، نادیده انگاشتن مبنای هستی شناختی و غایت اخلاقی در تربیت یک شخصیت به واقع ذهن آگاه است. در ادامه نیز تمایز میان دو مفهوم ذهن آگاهی غلیظ و ذهن آگاهی رقیق، به عنوان نخستین گام برای مواجهه با چالش های ذهن آگاهی در حوزه تعلیم و تربیت مطرح شده است. در نهایت نیز خاطرنشان می گردد که پژوهش های آتی به طور ضروری بایستی از تکرار صرف موضوع اثربخشی ذهن آگاهی بر دانش آموزان و معلمان دست کشیده و به چالش های جدید درخصوص ذهن آگاهی در تعلیم و تربیت توجه نمایند. به ویژه بایستی به خاطر سپرد که غایت ذهن آگاهی در دستیابی به شخصیتی است که از ویژگی شفقت به خود و دیگران برخوردار باشد.
شناسایی مولفه های کلیدی جهت استقرار مدیریت دانش به منظور توسعه حرفه ای پایدار معلمان
حوزه های تخصصی:
رهبری فرایندهای سازمانی به کمک سیستم مدیریت دانش، با توجه به اهمیت روزافزون آن، به یک ضرورت سازمانی تبدیل شده است. با توجه به این موضوع، این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های کلیدی جهت استقرار مدیریت دانش برای توسعه حرفه ای پایدار معلمان انجام شد. رویکرد پژوهش کیفی بود و با روش پدیدارنگاری انجام شد. جامعه پژوهش عبارت بود از: کتاب ها و مقالات پژوهشی موجود در ایران و مجلات وب گاه علومWoS (Web of Science)، با عنوان مدیریت دانش در نظام های آموزشی، مبانی نظری سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش، معلمان مدارس دولتی دخترانه دوره متوسطه شهر تهران و فضای فیزیکی مدارس. داده ها به روش مثلث سازی و با مطالعه اسناد مرتبط، مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مشاهده، گردآوری شدند. مشارکت کنندگان در مصاحبه، 22 نفر از معلمان مدارس دولتی دخترانه دوره متوسطه بودند که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و فضای فیزیکی 7 مدرسه دولتی دخترانه دوره متوسطه نیز مشاهده شد. داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که برنامه های توسعه حرفه ای معلمان در نظام آموزشی ایران با چالش های جدی مواجه هستند. برنامه های کنونی به جای همگامی با تحولات علمی و فناوری، بیشتر به دنبال حفظ و تقویت ساختاری نظام آموزشی هستند. بر اساس این یافته ها، مولفه های کلیدی جهت استقرار مدیریت دانش برای توسعه حرفه ای پایدار معلمان چهار مولفه است که عبارتند از: رهبری دانش، فرهنگ دانش دوست، طراحی ساختار دانش بنیان و فناوری پیشرفته در مدارس و بر این پایه، دو مقوله اصلی جهت گیری حرفه ای معلم و روابط حرفه ای معلم به منظور برنامه ریزی برای توسعه حرفه ای پایدار معلم در ساختارهای دانش بنیان ضروری است.
راه کارهای مناسب برای بزرگداشت مقام معلم از دیدگاه معلمان نمونه کشور
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان رضایت مندی معلمان از برنامه های هفته بزرگداشت مقام معلم و با هدف کاربُردی ارائه راه کارهای بهینه برای بزرگداشت منزلت معلمان انجام شده است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان نمونه آموزش و پرورش در سال های تحصیلی 1390 تا 1394 به تعداد 8980 نفر بودند که از این جامعه، تعداد 368 نفر از معلمان دوره های مختلف تحصیلی سراسر کشور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن به روش روایی محتوایی و از طریق بررسی نظرات متخصصان، مورد تایید قرار گرفته و اعتبار پرسش نامه نیز با محاسبه ضریب آلفاى کرونباخ برابر با 94% محاسبه شده که نشانگر همسانى درونى و پایایی بالاى پرسش هاى پرسش نامه است. در این پژوهش، سازوکارهای انتخاب معلمان نمونه، میزان رضایت مندی از این سازوکارها، نقاط قوت و ضعف برنامه های بزرگداشت هفته معلم و ارائه راه کارهای بهینه برای آن، از دیدگاه معلمان نمونه مورد پرسش قرار گرفته است. یافته های مطالعه، نشان دهنده آن است که: پاسخگویان، در میان برنامه های هفته بزرگداشت مقام معلم، تسهیلات رفاهی و ارتقاء شغلی را مهم ترین نقاط قوت و کم توجهی به ارتقاء علمی را از نقاط ضعف این برنامه ها برشمرده اند. معلمان نمونه، از برنامه های ستاد بزرگداشت مقام معلم رضایت دارند، اما ارزیابی کلی آنان از برنامه ها متوسط است. پاسخگویان تمایل دارند که قدردانی از معلمان نمونه در مرحله اول، بُعد ارتقاء علمی داشته باشد. راهکارهای مناسب به نظر آنان، پس از ارتقاء علمی، توجه بیشتر به تسهیلات رفاهی و ارتقاء شغلی است.