مطالعات سیاست گذاری تربیت معلم - پژوهش در تربیت معلم سابق
پژوهش در تربیت معلم دوره اول تابستان 1396 شماره 2
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر سنجش آموزش مبتنی بر وب کوئست بر یادگیری و رضایت از درس طراحی آموزشی است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش دانشجویانی هستند که در نیمسال تحصیلی 96-95 به تعداد 107 نفر درس طراحی آموزشی را در دوره ابتدایی گذرانده اند. نمونه گیری تصادفی ساده شامل60 نفر است که در دو گروه گواه (30 نفر) وگروه آزمایش (30 نفر) قرارگرفته اند. ابزار پژوهش برای سنجش سطح رضایت پرسشنامه کرمی (1386) براساس مدل کرک پاتریک بوده که پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 93/. شده است. برای سنجش یادگیری از آزمون محقق ساخته استانداردشده استفاده شده است که روایی سؤالات را افراد متخصص تأیید کرده اند و پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ در مؤلفه رضایت از یادگیری 83/. است. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های تحلیل واریانس و کواریانس چندمتغیری استفاده شده است. یافته ها بر اساس مقایسه روش آموزشی وب کوئست و روش آموزش سنتی در یادگیری و میزان رضایت از درس طراحی آموزشی نشان می دهد که یادگیری درس طراحی آموزشی در دانشجویان گروه آزمایش (دانشجویانی که برای یادگیری درس طراحی آموزشی، مبتنی بر آموزش وب کوئست) در مقایسه با گروه کنترل (دانشجویانی که در یادگیری درس طراحی آموزشی، آموزش به روش سنتی) به طور چشمگیری بیشتر است. عملکرد دانشجومعلمان آموزش مبتنی بر وب کوئست نسبت به دانشجومعلمان آموزش به شیوه سنتی، در درس طراحی آموزشی به صورت معناداری متفاوت نشان داده شده است.
نظریه انتظار-ارزش و مدل FIT-Choice: چهارچوبی برای بررسی انگیزه های انتخاب شغل معلمی در دانشجومعلمان پردیس شهید بهشتی مشهد
حوزه های تخصصی:
شغل معلمی از جمله شغل های پراهمیت در همه کشورهاست و به همین دلیل انگیزه های انتخاب شغل معلمی در پژوهش های مختلف بررسی شده است. برای فراهم آوردن امکان بررسی نظام مند انگیزه های شغل معلمی و بر اساس نظریه انتظار-ارزش، وات و ریچاردسون مدل و مقیاس FIT-Choice را تهیه کرده اند. در این مطالعه پس از بررسی روایی و پایایی این مقیاس، انگیزه ها و نظرات 175 دانشجومعلم ورودی 95 پردیس شهید بهشتی بررسی شده است. نتایج نشان داده است که انگیزه تقدس شغل معلمی که در مقیاس FIT-choice به آن توجهی نشده مهم ترین انگیزه است و پس از آن انگیزه های کارکردی اجتماعی شامل کمک به بهبود اجتماع، شکل صدهی آینده کودکان و نوجوانان، انگیزه ارزش درونی و توانایی تدریس و تجربیات یادگیری و آموزش قبلی قرار دارند. انگیزه کارکردی فردی امنیت شغلی نیز جزء انگیزه های مهم است؛ اما سایر انگیزه های فردی مانند وقت آزاد برای خانواده در رده های پایین تر قرار داشتند. علاوه بر این، با وجود اینکه دانشجومعلمان شغل معلمی را شغلی تخصصی و پرزحمت و کم درآمد تلقی می کردند، رضایت بسیاری از انتخاب این شغل نشان داده اند. یافته ها شباهت انگیزه های دانشجومعلمان را بر اساس مدل FIT-Choice با مطالعات در سایر کشورها نشان می دهد. علاوه بر این مشخص شد دانشجومعلمان رشته های علوم پایه انگیزه های کمتری نسبت به دانشجومعلمان رشته های علوم انسانی دارند. بنابراین در طول دوره تحصیل باید برای حفظ و ارتقای سطح انگیزه های دانشجومعلمان تلاش و برنامه ریزی کرد تا انگیزه دانش آموزان رشته های علوم تجربی و ریاضی نیز برای انتخاب شغل معلمی افزایش یابد.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر اجرای آموزش بالینی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان و ارائه الگویی برای اجرای مؤثر آن
حوزه های تخصصی:
کیفیت آموزش و یاددهی یکی از مهمترین عوامل در یادگیری دانش آموزان، در عصر حاضر، شناخته شده است؛ بنابراین، توجه به آماده سازی معلمان، در رأس برنامه های اصلاحی اکثر کشورهای جهان قرار گرفته است. آنها به دنبال پاسخ دادن به این سؤال هستند که «بهترین روش برای آماده سازی مؤثر معلمان چیست؟» پاسخ به این سؤال، به مطالعات گسترده ای منجر شد که در بسیاری از آنها، بر اهمیت کاربرد آموزش های بالینی در آماده سازی معلمان، با الگوبرداری از دانشکده های پزشکی و بیمارستان های وابسته به آنها، تأکید شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر اجرای این نوع آموزش در آماده سازی دانشجومعلمان در ایران است. این مطالعه، یک پژوهش کیفی است که با استفاده از روش گرندد تئوری انجام شده است ؛ در این پژوهش با استفاده از روش گلوله برفی، تعداد 60 نفر از کارشناسان، استادان، معلمان و دانشجویان شناسایی و با آنان مصاحبه شده است. اطلاعات به دست آمده از این مصاحبه ها، به صورت مکتوب درآمده و با استفاده از روش مقایسه مداوم استراوس و کوربین، تجزیه و تحلیل شده است؛ 11 مضمون اصلی از یافته ها آشکار شد که می تواند بر اجرای مؤثر آموزش بالینی تأثیرگذار باشد. این مضمون ها عبارت اند از: هماهنگی و انسجام دانشگاه و مدرسه، ساختارسازی برای عمل، شکل گیری یک محیط آموزشی تعاملی، برنامه ریزی عملیاتی مشارکتی، توسعه حرفه ای پرسنل، توسعه تجارب بالینی دانشجو، گفت وگوی حرفه ای، ارزیابی عملکردمحور، ارائه بازخورد، به سازی زنجیره یادگیری و پشتیبانی مالی. پس از استخراج مقولات عمده و تعیین مقوله هسته ای در مرحله کدگذاری انتخابی، با استفاده از تعقیب خط اصلی داستان در چارچوب یک مدل پارادایمی که در بر گیرنده شرایط، فرایندها، تعاملات و پیامدهایی بود، نظریه زمینه ای ارائه شد.
شناسایی حوزه ها، ابعاد و نشانگرهای کیفیت نظام تربیت معلم ایران
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش عالی هر کشوری به دلیل تربیت افراد متخصص و نظام تربیت معلم برای تربیت معلمان متخصّص، همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. با توجه به استقرار دانشگاه فرهنگیان و نبود نشانگرهای بومی کیفیت برای نظام تربیت معلم ایران، در این پژوهش کوشش شده است تا نشانگرهای کیفیت برای این نظام دانشگاهی شناسایی شوند. برای شناسایی این نشانگرها از دو روش اسنادی و گروه های مرجع استفاده شده است. در ابتدا و پس از بررسی منابع مرتبط با کیفیت نظام تربیت معلم، در مجموع 122منبع شناسایی شده که 36 مورد از آنها بر اساس ملاک های سودمندی و به روزبودن، به طور دقیق تر ارزیابی شده است. برای بررسی این منابع از روش «واش و وارد (2013)» استفاده شده است. پس از تحلیل چندمرحله ای و استخراج یافته ها، موارد به نسبت مشترک با یکدیگر تلفیق و در سه بخش حوزه های اصلی، ابعاد و نشانگرهای کیفیت دسته بندی شدند. در گام بعدی پس از بررسی اعتبار یافته ها به روش مرور همتا، این یافته ها با بهره گیری از دیدگاه های استادان دانشگاه فرهنگیان، متناسب با شرایط بومی ایران، پالایش شد و در نهایت شش حوزه اصلی (طراحی برنامه درسی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی، پژوهش و اشاعه آن، زیرساخت ها و منابع آموزشی، حمایت از پیشرفت یادگیرنده و سازمان و مدیریت)، 25 بُعد و 75 نشانگر کیفیت شناسایی شده است.
نقش و جایگاه تربیت فرهنگی در نظام تربیت معلم
حوزه های تخصصی:
فرهنگ پذیری و جامعه پذیری ازجمله اصلی ترین و مهم ترین کارکردهای نهاد تعلیم و تربیت به حساب می آید؛ چراکه مهمترین ساز و کار برای شکل گیری هویت محسوب می شوند. شکل گیری هویت هم ازجمله مهمترین اهداف تعلیم و تربیت به حساب می آید. از سوی دیگر، معلم از جمله مهمترین و مؤثرترین عناصر در فرایند تعلیم و تربیت است. بنابراین، معلم در فرایند فرهنگ پذیری، جامعه پذیری و شکل گیری هویتی به ویژه هویت فرهنگی دانش آموزان نقش کلیدی دارد. بنابراین موفقیت نهاد تعلیم و تربیت وابسته به تربیت فرهنگی و شکل گیری هویتی است. کاملاً آشکار است که معلمان برای تحقق این اهداف باید آماده شده باشند. وظیفه آماده سازی معلمان هم بر عهده نظام تربیت معلم است. با توجه به این مقدمه، هدف از مطالعه حاضر، تعیین نقش و جایگاه فرهنگ و تربیت فرهنگی در نظام تربیت معلم است. مطابق با این هدف پرسش های مطرح عبارت اند از: 1. برای تحقق تربیت فرهنگی در نظام تربیت معلم، چه اهدافی باید مدنظر قرار گیرند؟ 2. الزامات تحقق این اهداف چه هستند؟ 3. با چه روش های فرهنگی می توان این اهداف را تحقق بخشید؟ روش پژوهش این مقاله روش تحلیل تأملی است. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشانگر آن است که عمده ترین اهداف در قلمرو تربیت فرهنگی معلمان عبارت اند از ارج نهادن و انتقال میراث فرهنگی گذشتگان به آنها، نقد و ارزیابی فرهنگی و اصلاح و بازسازی فرهنگی، به علاوه مهمترین اقتضائات عبارت اند از تغییر نگرش به نظام تربیت معلم و تغییر تعریف معلم و معلمی در نظام تعلیم و تربیت و به دنبال آن، تغییر در برنامه درسی نظام تربیت معلم برمنبای اولویت دادن به فرهنگ و تربیت فرهنگی. در مجموع این مقاله پیشنهاد می دهد که علاوه بر مقوله های پیشنهادی شولمن در باب دانش معلمی، مقوله دیگری تحت عنوان دانش و درک فرهنگی باید اضافه گردد.
بازنمایی تجارب موفقیت و ناکامی معلمان در ادامه تحصیل: تدوین یک نظریه داده بنیاد
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آگاهی از تجارب موفقیت و ناکامی در ادامه تحصیل معلمان و ساخت یک نظریه زمینه ای بر مبنای ادراکات مشارکت کنندگان است. این پژوهش با رویکردی تفسیری و به شیوه کیفی نظریه داده بنیاد انجام یافته است. میدان تحقیق، شهر سنندج و مشارکت کنندگان 38 نفر از معلمان بوده اند که تجربه ادامه تحصیل بعد از استخدام در آموزش وپرورش را داشته اند. از یک منشور مصاحبه نیمه ساختاریافته برای ابزار گردآوری داده ها استفاده شده است. تحلیل داده ها به شکل کدگذاری سه مرحله ای انجام گرفته است. تحلیل مصاحبه ها نشان می دهد که مسائل مربوط به ادامه تحصیل را می توان در مضامین زیر برشمرد: گران باری نقش (مانند مشکلات فردی و خانوادگی، خستگی جسمی و روحی و هزینه های تحصیل)؛ انتظارات ساده ( حمایت نکردن ادارات و مدارس، ناهماهنگی با انتظارات ادارات آموزش وپرورش، پایین آمدن کیفیت تدریس، کم کاری در مدرسه و استقبال نکردن از ادامه تحصیل)؛ تغییر الگوی تحصیل (گرایش به آموزش محوری به جای پژوهش محوری، غیبت در کلاس ها، گرایش به دانشگاه های شهریه دار، افت تحصیلی و اخراج از دانشگاه) و توسعه نیافتگی حرفه ای (ناکامی در تکمیل پایان نامه و مدرک گرایی). نتایج پژوهش، نکته های کاربردی مفیدی برای متصدیان حوزه تربیت معلم در بردارد؛ ازجمله آنکه با تصمیم گیری هایی مانند ایجاد دانشگاه تحصیلات تکمیلی ویژه فرهنگیان یا دانشگاه های مجازی که نیازمند حضور فیزیکی در مکان خاصی نیست، ممکن است بسیاری از این موانع در مسیر توسعه حرفه ای معلمان هموار شود.