شناخت
شناخت (پژوهشنامه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی) بهار و تابستان 1390 شماره 64 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ژیل دلوز و فلیکس گتاری در آخرین کتاب مشترک شان «فلسفه چیست؟»، فلسفه را خلق مفاهیم در گستره درون بودی یا درون ماندگاری میدانند. به گفته تئودور آدورنو، فلسفه بهتر است مسائل بزرگ و کلان را رها سازد. اما ترک مسائل بزرگ و مخالفت با نظام سازی به معنای پایان فلسفه نیست و فیلسوفانِ جدید شیوه ها و الگوهای جدیدی از اندیشیدن را عرضه کرده اند. فلسفه به مثابه خلق مفاهیم میکوشد با نگریستن به فعالیت فلسفی از چشم اندازی متفاوت، به فلسفه معنای جدیدی ببخشد. این مقاله میخواهد اجمالاً نشان دهد که تعریف کارکردهایی جدید برای فلسفه چگونه از خلال فلسفه به مثابه خلق مفاهیم ممکن میشود. با مقایسه رویکرد دلوز و گتاری با مفهوم بذرافشانی نزد ژاک دریدا و همین طور اشاره آلن بدیو به خلاقانه بودن فعالیت فلسفی، نشان خواهیم داد که در اندیشه فیلسوفان متأخر فرانسوی، فلسفه چه جایگاهی دارد و چگونه میتواند در عرصه حیات و فرهنگ بشری در کنار علم و هنر ایفای نقش کند. در این پارادایم فکری مضامینی از قبیل خلاقیت و شدن، تحت تأثیر آموزه های نیچه، اهمیت مییابد و بر جنبه کنش گرایانه کردوکار فلسفی تأکید میشود.
جایگاه ابن سینا در اندیشه مارسیلیو فیچینو در باب انبیای الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر جایگاه انبیای الهی در افکار فیچینو (1433- 1499 م) و تأثیر ابن سینا بر اندیشه وی را بررسی می کند. ضرورت وجود نبی در جامعه و همچنین قانون الهی، عقول و معجزه، از موضوعات دیگری است که در مقاله حاضر مدنظر قرار خواهد گرفت. مارسیلیو فیچینو در دیدگاه خود درباره انبیاء الهی و ابزار صدق دعوی نبوت- معجزه- و قانون الهی، به دو بخش الهیات و نفس کتاب شفای ابن سینا نظر دارد. در این مقاله در پی آن هستیم که پس از بیان عقاید فیچینو در این امر، استناد و ارجاع وی به آرای ابن سینا را مبرهن نماییم. تأثیر پذیری فیچینو از ابن سینا به موارد فوق خلاصه نمی شود. این فیلسوف افلاطونی اهل فلورانس همچنین در موارد دیگری از قبیل فرایند ارسال قوانین الهی به نبی، ضرورت وجود انبیاء و محتوای قوانین انبیاء، وامدار ابن سینا است.
ناسازگاری در فلسفه نقادی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه نقادی کانت ناسازگاری هایی وجود دارد که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. به نظر می رسد که ریشه اصلی این ناسازگاری ها، نوعی ناسازگاری ساختاری و منطقی در این فلسفه وجود دارد مبنی بر اینکه کانت از طرفی فقط به شهود حسی معتقد است و از طرف دیگر به امر استعلائی یا پیشینی عقیده دارد. امر استعلایی نیز به طور غیر مستقیم، بازگشت به قبول شهود عقلی دارد که او آن را منکر است. به عبارت دیگر کانت نسبت به بعضی از واقعیت هایی که نمی تواند آنها را از راه حس اثبات کند، از خود گرایش های اصالت عقلی نشان می دهد. به این صورت که آنها را تحت عنوان"" واقعیت های پیشینی"" یا استعلائی قبول می کند و دلیل او بر این مطلب این است که بدون مفروض گرفتن آنها، نمی توان از واقعیت های تجربه انسانی، تبیین و توضیح درست ارائه داد. روشن است که این مطلب نوعی پناه آوردن به درک منطقی و عقلی برای قبول یک واقعیت است.
نظریه حکیم سبزواری درباره نسبت وجود رابط و محمولی (مستقل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مباحثی که میدان نزاع فلسفی را برای شارحان و مفسران حکمت متعالیه فراهم آورده و به تعارض آرای آنها انجامیده است، تبیین اختلاف و تفاوت بین وجود رابط و محمولی است. اگرچه این اختلاف نظرها، از عقلانیت فلسفی بسیاری از این شارحان حکایت می کند و افق خردورزی این متفکران را آشکار می نماید، ولی همچنین بستری را برای کشف نگرش آنها به عناصر محوری حکمت متعالیه مهیا می سازد. حکیم سبزواری از شارحان حکمت صدرایی است که با تعلیقه های خود بر اسفار و تأیید و تشریح مبانی این حکمت در کتاب هایش ابهام را از دامن بسیاری از مسائل این حکمت می زداید، ولی در این موضوع، نظریه ای مخالف با صدرا اتخاذ می-کند. این مقاله در پی بررسی دغدغه های وی در اظهار دیدگاه متفاوت با صدرالمتألهین در مسأله وجود رابط و محمولی است که تحلیل نکات فلسفی و پی گیری موضع گیری های وی در این بحث، طرح بعضی از نظریه های رقیب و منتقد وی را غیر قابل اجتناب می نماید.
تحلیلی بر «درآمد » پدیدار شناسی روح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر قصد دارد با تحلیل نخستین بند از «درآمد» کتاب «پدیدار شناسی روح» از منظر شناخت شناسی، معضل فلسفه جدید را در حوزه شناخت، که همانا شکاکیت و گسست بین امر مطلق از یک سو و حوزه شناخت از دیگر سو است، حل و فصل کند. تبیین مسأله استوار بر دو استعاره و تلقی از شناخت است؛ شناخت در مقام ابزار و شناخت در مقام واسطه/ رسانه، که اصالت روش را در پی داشته است. «درآمد» پدیدارشناسی با این تلقی از شناخت، از در مخالفت در آمده و حسب منطق درونی پدیدارشناسی روح، به جمع بین امر مطلق و حوزه شناخت یا ساحت پدیداری و ناپدیداری واقعیت می پردازد .
بررسی نمود اگزیستانسیالیسم در شعر خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد تا نمود اگزیستانسیالیسم را در اشعار خلیل حاوی مورد بررسی قرار دهد. سروده های خلیل حاوی به روشنی، بازگو کننده حال پریشان او و ترسیم گر ژرفای نومیدی در نگاهش نسبت به سرانجام انسانِ آواره در هستی است؛ سروده هایی که به زیباترین شکل ممکن، تصویرگرِ رنج جانکاه اگزیستیالیستی است که خویش را در حلّ معمّای هستی ناتوان یافته و در این تیره خاکدانی که زمینش می نامند، جز آوای بلند مرگ، چیز دیگری نمی شنود و زمزمه های حوّای ذهنش نیز برآن است تا او را به خوابی ابدی فرو برد. مهم ترین مؤلفه هایی که در این جستار به عنوان مدار اصلی بازکاوی اندیشه های اگزیستانسیالیستی در شعر خلیل حاوی مورد توجه قرار گرفته اند، عبارت اند از: مرگ اندیشی و هراس از مرگ در ذهن خلیل حاوی، رابطه میان مرگ و گناه، رابطه میان پریشانی و نگرانی با احساس گناهکاری، توجّه به زمان به عنوان محور اصلی بودن هستنده در جهان و سرانجام، نمود احساس بی قراری و نا امنی در جهان کنونی.
نظریه شناخت در علوم عقلی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان، متکلمان، منطقیان و اصولیان مسلمان شناخت را باور صادق جزمی ثابت تعریف کرد ه اند، ظنون را ملحق به جهل دانسته و قلمرو شناخت یقینی را حقایق ضروری و شناخت غیر یقینی را حقایق امکانی بحساب آورده اند. بر اساس تعاریف و اصول موضوعه آنان، می توان بدست آورد که معیار شناخت این است که باور از منشأ مناسب پدید آمده باشد. بر همین اساس، قیدهای ""جزمی"" و ""ثابت"" در تعریف شناخت زایداند و ذکر آنها به سبب تفکیک نشدن تعریف از معیار شناخت و احکام غیرشناختی باور از احکام شناختی آن است. رویکرد آنان در معرفت شناسی برون گرایانه است.