آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

: تلقینْ عملِ القا و انتقالِ عقاید به دیگری است که موجب می شود شخصی که به او تلقی شده آرا و ایده های ابرازشده را مصون از خطا و بازنگری بپندارد. نادیده انگاشتنِ شواهد و ادله مخالف موجبِ تضعیفِ قوه استدلال و عقلانیت و بروز جزم اندیشی خواهد شد. اما رویکردهای ضدتلقین نیز در ترویج و بسط دیدگاه های بنیادین خود از روش های تلقینی بهره می برند. این وضعیت به بروز پدیده ای با نام «پارادوکس تلقین» منجر می شود. پرسش این است که آیا می توان از تلقین اجتناب کرد و اگر پاسخ منفی است کدام نوع تلقین نه تنها ضروری بلکه مفید است؟ کسانی که تلقین را مفهومی یکسره منفی ندانسته و به ابعاد مثبت و غیراختیاری آن اشاره کرده اند، برای پاسخ به پارادوکس فوق، به راه حل هایی مانند جهان - تصویر، تقویت عقلانیت و آغازگری متوسل شده اند. این پژوهشِ کیفی، با شیوه تحلیل مفهومی و روش تطبیقی، پس از نقادی راهِ حل های مطرح شده، رویکردی بدیل برای درک بهتر ضرورت تلقین و جایگاه آن در اندیشه و حیات آدمی معرفی کرده است. مدعای پژوهش این است که با توسل به شناخت شناسی و تمایز میان دو گونه دانشِ صریح و ضمنی می توان از تلقین ضمنی سخن گفت. درواقع، بخش منفی و زدودنی تلقین مربوط به جنبه صریح و قابلِ بیانِ تلقین در قالب گزاره ها و آموزه های صریح است، حال آنکه تلقینِ ضمنی، به واسطه ماهیتِ زمینه ای، رویه ای، روایی و پیروی خاص از قواعد، مؤلفه حیاتی برای به اشتراک گذاشتن و انتقال تجربه های زیسته و درک شهودی افراد از جامعه و فرهنگ خود می باشد.

Critique and Analysis of the Paradox of Indoctrination

 Indoctrination is the act of inducing and transmitting ideas to another, which causes the person indoctrinated with the opinions and ideas expressed to be immune from error and revision. Ignoring the evidence and arguments to the contrary will weaken the power of reason and rationality and cause dogmatism. But anti-indoctrination approaches also use inductive methods in promoting and expanding their fundamental views. This situation leads to a phenomenon called “the paradox of indoctrination”. The ques tion is whether indoctrination can be avoided and if not, what kind of indoctrination is not only necessary but also useful? Those who do not consider indoctrination as a completely negative concept and point to its positive and involuntary dimensions have resorted to solutions such as world-picture, s trengthening rationality, and initiation to respond to the above paradox. This qualitative research by using conceptual analysis and comparative methods after critiquing the proposed solutions introduces an alternative approach to better unders tand the necessity of indoctrination and its place in human thought and life. The research claims that by resorting to epis temology and dis tinguishing between two types of explicit and implicit knowledge, we can speak of implicit indoctrination. The negative and removable part of indoctrination is related to the explicit and expressive aspect of indoctrination in the form of explicit propositions and teachings. Implicit indoctrination, on the other hand, is a vital component in sharing and transmitting lived experiences and individuals’ intuitive perceptions of their community and culture due to their contextual, procedural, narrative, and rule-following.

تبلیغات