مطالعات قرآن و حدیث
مطالعات قرآن و حدیث سال شانزدهم پاییز و زمستان 1401 شماره 1 (پیاپی 31) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
برخی از مفسران معاصر شیعه در خلال بهره گیری گسترده از تفسیر المیزان، در مواردی نیز آرای مؤلف آن را مورد نقد قرار داده اند. پژوهش پیش رو که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام شده، به بررسی صحت و سقم ادله یِ ناقدانِ آرای تفسیری مؤلف المیزان در بهره گیری از روش تفسیری قرآن به قرآن پرداخته است. مهم ترین اشکالات ناقدان به نظرات علامه غالباً مبتنی بر قواعد ایشان در بهره گیری از دلالت های قرآنی در تفسیر آیات می باشد که عبارتنداز: بهره گیری ناصواب از روابط معنایی و قراین درون متنی آیات، ناهماهنگی و عدم دلالت آیات مورد استناد علامه، مخالفت نظر علامه با سیاق، ناسازگاری آرای مؤلف المیزان با ظاهر آیات، بدون شاهد و قرینه بودن نظرات علامه و مغایرت نظرات ایشان با آیات دیگر. بر اساس یافته های تحقیق، علامه در بهره گیری از روش تفسیری قرآن به قرآن بسیار موفق بوده و غیر از موارد معدودی که ناقدان با ادلّه و استنادات قابل اعتمادی آرای ایشان را نقد و رد نموده اند، اغلب نظرات ناقدان به دلایلی ازجمله درک نادرست و نقل غیرصحیح نظر علامه و همچنین ضعف ادلّه ی آنان در نقد دیدگاه مؤلف المیزان و اختلاف با ایشان در روش و مستندات تفسیری، نامعتبر بوده و از صحت لازم برخوردار نمی باشد.
بازشناسی مؤلفه های معنایی قریه در قرآن کریم با تکیه بر ریشه شناسی واژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قریه پُرکاربردترین واژه متعلّق به حوزه معنایی شهر و آبادی در قرآن کریم است که در دهه های اخیر، بحث درباره تمایزهای معنایی آن با واژه های قریب المعنا چون مدینه و بلد، بیش از پیش مورد توجه قرآن پژوهان قرار گرفته است. با این حال، مرور بر منابع لغوی و تفسیری گویای آن است که هنوز هم آگاهی چندانی از فرآیند ساخت و مؤلفه های معنایی قریه و ویژگی های این نوع از آبادی در بافت نزول وجود ندارد. برای جبران این خلأ مطالعاتی، در پژوهش حاضر کوشش شده است با رویکرد ریشه شناسی، سابقه واژه قریه در زبان های نیا پیجویی شود، سیر تحولات معنایی این واژه تا عربی قرآنی به بحث گذاشته شود و مؤلفه های معنایی آن در قرآن کریم بازشناخته شود. مطالعه حاضر نشان می دهد که واژه قریه ریشه در دو ستاک متفاوت دارد و بر اساس یک الگوی ترکیبی ساخته شده است. از داده های زبان شناختی و نیز کاربردهای قرآنیِ واژه چنین استنباط می شود که قریه در عصر نزول بر شهرها و آبادی های مهمان پذیری اطلاق می شده است که به دلیل واقع شدن در میانه راه های مواصلاتی، نقش منزلگاه بین راهی را برای استراحت و تجهیز مسافران ایفا می کردند. از دستاوردهای جانبی این پژوهش، ارائه تحلیلی نو از علّت اطلاق «أمّ القری» بر شهر مکه است.
تبیین فضای صدور روایات درباره اسم اعظم برپایه مطالعه تاریخ انگاره از عصر نزول تا تثبیت باور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در احادیث نبوی، روایات بزرگان دین، ادعیه، اساطیر، نظریه پردازی های متکلمانه و مفسرانه و اخلاقی، و باورهای عامیانه جهان اسلام اشارات فراوانی می توان به نامی برای خدا یافت که از آن غالباً با تعبیر «اسم اعظم» یاد می شود. مسلمانان معتقد اند می توان تصرفاتی بزرگ در هستی با ذکر یا همراه داشتن این اسم نمود. باور به امکان چنین تصرفی با برخواندن نام خدا یا دست کم باور به برخورداری برخی نام ها از خواصی غریب سابقه ای کهن در عصر پیش از اسلام دارد. بااین حال، اشاره ای صریح در قرآن به اسمی اعظم یا هرجور نامی ویژه با خواص متفاوت برای خدا نمی توان یافت. زمان و نحوه مطرح شدن این انگاره در جهان اسلام و عوامل مؤثر بر اشاعه فرهنگی آن بالکل ناشناخته اند و با وجود شهرت این اسم و گستره باورها درباره خواص آن کم تر می توان تبیینی از تاریخ انگاره اسم اعظم و سیر تحول آن در گذر زمان یافت. مطالعه کنونی تلاشی در همین مسیر است. می خواهیم شواهد حاکی از پیدایی و رواج تدریجی انگاره اسم اعظم در فرهنگ اسلامی را تا زمان تثبیت نهایی آن مرور کنیم. چنین مروری را بر گزارش ها درباره عصری پی خواهیم گرفت که در آن اسم اعظم هنوز قبول عام نیافته بود و نظریه پردازی ها در تبیین نسبت آن با دیگر باورهای اسلامی و دستگاه های عقیدتی مختلف نیز رواجی محدود و اندک در میان برخی اقلیت ها داشت. چنان که خواهیم دید، این دوران تا نیمه های سده 2ق به طول انجامید و امام باقر (ع) نقشی مهم در تعدیل نگرش ها به اسم اعظم و ایجاد زمینه برای پذیرش عمومی شکل اصیل آن در جهان اسلام ایفاء کردند.
روش شناسی تفسیر آیه الله مهدوی کنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول چهارده قرن گذشته تفاسیر مختلفی در سبک و روش های متنوع ظهور پیدا کرده اند که هر کدام در صدد بیان و توضیح مفاهیم قرآنی بوده و تلاش داشته اند تا معارف حیات بخش این کتاب آسمانی را به مردم منتقل کنند، اما در قرن اخیر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تلاش اندیشمندان دینی برای بهره مندی از قرآن کریم با رویکردهای اصلاح طلبی و اجتماعی همراه بوده که باعث شده، سبک جدیدی در بیان و آموزش تفسیر قرآن کریم ظهور کند. از جمله شخصیت های علمی و قرآنی سده اخیر که نقش بسیار مهمی در جریانات سیاسی اجتماعی انقلاب اسلامی ایران داشته و اقدامات ارزشمندی در زمینه تحولات علمی و فرهنگی جامعه انجام داده است، آیهالله مهدوی کنی(ره) می باشد که به دلیل اشتغالات سیاسی و اجتماعی، متأسفانه کمتر به عنوان یک اندیشمند و مفسر قرآن شناخته شده و جامعه علمی کشور کمتر با آراء و اندیشه های قرآنی ایشان آشنا هستند. این مطلب، ضرورت پرداختن به نظرات این شخصیت قرآنی اجتماعی و پژوهش در زمینه اندیشه های قرآنی ایشان را بیش از پیش نمایان می کند. در این مقاله تلاش شده تا به صورت اجمالی، برخی از ویژگی های سبک تفسیری ایشان معرفی شده و نمونه هایی از آن بیان شود. مسئله محوری، طرح موضوعات شایسته تحقیق، تفسیر ترتیبی با رویکرد موضوعی، توجه ویژه به ترجمه صحیح و نقش اِعرابی واژگان، نگاه عبرت گیرانه از تاریخ اسلام، تفسیر با رویکرد اجتماعی و کاربردی، تفسیر با هدف آموزش روش صحیح تفسیر و تفسیر با هدف اعتلای حکومت اسلامی بخشی از مواردی است که در این مقاله احصاء و تبیین شده است.
رهیافتی بر مبانی فهم حدیث علامه محمد باقر مجلسی در «مرآه العقول» (مطالعه موردی بخش اصول کافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح روایات معصومان (ع) مستلزم به کارگیری اصول و مبانی ویژه ای است که عدم توجه بدان فرایند فهم را از اساس مختل می سازد. «مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول» تألیف علامه محمد باقر مجلسی، از جامع ترین شروح حدیثی نگاشته شده بر «الکافی» ثقه الإسلام کلینی است. شارح در این مجموعه کوشیده است با کاربست پاره ای از اصول به فهم مدالیل اصیل روایات نائل آید. آنچه نگارندگان این سطور به دنبال تبیین آنند، بررسی مبانی فهم حدیث علامه مجلسی در «مرآه العقول» با تأکید بر اصول کافی است. آنان به منظور جبران خلأ مطالعاتی حاکم بر بحث حاضر کوشیده اند با مطالعه بیانات علامه در ذیل روایات اعتقادی «الکافی» به روش توصیفی تحلیلی، این پرسش را پاسخ گویند که مبانی علامه در فهم و شرح روایات اصول کافی چیست؟ نتایج حاصل از این مطالعه گویای آن است که علامه در توضیحات و نکاتی که برای فهم روایات اصول کافی آورده، برخی مبانی فقه الحدیثی را در نظر داشته است. عرفی بودن زبان احادیث، وقوع صناعات ادبی در کلام معصوم (ع)، حجیت دلالت سیاق در فهم مراد معصوم (ع)، هماهنگی و سازواری درونی روایات معصومان (ع)، علم و عصمت انبیاء و ائمه اطهار (ع)، حجیت سنت معصومان (ع)، حجیت عقل در اثبات اصول دین، رعایت تقیه و سطوح مخاطبان در کلام معصوم (ع)، و لزوم رعایت احتیاط در تأویل روایات از مهم ترین این مبانی به شمار می روند. تدقیق و تأمل در این مبانی نشان می دهد که مجلسی به جهت بهره مندی از جامعیت علمی، و تسلط ویژه بر علوم معقول و منقول، در شرح روایات اعتقادی «الکافی» از القاء نگرشی تک بعدی به روایات پرهیز نموده و در این راستا از رویکردهای مختلف کلامی، اخباری و عقلانی بهره برده است. بی تردید که الگوپذیری از این مبانی می تواند در تحقق فهمی صحیح و روش مند از روایات اعتقادی «الکافی» سودمند باشد.
سنت های الهی در دیدگاه تفسیری آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت های الهی، قوانین بنیادین، ثابت و فراگیری هستند که بر جهان آفرینش حاکم اند. شناخت این قواعد، ضمن کمک به هدایت مردم، زمینه تحلیل دقیق تر جوامع انسانی و تدبیر بهتر حرکت آن ها را فراهم می کند. حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) در بسیاری از مباحث تفسیری خود به این موضوع مهم پرداخته است لذا پژوهش حاضر درصدد است تا موضوع سنت های الهی را در آثار تفسیری ایشان بررسی کند. این پژوهش با روش تحلیل مضمونی صورت پذیرفته؛ لذا داده های پژوهش، پس از نمونه گیری هدفمند، طی سه مرحله، کدگذاری و تحلیل شده است. نهایتاً یافته های پژوهش ذیل سه کلان مقوله «ویژگی های سنت های الهی»، «مصادیقی از سنت های الهی» و «نتایج و ثمرات شناخت سنت های الهی» دسته بندی شده و شبکه مضامین سنت های الهی در دیدگاه تفسیری رهبر انقلاب ارائه شده است. ازجمله سنت های الهی استخراج شده در این پژوهش می توان به سنت های «پیروزی نهایی حق بر باطل»، «نصرت اهل ایمان»، «مجازات»، «آزمایش» و ... اشاره کرد.
غرض شناسی تطبیقی داستان حضرت ابراهیم (ع) در سوره های مکی همگام با نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان حضرت ابراهیم (ع) در هشت سوره مکی شامل سوَر مبارکه «مریم، شعراء، هود، حجر، انعام، صافات، انبیاء و عنکبوت» تبیین گردیده است. این جستار با رویکرد تنزیلی به بررسی ارتباط میان غرض سوره های مذکور و داستان حضرت ابراهیم خلیل الله (ع) با شرایط پیامبر اکرم (ص) و مؤمنین پرداخته و به روش توصیفی – تحلیلی به ارتباط میان داستان های قرآن با غرض سوره در راستای جلوه های هدایتگری قرآن دست یافته است. بنابراین، می-توان این گونه انگاشت که سرگذشت انبیاء پیشین در قرآن نیز که فصل عمده ای از آیات الهی را در بر می گیرند، نقش بسزایی در تأمین پاره ای از اهداف هدایتگری قرآن ایفا می نمایند. با مداقه در سور هشت گانه مکی حوزه این پژوهش، معلوم گردیدکه داستان حضرت ابراهیم (ع) به جهت «استوار ساختن قلب پیامبر (ص)، تقویت پایداری آن حضرت (ص)، تصویر ساز یاز طبقات مخالف با دعوت الهی، تجلیل از مؤمنان به حقّ، چگونگی محاجّه با مشرکین، وعده پایان تخاصم کفّار و بشارت پایان نیک مؤمنان، وعده به هلاکت و عذاب مشرکان، سربلندی انبیای خدا از مصائب و ابتلائات الهی، و ... بازگو شده است.
گونه شناسی تصحیفات لفظی و معنوی (مطالعه موردی تهذیب الاحکام شیخ طوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه های حدیثی، گنجینه های ارزشمند منابع معرفتی اندیشه اسلامی هستند، اما استفاده از این گنجینه های گران سنگ نیازمند بهره مندی از تخصص های لازم و طی مقدماتی است که یکی از آنها شناسایی آسیب های ثبت و ضبط احادیث است تا حدیث پژوه بتواند نسبت به زدودن پیامدهای نامطلوب آن در حوزه فهم حدیث اقدام نماید. وقوع «تصحیف» در این کتب به معنای تغییر یافتن غیرعمدی بخشی از حدیث به کلمه یا عبارت دیگر، یکی از آفت های راه یافته در احادیث است که تشخیص و اصلاح آن، پژوهش های مستقلی را می طلبد. در این نوشتار تلاش شده با روش توصیفی تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای، ابتدا چیستی تصحیف و گونه های آن بیان شده و سپس با مطالعه موردی کتاب تهذیب الاحکام شیخ طوسی به عنوان یکی از مهم ترین کتب اربعه حدیثی شیعه، برخی از مصادیق وقوع تصحیف در این کتاب ارزشمند را شناسایی نموده و متن صحیح را پس از پی جویی در دیگر منابع حدیثی، معرفی نمائیم. یافته های تحقیق بیانگر آن است که دو گونه تصحیف لفظی و معنوی در این کتاب رخ داده که هر کدام انواع و مصادیق مختلفی دارد. لازم به ذکر است که ذکر مثال های متعدد از این پدیده، صرفاً جهت رفع ابهام از حدیث بوده و به هیچ عنوان ارزش والای کتاب تهذیب الاحکام و مرجعیّت علمی شیخ طوسی را خدشه دار نمی کند.
گونه شناسی گفتمان های عاشورا و سیر تحول آن ها بر پایه منابع حدیثی- تاریخی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت عاشورا یکی از حوادث سرنوشت ساز تاریخ صدر اسلام است که گفتمان کاوی متون مربوط به آن، می تواند مفاهیم کلیدی و محوری مکتب امامت را به جامعه بنمایاند. در این پژوهش تلاش شده به بررسی تاریخی گفتمان های باز تولیدشده از حادثه عاشورا در ده قرن نخست هجری پرداخته شود و بررسی گردد که مؤلفان کتاب های تاریخی و حدیثی پسین، عامدانه یا ناخودآگاه، کدام نقل را برگزیده و در آثار خود منعکس کرده اند؟ ضرورت این پژوهش بدین خاطر است که مخاطب را با فضای فکری حاکم بر جامعه آن روز و نیازها تا حدودی آشنا می کند. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد پنج گفتمان عمده، در شمار گفتمان های تولید شده در جریان نهضت عاشورا هستند که مؤلفان کتب تاریخی هر یک به فراخور شرایط، به بازتولید آن اقدام نموده اند. بیشترین گفتمانی که در ده قرن نخست مورد توجه بوده، گفتمان «دفاع از شخصیت حسین(ع) و قداست حرکت او» است. این گفتمان در وهله نخست با بیان حسب و نسب امام و ظهور عبارت «ابن بنت النبی»، در مرتبه بعد با بیان انگیزه ایشان که تنها یاری دین خدا و پیامبر(ص) بوده و در مرتبه آخر با بیان فضائل، سعی دارد حقانیت امام را اثبات نموده و قداست این حرکت را تبیین نماید. از دیگر گفتمان های مهم این دوره می توان به گفتمان «تشخیص مسیر با محوریت انگاره دنیا» و گفتمان «آزادگی و عزت خواهی» اشاره کرد که به طور مستمر و با استناد به نقل های مشهور در این دوره بازتاب قابل توجهی داشته اند.
معناشناسی و ارزیابی ترجمه واژه عقل در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی واژگان قرآن کریم و انتخاب معادلِ دارای قرابت معنایی با واژه مورد نظر در زبان مقصد(در اینجا فارسی و انگلیسی) بر اساس معنا، لازمه ترجمه دقیق این متن آسمانی است. در بین واژگان بکار رفته در قرآن کریم، واژه عقل یک واژه کلیدی است که تنها در سیاق مدح و تکریم استعمال شده و در مفهوم مخالف مثل عبارت لایعقلون، منطوق آیه نکوهش است که نتیجه آن مدح عقل است. از این رو کشف دلالت آن با هدفِ ارزیابی معادل گزینی در ترجمه، دارای اهمیت است. عقل واژه ای عربی است که در زبان فارسی به صورت یک وام واژه(دخیل) استفاده می شود و در ترجمه های فارسی نیز یا به همان شکل و صورت برگردان شده و یا از واژه هایی نظیر اندیشه و خِرد به عنوان معادل برای آن استفاده شده است؛ اما عقل در استعمال قرآنی، ناظر به بُعد عملی بوده و معنای مرکزی عقل در قرآن کریم، حبس و امساک است هرچند بسیاری از ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن از معادل هایی نظیر خردورزی و اندیشیدن و reason، studied، comprehend، understood استفاده کرده اند، در حالی که همین معادل ها را برای واژگان دیگری که اختلاف دلالتشان با واژه عقل روشن است مثل تَعۡلَمُونَ، تَذَکَّرُونَ، تَفۡقَهُونَ، ٱلۡحِکۡمَهَ، ذُو مِرَّه، سُلۡطن مُبِین نیز برگزیده اند که از دقت و ظرافت معناشناختی لازم برخوردار نیست. این تحقیق بر اساس روش توصیفی-تحلیلی و همچنین تحلیلی-انتقادی با توجه به قابلیت دربرگیری ابعاد نظری مسأله و نقد و تطبیق برخی ترجمه ها صورت گرفته تا ارزیابی دقیق تری از برگردان این واژه، متناسب با دلالت قرآنی آن به دست دهد.
مؤلفه های انس با قرآن کریم بر اساس تحلیل مضمونی دعای ختم قرآن صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق با آیات و روایات، انس با قرآن کریم زمینه ساز تربیتِ افراد و جامعه مبتنی بر آموزه های وحیانی است. دستیابی به این هدف، نیازمند لوازم و مقدماتی است که فقدان آن ها می تواند نتیجه ی عکس برای انسان به همراه داشته باشد. لذا معصومان(ع) به این مهم توجه داشته و بیانات ارزشمندی را در این خصوص ایراد فرموده اند که از جمله ی آن ها، دعای 42 صحیفه ی سجادیه با عنوان دعای ختم قرآن است. در این پژوهش تلاش شده با استفاده از روش تحلیل مضمونی و با دو رویکرد کمّی و کیفی در سه گام تجزیه، تشریح و ترکیب متن، به استخراج مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دعای ختم قرآن امام سجاد(ع) پرداخته و راهکارهای مطرح در این دعا به منظور کشف الگوی صحیح انس با قرآن کریم از منظر آن امام تبیین شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که از منظر امام سجاد(ع) انس با قرآن نیازمند لوازمی است که به شرط حصول آن ها، آثار و نتایجی را هم در دنیا و هم در آخرت برای انسان به ارمغان می آورد. مهم ترین لوازم انس با قرآن عبارتند از: شناخت اوصاف قرآن، شناخت آثار تبعیت از قرآن، شناخت شرایط بهره مندی از قرآن، شناخت مقدمات انس با قرآن، شناخت مفسران حقیقی قرآن، دعا برای پیامبر اکرم(ص) و پیروی از پیامبر اکرم(ص). در پایان این مقاله نیز الگوی انس با قرآن از منظر امام سجاد(ع) ترسیم شده است.
واکاوی سیر تطوّر نظریّه انجبار در مکتب حلّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه شیخ مفید و سیدمرتضی در مواجهه با اخبار آحاد (عدم حجیت اخبار آحاد) به مرور زمان و با از دست رفتن قرائن، ناکارآمدی خود را برای سائر اعصار نشان داد و لذا علامه حلّی الگوی فکری جدید را ارائه داد و مبنای ارزیابی حدیث را معیارهای سندی قرار داد، اما ایشان و دیگر فقهای از حلقه های متقدم مکتب حله نسبت به سیره عملی پیشینیان بی اعتنا نبودند و عمل فقهای متقدم به یک روایت (شهرت عملی) را جبران کننده ضعف سند آن می دانستند و اینگونه فقاهت این طیف از آثار سوء سندگرایی در امان ماند. اما حلقه های واپسین مکتب حله (حلقه فکری محقق اردبیلی) با وضع قواعد سخت گیرانه در پذیرش سند روایات از یک سو و بى اعتنایى به اقوال و عمل مشهور از سوی دیگر، بسیاری از روایاتی را که پیشینیان در زمره صحاح می گنجاندند را کنار گذاشتند و اینگونه سند را یگانه معیار ارزیابی روایت قرار دادند و این عملکرد خود تبدیل به یکی از مهمترین دلایل پیدایش جنبش اخباری گری و انزوای مکتب اجتهاد در امامیه شد. نگارندگان در اثر پیش رو این سیر تطور نظریه عالمان مکتب حله در مواجهه با نظریه انجبار را به تصویر کشیده اند و از طریق به تبیین چرایی پیدایش اخباری گری پرداخته اند.
رویکرد های علماء امامیّه در مواجهه با اخبار اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشوران امامیّه در مواجهه با اخبار عامه، رویکردی یکسان در پیش نگرفته اند. این پژوهش با بهره از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیل و توصیف داده ها در پی گونه شناسی رویکردهای پیش گفته است. پذیرش مشروط، عدم پذیرش و وسیله مداری فرازهای سه گانه از مواجهه امامیّه با اخبار عامه است. بنا بر یافته های این جستار، گزینش رویکرد نخست، وابسته به احراز شرایطی در این اخبار است که عبارتند از: دربرنداشتن احکام الزامی، نقل خبر از رسول خدا (ص) و علی (ع)، معاضدت خبر با شهرت، وجود راویان موثق در سلسله سند و نیز درج در نگاشته های بزرگان امامیّه. رویکرد دوم نیز به سه علت وجود توصیه معصومین (ع) بر مخالفت با عامه، عدم احراز عدالت راویان عامه و نیز علم به وقوع وضع و جعل خودخواسته در مجموعه احادیث ایشان، پذیرش این اخبار را روا نمی داند. رویکرد وسیله مدارانه نیز، بدون داوری درباره میزان اعتبار این اخبار، از آنها برای کشف احادیث دالّ بر تقیّه یا برای احتجاج در مقابل مخالفان مذهبی بهره می جوید. این پژوهش، پس از تبیین ادله هر یک از این گونه ها، به نقد و بررسی آنها نشسته و در پایان رویکرد برگزیده خویش را بر مبنای قرینه محوری در حصول وثوق به صدور حدیث تبیین نموده است.