مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حوزه دین پژوهی، بحث مرجعیت دینی است. به موجب آن، کسانی که اطلاعات علمی در مسائل دینی ندارند، موظف به رجوع به عالمان و متخصصان علوم دینی و اخذ معالم دینی از آنان خواهند شد. مرجعیت دینی پایه های مهمی در قرآن، به ویژه آیه های «نفر» و «سؤال» دارد. به موجب قرائن و شواهد تاریخی، رسول خدا(ص) پایه گذار مرجعیت دینی در عصر خود شدند. اما نظام مرجعیت دینی به عنوان نظامی که پاسخ گوی نیازهای علمی شیعیان باشد، در دوران امامان(ع) به خصوص صادقین(ع) شکل گرفت و توسعه یافت؛ به طوری که پس از دوره غیبت تا به امروز، همین نظام حل مسائل و مشکلات دینی را بر عهده دارد.
ارزیابی ادله موافقان و مخالفان روش تفسیر علمی قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
تلقی رایج از تفسیر علمی، تفسیری است که از اصطلاحات علمی در تفسیر قرآن کریم استفاده شده و مفسر در استخراج دانش های گوناگون و آرای مختلف علمی از آیات قرآن، سعی می کند. قرآن کریم از نظر طرفداران این روش، شامل همه دانش ها، اعم از دانش های گذشته و آینده است. بنابراین در قرآن مجید از دیدگاه آنان، علاوه بر علوم دینی اعم از اعتقادی و عملی، سایر دانش های مختلف و متعدد طبیعی و دنیوی نیز وجود دارد. آیاتی نظیر «... وَنَزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِ شَیْءٍ...» (نحل:89) و «... مَا فَرَطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ» (انعام:38)، از جمله آیات مورد استناد طرفداران این روش است. در مقابل، با توجه به اهداف هدایتی و انسان ساز قرآن کریم و نیز بلاغت معجزه آسای آن، برخی از مفسران و اندیشمندان علوم قرآنی منکر روایی این روش تفسیری شده اند. نویسنده پس از طرح تفصیلی ادله طرفین، دلایل گروه دوم را ترجیح داده است. لکن، ممکن دانسته اشاره هایی خارج از طریق دلالت های لفظی در قرآن کریم وجود داشته باشد، که از اسراری پنهان در آن پرده برمی دارد.
روش تفسیری قاضی بیضاوی و جایگاه تفسیر وی
حوزه های تخصصی:
تفسیر بیضاوی یا انوار التنزیل و اسرار التاویل، یکی از تفاسیر مختصر، مفید و بسیار مشهور قرن هشتم ق. است. این تفسیر که به اتفاق آرای اهل نظر، در میان تفاسیر کم حجم قرآن کریم از همه محققانه تر است، سال های سال به عنوان یکی از کتاب های درسی مجامع دینی مطرح بوده است. گزیده گویی، اجتناب از بحث های استطرادی، دقت فراوان در تبیین مباحث، از ویژگی های این تفسیر است. در طبقه بندی تفاسیر اهل سنت، تفسیر بیضاوی از جمله تفاسیر به رای ممدوح به شمار می آید. این کتاب در حقیقت، در برابر کشاف زمخشری نوشته شد و گرایش به فکر اشعری از نکات بارز این تفسیر است. مطالب تفسیر بیشتر از کشاف زمخشری و تفسیر کبیر فخر رازی است. بررسی روش تفسیری قاضی بیضاوی و جایگاه تفسیر وی در میان تفاسیر قرآن کریم، از مهم ترین اهداف این مقاله است.
اجتهاد و روش شناسی در تفسیر البرهان
حوزه های تخصصی:
سید هاشم بحرانی، عالم اخباری قرن دوازدهم، در کتکان بحرین به دنیا آمد. بیشتر عمر خود را در آنجا سپری کرد و در همان جا وفات یافت. بحرانی مؤلف جامع ترین تفسیر روایی امامیه به نام البرهان فی تفسیر القرآن است.در تفسیر روایی البرهان- همچون تفاسیر غیرروایی- زمینه هایی از اجتهاد وجود دارد. اجتهاد مؤلف از مبانی معرفتی و غیرمعرفتی اثر پذیرفته است. بر این پایه، مقاله حاضر در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول، بحرانی و تفسیر البرهان معرفی شده و در بخش دوم، روش و گرایش تفسیری مؤلف بررسی گردیده است. نویسنده در بخش سوم، به مبانی معرفتی و غیرمعرفتی مؤثر بر سامانه تفسیر البرهان پرداخته است.
بررسی سنت استدراج در قرآن و میراث تفسیری
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در نقل سرگذشت فردی انسان و نیز اقوام و تمدن های گذشته، از حوادثی یاد می کند که به مثابه قوانینی کلی، در صورت فراهم آمدن زمینه هایش، هر زمان قابل تکرارند. یکی از این سنت ها که در آیات نسبتاً بسیاری از قرآن منعکس شده، سنت استدراج است. این سنت در هر دو حوزه فردی و اجتماعی رخ می دهد. مطالعه معناشناختی مفهوم استدراج در قرآن، و بررسی آرا و دیدگاه دانشمندان مسلمان درباره عوامل و فلسفه سنت استدراج، هدف اصلی نوشتن این مقاله است.
سند تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)
حوزه های تخصصی:
انتساب تفسیر امام حسن عسکری(ع) در بین علما، همواره محل بحث و اختلاف نظر بوده است. یکی از دلایل مهم مخالفان این تفسیر، ضعف سند آن است. مقاله حاضر با تحلیل سند این تفسیر و بررسی دیدگاه های مختلف در این زمینه، در صدد بررسی انتساب این تفسیر است. تحلیل سند تفسیر نشان می دهد که برخی از افراد سلسله سند که شامل استرآبادی و راویان این تفسیر می شود، مجهول الحال اند؛ ازاین رو، سند تفسیر ضعیف است و انتساب این تفسیر به امام حسن عسکری(ع) ممکن نیست. در این بین، تنها راه ممکن در اعتبار بخشیدن به آن، استناد به اعتماد شیخ صدوق به این تفسیر و راویان آن است.
سرچشمه های متنی کهن؛ سیری در منابع تفسیر نعمانی
حوزه های تخصصی:
رساله مشهور به تفسیر نعمانی، رساله ای در علوم قرآنی است که در آن افزون بر مباحث قرآن شناختی، برخی موضوعات کلامی بررسی و به نقد برخی از نظریات مورد انتقاد مؤلف پرداخته شده است. به سبب نبود سلسله اسناد در بخش های مختلف این رساله و عدم ارجاع به منابع پیشین، در نگاه نخست چنین به نظر می رسد که این رساله متنی مستقل و بدون ارتباط با منابع دیگر باشد. پرسش مطرح در این باره، این است که آیا این رساله متنی مستقل است و ارتباطی با منابع پیش از خود ندارد یا اینکه این ارتباط وجود دارد؟ پرسش دیگر اینکه این رساله مربوط به چه دوره زمانی است؟ آیا می توان این رساله را تاریخ گذاری کرد؟ در این مقاله تلاش شده است با کاوش در کتاب ها و منابع موجود، به این پرسش ها پاسخ داده شود. پس از جستجو روشن می شود که از جمله سرچشمه های تفسیر نعمانی، تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی، رساله شافعی و آرا و آثار هشام بن حکم، مفضل بن عمر جعفی و بکر بن صالح رازی است. گام های بعدی پس از این کاوش، می تواند مسند سازی متن رساله و تاریخ گذاری آن با توجه به این منابع باشد.