مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به منظور محاسبه حداکثر شدت جزایر حرارتی منطقه 3 (ناحیه دو و شش) شهر تهران بر اساس داده های هندسه شهری، یک مدل شبیه سازی ارائه شده است که در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) گنجانده شده است. روش این تحقیق بر مبنای معادله نظری - عددی اوک، مطالعه و انتخاب ابزارهای موجود در GIS و طراحی مدل محاسبه و الگوریتم حاصله در سیستم عامل GIS است. داده های مورد نیاز برای تحقیق حاضر، شامل ارتفاع طبقات ساختمان ها و عرض معابر اصلی 227 بلوک شهری در منطقه 3 شهر تهران است. نتایج بررسی ارتفاع بلوک های شهری نشان داد که شمار بلوک های دارای ارتفاع متوسط بین 10 تا 12 متر 99 بلوک شهری می باشد، همچنین در نواحی دو و شش، غالب معابر دارای عرض متوسط 21 متر می باشند. نهایتاً نتیجه شبیه سازی معادله اوک بیانگر این است که ضریب پایین نسبت H/W باعث شد که بیشتر بلوک ها دارای توزیع همگنی باشند. به عبارتی دیگر، شدت جزیره حرارتی در بلوک های شهری نواحی دو و شش منطقه سه تهران بین 4-7 درجه سانتی گراد می باشد که چشمگیر نبوده است و دلیل این امر را می توان در پیکربندی مناسب هندسه ساختمان ها با استفاده از شاخص های بکارگرفته شده در اصول معماری و شهرسازی این منطقه دانست. بنابراین، این ابزار توسعه یافته به محققان در شبیه سازی UHI در سناریوهای مختلف شهری کمک خواهد کرد و بحث های در مورد تأثیر تنظیمات مختلف هندسه شهری در شکل گیری جزایر حرارتی را پیشنهاد می کند.
بررسی روند شکل گیری هویت ملی در ایران، از منظر قلمروخواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام های سیاسی در پی قلمروخواهی ملت ها شکل می گیرد. قلمروخواهی، فرایندی است که توامان به تقسیم و ترکیب فضا منتهی می شود؛ به گونه ای که هم می تواند به تاسیس یک نظام سیاسی منتهی شود و هم یک نظام سیاسی موجود را چندپاره کند.. در این میان، هویت ملی به عنوان یک نیروی آیکونوگرافیک، رابطه ای دو سویه با قلمروخواهی دارد و در یک تعامل پایدار، بر قلمروخواهی تاثیر می گذراد و متقابلاً از آن تاثیر می پذیرد. با توجه به اهمیت هویت ملی در ایجاد و بقاء کشورها، پژوهش حاضر رویکردی توصیفی-تحلیلی و استنباطی و بر پایه استدلال و بررسی اسنادی، کوشیده است تا نقش هویت ملی در شکل گیری قلمرو سیاسی در ایران را تبیین کند. یافته ها نشان داد که شکل گیری هویت ملی در ایران بیش از آنکه روندی مصنوعی، دستوری و از بالا باشد، به سبب تاریخ طولانی، پیوسته و دارای نقش فضایی مشخص، روندی طبیعی بوده است. برای شکل گیری این خودآگاهی در ذهن مردم ایران، مولفه های فضایی در مسیر تاریخ شکل گرفته اند. بر این اساس قلمروخواهی در ایران به شکل گیری ملتی در کالبد فضایی مشخصی منتج شده که با گذشت قرن ها توانسته است تا ملت، کشور و علت وجودی خود را حفظ کند. به نظر می رسد مردمی که در جغرافیایی ایران زندگی می کردند و می کنند نسبت به هویت ملی خود آگاه بودند و این هویت ملی با جغرافیای کشور چفت شده و قلمرو سیاسی کشور را شکل داده است. بر این اساس، به نظر می رسد هویت ملی در ایران هویتی جغرافیایی بوده و مؤلفه های هویت ملی، مانند قوم، فرهنگ، مذهب، زبان و ... بر بستر آن، عینیت یافته است.
ارزیابی میزان تاب آوری بافت تاریخی شهر کرمان در برابر زلزله و ارائه راهبردهای ارتقاء آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری شهری به جایگاهی از شهر اشاره دارد که به دلیل مدیریت و برنامه ریزی درست قدرت تحمل خود را در برابر بحران های طبیعی و انسانی افزایش داده و با کم ترین میزان خسارت مالی و جانی می تواند بحرانی را پشت سر گذاشته و در کوتاه ترین زمان به حالت طبیعی خود بازگردد. در همین راستا پژوهش حاضر نیز به دنبال ارائه راهبردهای برای ارتقا میزان تاب آوری در بافت تاریخی شهر کرمان می باشد. روش پژوهش توصیفی –تحلیلی و با استفاده از روش های مشاهده ای، مصاحبه ای و پرسشنامه صورت گرفته جامعه آماری آن تمامی ساکنان بافت تاریخی کرمان می باشد که در سرشماری سال1395جمعیتی بالغ بر51087 نفر بوده است. برای تخمین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده است، که مطابق این جدول 381 نمونه برآورد شد. این پرسشنامه های به صورت تصادفی ساده در سطح محدوده پخش گردید. بعد از استخراج اطلاعات موردنظر با استفاده از برنامه SPSS تجزیه وتحلیل گردیدند. وضعیت موجود نشان داد که بافت تاریخی کرمان ازنظر شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، نهادی تاب آوری وضعیت نامطلوبی دارد. به همین دلیل ماتریس SWOT تشکیل شده و نقاط قوت، ضعف، فرصت، تهدید بافت تاریخی ازنظر تاب آوری در آن تدوین گردید. سپس با استفاده ازنظر متخصصین و کارشناسان مطلع از وضعیت بافت تاریخی کرمان امتیازبندی گردید. و بعد از تجزیه وتحلیل های مربوط مشخص گردید، که موقعیت استراتژیکی بافت تاریخی کرمان موقعیت استراتژی های بازنگری، انطباقی است. ازاین رو بعد از تدوین استراتژی های مطلوب و مناسب با وضعیت تاب آوری بافت تاریخی کرمان ماتریس برنامه ریزی کمی (QSPM) تشکیل شده و در این مرحله نیز با استفاده ازنظر متخصصین استراتژی ها اولویت بندی شدند. مهم ترین استراتژی ها در رده اول توجه به توسعه میان افزا برای تسریع درروند نوسازی بافت و مکان یابی و ایجاد پایگاه های مدیریت بحران در فضاهای خالی بافت برای تسریع در عملیات امداد و نجات در شرایط اضطراری می باشد.
ارائه الگوی نقش اجتماعات محلی در توسعه پایدار اجتماعی شهرها (مطالعه موردی منطقه 8 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمود بارز پایداری اجتماعی شهرها بر پایه محله پایدار و اجتماعات محلی قابل مشاهده است. که عوامل بسیاری در انسجام و شکل گیری اجتماعات محلی دخیل هستند که شناخت و میزان تاثیرگذاری آن ها در پایداری اجتماعی در قالب یک الگوی بهینه اهمیت بسیاری دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی از پایداری اجتماعی با نقش اجتماعات محلی بر اساس شاخص های توسعه پایدار اجتماعی و اجتماعات محلی و بررسی ارتباط درونی و پنهانی بین متغیرها و شاخص ها می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش کار از نوع آمیخته (توصیفی – تحلیلی) و جمع آوری داده به دو روش کتابخانه ای و میدانی و از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری گروه خبرگان در رشته های جغرافیا و برنامه ریزی شهری، شهرسازی و جامعه شناسی است و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER برابر با 100 نفر برآورد گردیده است. روش نمونه گیری احتمالی و تصادفی ساده در نظر گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ترتیب به میزان 0/155 ، 0/750 و 0/403 بر اجتماعات محلی اثرگذار هستند و اجتماعات محلی نیز به میزان 0/632 بر پایداری اجتماعی تاثیر مثبت و معنادار دارد. بنابراین تحقیق حاضر معتقد است که نظام برنامه ریزی شهری برای توسعه پایدار اجتماعی شهر بایستی به سمت رویکرد برنامه ریزی اجتماع محور سوق داده شود.
تحلیل تطبیقی حکمروایی خوب شهری (مطالعه موردی: مناطق 2 و 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از فناوری اطلاعات در طی یک دهه اخیر در شهر تهران سبب شکل گیری عرصه های متفاوتی از زندگی شهروندی شده است. از جمله مواهب شهر هوشمند برای کلان شهر تهران تسهیل امور مدیریت شهری است. از این منظر تحقیق حاضر تلاش دارد، با توجه به ارتباط بین شاخص های حکمروایی خوب شهری و هوشمندسازی، میزان تحقق پذیری شاخص های حکمروایی خوب شهری را مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی است که با استفاده از داده های میدانی (پرسش نامه) و آزمون های آماری مانند t-test ، و مدل های تصمیم گیری مانند ویکور مناطق هدف را به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری مقایسه نماید. در این تحقیق بررسی و ارزیابی شاخص های حکمروایی خوب شهری از نظر ساکنین مناطق شهر (2 و 10) تهران و هوشمند سازی از نظر کارشناسان و مسئولین شهرداری تهران مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق منطقه 2 (به عنوان منطقه برخوردار) و منطقه 10 (به عنوان منطقه کم برخوردار) شهر تهران می باشد که با استفاده از آزمون کوکران حجم نمونه آماری 384 نفر (262 نفر از منطقه 2 و 122 نفر از منطقه 10) انتخاب شده است. علاوه بر این با استفاده از روش گلوله برفی برای بررسی رابطه بین شاخص های شهر هوشمند و حکمروایی خوب شهری تعداد 60 ( 40 نفر مسئولین و 20 نفر گروه کارشناس خبره) نفر از مسئولین و کارشناسان خبره انتخاب شده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد میانگین مطلوبیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در منطقه 10 شهر تهران کمتر از حد متوسط بوده بنابراین این منطقه از وضعیت نامناسب و نامطلوبی از حکمروایی بر خوردار است. نتایج حاصل از تحلیل مدل ویکور برای رتبه بندی مناطق نشان می دهد که منطقه 2 وضعیت بهتری داشته و منطقه 10 (به عنوان منطقه کم برخوردار) در اولویت اول برای بهبود شرایط اجرای حکمروایی خوب شهری است.
تحلیل عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر ارتقای جایگاه شهر قائن در توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات سریع نیمه دوم قرن بیستم و ناکارآمدی روش های متداول برنامه ریزی منجر به ظهور و گسترش آینده نگری شد که به نوبه خود در رویکرد و روش های مورداستفاده برای شناسایی و حل مسئله استفاده شد آینده نگاری منطقه ای، نوعی از آینده نگاری است که با تمرکز بر محدوده سرزمینی خاص، در یک قلمرو جغرافیایی زیر ملی با هدف اتخاذ تصمیمات معین جهت تحقق آینده مطلوب عملیاتی می گردد. بر این اساس پیاده سازی این رویکرد در چارچوب مفهوم توسعه منطقه ای می تواند کمک قابل توجهی در بروز رسانی ادبیات توسعه در کشور داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه منطقه ای قائن بوده است. پژوهش حاضر بر اساس روش تحقیق اکتشافی- کاربردی است. داده های مورد نیاز با بهره گیری از اسناد رسمی فرادست شهر قائنات و مصاحبه با متخصصان بدست آمده است. همچنین با استفاده از روش میک مک عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر ارتقای جایگاه شهر قائن در توسعه منطقه ای تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد عوامل مؤثر بر توسعه منطقه ای به ترتیب شامل عواملی رشد نسبی،GDP، رونق بخشی، سرمایه گذاری و سیاست ها می باشد و بیانگر نقش مؤثر بر توسعه منطقه ای قائن می باشد که به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار بوده اند. لذا با در نظر گرفتن این عوامل کلیدی می توان به توسعه منطقه ای در شهر قائن دست یافت. نتایج پژوهش نشان داد عوامل مؤثر بر توسعه منطقه ای به ترتیب شامل عواملی رشد نسبی،GDP، رونق بخشی، سرمایه گذاری و سیاست ها می باشد و بیانگر نقش مؤثر بر توسعه منطقه ای قائن می باشد که به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار بوده اند.
نقش ژئوپلیتیک اطلاعات در طراحی استراتژی رزم مدرن با تاکید بر نظریه پیچیدگی- آشوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات حاصل از انقلاب اطلاعات موجب ورود بازیگران جدید، تغییر ساختارها و تحول در معادلات قدرت و در نتیجه پیچیده تر شدن روابط در قالب شبکه های سیستمی شده و در نهایت منجر به بروز جنگ ترکیبی شده است. ژئوپلیتیک اطلاعات، به مطالعه نقش دانش، اطلاعات، تکنولوژی و هنر در ابعاد مختلف تولید، گردآوری، تمرکز و انتشار آن بر تولید قدرت و تاثیر بر روابط بازیگران و مناقشات آنها برای توسعه حوزه نفوذ خود بر فضاهای جغرافیایی و انسانی در مقیاس های مختلف می پردازد. برای بقا در وضعیت فعلی، چگونه می توان با تدوین راهبرد نظامی مبتنی بر توان اطلاعاتی مناسب به تامین منافع ملی و منطقه ای دست یافت؟ به نظر می رسد راه حل مناسب، تسلط کامل اطلاعاتی و راهبردی بر عوامل موثر بیرونی و درونی در سیستم پیچیده و آشوبناک مناطق درگیر در جنگ ترکیبی و ایجاد ائتلاف های استراتژیکی مبتنی بر اهداف و منافع بلند مدت بازیگران می باشد. این پژوهش از نوع توسعه ای، کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی می باشد. پژوهش حاضر نشان می دهد، در سیستم های پیچیده و آنارشیک، ثبات راهبردی زیربنای حفظ تعادل و ثبات سیستمی و درنتیجه کنترل جنگ است که در آن توزیع آسیب پذیری ها، حساسیت ها و توان ها، به گونه ای است که واحدهای موجود در سیستم بین الملل، قادر به اتخاذ جنگ گسترده علیه یکدیگر نیستند و در سطح سیستمی، از تبدیل نوسانات به جنگ جلوگیری می کنند. در سیستم پیچیدگی علاوه بر خوشه ای شدن نظم، تحول در الگوی جنگ و ستیز به صورت جنگ های ترکیبی با رویکرد نیابتی، ائتلافی و اطلاعات محور با ویژگی شبکه ای است. بنابراین کنترل و مدیریت آنها نیز براساس منطق شبکه ای تحلیل می شود.
ارزیابی میزان آسیب پذیری زیر ساخت های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بکارگیری اصول پدافند غیرعامل یکی از مهمترین تمهیدات کاهش خطرپذیری شهر ها در برابر تهدیدات و اقدامات نظامی دشمن در شهرها است. با توجه به نقش و جایگاه شهر شیروان، پژوهش حاضر بدنبال ارزیابی میزان آسیب پذیری شهر شیروان با رویکرد پدافند غیرعامل در رابطه با زیرساخت ها و شریان های حیاتی آن است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده است.که گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شهر شیروان است و نمونه آماری تحقیق براساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از کارشناسان و صاحب نظران حوزه تخصصی و مرتبط با موضوع پدافند غیر عامل و شهرسازی بودند. در این تحقیق حاضر از نرم افزار ArcGIS جهت پردازش داده ها و اطلاعات مکانی و برای وزن دهی لایه ها بر اساس مدل ANP از نرم افزار Super Decision استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که میزان آسیب پذیری شهر شیروان در برابر تهدیدات نظامی دشمن در 6/11 درصد از شهر خیلی کم، 3/41 درصد میزان آسیب پذیری کم، 9/25 درصد میزان آسیب پذیری متوسط، 2/17 درصد میزان آسیب پذیری بالا و 9/3 درصد میزان آسیب پذیری خیلی بالا بوده که در واقع میزان آسیب پذیری شهر شیروان در 9/52 درصد از شهر پایین و در 1/21 درصد از شهر میزان آسیب پذیری بالا بوده است. در نهایت با توجه به نتایج نهایی پژوهش مشخص شد که تأسیسات حیاتی با میانگین تأثیر 6/3 به عنوان مهمترین عناصر شهری آسیب پذیر در برابر تهدیدات و اقدامات نظامی دشمن شناسایی شده اند.
کرونوپولیتیک از تئوری تا واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر شناخت طیفی از فرایندهای زمانی همت می گمارد که در زندگی سیاسی معمول اند. شاید این نکته که «تاریخ مهم است» امری بدیهی به نظر آید ولی در این جستار پیشرو نشان می دهد که توجه به زمان می تواند نوع تحلیل ها را به کلی متفاوت سازد و اهمیت زمان و تاریخ به مراتب بیش از آن است که در بادی امر توجه می شود. تلاش برای نظریه سازی که فارغ از زمان و مکان صادق باشد موجب شده استT برخی ابعاد واقعیت اجتماعی مغفول واقع شود. به همین دلیل، پژوهش جاضر با روش توصیفی و تحلیلی براساس منابع کتابخانه ای بر سازوکارهایی اجتماعی متمرکز می شود که بعد زمانی قدرتمندی دارند. این پژوهش حول سه موضوع اصلی است: 1)وابستگی به مسیر، 2)زمان بندی و توالی، 3)مسائل مربوط به منشأهای نهادی و تغییرات نهادی.
بررسی رابطه بین رفتار محیط زیستی و مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان (مطالعه موردی: شهر سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش مشکلات و بحران های زیست محیطی در جهان از یک سو درک پیامدهای بلندمدت موضوعات زیست محیطی در زندگی انسان ها از سوی دیگر باعث شده است طی نیم قرن گذشته اهمیت بحث درباره محیط زیست و مسائل زیست محیطی افزایش یابد. در این میان مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان می تواند تا حدودی مسائل و مشکلات محیط زیستی کاسته شود. در این راستا، پژوهش حاضر نیز در تلاش است تا رابطه بین رفتار محیط زیستی و مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان بررسی نماید. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و متدولوژی پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری شهروندان شهر سیرجان که با فرمول کوکران 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین رفتار محیط زیستی و مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان رابطه مستقیم با میزان 0/675 و با شدت نسبتاً قوی رابطه وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از pls بیانگر این است که در میان ضرایب به دست آمده تأثیر حفاظت محیط زیست بر مسئولیت پذیری اجتماعی با کسب امتیاز 0/733 و مشارکت و همکاری با کسب ضریب 0/502 بیشترین امتیاز را دارد. در مراتب بعدی تأثیر شاخص مدیریت پسماند با ضریب0/288 و درنهایت شاخص دانش زیست محیطی نیز با کسب امتیاز 0/243 ازنظر تأثیرگذاری بر مسئولیت پذیری اجتماعی قرار دارند. لازم به ذکر است همه روابط و ضرایب مسیرها چه به صورت درون زا و چه برون زا تأثیرات مثبت و جهت داری دارند و شدت روابط بسیار بالا و معنادار ارزیابی شده اند. رفتار محیط زیستی به عنوان یکی از ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی نیاز به تغییر در رفتار، نگرش و ارزش ها و انگیزه های اخلاق درونی محیط زیستی دارد که این امر از طریق آموزش و نهادینه سازی و روحیه مسئولیت پذیری اجتماعی قابل تحقق می باشد.