مقالات
حوزه های تخصصی:
روبه رو شدن با مسئولیت های اخلاقی و اجتماعی در فرآیند رشد هر حرفه جایگاه ویژه ای دارد و همواره مورد توجه دست اندرکاران آن حرفه است. بحث اخلاق در حوزه ی طراحی گرافیک نیز ازجمله مباحث مهم و قابل بررسی است. پژوهش پیش رو در صدد آن است که ضمن جستجو در حوزه طراحی گرافیک، رویکردهای اخلاقی مطرح در این رشته را شناسایی کند و با برجسته نمودن نقطه عطف های تاریخِ طراحی گرافیک، دغدغه های اصلیِ مسئولیت و اخلاق را در این حرفه مشخص نماید. همچنین، دامنه ی مسئولیت طراح گرافیک در مقابل معضلاتِ اجتماعی (همچون مصرف گرایی)، معضلات محیطی (همچون گرم شدنِ زمین) و مسئولیتِ انتقال و بیانِ حقیقت توسط طراح را مورد بحث قرار دهد. در این نوشتار هدف این است که محورهای اصلی مطرح در اخلاق حرفه ای و دغدغه های اندیشمندان این حوزه مشخص شود و تعاریف و رویکردهای مبتنی بر اخلاق در طراحی گرافیک مورد کندوکاو قرار می گیرد. سپس موضوعات شاخص مطرح شده در حیطه ی اخلاق در طراحی گرافیک شامل انتقال حقیقت، سرسپردگی طراح به سفارش دهنده، مسئله ی سلامت اخلاقی سفارش دهنده، حقوق طراحان همکار، حقوق طراحان زیردست، حقوق مخاطبان و وجدان حرفه ای بحث می شوند. در پایان، مسئولیت پذیری طراح در مقابل سایرین و همچنین تعهد به نوعی طراحی مسئولانه و انسان محور به عنوانِ راهِ حل های یافت شده در این نوشتار ارائه می شود. همچنین مشخص می گردد که برخی از جریانات اخلاق محور، موافق آگاهی دادن به مخاطب و برخی موافق با وجدان حرفه ای طراحان هستند.
عوامل مؤثر بر کاربرد رنگ در فرش یزد
حوزه های تخصصی:
منطقه ی یزد محل شکل گیری هنرهای متفاوتی بوده که با تأثیرپذیری از اوضاع خاص حاکم بر منطقه، شکل گرفته است. هنر فرش بافی در این استان به عنوان یک پدیده ی فرهنگی هویت خاص خود را مرهون محیط و بستر فرهنگی جامعه است. با توجه به این که رنگ در بین عوامل نقش، بافت و عوامل فرعی اندازه و ماده ی اولیه، اصلی ترین و مهم ترین نقش را در جذب بیننده دارد، این فرضیه که ترکیب بندی رنگی منطقه با هویت اقلیمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن ها ارتباط مستقیم دارد مطرح می شود. هدف از این پژوهش، شناخت تفصیلی ویژگی های رنگ در فرش استان یزد است تا به توان به این مسأله پاسخ داد که عوامل مؤثر بر کاربرد رنگ در فرش یزد چیست. بدین منظور عواملی نظیر رنگ در فرش یزد و عوامل تأثیرگذار در رنگ فرش یزد که به اوضاع اقلیمی و جغرافیایی، اوضاع اجتماعی و سیاسی و عوامل فرهنگی طبقه بندی شد، مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت، ویژگی های اقلیمی آن، که منطقه ای است گرم و کویری، کم باران و خشک با انواع گیاهان رنگ زا و کیفیت آب های این استان که از عوامل تأثیرگذار در رنگ فرش این استان می باشند مورد بررسی قرار گرفته است. ویژگی های فرهنگی نیز که شامل تأثیر از فرهنگ پیشین و شهرهای هم جوار، حفظ ساختار سنتی، نوع معماری، تأثیرات حسی و عوامل تحمیل شونده است و همچنین ویژگی های اقتصادی و صنعتی، وجود صنایع گوناگون، نساجی استان، عبور جاده ابریشم از منطقه، رویکردهای معیشتی و ویژگی های اجتماعی نظیر درون گرایی، تولید در راستای فرهنگ بومی، تناسب با طبقه اجتماعی، ویژگی های رنگی فرش یزد به شمار می آیند که بر هنر و صنعت و رنگ فرش آن تأثیر گذاشته و عوامل مؤثر بر کاربرد رنگ در فرش این استان می باشند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی است که با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و مصاحبه به انجام رسیده است.
نقش و نماد اژدها در نگارگری ایرانی
حوزه های تخصصی:
اژدها از بن مایه های اساطیری است که در شعر و ادب ایران تجلی بارزی داشته و منجر به ظهور ایده ها و نقوشی ظریف و بی بدیل در نگارگری شده است. مقاله حاضر با بررسی خاستگاه ادبی و اساطیری اژدها و بنیان فکری ایرانیان مبنی بر دو قطبی بودن جهان به دلالت حضور آن در نگاره ها، به عنوان نمادی اهریمنی پرداخته و در صدد پاسخ به این پرسش ها برآمده است که اژدها و جدال با آن در حماسه و عرفان چه جایگاهی داشته و ویژگی های تصویری و زیباشناسانه این موجود افسانه ای در نگارگری ایرانی کدام است. این پژوهش با اتخاذ روش تحلیلی-تطبیقی و با بررسی منابع کتابخانه ای و نسخ حاوی نگاره های اژدها، در تبیین چگونگی بهره گیری نگارگر در بازنمایی و پردازش صحنه های مهیج و پرتحرک این رویارویی از چیدمان و صحنه آرایی خاص، ترفندهای رنگ و بافت و تناسبات اندامی است.
بررسی نقوش مقابر آجری دزفول
حوزه های تخصصی:
ساخت و تزیین مقابر در اکثر مناطق ایران از گذشته تاکنون و براساس اعتقادات، باورها و شرایط اقلیمی و نوع مصالح بوم آورد رواج داشته است. در منطقه ی رودبند دزفول و در کنار ساحل رود دز با سازه ها و بقایای مقابری روبرو می شویم که نه فقط حاکی از قدمت و برجستگی های ویژه می باشند بلکه در هیچ جای ایران تاکنون مشابه آن دیده نشده است. ساخت و تزیین این گونه مقابر به احتمال زیاد متاثر از فنون غنی آجرکاری و کاشیکاری بومی (خوون چینی) می باشد. هدف این مقاله نیز در این راستا بررسی های اولیه و معرفی این گونه بقایا به شیوه ی توصیفی و در حد مقدور می باشد تا راه را برای تحقیقات گسترده تر در آینده هموارتر نماید.
بررسی زمینه های ایده پردازی خلاق در تصویرسازی
حوزه های تخصصی:
بررسی عواملی که در بروز و بسط قوای خلاقه مؤثر واقع می شوند، خلق آثار بدیع و ماندگار هنری را با تکیه بر روش ها و ایده های نوین سازمان دهی می نمایند. عنصر خلاقیت، در نهاد افرادی که دارای شرایطی معمول و معقول می باشند قابلیت شکل گیری و پردازش است. خلاقیت در انسان ها فرایندی اکتسابی و امری بالقوه است. بررسی های روان شناختی بر این گفتار صحه می گذارند که جهت تقویت قوای خلاقه، کسب آگاهی و مهارت از طریق آموزش و همچنین به دست آوردن تجربه جهت تحقق این امر، اصلی لازم است. داشتن مؤلفه هایی چون ذوق، انگیزه، استعداد، تجربه، هوش و حافظه ی تصویری برای تمامی افراد ی که در حوزه های هنری فعالیت می کنند اگر چه لازم است، اما کافی نیست. در این بین وجود این عنصر در آثار هنرمندان تصویرگر بسیار حائز اهمیت می باشد، زیرا خروجی یک اثر تصویرسازانه به عنوان یک راوی بصری با طیف وسیعی از مخاطبین در سنین مختلف و ویژ گی های گوناگون در ارتباط خواهد بود. این ارتباط اگر با رویکردی مطالعه شده همراه باشد بی شک خاطره ای به یاد ماندنی را برای مخاطبین اثر به همراه خواهد داشت. هدف از این پژوهش آمادگی و پرورش ذهن و قوای تخیل برای علاقه مندان به رشته ی تصویرسازی است. مطالعه این پژوهش می تواند به آنان کمک کند تا به تصورات و ایده های ذهنی خویش عینیت ببخشند و کاوش های بصری تازه ای را تجربه نمایند. در مطالعه و بررسی این پژوهش با استفاده از مستندات کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری اطلاعات و در موارد لازم از منابع اینترنتی بهره گرفته شده است. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که هنرمندان برای بروز ادراکات درونی خویش باید بستری مناسب جهت پرورش قوای خلاق و دانش ایده پردازی ایجاد نمایند.
بررسی تطبیقی مجسمه های پیکرسازانه ایوان پنی و ران موئک
حوزه های تخصصی:
انسان در طول تاریخ هنر، همواره موجودی است که می سازد و ساخته می شود. شیوه های نگاه به بدن انسان در ادوار مختلف شکل ویژه ای به خود گرفته است. با بررسی تاریخ هنر و آثار هنری می توان دریافت که موضوع بدن انسان به شیوه های متفاوت مطرح شده و مورد توجه هنرمندان واقع می شود. مقایسه و تطبیق آثار هنری یک دوره، خصوصیات نهفته در آثار و تنوع دیدگاه هنرمندان به موضوعی واحد را آشکار می سازد. در عین حال با وجود تنوع در بیان های هنری مختلف، شاهد اشتراکات و شباهت هایی بین آثار هنری نیز می باشیم. مقاله ی حاضر، مقایسه ی تطبیقی مجسمه های پیکرساز دو مجسمه ساز معاصر، ایوان پنی و ران موئک است که با استفاده از موضوع بدن انسان، با نگاهی نو، مفهوم را که دغدغه ی هنر معاصر است، در آثارشان گسترش داده اند. پژوهش حاضر درپی پاسخ به این پرسش است که دو هنرمند مذکور برای خلق آثار پیکرنگار جدید از چه شیوه ها و شاخصه هایی استفاده کرده اند و تفاوت ها و شباهت های شیوه ی این دو هنرمند چیست؟ در این نوشتار ضمن معرفی این دو هنرمند، شاخصه های مجسمه سازی این هنرمندان بررسی و تفاوت ها و شباهت های شیوه ی کارشان مورد مطالعه و مقایسه واقع شده است و در انتها به نظر می رسد که هر دو هنرمند برای دست یابی به مفهوم مورد نظر خود، با حذف، اضافه و یا تغییر در ویژگی های شناسا برای بیننده، آثارشان را خلق می کنند.