مقالات
حوزه های تخصصی:
بررسی سرچشمه افکار و اندیشه های متفکران و شاعران بزرگ و تعیین میزان چگونگی اقتباس ایشان از نوشته های پیشینیان، ما را در شناخت هرچه بیشتر بنمایه های افکار آنان کمک می کند. کیمیای سعادت از معروف ترین کتب امام محمد غزالی است در علم اخلاق که چکیده ای است از کتاب بزرگ احیاء علوم الدّین با افزون و کاستی، و می توان گفت که غزّالی آن را با همان نظم و ترتیب، با نثری زیبا و روان نوشته است. وی در این کتاب مطالب اخلاقی و دینی را با کمک تشبیه و تمثیل بیان می کند. کتاب مثنوی معنوی نیز یکی از مهمترین کتب ادب عرفانی است. مولانا در این کتاب به صورت عمده از داستان پی در پی به شیوه تمثیل، به بیان مطالب عرفانی می پردازد. همسانی و همسویی اندیشه و روح و شیوه معنی پردازی بین امام محمد غزالی و مولانا، نکته ای است که محققان مکرر از آن سخن رانده اند؛ در مقاله حاضر نیز با تکیه بر کیمیای سعادت و مثنوی معنوی؛ به نمونه ای از پیوستگی ها و اقتباس هایی مولانا از اندیشه ها ی امام محمد غزالی در حوزه تمثیل اشاره شده است. مولانا نه تنها در اندیشه، بلکه در شیوه بیان مطالب نیز از امام محمد غزالی الهام گرفته است؛ در خصوص تمثیلات مشترک؛ فضل تقدم از آن امام محمد غزالی و فضل بیان از آن مولاناست.
بررسی تطبیقی شخصیّت و شخصیّت پردازی در منظومه تمثیلی نل و دمن فیضی دکنی با لیلی و مجنون نظامی
حوزه های تخصصی:
مثنوی تمثیلی نل و دمن از آثار داستانی قرن دهم هجری در هند و سومین منظومه از طرح ناکام فیضی دکنی، ترجمه ای است همراه با تصرّف از داستان عاشقانه نِل و دِمینتی مهابهاراتا که در بیش از چهارهزار بیت بر وزن مفعول مفاعلن فعولن (بحر هزج مسدّس اخرب مقبوض محذوف یا مقصور) سروده شده است. این داستان که یکی از پنج گنج شاعر است، در برابر لیلی و مجنون نظامی سروده شده؛ بنابراین بیان حزین و آمیخته با درد و لحن شِکوه آلود- که در این گونه داستان های تمثیلی کهن به صورت یک نواخت ارائه می شود - بر فضای آن حاکم است. از تحلیل ساختارگرایانه این منظومه تمثیلی، این نتیجه به دست می آید که داستان مورد بحث، دارنده همه عناصر سازنده داستان (از جمله طرح، شخصیّت، زاویه دید و غیره است)؛ امّا از پیچیدگی ها و پیشرفت هایی که در فنّ داستان نویسی در قرون اخیر صورت گرفته، بی بهره است و فقط به شکل ساده و ابتدایی همه عناصر داستان امروز را دارد. از آن جا که یکی از عناصر سازنده داستان، شخصیّت های آن است؛ در این پژوهش سعی بر آن شده که شخصیّت های اصلی و فرعی مثنوی تمثیلی نِل و دِمَن با شخصیّت های داستان لیلی و مجنون نظامی، مقایسه و تطبیق داده شوند. یکی از نتایج حاصل از تطبیق شخصیّت ها در دو منظومه موردنظر این است که شخصیّت های اصلیِ مثنوی تمثیلی نل و دمن و شخصیّت های قهرمانان داستان لیلی و مجنون، ایستا و بدون تحرّک اند.
بررسی و تحلیل تمثیل «آب حیات» (با نگاهی به غزلیات حافظ)
حوزه های تخصصی:
تمثیل را می توان متنی با مفاهیم متنوع تعریف کرد که مفاهیم آن با معنای تحت اللفظیش تفاوت دارند. «آب حیات» یا آب زندگانی از دیرباز، یکی از تمثیل های معروف و رایج در فرهنگ و ادبیات فارسی است که در ذهن و زبان بزرگان شعر و ادب، در مفاهیم گوناگونی تجلی یافته است. بررسی منشأ و اساس این تمثیل و استخراج مفاهیم گوناگون آن، هدف این جستار است؛ بدین منظور دیوان حافظ به عنوان منبع اصلی، انتخاب شد تا با شاهد مثال هایی از غزلیات وی، تنوع مفاهیم در این تمثیل باز نموده شود. حاصل این پژوهش نشان داد که حافظ به منظور آرایش کلام و تقویت معانی، 25 بار، ترکیب «آب حیات» و مترادف های آن را به کار برده است و در آن کاربردها، با استفاده از استدلال های خیالی، مفاهیمی چون «می»، «لب و دهان یار»، «قدرت بیان شاعر و شعر او»، «حالات عرفانی و واردات غیبی»، «شاهد» و «هوای منزل یار» را اراده کرده است.
نگاهی به تمثیل در «گل و نوروز» خواجوی کرمانی
حوزه های تخصصی:
تمثیل در زبان و ادبیات فارسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. به طوری که بسیاری از شاهکارهای ادب پارسی به زیور تمثیل آراسته است. گل و نوروز اثر فاخر و ارزشمند خواجوی کرمانی نیز از آن بی بهره نمانده، در واقع سراینده ی این منظومه با رویکرد تمثیلی این اثر را آفریده و تمثیل بر کل فضای داستان سایه گسترده است. گاهی در قالب حکایت و گاهی در قالب ضرب المثل. با بررسی و تحلیل نشان دادیم که نوروز: تمثیل سالک، گل: تمثیل معشوق، کشمیری: عارفی که از معشوق نشان دارد، پدر: مادیات و تعلقات، مهر سب حکیم: عقل، دو مرغ سبز: ندای غیبی، سفر: سیر و سلوک، اژدهای سیاه: نفس اماره و کشیش: پیر غیبی هستند. شاعر در پایان حکایات از ضرب المثل و چاشنی عرفان نیز استفاده کرده است.
تمثیل طوطی هندوستان از ابوالفتوح رازی تا خواجوی کرمانی
حوزه های تخصصی:
ادبیات تمثیلی، هنری است از مقوله ی زبان مجازی (بیان) در خدمت اصلاح رفتارهای فردی؛ لذا از آغاز، مورد توجه اهل ادب و هنر بوده است. در ادبیات فارسی چه در نثر و چه در نظم به آثاری برجسته بر می خوریم که تمثیل را ابزاری برای روشنگری و مستندسازی برخی مطالب که فهم آن ها به توضیح نیاز داشته، قرار داده اند. یکی از این تمثیل ها، داستان طوطی هندوستان است. این تمثیل که در سده ی ششم هجری، میان اهل فضل شناخته شده بود، به خود رنگ و بوی عرفانی و گاه فلسفی گرفت. شیخ عطار و حضرت مولانا، دیدگاهی مشابه درباره ی آن ارائه کرده اند؛ ولی خواجوی کرمانی در این مورد، نظریه ی تازه ای آورده که این مقاله می کوشد با نگاهی به ساختار درونی تمثیل، به کاوش دیدگاه های مختلف درباره ی تمثیل طوطی هند بپردازد.
بررسی نوستالژی عشق، هجران و حرمان در چهارپاره "قفل طلا"ی حمیدی شیرازی با تکیه بر عنصر تمثیل و شواهد تمثیلی
حوزه های تخصصی:
در بررسی های ادبی، نوستالژی به شیوه ای از نگارش گفته می شود که بر پایه آن، شاعر یا نویسنده در سروده ها یا نوشته های خویش، گذشته ای را که در نظر دارد یا سرزمینی که یاد هایش را در دل دارد، حسرت آمیزانه و درد آلود ترسیم می کند و به قلم می کشد. حسرت، یاد گذشته، دل تنگی، غم غربت، درد جدایی و هجران و... از شاخصه های نوستالژی است. یکی از شاعران بزرگ معاصر که در اشعار رمانتیک و نوستالژیک خویش، نمونه های قابل توجهی از نوستالژی عشق، هجران و حرمان دارد، مهدی حمیدی شیرازی (1365-1293 خورشیدی) است. در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر عنصر تمثیل و شواهد تمثیلی، نوستالژی عشق و هجران معشوق در یکی از اشعار زیبای حمیدی شیرازی مورد بررسی و تحلیل قرارگیرد.
بررسی ساختار تمثیل و اسلوب معادله در غزلیات کمال خجندی
حوزه های تخصصی:
کمال الدین مسعود خجندی معروف به «کمال خجندی» و متخلص به «کمال» شاعر و عارف بزرگ قرن هشتم و از معاصران حافظ شیرازی است. کمال خجندی در شیوه غزال سرایی از شاگردان سعدی به شمار می رود. تأثیرپذیری های کمال خجندی از غزل سعدی در حوزه های گوناگون؛ مضامین و محتوا، ساختار کلام، ترکیب ها و عبارات، موسیقی کلام، وزن، قافیه و ردیف و نیز به کارگیری اسلوب معادله و تمثیل چشمگیر است. در متون بلاغی جدید، تمثیل یک صنعت بدیعی مستقل است و از تشبیه و استعاره جداست و آن را با اسلوب معادله یکی می دانند. ارتباط تمثیل با اسلوب معادله محل بحث و مورد اختلاف است. اسلوب معادله خود صنعتی تمثیل گونه است که در سبک شاعران هندی رواج پیدا کرده است. تمثیل و اسلوب معادله عامل خلق تصاویر هنری و ایجاد زمینه های منطقی و قابل درک در غزل است که با مددجویی از این شگردها، می توان ضمن ایجاد تصاویر هنری، بستری مناسب در زمینه بیان ساده تر مسائل منطقی فراهم آورد. کمال خجندی با شناختی که از ظرفیت های این دو شگرد ادبی یعنی تمثیل و اسلوب معادله داشته، شعر خود را به کمک آن ها هنری و استدلالی کرده است. از این رو در این تحقیق ساختار تمثیل و اسلوب معادله در غزلیات دیوان کمال تحلیل شده است.
بیان وحدت با شگردهای تمثیلی در مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
ادبیات عرفانی دارای جایگاه خاصی است، بخصوص مثنوی معنوی شباهت به معجزه ای والا در هنر و ادبیات دارد. مولانا با بیانی زیبا وبه کارگیری تمثیل با شگردهای گوناگون درقالب تشبیه، استعاره، تلمیح، کهن الگوها و ... به تبین مفاهیم عرفانی وحدت وجود در مباحثی چون فنای ذات، صفات وفنای فی الله، با اهداف گوناگونی به نوعی به استدلال مفاهیم وحدت پرداخته است، تا ذهن را ازحکمی در مورد چیزی، به حکمی در مورد چیزی دیگر، به دلیل مشابهتی که میان آن دو مقوله خلق می کند، سیر دهد. وی معتقد است که این خاصیت صور و قالب های مادی وج سمانی است که مانع دیدن حقیقت می شوند زیرا در ماورای آنان چیزی جز وحدت وجود ندارد. تنها راه رسیدن به حقیقت وجودی جز از راه ِخود فراموشی و استغراق در حق دست نخواهد داد. مولوی، برای اثبات وحدت گوهر ارواح، از انواع تمثیلات تشبیهی چون سایه های کنگره در مقال نورکه مانع تابش نور حقیقت است گفتگو می کند. در نهایت به نظر مولوی مثنوی دکان وحدت است و هرچه غیر از خدا است ظاهری و ساختگی می داند.