مقالات
حوزه های تخصصی:
داستان، بازنمایی از زندگی انسانی است که خواننده تلاش می کند؛ خود را در آن بیابد، خود را به آن برساند و یا خود را از آن دور سازد. در درون خود رمزها و رازهایی دارد که اگر خوب بازگشایی شود ترجمه هر کدام از آن ها، زندگی بشریت را خوب معنی می کند، و تعلیم هر یک، برگی بر باروری آن می افزاید. این نوشته می خواهد؛ داستان پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی را رمزگشایی کند. با استفاده از قواعد ساختار گرایی آن را بشکافد و با اراده تعلیمی و آموزشی، شکل و محتوای آن را تبیین و توضیح دهد. ایضاح صحنه های مختلف داستان، آشنایی با مزه تلخ و شیرین روان شناختی آن بر زاویه دید مخاطب قدرت و دقت خواهد بخشید. در مجموع نوشته هایی که در مورد این داستان ملاحظه شد، به نظر می رسد با این شیوه و فرایند، تحقیقی درباره آن صورت نگرفته باشد، امید است مقبول نظر استادان و مورد استفاده پژوهندگان قرار گیرد.
معیارهای عشق پاک در منظومه خسرو و شیرین
حوزه های تخصصی:
بررسی مقوله عشق در ادب فارسی در ابعاد گوناگون از زمان های دور تا امروز مطمح نظر پژوهشگران بوده و هست. همچنین پژوهش درباره خسرو شیرین نظامی نیز بسیار است. اما بررسی این موضوع منحصرًا در منظومه عاشقانه خسرو و شیرین و نشان دادن ویژگی های آن و ارائه معیارهایی که حکایت از پاکی عاشق و معشوق و رابطه عاشقانه آن ها داشته باشد، به صورت مستقل انجام نیافته است. در این مقاله اثبات شده است که همه عشق های مندرج درادبیات غنایی از نوع تن کامگی نیست؛ عشق هایی چون حب عذری در لیلی ومجنون وعشق پاک در خسرو و شیرین نیز وجود دارد .پس از بیان تفاوت حب عذری با عشق پاک در فرایندی وجود عشق پاک با شواهد شعری در خسرو و شیرین نشان داده شده است. آن گاه معیارهای آن در منظومه خسرو و شیرین نظامی به همراه نمونه ها و تحلیل داستان باز کاویده شده است.
تأثیر عناصر تعلیمی در دگردیسی قالب قصیده در شعر انقلاب
حوزه های تخصصی:
شعر انقلاب هر چند عمدتاً در حوزه قالب های شناخته شده کلاسیک و نو حرکت کرده است اما فضاهایی تازه و درون مایه ای متفاوت با پیشینه ریشه دار خویش آفریده است. نگاه به انسان و جهان و حرکت در قلمرو اندیشه ها و مضامین مذهبی به گونه ای در شعر انقلاب دیده می شود، که هرگز به این گستردگی و عمق در سروده های قبل از انقلاب و حتی دوره های دوردست ادبیات ما سابقه نداشته است. پیوند با تاریخ، تلمیح و تطابق تاریخی حتی خارج از مرز جغرافیایی و تکریم از انقلابیون، بنیادی ترین عوامل نوپردازی در قالب ها هستند. نوگرایی در شعر انقلاب و پس از آن تغییر در زبان و تعبیرات و تازگی مضامین و اندیشه با حفظ قالب بوده است. پیوستگی معنایی در قالب های کهن پس از انقلاب و انسجام در نظم عمومی تازگی دارد و آن پریشانی بیت ها را از غزل ربوده است. شمار نوآوران در سال های پیش از انقلاب رشد چشم گیر داشته، شاعران جوان کوشیده اند جریان «غزل نو» را دامن زنند و گستره نوآوری در عرصه قالب را به طرق گوناگون وسعت بخشند. بنیان های عقیدتی انقلاب، در قالب موجب رواج اصطلاحات رایج فرهنگ دینی شد و این امر خود راه گشای بسیاری از نوآوری ها در قلمرو تعبیرات و ارتباط های واژگانی بود.
سیری در احوال وآثار میرزا شوقی
حوزه های تخصصی:
در میان شاعران ایرانی، فحول و بزرگانی داریم، که به خلق آثار ارزشمندی همچون گویش ها و لهجه های محلّی خود پرداخته اند. میرزا شوقی را باید از جمله ی این سخنوران دانست، که به رغم جایگاه ویژه اش در نزد اهالی بهبهان و کهگیلویه، در پهنه ی ادب فارسی چندان شناخته نیست. در این مقاله تلاش گردیده، تا در حد توان به شرح حال، آثار و طرز سخنوری این شاعر پرداخته شود. گفتنی است که آنچه انگیزه ی نگارش این مقاله را فراهم آورده است، علاوه بر اهمیّت جایگاه این شاعر در گویش بهبهانی و لری، مسأله ی پیش آهنگی وی در تلاش برای سرودن نخستین نمونه های شعر در قالب های تازه است، که تا کنون مورد غفلت بوده است. برای رعایت اختصار به شرحی کوتاه در این باره پرداخته و پژوهش های تکمیلی را به عهده ی ادیبان ارجمند گذاشته می شود.
مضامین انتقادی و تعلیمی طنز در اشعار حافظ و سرآمدان سبک هندی
حوزه های تخصصی:
حافظ در نزد ایرانیان پایگاهی بس بلند دارد. زبان شیرین و کلام تأثیر گذار او شهره ی خاصّ و عامّ است. هنر مطایبه و طنز، جزو مختصّات بیان خواجه است. حافظ در زمانه ای می زیسته که ریاورزی و ظاهر پرستی های زاهدان و جور و تزویر حاکمان، دل شاعر را به درد می آورده است. حافظ با زبان فاخر و شوخ طبعانه، معایب زمانه و زاهدان و پارسایان و شیوخ وابسته درباری را بر ملا می کند و قصد اصلاح گری دارد. دوره صفوی نیز گرچه از نظر سیاسی از ثبات بیشتری نسبت به دوره حافظ برخوردار است اما از نظر تعصّب مذهبی حاکم با آن دوره مشابهت دارد و مانند دوره حافظ، دربار، مملو است از پارسایان و شیوخ و واعظان ومفتیانی که مدّعی زهد و تقوی هستند و از درک معانی عرفانی بازمانده اند. شاعران این دوره مستقیم و صریح و کمتر به کنایه به مبارزه با ظاهرسازی، خود بینی، ریا، تزویر و مدعیّان خدمت به مردم برخاسته اند و طنزهایی دل نشین و گاه گزنده و ماندگار را در شعر و ادب پارسی به یادگار گذارده اند.
گشودن راز و رمز در لغت موران
حوزه های تخصصی:
سیری در تألیفات و آثار شیخ شهاب الدین سهروردی معروف به «شیخ اشراق» جامعیت او را در دو حکمت «استدلالی» و «کشفی و ذوقی» نمایان می سازد، هم چنین تنوع و برخورداری آثارش را از تحرک و پویایی آشکار می کند، آثار سهروردی به سبک های متفاوت مشایی، عرفانی و اشراقی نوشته شده است. رسائل رمزی او دسته مهم و ارزش مندی از تألیفاتش است که راه سالکان و موانع آن ها و اهداف سالکان را مشخص می سازد رسائلی مانند عقل سرخی، آواز بر جبرئیل، الغربه الغربیه، مونس العشاق و رسائل متعدد دیگر از جمله: «لغت موران» که در این مقال در صدر شرح و بسط آن هستیم او این رساله را با زبانی بسیار شیرین و نمادین و تلفیقی از استعارات و رموز زرتشتی، هرمسی و اسلامی نوشت و سفر روح به سوی خدا و اتحاد با او و شوق فطری انسان ها را برای کسب معرفت بیان می کند.
بررسی چند اصل تعلیمی-تربیتی از دیدگاه مولانا
حوزه های تخصصی:
مثنوی و اشعار مولانا دارای دو جنبه عام و خاص است که جنبه عام شامل حکایات و تمثیلات است و جنبه خاص معناشناسی است. اشعار و آثار مولانا از آبشخور قرآن بهره گرفته و جاودان مانده است. یکی از خصوصیات منحصر ب فرد اشعار مولانا که همواره انسان را شیفته خود می کند، طرز بیان مسایل تعلیمی و اندرزی است. به جراّت می توان گفت که مهم ترین موضوع در آثار مولانا و به ویژه مثنوی، عناصر تعلیمی- تربیتی، اخلاقی و ارزشی است. مولانا در اکثر اشعارش ابتدا ذهن خواننده را برای به نتیجه رساندن یک تمثیل در مسیر معرفتی که مدنظرش است باز می کند و سپس به بیان داستان پرداخته و در انتها نتیجه گیری را به دست خواننده می سپارد، چرا که هم او مرشد به حقی است و هم خوانندگانش مریدان شایسته ای و لذا بدون گفتن صریح نتیجه نهایی خواننده را به مسیر درست حقیقت بدون نگرانی از انحراف او هدایت می کند و این بهترین الگوی تربیتی و رشد می تواند باشد. بررسی همه عناصر تعلیمی در مثنوی معنوی در حوصله این مقاله نیست و در اینجا فقط به سه الگوی تعلیمی- تربیتی تنبیه، تشویق و خاموشی پرداخته خواهد شد.
بررسی شکواییات در ادبیات منظوم معاصر (1350-1300)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات و مضامینی که از آغاز حیات شعر فارسی تاکنون، محتوای بخشی از سروده های هر شاعر را به خود اختصاص داده، شکواییه است. شکواییات بر اشعاری اطلاق می شود که شاعر در قبال ناملایمات و محرومیت های وارده می سراید و از رنج و اندوه و ناکامی خود سخن می گوید. به نظر می رسد رسالت این مضمون که از فروع ادب غنایی به شمار می رود، فقط ادای ذهنیات و انتقال احساسات شخصی شاعر باشد، در حالی که کاوش در متن شکواییات، آگاهی های شخصی، اجتماعی و سیاسی فراوانی در پی دارد. بدین ترتیب با بررسی کلی شکواییات در دو بافت مختلف شعر معاصر (1350-1300)- به جهت رویکرد واقع گرایانه ای که در فضای این نوع اشعار جاری است- هر چند مایه ی درک بهتر و عمیق تر آن آثار فراهم می شود، امّا شاید نتوان این موضوع را از موضوعات مهم شعر معاصر به شمار آورد. در این میان وقوف برمعانی، تنوع و طبقه بندی و در نهایت شناخت ابعاد و انواع مختلف شکواییات در آثار نخستین شاعران معاصر از نظر نگارنده دور نمانده است.
کلید واژه ی «شب» در اشعار نیما
حوزه های تخصصی:
ما در این پژوهش در پی آنیم که جایگاه، اهمیّت، نحوه ی کاربرد و مظاهر «شب» را از نگاه نیما، پدر شعر نو فارسی، بررسی کنیم. نگارنده پس از مطالعه و تحقیق در شرح حال و آثار این شاعر بزرگ معاصر، به نکات ریز و دقایق باریک فراوانی دست پیدا کرد. نیما در اجرای تغییرات شعر نو فارسی و ارائه ی راه و شیوه ی تازه، در صورت و معنا موفق بود. او با نگاه به عناصر و پدیده های اطراف خود مثل جنگل، کوه، شب، دریا، درخت و ... به درون آن ها نفوذ می کرد و با آن ها یکی می شد. نگاه او به رخدادهای طبیعت، حتی به شب و روز متفاوت بود. نگاهی به آمار حاصل از این پژوهش در اشعار نیما گواه این مدعاست که در میان تمام شعرای معاصر، از نظر توجه به شب و مظاهر آن، جایگاه نیما از همه برتر و بالاتر است، و بیانگر این معنا که «شب» در تمام اشعار دوران زندگی نیما به طور مستمر حضور دارد ولی هر چه به سال های آخر عمر، نزدیک تر می شود و تجربه ی بیشتری پیدا می کند نوع «شب» و مفهوم و رنگ سیاهی آن با گذشته تفاوت دارد. وصف طبیعت، وصف شب، شبی که شاعر با آن یکی شده، از خود و از حالات خویشتن خوش می گوید در حوزه ی ادبیات غنایی است.
نیایش های آیینی در شعر فارسی (با تکیه بر تحمیدیه های پنج تن از شاعران ادب فارسی)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا نیایش های آیینی را به عنوان یکی از زیر گونه های شعر غنائی مورد کند و کاو قرار دهد. این زیرگونه شعری که غالباً در بر دارنده سنت دیرینه ی افتتاح و اختتام مثنوی ها و بعضاً دیوان های شعری است، سبب گردیده تا به ندرت منظومه و دیوانی را بتوان یافت که در آن نیایش و مناجات و تحمیدیه به چشم نخورد؛ از این رو در آثار حماسی مانند شاهنامه فردوسی و همچنین در آثار غنایی و منظومه های عاشقانه و آثار تعلیمی چون گلستان و بوستان و مثنوی معنوی نمود نیایش و مناجات را می توان رصد کرد. این مقاله بر آن است تا محورهای مهم در اشعار نیایشی آیینی از جمله: تعریف نیایش و دعا، عناصر دعا و نیایش، ساختار نیایش های آیینی و دینی، ادبیات و نیایش، نیایش در شعر فارسی و نیایش سرایندگان ادب فارسی را مورد بحث و بررسی قرار دهد و طیف گسترده ی حضور این قسم شعر را در ادب فارسی نشان دهد.