مقالات
حوزه های تخصصی:
شعر «عاشقی» در فرهنگ معنوی بسیاری از ملل آسیائی و اروپایی، از جمله ملل ترک و ارمنی یکی از عرصه های پر بار و غنی آفرینش هنری فولکوریک و ادبی است. شعر «عاشقی» به ویژه در ادبیات ملل ترک و ارمنی دارای اهمیت فراوانی است و قسمت نسبتاً بزرگی از ادبیات شفاهی و مکتوب این ملت ها را به خود اختصاص می دهد.
شعر عاشقی از اواخر قرن شانزدهم میلادی به طور جدی و چشم گیردر ادبیات ارمنی پا گرفت، درنیمه دوم قرن هفدهم در میان توده های مردم رواج گسترده ای یافت و در قرن هجدهم به اوج شکوفایی رسید. در این مقاله مابه بررسی شعر عاشقی و به ویژه «سایات نوا» برجسته ترین چهره شعر عاشقی در ادبیات ارمنی با عاشق های ارمنی اصفهان و تأثیرپذیری آنها ازخسرووشیرین فرهاد می پردازیم.
بدیع بلخی و پندنامه انوشیروان
حوزه های تخصصی:
ابومحمد بدیع بلخی از شاعران قرن چهارم هجری است که درنام وکنیه وزندگانی وآثار او بین تذکره نویسان اختلافات زیادی وجوددارد، ازآثار او مثنوی راحه الانسان است که برگرفته ا زپند نامه انوشیروان می باشد. موضوع شعری این پند نامه که سراسر حکمت وپند و اندرز است بیشتر جنبه علمی وساده دارد ویادآور پندهائی است که از بزرگان ایران باستان به جای مانده وخودشاعر هم روایت های گوناگونی را از زبان شخصیت های اساطیری ،تاریخی بیان کرده است. دراین مقاله به معرفی این پند نامه و ویژگی های سبکی وادبی وهنری آن پرداخته شده است.
بررسی آموزه های تعلیمی در ازدواج های سیاسی ایران
حوزه های تخصصی:
زن در طول تاریخ ایران عمدتا در کنار مرد و با عنوان همسر و مادر نقش ایفا کرده است و نداشتن شوهر نهایتاً با بی فرزندی و عقیم بودن و بی ارج بودن زن در جامعه برابر بوده است؛ از این رو مداقه در ازدواج زنان و آموزه های تعلیمی مترتب بر آن امری ضروری محسوب می شود. اگرچه در برخی از دوره های تاریخی، خواست و اراده زن در انتخاب همسر محترم شمرده می شد اما اغلب ازدواج های مصلحتی بی اراده طرفین صورت می گرفت و زنان عموماً به مثابه کالا یا وجه المصالحه از قومی به قومی و از حرمسرای پادشاهی به شبستان سلطانی دیگر انتقال می یافتند و اغلب زندگی شان در همان قفس های طلایی خاتمه می یافت. در این مقاله سعی شده است با بررسی دلایل ازدواج های سیاسی و انواع آن، نمونه هایی از چنین وصلت هایی در طول تاریخ ایران و نگرش های تعلیمی آن در ادبیات فارسی مورد مداقه قرار گیرد تا تبعات این چنین نگرشی برای جامعه انسانی بیش تر واکاوی شود.
بن مایه های تعلیمی صور خیال (تشبیه) در شعر انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
بی شک، شاعر انقلاب در هر یک از زمینه های شعری به نوشتن و آفریدن گرایشی ذاتی داشته است و دیدش نسبت به انسان، جهان، مذهب، طبیعت و ... دگرگون گشته است. در شعر بیش از هر چیز، شاعر در پی حس کردن مفاهیم انتزاعی برای مخاطب است که در این روند از کارکردهای فراوانی بهره جسته است. مثلاً کارکرد رنگ یا تعبیرات و اصطلاحات جدیدی که با تعاملات فرهنگی نو پدید وارد شعر شده اند. در این راستا استفاده از صور خیال با بن مایه های تعلیمی اخلاقی یکی از مهم ترین دست مایه های شعرای این دوره بوده است. در این مقاله ضمن اشاره به دگردیسی ساختاری صور خیال در شعر انقلاب اسلامی، به بررسی بن مایه های آن نیز پرداخته می شود. بن مایه های تعلیمی صور خیال در شعر انقلاب را عناصری همانند باورها و اعتقادات، عناصر انقلابی، عناصر خاص فرهنگ شهادت و ... در بر گرفته است.
تبیین تعلیمی فقر از دیدگاه عرفای اسلامی
حوزه های تخصصی:
فقر از دیدگاه «ابونصر سراج» چهارمین مقام از مقامات سلوک محسوب می شود و منظور از آن عدم التفات به ماسوی الله و مقر بودن به نیازمندی در برابر حق تعالی است. فقر دارای مراتبی است: بعضی از مراتب آن به قناعت و خلو دست و بعضی به زهد و طلب کسب ثواب اخروی و بعضی دیگر به مرتبه ی خلو قلب ازحب دنیا و فنا و اسقاط صفات باز می گردد. در مرتبه ی آخر که بالاترین مرتبه ی فقر محسوب می شود سالک تنها خود را مجرایی برای نفاذ امر خداوند می داندو به آنچه برایش مقدر کرده است راضی است با توجه به این تعریف فقیر می تواند از لحاظ مالی غنی هم باشد ولی چون بدان رغبتی ندارد فقیر محسوب می شود.
تعالیم خرد گرایانه در شاه نامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
از آن جائی که توجه عمده فردوسی به تمدن و فرهنگ ایرانی است، اثر ارجمند این حکیم فرزانه مشحون است از تعالیم حکیمانه و فرهنگ ساز. فردوسی بر اساس « اوّلُ ما خَلَقَ اللهُ العقل» خردورزی و تعقل را درمانگاه هر درد بی درمانی می داند که بدون بهره گیری از آن هیچ کاری به سامان نمی رسد. آنچه در این مقاله مطمح نظر بوده بررسی و شناخت و ارائه دقیق و حساب شده خردورزی کارآمدی است که الگو و راه کار نیاکان موفق و سرافراز ما در این سرزمین بوده است. تبلوری از تعالیم خردورزانه این دانشی مرد فرهنگ پرور را در معرض عقل و هوش خواننده قرار می دهیم تا بتواند دُرَر گران سنگ این تعالیم را آویزه گوش و هوش خود سازد و با به کارگیری آن در آبادانی و سرافرازی این مرز و بوم هر چه بیشتر و راه گشاتر همت بلند خود را مصروف دارد. وی به موازات تعالیم خردگرایانه که تجلی بخش کام یابی های درخشان نیاکانمان بوده از افتادن در مسیر نادانی که آن را بی راهه شیطان قلمداد می کند بر حذر می دارد.
جمال شاهد در نظر سعدی (نگاهی به اندیشه های جمال پرستانه سعدی)
حوزه های تخصصی:
عقیده به تجلّی ربوبیّت در مظهر بشری، یا مطالعه جمال معنی در آینه طلعت شاهدان، شیوه برخی از صوفیّه در جمال پرستی بوده است. به عقیده این گروه، نظر کردن به نکورویان، به شرط آنکه از روی شهوت نباشد بلکه به قصد اعتبار باشد و ناظر از مشاهده شاهد، به غایب عنایت کند و جمال صانع را در صنع بیند، جایز است. سعدی نیز مانند عارفان منسوب به این مکتب، پرستش جمال صوری و عشق مجازی را راه وصول به جمال مطلق می دانست. مطالعه آثار سعدی و اشارات پژوهندگان نشان می دهد که عوامل و زمینه های متعددی سعدی را مشتاق جمال طلعت نیکورویان کرده است. او زیبارویان و حتی همه هستی را شاهد و مظهر جمال الهی می دانست. از این رو برای مشاهدانِ جمال، در صورت عنصریِ انسانی، شرایطی قایل شده و معتقد است که هر فرد کوردل و ظاهربین و بی بصری، نباید به جمال خوبان بنگرد، بلکه این نظربازی و عشق ورزی، باید عاری از اغراضِ نفسانی باشد. این جستار دیدگاه جمال پرستانه سعدی را در غزلیات وی بررسی می کند و کیفیت، شرایط و عوامل جمال پرستی را در آیینه شواهد اشعار سعدی نشان می دهد.
طنز تعلیمی بایزید و فضای کارناوال
حوزه های تخصصی:
نگرشی کوتاه به متون تعلیمی بیان می کند که حکایت های عرفانی بایزید مانند فضای کارناوال پر از تصاویری است که بیانگر براندازی و محو مرزبندی هاست. از ویژگی های کارناوالی، برهم زدن ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده از سوی نهادهای برتری جو است. بدیهی است این هنجارشکنی، شامل نهادهای دینی، فرهنگی، اجتماعی می شود. نگارندگان برآنند تا با استفاده از این نظریه، چند حکایت بایزید را بررسی کنند و روش حکایت پردازی او را که برمبناهای کارناوالی و مبتنی بر میزان مرزبندی میان «خود» و« دیگری» است، بازخوانی نمایند. در این روش، میزان مرزبندی، به کم ترین حد می رسد. بایزید با استفاده از ظرافت های زبانی، تک صدایی حاصل از هنجارهای پذیرفته شده را ریشخند می کند و با تداخل صداها و استفاده از تمام توان واژه ها، هرگونه تک روی را به سخره می گیرد که نتیجه آن محو تمایز ایدئولوژی ها و آفرینش طنز عرفانی است.