مقالات
حوزه های تخصصی:
حافظ غزلسرای بنامی است که تاریخ، نام پر آوازه اش را نه تنها در جرگه ی شاعران، که در صدر کارنامه ی عرفان جهان ثبت کرده است. غزلیات او شرح ایام و لیالی عمری است که در مکاشفه ی محبوب و سیر خرابات عرفان گذشته است. پس می توان گفت او را عارفی، کامل، نه غزل سرایی مشهور، و عارف مسلک باشد. وی از مجموعه گران بهای میراث تجربه های عارفانه به خوبی بهره گرفته و به ظریف ترین شکل ممکن آن ها را در اشعار غنایی خود تزریق نموده است. بدین سان وی دو رویه ی عشق و عرفان را توامان در شعر خود نمایان کرد، از سویی دیگر برای حمل دوگانه معنا نیازمند بهره از زبان و ابزاری بیانی با پتانسیل پرتوانی است که البته وامدار مصادیقی از زبان تمثیل ازجمله: نماد، کنایه، ایهام و ایهام هنری و اسناد مجازی است که وی به نیکی از عهده ی آن به در آمده و از استعداد ژرف این آذین ها بهره گرفته و حجم کثیری از معنا را بدون انباشت مهمل لفظ به ارمغان آورده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی جنبه عرفان، معنویت و عشق در شعر حافظ (727-792) با بهرمندی از توانایی های زبان تمثیل می باشد. این تحقیق به روش توصیفی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای و با استفاده از مقالات موجود جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردیده است.
بررسی نقش تمثیل در تبیین مقوله «خودسازی» در اندرزنامه های پهلوی
حوزه های تخصصی:
تمثیل در تشریح مفاهیم ثقیل برای مخاطبان عام نقشی اساسی دارد. از این رو، در متون دینی و اخلاقی که عموم مردم را خطاب قرار می دهند، منعکس شده است. در مقاله حاضر، با بهره مندی از روش توصیفی و تکنیک تحلیل محتوا، تمثیل های به کاررفته در اندرزنامه های پهلوی، بر اساس محتوا دسته بندی و نقش آن در بازنمایی اهمیت خودسازی در رشد معنوی آدمی بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مؤلفان اندرزنامه ها با استفاده از تمثیل، موفق به ساده کردن مفاهیم پیچیده و غامض معرفتی، عینیت بخشی به مسائل انتزاعیِ شناختی، انتقاد از پیش الگوهای رفتاری و فکری، ارائه و بازتعریف مدل های جایگزین سبک زندگی و تسهیل در فرآیند ارتباط مخاطب با نویسنده و متن تولیدی شده اند. همچنین، مشخص شد که بر اساس محتوا، تمثیل ها به انواع: «اخلاقی و تعلیمی»، «دینی» و «حکمی و فلسفی» تقسیم می شوند. اجزاء تمثیلی در این متون نیز، غالباً غیرانسانی (شامل عناصر طبیعت، اجرام آسمانی و موجودات خیالی) هستند.
بررسی تمثیل و گونه های آن در منظومه عرفانی سیرالعباد الی المعاد سنائی
حوزه های تخصصی:
تمثیل از عناصر مُهمّ در داستان پردازی و بهترین روش برای بیان مسائل عرفانی و فلسفی و یکی از شیوه های مؤثّر در فهم مُخاطب به شمار می رود. بررسی مثنوی سیر العباد الی المعاد سنائی غزنوی، نشان می دهد، سنائی از عنصر تمثیل، بهره فراوانی برده است. سؤال اصلی این نوشته آن است که سنائی، بیشتر از چه نوع تمثیلی برای بیان موضوعات و مفاهیم و مقاصد تعلیمی خود سود برده است؟ این نوشته با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تمثیل و گونه های آن در این اثر پرداخته است. سنائی در این منظومه، با وارد کردن آرایه تمثیل به حیطه بیان مسائل عرفانی و فلسفی، ضمن آن که سبب سهولت درک مسائل غامض فلسفی و عرفانی شده و مخاطب را به تفکّر در آفرینش و هستی واداشته، اثری بدیع و به دور از ابتذال آفریده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که تمثیل های ادبی بر ساخته از قرآن و بویژه اسرائیلی ات پُرکاربردترین نوع تمثیل در این اثر عرفانی- فلسفی است.
بررسی وجوه تمثیلی مرغان در منطق الطیر
حوزه های تخصصی:
شخصیت های اصلی منطق الطیر، مرغان و پرندگانی هستند که شاعر برای تعیین شخصیت آن ها، از نقش اساطیری و تلمیحی آنان بهره گرفته است. شخصیت درونی اکثر مرغان، بر دو پایه ناتوانی و غرور بنا شده است که در گفتار و کردار آنان به صورت اظهار عجز و خودستایی نمایان می شود. ناامیدی طاووس و غرور همای از این گونه است؛ زیرا طاووس از رفتار خود با حضرت آدم که منجر به اخراج آدم و طاووس از بهشت شد نادم است و همای هم از این که سایه اش پادشاه پرور است به خودستایی از خویش می پردازد. یکی از پدیده های داستانی که بر بعضی شخصیت های داستان عارض می شود بازشناخت و دگرگونی است. بنابر نتایج این پژوهش، عطار برای درمان ناهنجاری های روحی مردم در جامعه آشفته اش، از تجربه عرفانی متناسب با ظرفیت های وجودی افراد و گروه های اجتماع بهره برده است و چگونگی کمال یابی گونه های افراد را، به فراخور صفات و موانع شخصیتی شان به گونه تمثیلی، تبیین کرده است. عطار در این پیشنهاد عرفانی و درمان گرانه، افزون بر تبیین کهن الگویی کمال و سلامت فردی، از طریق کنار زدن سایه و گذر از آنیما، تفرّد روحی را در گرو زدودن صورتک های مرسوم می نهد. سرانجام خصایص برون گرایانه و درون گرایانه افراد در چنان پیرنگ اسطوره ای-کهن الگویی و تجربه معرفتی مضمحل می شود.
مختصری از ارسال المثل در «مثنوی تازه یافت شده ظهیر کرمانی
حوزه های تخصصی:
آثار گذشتگان، میراث ارزشمندی برای معاصران و آیندگان است. آثار فرهنگی و ادبی با بن مایه های معرفتی خود قوت و غذای معنوی اهل فکر و هنر است. و علت آن هم این است که پل ارتباطی بین گذشته و حال هستند و شناخت و معرفت ما را افزایش می دهند. عهد صفوی نیز از این علوم و فنون بی بهره نبوده است. ظهیر کرمانی (1162 ق) که نامش در هیچ تذکره ای نیامده است، از مفاخر شیعی مذهب ایران زمین است. مثنوی پر تمثیل او که حدود ده هزار بیت در بحر رمل دارد، از آثار ناشناخته ی قرن دوازدهم است و تنها نسخه ی آن به خط نستعلیق و مشتمل بر 265 برگ با شماره 9530 در کتابخانه ی مجلس نگهداری می شود. این اثر شامل داستان های تمثیلی منظومی در بیان اندیشه های عرفانی، اخلاقی، دینی، عاشقانه و غیره است. او در انواع صنایع لفظی و معنوی، بویژه «تمثیل» طبع آزمایی کرده است. از این رو برای نشان دادن سبک شعری ظهیر لازم است گرایش وی را به "ارسال المثل و تمثیل" مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که برخی از تمثیلات ظهیر ساخته و پرداخته ی طبع و قریحه ی شاعر و بعضی از آنها متأثر از فکر پیشینیان اوست که در سه دسته طبقه بندی می کنیم: اول، خیال های تشخص یافته یا اشخاص خیالی. دوم، ارسال مثل (مَثَل سائر) و سوم، شبیه مَثَل یا جانشین مَثَل و از مقایسه این سه دسته معلوم می شود که بیشینه ی کاربرد آن ارسال مثل (مَثَل سائر) و کمینه ی آن، شبیه مَثَل یا جانشین مَثَل است. به علت گستردگی مطالب، در این مقاله صرفاً به شرح و تحلیل ارسال المثل (مثل سائر) می پردازیم.
سرچشمه های عرفانی در مثنوی مولوی «با رویکرد تمثیلی»
حوزه های تخصصی:
در عرفان اسلامی آثار بسیار کثیری وجود دارد که هریک با رویکردی گوناگون سعی در شناسایی و معرفی جهان هستی دارد و غالباً روش ها و ابزارهایی همانند: کنایه، نماد، مفاهیم مجازی و استعاری را برای نمایش جهان درونی عارف با الگو از دنیای پیرامونش به کار گرفته اند. این رویکرد در مثنوی ستون سترگ ادبیات عرفانی و تمثیلی، مشهود است. مولانا این ابزارها را در ساحت های تمام موضوعات خویش تعبیه نمود که می توان از این موضوعات به عنوان موضوعات پرکاربرد تمثیلی و عرفانی مولانا نام برد که از جمله مهمترین آن ها عبارتنداز: انسان کامل، معرفت خداوند و شناخت هستی است. مولوی با بهره بردن از تعالیم عمیق دینی و تجربیات مهم ترین عارفان پیش از خود و آمیختن آنها با تجربیات عرفانی و تکیه بر مصادیق تمثیلی ادبیات فارسی توانست جهان شناسی، انسان شناسی عرفانی و در مجموع معرفتی تام و بسیار متعالی را در آثار منثور و منظوم خویش به بشریت عرضه نماید. هدف اصلی این جستار بررسی سرچشمه های عرفانی در مثنوی مولوی با تکیه بر ابزارهای تمثیل در چارچوب موضوعات یادشده می باشد. این جستارها به روشی تحلیلی و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با استناد به مقالات و آثار از پیش پرداخته شده، جمع آوری گردیده است.
سیمای تمثیلی دنیا در شعر سعدی و مولوی (با رویکرد تمثیلی به آیات و روایات دینی)
حوزه های تخصصی:
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و هم چنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات تعلیمی و عرفانی ایران، برای بیان آموزه های مورد نظر شاعر، کاربرد فراوانی دارد. بی تردید دنیا و تمثیل های تعلیمی آن همواره هسته مرکزی اندیشه شاعران، نویسندگان، عرفا و اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. بدین جهت غالباً تمثیل های متعددی از دنیا در آثار و باورهای ذهنی تعداد بی شماری از اندیشمندان و صاحب نظران به ویژه در گستره ادب پارسی سایه افکنده است و با تأثیر پذیری از تمثیل های موجود در آیات و روایات اسلامی همواره مورد توجَه و عنایت بسیاری از شاعران و نویسندگان بوده است؛ امَا نوع پرداخت و نحوه بیان در آن ها یکسان نیست و موضوعات نیز به دلیل تنوَعی که در این مقوله وجود دارد بسیاراست. این پژوهش برآن است که دنیا و تمثیل های تعلیمی آن را براساس اشعار سعدی و مولانا، این شاعران سترگ ادب فارسی با رویکرد تمثیلی بر آیات و روایات با روش توصیفی – تحلیلی بررسی نماید.