کمال الدین مسعود خجندی معروف به «کمال خجندی» و متخلص به «کمال» شاعر و عارف بزرگ قرن هشتم و از معاصران حافظ شیرازی است. کمال خجندی در شیوه غزال سرایی از شاگردان سعدی به شمار می رود. تأثیرپذیری های کمال خجندی از غزل سعدی در حوزه های گوناگون؛ مضامین و محتوا، ساختار کلام، ترکیب ها و عبارات، موسیقی کلام، وزن، قافیه و ردیف و نیز به کارگیری اسلوب معادله و تمثیل چشمگیر است. در متون بلاغی جدید، تمثیل یک صنعت بدیعی مستقل است و از تشبیه و استعاره جداست و آن را با اسلوب معادله یکی می دانند. ارتباط تمثیل با اسلوب معادله محل بحث و مورد اختلاف است. اسلوب معادله خود صنعتی تمثیل گونه است که در سبک شاعران هندی رواج پیدا کرده است. تمثیل و اسلوب معادله عامل خلق تصاویر هنری و ایجاد زمینه های منطقی و قابل درک در غزل است که با مددجویی از این شگردها، می توان ضمن ایجاد تصاویر هنری، بستری مناسب در زمینه بیان ساده تر مسائل منطقی فراهم آورد. کمال خجندی با شناختی که از ظرفیت های این دو شگرد ادبی یعنی تمثیل و اسلوب معادله داشته، شعر خود را به کمک آن ها هنری و استدلالی کرده است. از این رو در این تحقیق ساختار تمثیل و اسلوب معادله در غزلیات دیوان کمال تحلیل شده است.