مقالات
حوزه های تخصصی:
در بیتی از کوش نامه حکیم ایرانشان ابی الخیر، در حالی که شاه چین منتظر نیروی کمکی است تا به آبتین، شاهزاده ایرانی، حمله ور شود، آن نیروی کمکی بناگهان از «کابل» از راه می رسد. استاد والامقام، جلال متینی، در زیرنویس این بیت، بکارگیری کلمه «کابل» را در اصل نسخه به «یقین»، اشتباه دانسته است. در این مقاله تلاش شده است تا درستی این بیت بیاری شواهد تاریخی به اثبات برسد. با وجود این، فروپاشی شاهنشاهی ساسانی، رخدادی بزرگ در پیوندهای دو سویه ایران و شرق دور بود. در این موضوع، نخست گریز یزدگرد از مسیر سیستان به آسیای میانه و نیت به رفتن به چین و دودیگر پناهندگی دودمان شاهی به چین، دو رخداد اثرگذار بر ادب پارسی و اساطیر زرتشتی بوده است. به باور نگارنده، ایستایی یزدگرد در سیستان و نیز فرزندش، پیروز، در زرنگ، و نبرد با تازیان، از یک سو و پشتی های امپراتورهای دودمان تانگ از سویی دیگر، بهانه درهم تنیدگی این دو کران جغرافیایی بوده است؛ این درهم تنیدگی ناشی از دو رخداد سیاسی-نظامی، تاثیری مهم بر ادب فارسی و نیز برخی اساطیر کلیدی زرتشتی گذاشته است.
فرایند تقدیس درخت در حوزه فرهنگی هلیل رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدس، مفهومی است که در طی آن یک پدیده، به واسطه ارتباط با نیروهای مافوق طبیعی، منحصر به فرد و از محیط پیرامونش جدا می گردد و در نتیجه دارای قوانین ویژه ای می شود. در هر صورت مقدس نوعی تجلی ویژه خدا است که می تواند به مخلوقات منتقل شود. درخت در فرهنگ های گوناگون هم بنا به دلایل فیزیکی و هم به دلیل مجاورت و یا جانشینی با امر قدسی، جایگاه قداست گشته است. در حوزه تمدنی هلیل رود به واسطه ویژگیهای جغرافیایی(آب فراوان و زمین مناسب) درختهای فراوانی می روید و همین امر منجر به توجه خاصی به درخت در این منطقه شده است. در این پژوهش تلاش شده تا از طریق مطالعات میدانی و با روشی توصیفی و تحلیلی و و رویکرد نشانه شناختی، شیوه های تقدس درخت و انتقال آن در حوزه هلیل رود، بررسی شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین شیوه های تجلی قداست از طریق هم نشینی درخت با امر قدسی صورت گرفته است. کهنسالی و قدمت درخت، ارتباط دادن درخت با فرد مقدس، درخت به عنوان جایگاه اجنه و نیروهای غیبی، هم نشینی درخت با مردگان و خاصیت های طبیعی و دارویی از مهمترین عوامل تقدیس درخت در حوزه هلیل رود محسوب می شوند.
اعتبارسنجی شواهد تاریخی کرزن درباره دریاهراسی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرزن سیاستمدار و نویسنده انگلیسی با آوردن دو شاهد مثال از قرون هشتم و نهم هجری-حافظ شیرازی و عبدالرزاق سمرقندی- ایرانیان را دریاترس و فاقد روحیه دریانوردی می داند. این تحقیق در صدد است با گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و تحلیل آن ها، وضعیت فعالیت دریایی ایرانیان را در قرن هشتم و نهم هجری قمری با تکیه بر منابع داستان های مورد استفاده کرزن و منابع پشتیبان دیگر- به ویژه سفرنامهابن بطوطه- روشن کند. بر اساس این پژوهش اظهارنظرهای کرزن درباره دریا هراسی ایرانیان قابل نقد است؛ او بر اساس شواهد ناکافی و نادیده گرفتن داده هایی که ازقضا در منابع مورداستفاده او هم موجود است قاعده ای کلی ساخته است؛ این درحالی است که مشاهده دقیق این منابع و منابع هم عصر آن ها مؤید این است که به رغم اضطراب تعداد کمی از ایرانیان -که برای اولین بار دریا را می دیدند اقشار بسیاری از آن ها در قرون هشتم و نهم هجری قمری در عرصه دریاها مشغول فعالیت بودند.
بررسی مفاهیم زیبایی شناسی در مثنوی معنوی بر اساس نظریات ژرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی یکی از مباحث مهم و بنیادین در ادبیات ملل است، از این رو بررسی این موضوع در آثار اصیل ادبیات فارسی و با استناد به دیگر نظریه های زیبایی شناختی در این خصوص ضرورت دارد. از مثنوی معنوی می توان به منظور شناخت مفهوم و کارکرد زیبایی، به آن توجه و استناد کرد. که مهم ترین مبانی زیبایی شناسی عرفانی تبیین شده است. مسئله مورد پژوهش، بررسی مفاهیم ژرف ساختی زیبایی شناسی بر اساس تناسب، کمال، ذوق و لذت در مثنوی معنوی است. در مفهوم «تناسب و هارمونی» از منظر مولانا، اصل وجود تمام مخلوقات هستی از جانب خداوند متعال است و موجودات نمونه ای از جان و روح الهی هستند، بنابراین در ذات آن ها تناسب و هماهنگی وجود دارد و در آفریده های خداوند کژی و عدم تناسب نیست و همه موجودات متعادل و سازوار آفریده شده اند. در مفهوم «لذت» نیز، مولانا به دو معنی از لذت ظاهری و باطنی قائل است. او لذت را به معنی حس خوشایند و مطلوبی که از معانی چیزی حاصل شده باشد، تعریف می کند و تنها لذت هایی را اصیل می داند که حاصل دریافت عقل تعالی یافته انسان باشد. در مفهوم «کمال»، مولانا زیبایی را قرین و مرتبه ای از کمال می داند. او کمال موجودات را در رسیدن آن به اصل و حقیقت وجودی خود می داند و هر قدر که به آن مرتبه نزدیک باشد کامل و زیباست. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده و روش گرد آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
بررسی تطبیقی ظهور شعر عارفانه در ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور شعر عارفانه در ایران و انگلستان در یک بازه زمانی یکسان صورت نگرفته است. در ایران شعر عرفانی از اوایل قرن ششم هجری به بعد با ظهور سنایی شکلی گسترده می یابد و با عطار، مولوی و حافظ تا قرن هشتم به اوج شکوفایی خود می رسد. در انگلستان نیز با شکل گیری رنسانس در قرن هفدهم میلادی شعر مذهبی و عرفانی با جان دان آغاز می شود و با شاعران متافیزیک چون بلیک، وردزورث و براونینگ در قرن هجدهم و نوزدهم به اوج می رسد و در اواخر قرن نوزدهم با توجه به تغییرات ساختاری در نظام کلیسا و رواج بی دینی، بیشتر به شعر مذهبی نزدیک می شود. وجوه مشترک شاعران عارف ایران و شاعران متافیزیک انگلستان در این است که هردو گروه معتقد بودند که شاعر مترجم اسرار ملکوتی است و شعر و سخنان شیوای شاعر می تواند این رموز الهی را به بهترین شکل ملموس و نمایشی کند. مقاله حاضر، که حاصل یک پژوهش کتابخانه ای-توصیفی است، به طور مشخص به معرفی شاعرانی می پردازد که سروده هایشان ریشه در عرفان و گرایش با یکی شدن با مبدأ هستی دارد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که محوری ترین موضوعات شعری عارفان این بخش از ادبیات فارسی و انگلیسی شامل خودشناسی برای رسیدن به کمال انسانی در پرتو فیض و رحمت الهی، عشق الهی از طریق تجربه بی واسطه و داشتن ارتباطی آگاهانه از جلوه های خداوند در طبیعت و تأمل در آفرینش، رسیدن به حیاتی معنوی و دیدن جمال بی انتهای خداوندی از این شاعران است.
پژوهشی در چیستی و کارکرد قلعه سلیمان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلعه سلیمان، یکی از مهم ترین و معروف ترین قلعه های جیرفت و حوزه هلیل رود است. این قلعه در جنوب غربی شهر جیرفت قرار گرفته و از جمله قلعه های کوهستانی است.با وجود شهرت این قلعه و ذکر نام آن در منابع تاریخی، پژوهش های زیادی درباره آن صورت نگرفته و به نظر می رسد اطلاعاتی که درباره آن وجود دارد چندان قرین صحت نیست.این پژوهش در قالب یک تک نگاری به این اثر پرداخته و با طرح این پرسش که چه کاربردهایی می توان برای این اثر طبیعی تاریخی متصور شد تلاش کرده از زوایای مختلفی بدان بنگرد. شیوهگردآوری اطلاعات در این پژوهش میدانی و کتابخانه ای است و از شیوه تحلیل فضایی و تحلیل محتوای متون استفاده شده است. بر پایه نتایج، این قلعه ویژگی هایی دارد که با وجود شرایط دفاعی فوق العاده نمی توان آن را یک قلعه مسکونی، نظامی یا مسکونی یا حتی پادگان نظامی دانست بلکه به نظر می رسددر دوره سلجوقیان کرمان برای منظورهای خاصی از جمله برای نگهداری و حبس زندانیان خاص ساخته یا در نظر گرفته شده است.اما در دوره-های بعد، پس از فروپاشی سلجوقیان، این کارکردحکومتی خود را از دست داده و توسط گروه های مختلف عموما مخالف با حکومت های وقت استفاده شده است.
پژوهش تطبیقی بر مراسم چهل و یک منبری شهرضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آئین های عاشورایی و مراسم عزاداری ماه محرم در نواحی مختلف ایران به اشکال گوناگون برگزار می شود. برپایی هر کدام از این آئین ها بسته به روزهای ماه محرم متفاوت است. روز نهم ماه محرم، تاسوعا، به نوبه خود آئین های خاصی دارد. یکی از آئین های روز تاسوعا مراسم «چهل و یک منبری» است که در شهرهای مختلف ایران با تفاوت هایی برگزار می گردد. «شهرضا» واقع در حدود 70 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان یکی از شهرهایی است که در آن در روز تاسوعا مراسم چهل و یک منبری همچنان برقرار است.انجام این مراسم در شهرضا تا کنون در هیچ منبعی ذکر نشده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا در ابتدا مردم نگاری و مکان یابی این آئین در به صورت مبسوط در شهر شهرضا بررسی و سپس به مقایسه تطبیقی آن از لحاظ نام، نمادها و چگونگی اجرا با دیگر مناطق ایران پرداخته شود. برای بررسی نحوه برگزاری چهل و یک منبری در شهرضا از پژوهش میدانی با مصاحبه از اهالی محل و مشاهده مشارکتی پژوهشگران، و برای یافتن چگونگی برگزاری این مراسم در دیگر نقاط ایران از منابع کتابخانه ای استفاده شده است.
طب و طبابت در عهد سلسله های افشاریه و زندیه (1148 ه .ق/1735.م.-1209 ه .ق/1794م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران سلسله های افشاریه و زندیه یکی از بحرانی ترین ادوار تاریخ ایران اسلامی است. وقوع جنگ های مکرّر داخلی و خارجی، اسباب ضعف تمامی ساختارهای حکومتی و حیات اجتماعی را سبب گردید. این در حالی بود که اروپائیان در این زمان با سرعت بسیار در جهت پیشرفت علمی از جمله در حیطه پزشکی حرکت و ایرانیان نیز مسیر عکس آن را طی می نمودند. به رغم چنین وضعیّت نابسامانی که حیات علمی و فرهنگی کشور نیز متأثر از آن بود، در این دوران شاهد نمود معدودی از پزشکانی هستیم که در واقع آخرین نسل پزشکان مطرح ایران محسوب می شوند. تشخیص دقیق بیماریها به صورت نظری و عملی و شیوه های درمان آن و برتری داشتن در برابر برخی پزشکان اروپایی که در ایران این عهد حضور داشتند، از نکات بسیار مهم پزشکی این دوره است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد معرفی اطبای ایرانی و فرنگی و مقایسه آنان در امر طبابت و تشریح دقیق وضعیت پزشکی این دوره است. نتایج پژوهش نشان از حضور آخرین نسل پزشکان نامدار ایران در این دوره و برتری برخی از پزشکان ایرانی در تشخیص و درمان بیماریها در برابر پزشکان اروپایی است.
تأملی بر کارکردهای آئینی ساز سُرنا در فرهنگِ مردم زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازِ سُرنا در بین بسیاری از اقوام و تمدن های جهان رایج بوده و کارکردهای گوناگونی (رزمی، بزمی و آئینی)، دارد. اما در نزد مردم زاگرُس کارکردهای بیشتر و متفاوت تری دارد. اصولاً سازِ سُرنا، در میان مردم زاگرس، به ویژه مردم لُر و کُرد، از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و با جان و دلِ آنها در پیوند است. از جمله کارکردهای این ساز در فرهنگِ مردمِ زاگرس، می توان به کارکردِ رزمی، بزمی، تسلی بخشی در سوگ، پیام رسانی، امیدبخشی و کارکرهای اساطیری و رازگونه مانند: طلبِ باران، طلبِ پسر، رهاننده ماه از دست نیروهای اهریمنی، کمک در پیدا شدن جسدِ مفقود شده در رودخانه اشاره کرد. در این مقاله تلاش بر این است با استناد منابع کهن و استمداد از نظریات فلاسفه ای مانند ارسطو، افلاطون، شوپنهاور، نیچه و ویل دورانت به این سؤالات پاسخ داده شود که سازِ سُرنا در فرهنگ مردم زاگرس چه کارکردهایی دارد و ریشه و فلسفه ی این کارکردها در چیست؟
بررسی مقایسه ای گناه دیو و تحوّل او در اسطوره های ایران باستان و تعزیه های شست بستن دیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیو در ادیان باستانی و ادبیات اسطوره ای ایران مصداق بدی و شر بود. تجلی این بدی در آیین زرتشتی در قالب صفات رذیله و در تاریخ باستان به عنوان افراد منحرف یا دشمن تصویر می شد. در دوران اسلامی و در ادبیات سامی نیز همانندهایی برای این مفهوم و نماد وجود دارد. غول، شیطان و جن، امتدادی از دیو باستانی است. در داستان تعزیه شست بستن، با همین نماد برخورد داریم. تجلّی آز، خشم یا ایشمه و اَژَدهاک در دیو تعزیه شست بستن، عناصر ایرانی این مفهوم را تشکیل می دهند و روند تحولی دیو در تعامل با انبیاء سامی و نهایتاً تحول شخصیتی دیو به دست امام علی حاکی از پذیرش و شکل و رنگ یافتن این اسطوره در قالب حقایق اسلامی است. این پژوهش سعی دارد با بررسی متن شش اثر تعزیه ای که در آن سخن از گناه دیو و تحوّل اوست، میزان تطبیق آن را با ماهیت دیو در ادبیات باستانی نشان دهد.
آموزه های سلوک در مثنوی مولوی و بازتاب آنها در مثنوی های سلطان ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا جلال الدّین از عرفای شهیر جهان اسلام است که تلاطم امواج تعلیماتش سراسر جهان را فرا گرفته است؛ مثنوی معنوی او مجموعه ای است مشحون از تعالیم و آموزه های بی بدیل که بشر را به سعادت حقیقی رهنمون می-سازد. سلطان ولد به عنوان فرزند و مرید مولانا از دریای معارف پدر سیراب گشته و با تجربیات و مکاشفات جدیدی که در عرصه عرفان دارد، به آنها تبلوری خاص بخشیده است. نگارندگان در این جستار آموزه های سلوک را در مثنوی مولوی بررسی می کنند و میزان بازتاب آنها را در مثنویهای سلطان ولد آشکار می سازند. نتیجه پژوهش ما را به این حقیقت رهنمون می کند که بسیاری از آموزه های عرفانی موجود در مثنوی معنوی در این مثنویها بازتاب یافته و سلطان ولد در مباحثی مانند ریاضت، جوع، چله نشینی و ذکر از اندیشه مولانا تأثیر پذیرفته است. مولانا و به تبع او سلطان ولد راه رستگاری را در ریاضت و جهاد اکبر می دانند و به سالکان توصیه می کنند که سخره نفس امّاره نشوند و در سایه عنایت انسان کامل آن را مهار کنند؛ علاوه بر این، عارف بلخی و مریدش سلطان ولد جوع را متعلق به خاصان حق و این موهبت الهی را موجب شکوفایی قابلیتهای معنوی انسان دانسته اند. در اندیشه مولانا و به تأسی از او سلطان ولد خلوت و عزلت امری ضروری نیست و مصاحبت با انسان کامل بسی برتر از آن است؛ این دو مرشد طریقه مولویه ذکر خدا را زداینده اوهام از خاطر مریدان می دانند و مراتب ذاکران را متفاوت می شمارند.
انگاره ها، کنش ها و رفتارشناسی اژدها در قصّه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اژدها موجودی مشترک در اسطوره، حماسه و قصّه های عامیانه ایرانی است که خاستگاه ظهور و بروز آن باورهای اساطیری و حماسی است و در اندیشه و خیال عامّه نیز پرورش یافته است. اژدها هم در آثار اساطیری و حماسی و هم در افسانه ها و قصّه های عامیانه ظهور می یابد. این پژوهش انگاره اژدها را در مجموعه چهار جلدی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی به شیوه توصیفی- تحلیلی کاویده است. هدف از این پژوهش، شناخت ویژگی های ظاهری، خوراک، زیستگاه و رفتارشناسی اژدها در قصّه های عامیانه است. بررسی ها نشان می دهد که انگاره اندام وار اژدها، خوراک و زیستگاه وی در قصّه های عامه و باورهای حماسی و اساطیری هم پوشانی چشمگیری دارد. رویارویی اژدها و قهرمان بن مایه ای اساطیری- حماسی است که ریشه در نبرد میان خیر و شر دارد. در این نوشتار، با رفتارشناسی اژدها نشان داده است گاهی اژدها کنش ها و رفتارهایی در قصّه های مورد مطالعه دارد که نمی توان این موجود را شریرِ محض دانست، اگرچه بیشتر اژدها با کنش هایی ویرانگر ظاهر و در نبرد با قهرمان قصّه نابود خواهد شد. این کنش های مخرّب در قصّه های ایرانی عبارت از: شکار، نبرد با قهرمان، محاصره آب، گرفتن قربانی و افسون گری. سرنوشت و سرانجام اژدها در قصّه ها با کنش-های مخرّب، انفعالی و یا سازنده اش تناسب دارد.