مقالات
حوزه های تخصصی:
واژه اسپرغم که به صورت های مختلف در متون به کار رفته است به طور کلی به گل ها و گیاهان خوشبو اطلاق می شود. امروزه در بیشتر متون فارسی به جای این واژه معادل عربی آن یعنی ریحان به کار می رود. ریحان نیز در عربی هم معنی با گل و سبزه است. اگر ردّپای این گیاه را که فواید و خواص درمانی متفاوت و متعددی برای آن در نظر می -گیرند در متون کهن ایرانی دنبال کنیم به داستان ها و اسطوره هایی پیرامون پیدایش و ویژگی های آن برمی خوریم و همچنین با کاربرد ویژه این گیاه در برخی مراسم آیینی آشنا می شویم. این مقاله در نظر دارد با تکیه بر آنچه که در متون ادبی و نیز گیاه شناسی درباره اسپرغم وجود دارد خواص و فواید آن را تحلیل و بررسی کند و دلیلی برای این ویژگی-ها ارائه دهد. به نظر می رسد که داستان ها و اسطوره های پیرامون این گیاه متأثر از خواص و فواید آن خلق شده اند و همچنین کاربرد گسترده این گیاه در سفره ها و مراسم آیینی نشان از حضور اهوره مزدا و امشاسپندان در این مراسم دارد.
بازتاب مفاهیم اساطیری در هنر جواهر سازی دوره هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر جواهر سازی در کنار هنرهای دیگر دوره هخامنشیان نمایانگر شکوه و عظمت امپراطوری کورش کبیر و جانشینانش بود.نقوش و نمادهای منقور بر جواهرات و زیورآلات دوره هخامنشیان، در واقع نموداری از پیشینه ی باورها و اعتقادات کهن ایران باستان است که در قالب هنر عصر هخامنشیان خلاصه می شود.کاربرد این مفاهیم نمادین در هنر جواهر سازی این دوره، متاثر از عناصر فرهنگی، دین، مذهب و اساطیر ادوار قبل و نیز تأثیر پذیری از مناطق همجوار امپراطوری هخامنشیان است. هدف از این پژوهش شناخت و مطالعه ی برخی از نمادها و مفاهیم اساطیری است که به صورت برجسته در هنر جواهر سازی و زیورالات دوره هخامنشی به کار رفته است.در این مقاله با بررسی نقوش منقور بر نمونه هایی از این آثار مانند دست بندها، گردن بندها و گوشواره ها در موزه بریتانیا، مهیو، بوستون و لوور، مشخص گردید که بازتاب باورها و اعتقادات در قالب مفاهیم نمادین در هنر آن دوره به ویژه هنر جواهر سازی به روشنی دیده می شود.شاهد این ادعا نقوش و مفاهیم نمادینی است که به کرات در آثار هنری هخامنشیان می توان دید، از جمله استفاده از شیر- دال(گریفین) که یک موجود ترکیبی است در دستبند یا بازوبند، نمایش فروهر در قالب گردنبند و همچنین استفاده از خدای بس در گوشواره و آویزهای تزیینی است.
بررسیِ سه بزهِ گرشاسب و تطبیق آن با نظریه کنشِ سه گانه «ژرژ دومزیل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال (1938) که برای نخستین بار، ساختارِ «کنش های سه گانه» یعنی اداره «امور دینی»، «سلحشوری» و «فراوانی و باروی» به کوشش «ژرژ دومزیل»، در اساطیر هند و اروپایی، آشکار شد؛ بررسی در مورد هر یک از آن کارکردهای سه گانه، در اقوامِ گوناگونِ خانواده «هند و اروپایی» شروع گردید و پژوهش های ارزنده ای را برای اسطوره شناسیِ تطبیقی، به ارمغان آورد. در زیرمجموعه کنشِ دوم، یعنی «جنگاوری و سلحشوری»، سه کنشِ دیگر شناخته و معرفی شد؛ که به سه «بزه»، یا «گناهان سه گانه» پهلوان، در اقوامِ هند و اروپایی می پرداخت. ساختار این اسطوره ها چنان است که جنگجویی بنام و مشهور، مرتکب سه گناه، در قبالِ سه کنشِ «ایزدی»، «پهلوانی» و «باروری» می شود و معمولاً با کنشِ سوم، از پای درمی آید. در این پژوهش، تلاش می شود تا سه گناهِ «گرشاسب» یعنی: خوارداشتِ دین مزدیسنا، خاموش کردن آتش و آمیختن با یک پری، بررسی و با کارکردهای سه گانه، تطبیق داده شود. این پژوهش از نوع کتابخانه ای، تطبیقی و توصیفی است.
فره از پوروشسب روی برتافت یا برنتافت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها در تاریخ اقوام و ملل گوناگون، کارکردهای متفاوت و متنوّعی دارند و تاریخ حیات آنها هیچ گاه رو به زوال ننهاده بلکه از سبکی به سیاق دیگر درآمده و نوع کارکردش متفاوت شده است. در زمینه فرّه و انواع آن، مطالب زیادی نگاشته شده است امّا در کمتر یادداشت و مقاله ای به فرّه پدر زردشت، ظلم هایی که پدر بر زردشت روا می دارد و انتقال فره از مادر به زردشت نوشته شده، درحالی که باور عموم براین است که در صورت اندک لغزش و گمراهی، فرّ، از فرد مورد نظر روی برمی تابد ولی در متون، به روی برتافتن فرّه از پدر زردشت اشاره ای نشده است. این نوشتار برآن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و براساس داده های کتابخانه ای به نتیجه قابل قبولی دراین خصوص دست یابد و به این پرسش پاسخ دهد که چرا فرّه از پدر زردشت روی برنتافت یا دست کم در منابع اشاره ای به آن نشده است. از آنجا که فرّه، در اوستا انواع مختلفی از قبیل فرّکیانی، فرّایرانی و فرّموبدی، و در متن های پهلوی افزون بر اینها فره ایزدی، فره شاهی، فره دین، فره ایران شهر و فره همگان و ... نیز آورده-شده است، این اشاره نشدن می تواند بدین سبب باشد، که برتافتن فرّ، برای کسانی بوده که به مشروعیّت و تاییدیه الهی – یعنی برخورداری از موهبت فرهایزدی و فرهکیانی- نیاز-داشتندکه مخصوص پادشاهان بوده است، ازسوی دیگر، پوروشسب به سبب خویشکاری و با برخورداری از فرههمگان و با نیروی معجزه آسای هوم، فرزندی شایسته چون زرتشت می یابد. پوروشسب با علم براینکه فرهایزدیِ فرزندش، نگاهبان وی خواهدبود، به ظاهر در راه نابودی-فرزندش قدم برمی دارد تا بیش از پیش، نشانِ معجزات پیامبری زرتشت آشکارشود.
آسیب شناسیِ مطالعات مزدک شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش و تحقیق در موضوع نحله ها، فرقه ها و جنبش های دینی یا اجتماعی که با مسائل اعتقادی ارتباط دارند، مشکلات خاص خود را دارد. معمولا پیروان هر فرقه یا نحله درصددند آموزه ها و تعالیم خود را بر حق جلوه دهند، اما توسط دشمنان و رقبای شان باطل و منحرف معرفی می شوند. آموزه های مزدکی از جمله این آیین هاست که در زمان پادشاهی قباد ساسانی مطرح شد. آیین مزدکی در آغاز چنان مورد استقبال قرار گرفت که حتی دیانت زرتشتی و حکومت ساسانی را به چالش کشاند. در پیِ سختگیری های خسروانوشیروان نسبت به مزدکیان، از این فرقه تا پایان دوره ساسانی خبری ذکر نشده است. از قرن دوم هجری بار دیگر مزدکیان در پیوند با برخی فرقه ها، شورش ها و قیام ها با عناوین: خرم دین، زندیق، باطنی، بدعت گر و غیره در تاریخ ایران مطرح شدند. تحقیق و مطالعه درباره آیین مزدک و پیروان آن، علاوه بر مشکلات پژوهشی متداول در موضوع فِرق، به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی خاص دوره ساسانی و سده های نخست اسلامی، مشکلات منحصر به فرد خود را دارد. هدف این نوشتار تحلیل و تبیین مشکلات و آسیب هایی است که درباره مطالعات مزدک شناسی وجود دارد. نوشته حاضر به روش تاریخی با توصیف و تحلیل داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
مضامین مشترک اشعار رودکی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقابله ای، (Contrastive.literature)، یکی از شاخه های ارزشمند سنجش و مقایسه آثار مهم و شاخص یک زبان می باشد که می تواند خاستگاه و سرچشمه بسیاری از انواع ادبی و مضامین میراث مکتوب شعر و یا آثار منثور یک زبان را، نشان دهد و اثر گذاری ها و اثر پذیری هایا همگون اندیشی ها وروند تکوین بسیاری از انواع شعر را به لحاظ قالب و محتوا،آشکار سازد. قصهدراز دامن-حافظ پژوهی و بررسی اشتراک مضامین حافظ و شاعران همروزگار و پیش از شاعر، امروزی نیست و سال هاست در این زمینه گفته ونوشته اند. در این پژوهش، مشرب مشترک و هماننداندیشی های رودکی و حافظ، بررسی و تحلیل شده است.به نظر می آید حافظ به مقدار بیشتری از شعر و غزل رودکیو یا میراث ادبی روزگار سامانی در قیاس با روزگار ما، دسترسی داشته است. بهار، باده ستایی، طنز، زهد ستیزی، خودستایی، شادی و مدح، از مضامین همگون در اشعار به جای مانده رودکی و غزل های حافظ، است. حافظ، به فرم و معنای اشعار رودکی و سروده های ناب روزگار سامانی، نظر داشته و از مفردات و ترکیبات شاعرانه رودکی، سود برده است.
شکل گیری سلسله اشکانیان ارمنستان (سلسله آرشاکونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران اشکانیان، ارمنستان به سبب گسترش و پیشروی روزافزون امپراتوری روم به شرق و جایگاهش در روابط ایران و روم، بیش از پیش برای پادشاهی اشکانی اهمیت یافت. هدف عمده این مقاله بررسی چگونگی شکل گیری سلسله اشکانیان ارمنستان از طریق تحلیل روابط سیاسی ایران و روم و شناساندن عوامل و زمینه های آن برای فهم بیشتر از تاریخ اشکانیان، به کمک منابع اولیه و تحقیقات جدید، است. یافته های این جستار حکایت ازآن دارد که امپراتوری روم در برابر پایداری اشکانیان برای سلطه بر این سرزمین، می کوشید با گماردن نامزدهای هوادار خود سیطره سیاسی روم را بر این سرزمین پابرجا کند. این سیاست روم، اشراف و ناخارارهای ارمنی را، که از دخالت های روم و تحمیل شاهزادگان دست نشانده آنان به تنگ آمده بودند، واداشت تا در پیِ هواداری از هم-پیمانان دیرینه خود در ایران برآیند. زمینه سیاسی و اجتماعی که، در نیمه نخست قرن یکم میلادی در جهت منافع ایران، بدین سان در ارمنستان پدید آمد، بلاش یکم اشکانی را بر آن داشت تا با گفتگوی سیاسی با روم و مداخله نظامی در این سرزمین، برادرش تیرداد را بر پادشاهی این سرزمین بگمارد. ارمنستانِ اشکانی که از جهات دیگر هم برای اشکانیانِ ایران اهمیت داشت، از این پس تا روی کا آمدن ساسانیان، نقش سپر دفاعی در برابر لشکرکشی های رومیان از غرب و یورش های چادرنشینان از شمال را برعهده گرفت.
بررسی چرایی مهاجرت پزشکان ایرانی عصر صفویه به هند و نتایج آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفویان به عنوان نخستین حکومتی که پس از اسلام، نظامی متمرکز را بنیاد گذاشته و مذهب تشیع را در ایران زمین رسمیت بخشیدند، در شرق و غرب با حکومتهای مهم و متمرکزی همچون هند و عثمانی همسایه و هم مرز و با دولتهای این ممالک در کشاکش و گاه نیز در حالت صلح به سر می بردند. بر این مبنا دانشمندان و سیاستمداران و حتی توده مردم در این سرزمینها در آمد و شد بوده و به تبادلات علمی، فرهنگی و اقتصادی می پرداختند. بر این اساس مقاله پیش رو درصدد است به عنوان یکی از اقشار مهم جامعه عصر صفوی به بررسی علل مهاجرت پزشکان ایرانی به هند و بررسی تاثیر آن بر دانش پزشکی گورکانیان هند بپردازد و در خلال این مساله دریابد؛ مسائلی همچون؛ تعصبات دینی، بحران های سیاسی در دوران صفویان و از طرفی اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی سرزمین هند تا چه حد در این مهاجرتها تاثیر گذار بوده است. از اینرو بر اساس روشی توصیفی- تحلیلی با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و متون سعی گردید به تحلیل داده ها پرداخت و بر این مبنا یافته های پژوهش نیز حاکی از آن است که؛ سخت گیری پادشاهان صفوی و تعصب دینی حاکم بر نظام سیاسی عصر صفوی و از سویی جوّ سیاسی و فرهنگی مساعد در جامعه گورکانی و همچنین تشویق پادشاهان هند از عالمان و دانشمندان ایرانی برای اقامت در هند از دلایل اصلی مهاجرت اطبای عصر صفویه به هندوستان بوده است.
تحلیلی بر معرفت تاریخی حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوان حافظ ، تجسم و عصاره ی منظرها، سرگذشت ها و حافظه ی هستی شناسانه و تاریخی ماست، که در یکی از پرآشوب ترین دوره های تاریخی، رسالت پویایی جهان بینی ایرانی را، به گونه ای شگفت انگیز ادا نموده است. در این میان، پیش داشت ها و ویژگی های بینش تاریخی حافظ در اشعارش، مسأله ی غامض و قابل درنگی است که چندان به آن پرداخته نشده است. این جستار با روشی توصیفی- تحلیلی و استعانت ممکن از مباحث نظری هایدگر پیرامون وجود انسانی«دازاین»، با تمرکز بر دیوان حافظ شیرازی، زمینه ها و آبشخورهای بینش تاریخی وی و همچنین ویژگی های آن را در کانون توجه خود قرار داده است. دریافته های این تحقیق نشان می-دهند که طرح بینش تاریخی حافظ در اشعارش، برانگیخته از دنیای تاریخی، تاریخمندی و خودفهمی اوست. واقع بودگی، افکند گی و پیش فهم های تاریخی حافظ ، ظرفیت ها و امکانات خاصی را در شکل گیری بینش تاریخی وی فراهم نموده است. موقعیت مهم زمانی و مکانی حافظ، در کنار آشنایی عمیق او با قرآن، شاهنامه و متون تاریخی و فرهنگی گذشته، موجب شده تا نظام معرفت تاریخی وی در برخی از آثارش، با مفاهیم و ویژگیهایی چون: تاریخ به مثابه ی ابزاری در خدمت حکمت و عبرت، مشیت واختیارباوری، توجه ویژه به جام جم، اهتمام به کاربست عناصر، مفاهیم و شخصیت های اسطوره ای و تاریخی ایران، اسلام و جهان، تعریف و در قالب ایهام، تلمیح و تمثیل، به گونه ای سحرانگیز و ازلی در دیوانش متجلی شود.
اسطوره و سیاست:کهن الگوهای رفتاری در ایران باستان و تداوم آن در حوزه قدرت و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره در جهان همواره با حوزه قدرت و هویت رابطه تنگاتنگی داشته است. نقش آن نیز در ایران مستثنی از این وضعیت نیست، چراکه تاریخ جغرافیای ایران همواره زایشگر اساطیر گوناگون بوده است. امرسیاسی و سیاست نیز در پیوند با این وضعیت قرار داشته و هیچ گاه به دوراز اسطوره گرایی قرار نبوده است. اساطیر موجب تداوم و بازتولید رفتاری بویژه از طریق کهن الگوهای جمعی اند، این کهن الگوها در طول تاریخ تداوم داشته و در حافظه تاریخی و ناهشیار جمعی باقی مانده اند. متون کهنی چون اوستا متأثر از اسطوره و تولیدگر اسطوره های نو به اشکال مختلف در زندگی و قدرت می باشد. بطور نمونه؛ کهن الگوهای قهرمان، پیرفرزانه، آنیما و آنیموس و امثالهم بر امرسیاسی در ادوار تاریخی مختلف ایران اثر گذاشته و در تحولات آن نقش داشتند. بر همین روال امروزه نیز سیاست و هویت اثرپذیری زیادی از اسطوره گرایی دارد، که از طریق حافظه جمعی جریان دارد. به نظر می رسد این وضعیت در ایران با شدت بیشتری همراه است.
بازسازی جنگ های اشکانیان با سلوکیان و رومیان در متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر پایه روایات متون اسلامی می توان آگاهی های پراکنده ای درباره تاریخ اشکانیان به دست آورد. گزارش های این منابع چنان پراکنده و اشاره وار هستند که به سختی می توان ردپایی از تاریخ واقعی اشکانیان را در آنها جست وجو کرد. یکی از نکات قابل توجه در این متون، تقابل نظامی اشکانیان با سلوکیان و رومیان است که گزارش های تاریخی دوره اسلامی به شکلی مبهم و گذرا به آن پرداخته اند. در این پژوهش پس از اشاره ای کوتاه به جایگاه تاریخ اشکانیان در متون اسلامی، کوشش خواهدشد آگاهی هایی که درباره جنگ های اشکانیان با سلوکیان و رومیان در این متون برجای مانده است، مورد بررسی قرارگیرد. مطالعه تطبیقی رویاروئی های نظامی اشکانیان با سلوکیان و سپس رومیان از خلال گزارش های تاریخی دوره اسلامی با تاریخ واقعی این دوران و آنگاه بازسازی احتمالی این نبردها هدف این جستار است. بر اساس نتایج به دست آمده، می توان با احتیاط، سه نبرد گزارش شده در متون اسلامی را بازسازی و تاریخ گذاری کرد. واژگان کلیدی: اشکانیان، متون اسلامی، سلوکیان، رومیان، اشک، گودرز، بلاش.
تاثیر نگارگری عصر صفوی در بازسازی داستانهای اساطیری ایران « تهمورث دیوبند به روایت شاهنامه طهماسبی »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشر همواره برای بیان اسطوره هایش ازشیوه های گوناگونی چون نگارش ونقاشی سود جسته است ومتون ونگاره های بسیاری از خود به یادگارگذاشته است. آثار بیشماری که در جای، جای جهان، از کهن ترین دوران حیات بشری، به صورت نظم و نثر و نقش به جای مانده است، تلاشی برای بیان اسطوره هاست که گاه با توجه به تغییر در شیوه های بیان و نیز گذر زمان، تحولاتی را نیز بر اساطیر وارد کرده است. تاریخ اساطیری ایران نیز بازگو شده بر مبنای چنین شیوه هایی است که در طول هزاره های گذشته ؛ روایات شفاهی، متون، نگاره ها، حکاکی ها و نقاشی های بسیاری را به خود اختصاص داده است. از میان اسطوره های بیشمار ایرانی ، داستانی نیز درباره ی تهمورث است. اسطوره ی این پادشاه دیوبند ایرانی، در بسیاری از متون و گاه نقاشی های گذشته درج شده است که شاید شاخص ترین این نقوش ، نگاره تهمورث در شاهنامه طهماسبی باشد. تحلیلی بر این نگاره نشان می دهد که هر چند نحوه شکل پذیری اسطوره در این نقاشی، مبتنی بر اشعار فردوسی است، اما ساخت کلی این نقوش مفاهیمی دربر دارد که به شناخت اساطیری داستان از منظر دیگری پرداخته است و نقاش این عهد بنیان اساطیری ویژه ای را برای روایت رقم زده است.دراین پژوهش به شیوه کتابخانه ای و براساس منابع سعی شده است تا تحلیلی روشن از شناخت اسطوره ای نگارگر این نقش ارائه شود.