دانش های بومی ایران
دانش های بومی ایران سال ششم پاییز و زمستان 1398 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
برخلاف موتور پمپ که یک پدیده تکنولوژیکیِ وارداتی ، صادراتی و استاندارد و دارای یک ساختار قابل تولید انبوه و کپی برداری است، قنات پدیده ای است سنتی و بومزاد که ابزارهای آن نیز دست ساز و متعلق به دوره پیشامدرن است.ابزارهای قنات قابل تولید انبوه نیستند.ساخت برخی از ابزارهای قنات از عهده خبرگان محلی برمی آید ، اما ساخت برخی از ابزارهای قنات به خبرگی، تخصص و مسئولیت بیشتر نیاز دارند و نمی توانند در همان روستا و منطقه و شهر محل قنات تولید شوند. یعنی تولید ابزارهای قنات به سه دسته کلی تقسیم می شوند:نخست ابزارهایی که سلامت و جان مقنی و همکاران او وابسته به آن است و با بروز مشکل در آن ابزار جان افراد به مخاطره می افتد.دوم ابزارهایی که با وجود اهمیت بسیار آنها، بروز مشکل در آنها به طور مستقیم و فوری جان افراد را به خطر نمی اندازد و سوم ابزارهایی که کارگذاری آن در قنات برای طولانی مدت است . در این نوشتار منظور توضیح چگونگی ساخت ابزاری که در این زنجیره هستند نیست زیرا دیگران به اندازه کافی درباره این ابزار توضیح داده اند؛ در اینجا مقصود توضیح مواردی برای فهم فرهنگی و تمدنی از این ابزار و طرح پرسش هایی در این زمینه است.
آسیاب دوسنگی میبد: پدیده ای ویژه در میان آسیاب های کاریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سرزمین هایی که خوراک اصلی مردم نان باشد، آسیاها نقش تعیین کننده در سامان زندگی دارند و به همین دلیل در روند زمان مستمراً با مقتضیات محیط سازگار و روزانه می شوند. آسیاب های کاریزی در سرزمین یزد به ویژه در میبد با همین سازوکار تحول یافته اند. نمونه بارز «آسیاب دوسنگی» میبد است که با بهره گیری از فناوری پیشرفته کاریزی در محیط بیابانی پدید آمد. این آسیاب که نوعاً بسیار ویژه است، در چهل متری زیرزمین و در مسیر قنات قطب آباد جای دارد. آسیاب دوسنگی که با خشکیدن کاریز ناکار و پنجاه سال در بیابان زیر باد و خاک و سیلاب رفته بود، در سال 1378 به یاری اطلاعات سالخوردگان بازشناسی و به خوان اثر ملی به ثبت رسید.
الگوی زیست جمعی در ایران (تحلیلی بر درسنامه فنی و مشارکتی طومار تقسیم آب زنده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود تجارب زیست جمعی در سطح عالیِ تمدن سازی در فلات مرتفع ایران،نشانه ای بر وجود الگو به مثابه «روح» و الگو به مثابه «کالبد» است.اصفهان از مناظر اقلیمی، فرهنگی و مهندسی یکی از نمونه های مناسب برای شناخت این الگو می باشد.با توجه به شکوفایی اصفهان بر مدار زایندگی رودخانه اش، پرسش آغازین بر محور تقسیم آب رودخانه زنده رود در طومار منسوب به شیخ بهایی مطرح گردید تا نظم اجتماعی و نظم مهندسی سازنده ی اصفهان و رابطه آن ها در قالب رژیم اجتماعی-فنی و مهندسیِ پدیدار شده، شناسایی گردد.اتخاذ روش جغرافیای تاریخی برای شناسایی نظم اجتماعی و استفاده از نتایج روش بازخوانی در مطالعات فنی- مهندسی با تمرکز بر سازه های آبی در دوره مورد بررسی برای شناسایی نظم مهندسی صورت گرفته است.نتیجه بررسی ها نشان داد که پایداری و زایندگی رودخانه اصفهان حاصل تقسیمی اجتماعی و فنی-مهندسی،برای تغییر در اقلیمی نیمه خشک و دستیابی به شهر باغی، کشاورزی-صنعتی است که افزایش معقولِ بار اکولوژیک را بر پایه و در سایه ی بهره مندی از مهندسی در مرتبه تحلیلی، نیرو بخشی به ظرفیت غیرحاکمیتی و ارتقاء ظرفیت سیاسی در مقیاس پایتخت یک امپراتوریِ مقتدر امکان پذیر ساخته است. سازمانِ کار یاریگرانه، نظمی درهم تنیده و همسو را در ابعاد بهم پیوسته ی فنی-مهندسی و اجتماعی پدید آورد. باور به ضرورتِ تعامل دوسویه با طبیعت منجر به طراحی الگوی زیست جمعی با لحاظ عنصر «زمان» در «بلند مدت» گردید و این همه، در گرو درکی عمیق و همه جانبه از معنای «آب»، چرخه آب در زیست جمعی و چگونگی تقسیم آن در منظومه ی دانش های بومی آب شناسی در عرصه های متنوعِ اجتماعی و مهندسی بوده است.بنابراین، طراحی و باز طراحی الگوی زیست جمعی در ایران،نیازمند درک رابطه علوم اجتماعی و مهندسی و بازخوانی میراث برای ایفای نقش و مشارکت در تجارب جهانی است.
مدیریت بومی منابع آب در منطقه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع آب یکی از عوامل مهم در عرصه های مختلف زندگی در مقیاس های محلی، ملی و فراملی می باشد. لذا بررسی نظام مدیریت بومی منابع آب، با رویکرد محلی که حاصل تجربه چندین هزار ساله ملتی است که ضمن توجه به خصوصیات جغرافیایی و به منظور بهره گیری از امکانات محیطی به خلق آن همت گماشته اند، ضروری به نظر می رسد. در این مقاله، مساله اساسی این است که شناخت و فهم جامعی از مدیریت بومی منابع آب در منطقه کاشان به ویژه روستای نیاسر به دست آوریم. به این منظور و نیز بررسی فرصت ها، راهکارها و موانع گذار به مدیریت دوراندیش، مبتنی بر دانش بومی، اصول همیاری و رفاقت، پژوهش کیفی از طریق مطالعات اسنادی و میدانی مشتمل بر مصاحبه با ذی نفعان طی سال های 92-1391 انجام شد. سپس با تلفیق مطالعات، مشاهدات میدانی به همراه مشارکت و ثبت و گردآوری نگرش ها و رفتارهای کنشگران مدیریت بومی منابع آب، شناخت نسبی از آن به دست آمد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مدیریت بومی منابع آب، مبتنی بر چهار مؤلفه کلیدی است. یکی از مهمترین مؤلفه های آن، دانش بومی است. این دانش، برخاسته از فرهنگ، ارزش ها، شیوه نگرش، تجارب، نوع باور و فهم مردم یک سرزمین است. نقش مشارکت ذی نفعان و یاری آن ها به یکدیگر در دومین مؤلفه، یعنی همیاری، نمود بیشتری پیدا کرده است. سومین مؤلفه عبارت است از رفاقت با مفهوم محوری خیرخواهی که مردم را در درک و ارتباط مناسب با یکدیگر و محیط زیست یاری می نماید. چهارمین مؤلفه، دوراندیشی است که شامل توجه به نیازهای نسل کنونی و آینده و نیز روش هایی است که دستیابی به مدیریت دوراندیش را محقق می کند.
نقش حقوق عرفی در مدیریت سنتی توزیع و تقسیم و پایداری آب قنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام آبیاری با قنات برای حفظ و صرفه جویی در مصرف آب قانون های نانوشته و عرفی بی شماری وجود دارد که از مقنی گرفته تا میراب و آبیار و کشاورز خود را ملزم به رعایت دقیق آن می دانند. این قانون ها درست از روزی که اولین کلنگ احداث یک قنات به زمین زده می شد با شرایطی تا آفتابی شدن و رسیدن قنات به مظهر و حتی بعدازآن تا رسیدن به محل شرب، محفوظ بود و استمرار داشت. فقط رعایت این ضوابط تابع شرایط زمان و مکان بود، مثلاً تعیین حریم که ضابطه ای برای حفظ حق وحقوق صاحبان قنات بود در تمام موارد از مادر چاه تا برسد به محل شرب هر جا بنا به موقعیت خود اعم از نوع خاک و عمق قنات متفاوت بود. حتی عبور قنات دیگر در فاصله معینی باید باشد و اگر مجبور می شدند قناتی از زیر قنات دیگر عبور دهند باید از شرایط معینی تبعیت می کردند. درهرصورت نباید آب استحصالی بیهوده هدر رود یا به قنات دیگر نفوذ کند. یکی از ایرادات وارده به قنات، غیرقابل کنترل بودن و هرز رفتن آب آن در زمستان است که کشاورزان نیاز کمتری به آب دارند اما برخلاف نظر منتقدین، کشاورزان برای این مورد هم راه کارهایی دارند. در استفاده از آب نیز حتی کسانی که مالک سهم آب کافی بودند حق نداشتند خارج از قاعده معین و به هر ترتیب که میل خودشان باشد استفاده کنند. در آبیاری سنتی، آب به ویژه در نظام خرده مالکی ارزش فوق العاده دارد به طوری که راه و بسیت هرچقدر ناچیز هم باشد از دایره حساب بیرون نیست. بسیاری و شاید همه این حقوق عرفی در قوانین مدنی هم به رسمیت شناخته شده و در موارد اختلاف به عرف رجوع می کردند بااین حال ضامن اجرای این قوانین بیش ازآنچه قانون مدنی باشد عرف و نظارت مردمی بود که متخلفین را تنبیه اخلاقی می کرد
دوراهی کنش تفاهمی و عقلانیت راهبردی در حکمرانی منابع آب: مطالعه کیفی فرایندهای ارتباطی ذی نفعان آب دشت رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت در پنجاه سال اخیر در مدیریت منابع آب زیرزمینی موفقیتی به دست نیاورده است. در نتیجه گروهی پاسخ را در خصوصی سازی منابع مشترک و گروهی در مدیریت مشارکتی جست و جو می کنند. پژوهش حاضر در پی مقایسه نگرش ارتباطی گروه های ذی نفع نسبت به حکمرانی منابع آب زیرزمینی در دشت رفسنجان است. در این پژوهش ازروش نظریه زمینه ای استفاده شده است. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند و با معیار اشباع نظری انتخاب شدند. در این پژوهش 115نفر از ذی نفعان در 10 گروه کوچک بین 10تا15 نفر اطلاعاتشان از طریق بحث گروه متمرکز جمع آوری شد. دو مدل متفاوت در میان ذی نفعان قابل تحلیل است. گروه های علاقه مند به کنش تفاهمی فقدان نهادهای مدنی در تنظیم قانون آب، سیاست های اشتغال زای آب محور را علت این وضعیت و استراتژی برون رفت را مشارکت، پاسخگویی و رعایت انصاف معرفی می کنند. در مقابل کنش دوم، علت را یارانه انرژی، ناآگاهی فنی کشاورزان و ابهام قوانین آب می داند و استراتژی پیشنهادی آنان بازار آب و آموزش ترویجی است. این دو کنش برخواسته از دو بینش تفاهمی مشارکت جویانه و عقلانیت راهبردی است که در عمل رابطه متفاوتی با مدیریت منابع آب زیرزمینی و پایداری آن برقرار می کنند.
سامانه های بومی و سنتی استحصال آب باران در بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی ویژگی های حکمرانی سنتی آبخوان با استفاده از اصول حکمرانی مؤثر آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران آب، سنت و توسعه در ایران: تجدیدمطلعی در مفهوم «نوسازی» با اشاره به مستند «مادرکشی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازشناسی سازمان نیروی انسانی در سیستم مدیریت بومی آب بلده فردوس(تون) قبل از 1350ه .ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب و محدودیتِ وجودی آن در پهنه آبادی های کویر مرکزی ایران، طی اعصار گذشته ازجمله مسائلی است که، سبب خلق سیستم های پیچیده مدیریت بومی، در حوزه های استحصال، انتقال و توزیع آن در گستره جغرافیایی یادشده، گردیده است. بسیاری از سیستم های مذکور تعامل و پایداری در خور توجهی با محیط زیست خود داشته اند که حاوی نکات و درس های بسیاری برای امروز ما است. بنابراین بازشناسی هریک از این دانش های بومی می تواند چراغ راهی برای آینده باشد. یکی از سیستم های پیچیده مدیریت بومی آب در ایران، مربوط به آب بلده فردوس (تون) است. فرضیه این پژوهش و هدف اصلی آن در راستای بازشناسی سازمان نیروی انسانی در سیستم مدیریت آب بلده فردوس تا سال 1350ه .ش است و اساساً در مدیریت این آب دربازه زمانی یادشده ؛ چه مشاغلی و با چه سلسله مراتبی به فعالیت می پرداخته اند. روش تحقیق در پژوهش حاضر بر اساس ماهیت فرضیه، تحلیل محتوا، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تطبیق داده ها، تهیه و تنظیم شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده وجود سازمانی هدفمند، در نیروی انسانی مجموعه مدیریت آب بلده است که در آن، سلسله مراتب بر اساس دانش، تخصص و مهارت در امور مدیریت آب، طبقه بندی شده است
نقش آب و آبرسانی در معماری عمارت های سلطنتیِ عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می کنیم که عناصر و اجزای مشترکی که مابین جامعه دوره صفویه و اصول و فنون معماری آن دوره وجود دارد را مورد بازنگری قرار دهیم، در این معنا طهارت و پاکیزگی نیز در کنار مفاهیم و وجوه پنهان و پیدای معماری آب معرفی می شود، گو اینکه برای حل مشکلات بحرانی شده حوزه آب ویژگی های منحصربه فرد فرهنگ و اعتقادات ما ایرانیان در آن زمان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. بنابراین در این نوشتار بر آنیم که با تأکید بر نمادها و نگاره های کهن که نهان گاه آنان به قول یونگ ناخودآگاه جمعی می باشد، نمادها و باورهای اعتقادی را در متن فرهنگ جامعه ایرانی برجسته نماییم که صور گوناگون پدیدار گشته آن به ویژه در آیین های پاکیزگی و طهارت به صورت های تمثیلی و استعاری در قالب هنر یا باورهای اعتقادی متجلی می گردد. این صورت ها، که ریشه در باورهای کهن اساطیری دارند همچون آئین میترا)، یک فریضه مذهبی بوده و در ساختارهای هنر اسلامی نیز تقدس و تطهیر از پنجره این صور با جلوه آب وارد عرصه هنر گشته و در جویبار باورها و نشانه ها و نمادهای معماری مکتب اصفهان به یاری دانش های زمان خود، بارور می گردد و بی توجهی به آن موجبات زوال و انحطاط دوره صفویه را فراهم ساخته و به نظر می رسد تأثیرات آن در دوره های پس ازآن نیز همچنان باقی ست
سد سبز: همیاری سنتی بومزاد و سازگار با توسعه مطالعه موردی ایجاد آب گیر بر رودخانه خورخوره سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان برای به دست آوردن آب و کنترل آن راه هایی مختلفی را آزموده است. یکی از این راه ها درست کردن سد و آب گیر بوده است. یکی از این نوع سدهایی که در منطقه سقز برای کنترل آب رودخانه ها در فصل بهار تا پاییز استفاده می شد سدسازی با نوعی سازه چوبی با نام ولیر بود. هدف این تحقیق دلایل، شیوه ساخت و به کارگیری ولیر برای کنترل و هدایت آب های رودخانه بود. این تحقیق در چارچوب یک گزارش موردی قابل دسته بندی است. روش تحقیق تجربه زیسته محقق و انجام مصاحبه با مردان روستای سیف آباد در شهرستان سقز بوده است. اطلاعات به دست آمده نشان می دهد که مردم روستا هرسال در فصل بهار این سدها را با چوب و شاخ و برگ درختان می ساختند. سدها آب را از طریق یک جوی بزرگ به سوی مزارع یونجه و سیب زمینی هدایت می کردند. این سدها در فصل پاییز و با آمدن سیلاب های پاییزی خراب شده و بدون آنکه به محیط زیست آسیبی برسانند از مسیر رودخانه کنار می رفتند. اکنون این نوع سد از بین رفته است و عوارضی بر جای نهاده است. بازاندیشی در مدرنیته تحمیلی، بازگشت به اخلاق و دگرخواهی یکی از راه های پیشنهادی این پژوهش است.
واکاوی شاخص های حکمرانی خوب در دانش بومی قنات قصبه گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش بومیِ ساخت و بهره برداری از سازه تاریخی آبی بُرکه در جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگردیسی رابطه انسان و طبیعت: نگاهی به فیلم تالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرنیته با تغییرات متعددی در زیست جهان انسان همراه بود، که یکی از مهم ترین آن ها، تغییر رابطه انسان و طبیعت بود که پیامدهای آن را می توان در عرصه های گوناگون ردیابی کرد. با آشکار شدن صدمات و نتایج منفی تسلط انسان بر طبیعت، مقاومت هایی نیز در برابر این دخالت های بشری شکل گرفت. واکنش ها و اعتراضات نویسندگان، شاعران، روشنفکران، فیلم سازان و عالمان علوم انسانی و اجتماعی در برابر این تغییرات و دست اندازی ها در ایران، از نیم قرن پیش آغاز شده است. در این مقاله کوشش کردیم تا، انتشار فیلم تالان را بهانه ای برای مطرح کردن دوباره این پرسش های اساسی قرار دهیم. پرسش های بنیادینی که تالان نیز کم وبیش با آن ها دست به گریبان است. پرسش دیگر اینجاست که آیا پیش ازاین در فیلم های دیگر، شاهد مطرح شدن چنین پرسش هایی نبوده ایم؟ آیا پیش ازاین، نویسندگان، شاعران و عالمان علوم اجتماعی، مبانی پیشرفت و مکتب نوسازی را به چالش نکشیده و موردنقد قرار نداده بودند؟ این مقاله کوشش دارد تا با فیلم همراه شود و برخی مسائل مطرح شده در آن را به گونه ای دیگر مطرح سازد. تالان با به تصویر کشیدن کمی ها و کاستی ها، با تصویر شاعرانه ای از امید به اتمام می رسد، این مقاله نیز در پی آن است تا به پشتوانه های فرهنگی امید در پهنه جغرافیای کویری ایران نگاهی دوباره بیفکند
احیاء دانش بومی برداشت سنتی آب کشاورزی (گاوچاه) در ایران، الگویی کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نَفًقَه قنات (کاریز) (شیوه های تأمین هزینه در نظام آبیاری سنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همنوایی فرهنگ یکپارچه با فناوری هایش (سنجش فرهنگ کاریزی و "زالو مکینگی" )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: