آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۰

چکیده

وجود تجارب زیست جمعی در سطح عالیِ تمدن سازی در فلات مرتفع ایران،نشانه ای بر وجود الگو به مثابه «روح» و الگو به مثابه «کالبد» است.اصفهان از مناظر اقلیمی، فرهنگی و مهندسی یکی از نمونه های مناسب برای شناخت این الگو می باشد.با توجه به شکوفایی اصفهان بر مدار زایندگی رودخانه اش، پرسش آغازین بر محور تقسیم آب رودخانه زنده رود در طومار منسوب به شیخ بهایی مطرح گردید تا نظم اجتماعی و نظم مهندسی سازنده ی اصفهان و رابطه آن ها در قالب رژیم اجتماعی-فنی و مهندسیِ پدیدار شده، شناسایی گردد.اتخاذ روش جغرافیای تاریخی برای شناسایی نظم اجتماعی و استفاده از نتایج روش بازخوانی در مطالعات فنی- مهندسی با تمرکز بر سازه های آبی در دوره مورد بررسی برای شناسایی نظم مهندسی صورت گرفته است.نتیجه بررسی ها نشان داد که پایداری و زایندگی رودخانه اصفهان حاصل تقسیمی اجتماعی و فنی-مهندسی،برای تغییر در اقلیمی نیمه خشک و دستیابی به شهر باغی، کشاورزی-صنعتی است که افزایش معقولِ بار اکولوژیک را بر پایه و در سایه ی بهره مندی از مهندسی در مرتبه تحلیلی، نیرو بخشی به ظرفیت غیرحاکمیتی و ارتقاء ظرفیت سیاسی در مقیاس پایتخت یک امپراتوریِ مقتدر امکان پذیر ساخته است. سازمانِ کار یاریگرانه، نظمی درهم تنیده و همسو را در ابعاد بهم پیوسته ی فنی-مهندسی و اجتماعی پدید آورد. باور به ضرورتِ تعامل دوسویه با طبیعت منجر به طراحی الگوی زیست جمعی با لحاظ عنصر «زمان» در «بلند مدت» گردید و این همه، در گرو درکی عمیق و همه جانبه از معنای «آب»، چرخه آب در زیست جمعی و چگونگی تقسیم آن در منظومه ی دانش های بومی آب شناسی در عرصه های متنوعِ اجتماعی و مهندسی بوده است.بنابراین، طراحی و باز طراحی الگوی زیست جمعی در ایران،نیازمند درک رابطه علوم اجتماعی و مهندسی و بازخوانی میراث برای ایفای نقش و مشارکت در تجارب جهانی است.

تبلیغات