دانش های بومی ایران

دانش های بومی ایران

دانش های بومی ایران سال پنجم بهار و تابستان 1397 شماره 9 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۲.

دانش بومی جوامع محلی پیرامون گیاهان خوراکی خودرو در مراتع زبرخان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش بومی مشاهده مشارکتی خوراک نیشابور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
یکی از روش های مورد استفاده برای پاسخگویی به دغدغه های انسان در جامعه ی امروز، رجوع به دانش تجربی گذشتگان و بهره گیری از خرد تجربی انباشته و تاریخی بهره برداران محلی است. از جمله این دانش های ارزشمند، دانش بومی گاه منحصربفرد شناسایی گیاهان خودروی خوراکی و شیوه های مصرف آنها در جوامع محلی است. لذا تحقیق حاضر با هدف آشنایی و مستندسازی فرهنگ استفاده سنتی از گیاهان خوراکی مراتع زبرخان واقع در استان خراسان رضوی صورت گرفت. در این مطالعه باور ها و دانستنی های سنتی مردم پیرامون گیاهان در قالب مصاحبه ی آزاد به صورت گروهی و انفرادی، مشاهده ی مشارکتی، حضور های مستمر و پی درپی در طی سال های 96-97 گردآوری گردید. شیوه ی انتخاب افراد جهت مصاحبه به روش هدفمند و به صورت گلوله برفی بوده است. مصاحبه ها با محوریت نام محلی گیاهان، فرم رویشی، نحوه ی برداشت، اندام مورد استفاده، نحوه ی مصرف و خواص گیاهان مطرح و مصاحبه تا جایی ادامه پیدا می-کرد که پاسخ های تکراری ثبات و صحت مصاحبه را محقق می ساخت. در نهایت از اطلاعات کسب شده از شیوه های متفاوت مصاحبه فیش برداری شده و استخراج مفاهیم کلیدی بر اساس هدف تحقیق صورت پذیرفت. یافته ها نشان داد که اغلب گونه های شناسایی شده به جز مصارف خوراکی، واجد مصارف چند منظوره دارویی و تامین علوفه دام بوده و به جز تامین نیازهای خوراکی و دارویی سالیانه خانوار در تامین بخشی از معیشت ساکنین از طریق جمع آوری و فروش یا تامین علوفه دام، دخیل هستند. نتایج این تحقیق و یافته های آن می تواند بسترساز تحقیقات آتی در زمینه توسعه دانش غذایی و مدیریت مراتع از طریق اصلاح و احیاء آنها با گیاهان خوراکی و دارویی مورد استقبال مردم در مناطق مشابه باشد.
۳.

دانش تولید سرمایش در حوزه فرهنگی هلیل رود؛ مطالعه موردی:آدوربَند و یَخ تِکَن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایش حوزه فرهنگی هلیل رود آدوربند یختکن کاوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۸
ارتباط دوسویه انسان و محیط طبیعی و بهره برداری از آن، دانش های شگرفی از جمله دانش گیاه مردم شناسی را در سرزمین ایران پدید آورد که نیازهای انسانی را برآورده ساخته و تکنولوژی جدید را نیز به چالش کشیده است. یکی از این دانش های منحصر به فرد دانش تولید سرمایش و سازه های بومی در حوزه فرهنگی هلیل رود است که با بعضی مناطق همجوار به خصوص حوزه بلوچستان و هرمزگان به دلیل ویژگی های همسان اقلیمی و فرهنگی، مشابهت های فراوانی دارد. حوزه فرهنگی هلیل-رود در اقلیم گرم و خشک ایران واقع شده و دارای تابستان های طولانی است که گاه تا حدود 8 ماه از سال را در بر می گیرد. به همین دلیل بدون اندیشه و دانش سرمایش زندگی و اقامت در این منطقه تقریبا غیرممکن بود. در پژوهش پیش رو دانش تولید سرمایش در حوزه فرهنگی هلیل رود به بحث گذاشته است و سازه هایی چون، کاوار، آدوربند، یَختِکن و بُن بلوک مورد بررسی قرار گرفتند. این سازه ها با مواد اولیه طبیعی دانش پیش تولید بسیاری از تولیدات صنعتی و معماری مدرن امروزی از جمله کولرهای آبی و سازه های سبک هستند. از این رو هدف اصلی مقاله شناخت ساز و کارهای ساکنان حوزه فرهنگی هلیل رود برای تولید سرمایش و بررسی سازه های معماری سنتی در این حوزه است. پرسش اصلی این است که چه سازه هایی مبتنی بر محیط و اقلیم منطقه در تولید سرمایش پدید آمدند؟
۴.

نقش کبوترخانه در برقراری ارتباط انسان با طبیعت در کشتزارهای حاشیه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتباط انسان با طبیعت معماری بومی کبوترخانه حیات کشتزار کشاورزی سنتی کشتزارهای اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
ارتباط انسان و طبیعت با حضورش در محیط طبیعی تحقق می یابد. این ارتباط غیرقابل اجتناب، در طول زمان دستخوش تغییرات زیادی شده و فرهنگ ها و آثار متعددی را پدید آورده است. کشاورزی و زیرساخت هایش ازجمله کبوترخانه ها در زمره همین آثار جای می گیرند. این معماری بومی به نحوی ساخته شده که ازیک طرف به طبیعت آسیب نرساند و از طرف دیگر باعث ارتباط کالبدی و فراکالبدی انسان و طبیعت شود و به حیات کشتزارهای اصفهان تعریفی متفاوت دهد. اگرچه این ارتباط به واسطه تغییر کشاورزی سنتی و حذف کبوترخانه ها، رنگ وبوی دیگری یافته و باعث تغییر کیفیت حیات در این نواحی شده؛ اما کالبد برجای مانده کبوترخانه ها امکان بازگشت دوباره آن به چرخه کشتزارها را می دهد. لذا پژوهش پیش رو علاوه بر جنبه های کالبدی که مورد توجه محققین پیشین بوده، به مفاهیم فراکالبدی پرداخته و تأثیر این معماری را در ارتباط انسان و طبیعت بررسی کرده است . در همین راستا چگونگی رابطه انسان و طبیعت در کشتزارهای اصفهان به واسطه حضور کبوترخانه پرسش اصلی است؛ که ابتدا با روش توصیفی-تحلیلی به تحول رابطه انسان و طبیعت درگذر زمان و در فلات ایران پرداخته و در ادامه این رابطه در کشتزارهای اصفهان بررسی شده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد ارتباط انسان و طبیعت در کشتزارهای اصفهان به چهار دوره قابل تفکیک است که کبوترخانه ها در دوره تعامل انسان با طبیعت بیشترین تأثیر را دارند. این معماری بومی نشانگر نحوه برخورد کشاورزان با محیط است که منجر به ارتباطی سه جانبه بین انسان، کشتزار و کبوترخانه شده است.
۵.

نگاهی کوتاه به ارتباط صوتی و سنت بُنگﹾ (بانگ) زنی در پهنه عشایر بویراحمد و ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قوم لر عشایر بانگ بنگ ارتباط صوتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۱۱۶
زاگرس به همراه کوه ها و دامنه هایش در طول تاریخ محل زیست کسانی بوده که تمایل به سرکشی و تمرد داشته و خواسته اند سر تسلیم در مقابل زورگویان و حکومت ها فرود نیاورند. از اقوامی که از قرن ها پیش در این رشته کوه و جنوب غربی ایران تا خلیج فارس سکونت داشته و دارند قوم لر می باشد که شیوه زندگی آنها در گذشته، متناسب با طبیعت کوهستانی و نحوه زیست آنها، اکثرًا کوچ رو بوده و از تجارب کهن و غنای خاص سنتهای گذشته گان که سینه به سینه نقل شده برخوردارند، از جمله در عصری که امکانات ارتباطی امروزی نبوده نحوه ارتباط و مبادله اطلاعات از راه دور که فوریت داشته «بُنگﹾ» زنی بوده که در این خصوص از تجربه شفاهی کهنسالان، و مکتوبات نویسندگان و تجربه و مشاهده نگارنده استفاده شده، و با توجه به موقعیت و وضعیت جغرافیایی و کوهستانی بودن منطقه ی لرنشین بویراحمد و ممسنی سعی می شود از نحوه و نوع ارتباط صوتی «بُنگ زنی» که پدیده ای سنتی و از ابزارهای خاص زندگی کوچی می باشد سخن به میان آید و نتایج حاصله گامی است در جهت شناخت گوشه ای از فرهنگ غنی این قوم که در زندگی روزمره آنها ساری و جاریست.
۶.

پژوهشی بر سنت سفالگری قلم سیاه میبد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میبد سفال قلم سیاه دانش بومی نقش مایه دوره آل مظفر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۹
تولید و فراوری سفال قلم سیاه در دوره آل مظفر یک روند منطقی و در پاسخ به نیازهای یک نظام اجتماعی پویا و تودرتو است. شهری که به سبب مرکزیت سیاسی و فرهنگی و مزیت های اقتصادی به چنان درجه ای از پیشرفت رسیده است که دارای مشاغل و جمعیت های متنوعی است. جامعه سفالگران میبد، تحت عنوان کوی فخاران دارای هویتی اجتماعی و حرفه ای است. این جامعه به سبب خویشاوندی و تمرکز تولید در محدوده ای مجاور راسته بازار قدیم میبد در جنب مسجد جامع کهن یک مکان گزینی مشخص دارد. انتقال و استمرار دانش بومی تولید سفال در قالب یک فرهنگ شفاهی و بومی است. رواج واژه ها و نام گزینی های بومی و محلی برای کلیه روندهای تولید سفال بخشی از هویت و منزلت شغلی در این حرفه محسوب می شود. مصالح و مواد اولیه این هنر صنعت بواسطه مواهب طبیعی معادن خاک رس ریزدانه و مرغوب در بومی سازی و تداوم آن تا به امروز نقشی بی بدیل دارد. استادکاران سفالگر با شناختی که از مواد معدنی و آلی منطقه دارند، با شیوه های کاملا سنتی و درون زا به تولید لعاب و رنگ برای پوشش سطوح سفالینه مبادرت می کنند. نقش مایه های به کار رفته در نقش اندازی و نگار گری آن بازتابی است از دنیای ذهنی ای که اقلیم، زیست بوم، معماری و سایر مناسبات اجتماعی با آن همبسته است. روش تحقیق در این مقاله میدانی با رویکرد مردم شناسی و مبتنی بر داده های سفالی مکشوفه از مطالعات باستان شناسی و مصاحبه و گفتگوهای شفاهی با استادکاران و مطلعین محلی است که برایند آن ارائه تصویری مناسب از سنت سفالگری قلم سیاه میبد، شیوه های فراوری مواد اولیه، و مراحل ساخت و تولید را در بر می گیرد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۰