آیین حکمت

آیین حکمت

آیین حکمت سال دوازدهم پاییز 1399 شماره 45 (مقاله پژوهشی حوزه)

مقالات

۱.

تأملی در حقیقت ادراک حسی بر اساس دیدگاه های شیخ اشراق و صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: صدرالمتألهین شیخ اشراق علم حضوری علم حصولی ادراک حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 88 تعداد دانلود : 855
شیخ اشراق ادراک حسی را- دست کم در محدوده ابصار- از مقوله علم حضوری می داند. صدرالمتألهین با نقد دیدگاه وی، تصویری حصولی از ادراک حسی را می پذیرد. ایشان بر این باور است نفس در ادراک حسی صورت هایی مجرد را که مماثل با صورت های موجودات مادی هستند در صقع خود انشا می کند. مطابق این بیان، محسوس بالذات از نگاه شیخ اشراق صورتِ خارجیِ مادی و از منظر صدرالمتألهین صورتِ ذهنیِ مجردِ مماثل با صورت خارجی مادی است. در این مقاله پس از تبیین مختصر دیدگاه شیخ اشراق درباره حقیقت ادراک حسی، شش اشکال عمده صدرالمتألهین بر دیدگاه مزبور را بررسی کرده و نشان داده ایم اشکالات مزبور دست کم با کمک مبانی حکمت متعالیه قابل پاسخ هستند. سپس با طرح برخی ایرادهای دیدگاه صدرالمتألهین ثابت کرده ایم دیدگاه ایشان گرچه می تواند برای ادراک خیالی تبیینی مناسب به شمار آید، برای توجیه ادراک حسی ناکافی است. هدف از این پژوهش آن است که نشان دهد دیدگاه شیخ اشراق در زمینه ادراک حسی با کمک مبانی صدرالمتألهین قابل دفاع است و اندیشه های این دو حکیم برجسته، بیشتر مکمل هم اند تا نافی یکدیگر.
۲.

نقش فطرت در چهارچوب اخلاقی ملاصدرا بر اساس نظام وجودشناختی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: فطرت معرفت علم حصولی علم حضوری اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 774 تعداد دانلود : 504
بسیاری از فیلسوفان اسلامی به وجود ادارکات فطری در بشر معتقدند. برخی صاحب نظران اندیشه اسلامی پذیرش ادارکات فطری اخلاقی را بهترین راه حل نسبی گرایی اخلاقی دانسته اند. در این نوشتار در پی یافتن پشتوانه ای استوار برای اخلاق هستیم و آن را در نظام هستی شناختی ملاصدرا و نیز در مسئله فطرت جست وجو می کنیم. در این مقاله پس از مطابقت دیدگاه ملاصدرا با کاربردهای واژه فطرت به این نتیجه رسیده ایم که بنا بر اصول انسان شناختی حکمت متعالیه از قبیل اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، جسمانیهالحدوث بودن نفس انسان فاقد پیش آورده های حصولی است؛ اما بر مبنای اصول «مساوقت وجود و علم»، «علم بسیط مشترک بین انسان ها» و نیز «علم معلول به ذات خود مستلزم علم به علت است» ادراک حضوری فطری قابل ثبات است. این ادراک حضوری و فطری به خداشناسی فطری منتهی می شود و این اصل پشتوانه ای استوار برای گزاره های اخلاقی خواهد بود.
۳.

هویت در پست مدرنیسم و حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: پست مدرنیسم هویت فوکو حکمت متعالیه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 614 تعداد دانلود : 775
سنت فلسفی مسلمانان و اندیشه غربی، در دوران های مختلف به گونه ای در تقابل با یکدیگر به سر می بردند. با روی کار آمدن دوران مدرن و نمودار شدن دستاوردهای ملموس آن در صنعت و تکنولوژی، کم نبودند کسانی که نسبت به میراث فلسفی مسلمانان بدگمان شدند و موج غرب گرایی دامن گیر آن ها شد. اما این وضعیت خیلی به طول نکشید؛ به مرور در غرب اندیشمندانی ظهور کردند که سخن از بحران در علوم اروپایی راندند و موجی از مخالفت با مدرنیته را به راه انداختند. یکی از این جریان های مخالف، پست مدرنیسم است که می توان آن را از آخرین دستاوردهای فلسفی غرب به حساب آورد. از سوی دیگر، حکمت متعالیه در میان مسلمانان، به عنوان مقبول ترین و متقن ترین سنت فلسفی معاصر تلقی می گردد. در این تحقیق تلاش شده است، تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، یکی از مهمترین مسائل مطرح در مباحث فلسفی؛ یعنی مساله هویت انسانی را از منظر این دو گرایش فکری بررسی کنیم. هدف نویسنده از این نوشتار آن است که نشان دهد، غرب که روزگاری خود را داعیه دار انسان باوری می دانست، امروز برای انسان هویتی باقی نگذاشته و او را به دیده تحقیر می نگرد، در حالی که فلسفه ملاصدار، هویت انسانی را به دیده کرامت نگریسته و آن را دارای جنبه های متعالی و الهی می داند. در آخر به این جمع بندی خواهیم رسید که در تفکر غربی، هویت انسان، سرنوشتی جز یأس و سرگشتگی نخواهد داشت، اما در نگاه صدرایی، هویت الهی انسان در تکاپوی رسیدن به مقصد و مقصودی والا است
۴.

تبیین چرایی بایسته های محبّت در قرآن بر اساس نفس شناسی ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ایمان محبت ملاصدرا قرآن حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 885 تعداد دانلود : 78
بخشی از اوصافی که خداوند درباره مؤمنان در قرآن بیان داشته، ناظر به محبّت و ولایت است و به طور صریح بیان می کند که ایمان به خدا با محبّت به دشمن خدا قابل جمع نیست. در آیات متعددی مؤمنان از دوستی با اهل کتاب، مشرکان و کفّار نهی شده اند. در این نوشتار پس از تبیین ارتباط ایمان و محبّت به خدا، چرایی تعارض آنها با محبّت غیرمؤمنان از منظر نفس شناسی ملاصدرا تبیین می گردد. ملاصدرا در برخی آثار خود به ایمان و آثار آن پرداخته و در مواضعی دیگر مباحث هستی شناختی محبّت را به میان آورده است. در این پژوهش با کمک تبیین نقش قلب به عنوان مرتبه ای از وجود انسان که محل شناخت، ایمان و محبّت است، نحوه تأثیر و تأثّر ایمان و محبّت از یکدیگر را برای تبیین چرایی بایسته های محبت در قرآن بررسی می کنیم. از آنجا که نفس انسان امری مجرد و بسیط است، موطن امیال او از شناخت های او منقطع نیست. محبّت ها و امیال انسان شناخت های او را تحت تأثیر قرارمی دهد، تا آنجا که می تواند چشم بصیر مؤمن را از ادراک حقیقت ناتوان کرده، او را به کفر بکشاند
۵.

بررسی تطبیقی «اتصال جسم طبیعی» در فلسفه اسلامی با مفهوم «میدان» در فیزیک جدید(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: جسم طبیعی اتصال خلأ نظریه میدان فلسفه اسلامی فیزیک جدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 25 تعداد دانلود : 868
جسم نزد بسیاری از فیلسوفان یونانی همچون ارسطو و حکمای اسلامی همچون ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا پیوسته «متصل» است که البته این دیدگاه، نظر ذره گرایان را که قایل به گسستگی جسم هستند، نفی می کند. با توجه  به اینکه آخرین یافته های فیزیک جدید نیز با دیدگاه پیوستگی جسم مقارنه دارد، ما در این مقاله برآنیم وجوه تقارن میان دیدگاه غالب در فلسفه اسلامی و فیزیک جدید در خصوص پیوستگی جسم طبیعی را کاوش کنیم. این وجوه عبارت اند از: پیوستگی میدان های بنیادین طبیعت در مدل استاندارد ذرات بنیادی، وجود حد یا جزء مشترک در مفهوم فلسفی «اتصال» و نیز «میدان» در فیزیک جدید که در قالب انتگرال فوریه یا جمع پیوسته امواج و میدان های ساده جزئی قابل تبیین است. علاوه بر این در این خصوص نیز بحث خواهد شد که مفهوم خلأ کامل (هیچ یا عدم) که بر اساس دیدگاه ذره گرایی است، هم در فلسفه اسلامی و هم در فیزیک جدید- که در آن خلأ موجودی نه تنها خالی بلکه پیوسته و غنی است- طرد می شود.
۶.

مناسبات حکمت متعالیه و علم اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه علم اجتماعی فلسفه علوم اجتماعی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 34 تعداد دانلود : 775
فهم مناسبات حکمت متعالیه و علم اجتماعی در توصیف و تحلیل علم اجتماعی با رویکرد اسلامی و چگونگی رشد و توسعه آن از آنچه بود و آنچه باید باشد، حائز اهمیت ویژه ای است. مسئله اصلی این است که چه مناسباتی بین حکمت متعالیه و علم اجتماعی وجود دارد و حکمت متعالیه چه تأثیری بر آن داشته یا چه ظرفیت هایی برای آن دارد؟ پاسخ به این پرسش منوط به بررسی تأثیر حکمت متعالیه بر علم اجتماعی در سه ساحت نظری یعنی مبانی عمیق و عام علم اجتماعی اسلامی، فلسفه علوم اجتماعی و ساحت مفاهیم، مسائل و حوزه های علم اجتماعی اسلامی است. این تحقیق با روش اسنادی و تفسیر و تحلیل محتوای متون مربوط به حکمت متعالیه قابل انجام است. هر یک از مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی تأثیرات خاصی بر علم اجتماعی اسلامی داشته و سبب هماهنگی و انسجام علم اجتماعی با حکمت نظری و عملی از جهت موضوع، مفاهیم، مسائل و روش شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹