مقالات
حوزه های تخصصی:
مبناگرایان، باورها را به دو دسته پایه و غیرپایه تقسیم می کنند و باور پایه را باوری می دانند که برای توجیه آن نیازی به باور دیگر نیست. در میان باورهای پایه، باورهای وجدانی جایگاه بسیار محکمی دارند و یکی از مبانی معتبر معرفت شناخته شده اند. در حالی که عقل گرایان حداکثری مثل دکارت، باورهای وجدانی را خطاناپذیر می دانند، عقل گرایان معتدل مانند لارنس بونجور، امکان وقوع خطا را در وجدانیات می پذیرند. بونجور در تبیین چگونگی توجیه باورهای وجدانی، نظریه «آگاهی سازنده» را ارایه می کند. آگاهی سازنده از نظر او، حالتی غیرمفهومی است که با فرایند توصیفی به باور وجدانی تبدیل می شود. در میان فیلسوفان مسلمان معاصر، آیت الله مصباح یزدی توجیه باورهای وجدانی را به دلیل انتساب مستقیم آنها به علم، حضوری می داند و به خطاناپذیری آنها معتقد است. این نوشتار با رویکردی تحلیلی سعی دارد تا دیدگاه آیت الله مصباح یزدی، از مبناگرایان مسلمان و بونجور، از مبناگرایان غربی را درباره خطاپذیری یا خطاناپذیری وجدانیات تبیین کند و از این راه بر اساس فلسفه اسلامی، ایرادهای عمده ای را که در میان فلاسفه غرب بر خطاپذیری باورهای وجدانی مطرح شده است، پاسخ دهد
بررسی خلق و تدبیر عالم هستی در پرتو نظریه حدوث اسمی از منظر امام خمینی(ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از منظر عرفای مسلمان، از جمله امام خمینی(ره)، خلق و تدبیر عالم هستی، ناشی از تجلیات و جلوه های خاص اسماء و صفات گوناگون خداوند است. مقاله حاضر با هدف تبیین خلق و تدبیر عالم هستی از دیدگاه امام خمینی(ره)، با استناد به آثار مکتوب ایشان و با روش توصیفی - تحلیلی با محوریت نظریه حدوث اسمی، طبق مبانی عرفانی امام خمینی(ره) بحث کرده است. دیدگاه حدوث اسمی، از جمله نظریات مطرح در بحث حدوث و قدم عالم از سوی حکیم ملاهادی سبزواری است و بر اساس آن، در تعین احدیت که نخستین تعین ذات و مرتبه پیش از واحدیت است، اشیاء سابقه عدم و نیستی دارند. ماهیات و اعیان موجودات در مرحله اسماء و صفات و پس از تعین ثانی در مقام واحدیت ایجاد می شود. در این مقاله، خلق و تدبیر عالم هستی در پرتو نظریه حدوث اسمی، ثابت کرده که خداوند با تجلی در اسم «مبدع»، عالم هستی را ایجاد کرده است؛ یعنی عالم هستی با اسم آفریده شده است. ازاین رو، هر چیزى که در عالم طبیعت پدید می آید، حتماً اسماء الهی در آن نقش دارند. عالم با اسم «رب» آغاز شده است و بنا و تأسیس عالم هستی با اسم خداوند است. به همین دلیل، هر موجودی غیر از انسان کامل، در قلمروی تدبیر اسم خاص خداوند قرار دارد که از آن اسم، تعبیر به «رب» شده است و حق تعالی به لحاظ آن اسم در او نقش آفرینی و تصرف می کند
بررسی شبهات رجعت و تناسخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به رجعت و رد تناسخ، از جمله مباحث مهمی است که در حوزه کلام شیعی مطرح است. این در حالی است که برخی از اندیشمندان غیرشیعه، تصور کرده اند در نگاه شیعه، رجعت همان تناسخ است و چون تناسخ را باطل دانسته اند، به شدت بر اعتقاد به رجعت هم تاخته اند. اما آیا به واقع نزد کلام شیعی، رجعت همان تناسخ است؟ سؤال اصلی پژوهش پیش رو چنین است: تفاوت رجعت با تناسخ در کلام شیعی چیست؟ این سؤال با رویکردی منصفانه، چگونگی نگاه شیعی را به مفهوم رجعت و تناسخ واکاوی می کند. یافته های پژوهش، این فرضیه را به اثبات می رساند که این دو مفهوم با هم متفاوت بوده، رجعت مورد پذیرش و تناسخ باطل است. در این مقاله می کوشیم ابتدا مستندات اتهام های نگاه غیرشیعی را به شیعه در خصوص مسیله رجعت و تناسخ بیان کنیم. سپس در پاسخ به این اتهام ها، با نگاهی موشکافانه دلایل اثبات رجعت و رد تناسخ را نزد شیعه ارایه می نماییم و در پایان نیز به چرایی این اتهام ها پرداخته، برخی دلایل تاریخی و معرفتی آنها را بیان خواهیم کرد. این مقاله با روش تحلیلی اسنادی سامان یافته است.
بررسی تطبیقی «عقلانیت باور دینی» از منظر پلانتینگا و علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پرسش از «عقلانیت باور دینی» ذهن دین پژوهان، به ویژه بسیاری از فلاسفه دین را به خود معطوف کرده است. زمینه طرح این پرسش، مخصوصاً «معقولیت باور به خدا» را باید در مغرب زمین جست وجو کرد. به چالش کشیده شدن مفاهیم بنیادین دینی، در کنار نارسایی برخی مفاهیم فلسفی، بسترساز تضارب آرا درباره اعتبار عقلانی باورهای دینی گردید. سؤال محوری در اینجا این است که: آیا اساساً یک باور دینی - و به طور خاص باور به خدا - می تواند معقول باشد یا این باور را باید بر مبنای دیگری تبیین نمود؟ در پاسخ به این پرسش، تلاش های بسیاری از سوی آن دسته از فلاسفه غربی که دین یکی از دغدغه های اصلی تفلسف آنها بوده، و نیز فیلسوفان برجسته مسلمان انجام شده است، که از جمله آن می توان به آلوین پلانتینگا و علامه طباطبایی اشاره نمود. رسالت نوشتار فرارو، بررسی تطبیقی موضوع فوق و ارایه ادله و نوع یا الگوی عقلانیتی است که این دو فیلسوف از باور دینی ارایه می دهند. در این مقاله از روش کتابخانه ای با بهره گیری از دو عنصر توصیف و تحلیل برای بررسی تطبیقی آرای علامه و پلانتینگا استفاده شده است. بخش اول این مقاله، راهکارهای پلانتینگا را در پاسخ به منتقدان باوری دینی مورد توجه قرار داده است و در بخش دوم، دیدگاه علامه و مدل وی از عقلانیت باور دینی بررسی می شود. پایان بخش این نوشتار نیز به جمع بندی و نتیجه گیری مقایسه ای دیدگاه های این دو اندیشمند اختصاص یافته است.
اندیشه فلسفی سنخیّت میان خدا و خلق؛ نقدها و پاسخ ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عدم درک صحیح از مسیله سنخیت میان خدا و خلق، موجب مطرح شدن اشکالاتی از سوی مخالفان شده است. تمامی این اشکالات در این سؤال اساسی خلاصه می شود که: چگونه سنخیت میان خدا و خلق موجب تشبیه او به مخلوقات نمی گردد؟ در پاسخ به این سؤال با مراجعه به متون فلسفه اسلامی و استفاده از روش تحلیلی، درمی یابیم که تنزل معلول از علت به عنوان یکی از مبانی اثبات سنخیت - میان علل فاعلی ایجادی و معلولاتشان رخ می دهد، نه علل طبیعی، و خداوند در این مسیله، شباهتی با علل طبیعی ندارد. افزون بر این، او با شدت وجودی خویش از سایر علل ایجادی نیز متمایز است. لازمه سنخیت، واجب بودن ممکن و تعدد واجب الوجود نیست؛ زیرا وجود همانند ماهیت نیست تا لازم باشد در تمام مصادیقش، ذات خود را حفظ کند. قاعده «معطی شیء فاقد شیء نیست» شامل فاعل بالاراده ای چون خداوند نیز می باشد؛ با این تفاوت که مالکیت خداوند بر وجودی که به مخلوقات عطا کرده، مالکیت حقیقی و برترین نوع مالکیت است. سنخیت میان خالق و مخلوق از جهاتی و تباین میان این دو از جهات دیگر، مستلزم ترکیب در ذات خداوند نخواهد بود؛ زیرا این جهات هر دو به وجود برگشت می کنند که حقیقت واحدی است.
بررسی تقریرهای مهم برهان اخلاقی نظری بر وجود خدا با رویکرد عینیّت ارزش های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
براهین اخلاقی اثبات وجود خدا که از یک رشته مقدمات با محتوای تجربه و اندیشه اخلاقی صورت یافته اند، به برهان اخلاقی عملی و نظری تفکیک می یابند. برخی همچون کانت با استناد به اینکه اخلاق اساساً تعهدی عقلانی است، بر ضرورت وجود قاعده اخلاقی در جهان هستی تأکید ورزیده، مدعی اند فرد به دلیل عمل به ارزش های اخلاقی، ناگزیر به پذیرش وجود خداوند است. منتقدان معتقدند این گونه برهان از اثبات وجود خارجی خداوند ناتوان است؛ ازاین رو، برخی دیگر با تکیه بر وجود عینی ارزش های اخلاقی، به ارایه برهانی نظری بر وجود خدا پرداخته اند که مقبولیت بیشتری یافته است. مدعا این است که رفتارهای اخلاقی انسان ها در ادوار مختلف، مبتنی بر وجود مجموعه ای از ارزش های اخلاقی عام، جهان شمول و آفاقی است که صرفاً با در نظر گرفتن خدایی یگانه قابل تبیین است. بعضی دیگر نیز اساساً بر سرشت دینی الزام و انگیزش اخلاقی توجه نموده، بر این باورند که جز خداوند و اوامر او، هیچ نیرویی نمی تواند فاعل اخلاقی را به سوی انجام افعال اخلاقی ترغیب نماید. در مقاله حاضر، تقریرهای گوناگون برهان اخلاقی نظری مبتنی بر عینیت ارزش های اخلاقی بررسی و نقد می گردد. در ارزیابی کلی نتیجه گرفته می شود هرچند این گونه برهان از حیث سازگاری درونی و بیرونی دارای نقاط ضعف است، در تکمیل استدلال های خداگرایانه حایز اهمیت است
بررسی منشأ حق های طبیعی بشر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسیله حق، یکی از مسایل مهم در زندگی اخلاقی، حقوقی و سیاسی بشر است و امروزه ادعای حق داشتن، در گسترده ترین سطح خود در حال جریان است. حق های گوناگون در حوزه های مختلف خانواده، اجتماع و در سطح بین المللی مورد ادعا قرار می گیرد و در خصوص برخی از آنها - مانند حقوق بشر - ادعای طبیعی بودن می شود. اما آیا چنین ادعاهای گسترده، مبنایی عقلانی نیز دارد یا اینکه هر کس می تواند ادعای حق کند؟ فرض دوم مستلزم هرج و مرج در زندگی اجتماعی بشر و تحمیل خسارت های گوناگون است؛ اما فرض اول، محل نزاع متفکران در حوزه مباحث فلسفه حق به شمار می آید. آیا خداوند مبنا و منشأ حق های طبیعی بشر است یا نیاز بشر، طبیعت بشر و ... منشأ حق او هستند؟ در این نوشتار برخی از دیدگاه های مهم را درباره منشأ حق های طبیعی بشر بررسی و در انتها دیدگاه مورد قبول (ملکیت تکوینی) را ارایه می کنیم.