مقالات
حوزه های تخصصی:
بر اساس دیدگاه اندیشمندان اسلامی، انسان موجودی فطرتمند است؛ به این معنا که جنبه ثابتی دارد که دین الهی با آن هماهنگ بوده، بر اساس آن نازل شده است. ازاین رو، فطرت به آفرینش ویژه انسان اشاره دارد که در سه بعد شناختی، گرایشی و توانشی قابل دسته بندی است. پذیرش مسئله فطرت به عنوان یکی از مهم ترین پیش فرض های انسان شناختی در علوم انسانیِ اسلامی، آثار فراوانی از خود به جای می گذارد. نوشتار حاضر تلاش کرده است برایند این مبنا را از حیث معرفت شناختی بررسی کند. اینکه فطرت می تواند چونان منبعی برای معرفت و معیاری برای توجیه و سنجش آن، و تنها راه حل چالش نسبیت در علوم توصیفی و هنجاری به شمار آید، از جمله دستاوردهای پژوهش حاضر تلقی می شود.
بررسی و نقد مؤلفه های معنویتِ پسا تجدّدی از منظر معنویت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های اصلی دوره پساتجدد، رشد روزافزون معنویت خواهی و به دنبال آن، شکل گیری جنبش های نوپدید معنویت گراست، اما ارائه معنویت های نوپدید با مؤلفه هایی که برای آن تعریف شده است به ویژه تأکید بر انسان مداری و عرفی گروی صلاحیّت و نیز توانایی مدّعیان این معنویت ها را در پاسخ به نیاز معنویت خواهی انسان، با تردید های جدّی مواجه ساخته است. سؤال اصلی این است که: معنویت های دوره پساتجدد با کدامین برهانِ عقلی یا نقلی، مدعیِ پاسخ به نیاز معنوی انسان معاصرند؟ نوشتار حاضر درصدد است با واکاوی مؤلفه های معنویت های دوره پست مدرن و مقایسه آن با مؤلفه های معنویت اسلامی، عیار راستی مدعیات این نوع معنویت ها را با سنجه معنویت اسلامی بسنجد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، کتابخانه ای است که در آن با استفاده از دو عنصر توصیف و تحلیل به این نتیجه دسته یافته که معنویت اسلامی قادر به ارائه نسخه ای جایگزین برای این نوع معنویت هاست؛ معنویتی که به دلیل سرچشمه گرفتن از وحی و برخورداری از پشتوانه مستحکم عقل، افزون بر جلب اعتماد پیروان خود، ثمربخش بودنِ اجرای دستورالعمل های خود را تضمین می کند.
مکان و خلأ در فلسفه سینوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از گزاره های بسیار مورد توجه در فلسفه اسلامی، به ویژه در بحث طبیعیات، بحث مکان و به تبع آن بحث خلأ است؛ به طوری که همواره این پرسش، ذهن را مشغول می کند که: آیا خلأ و ملأ وجود دارند؟ و اگر وجود دارند، آنها غیر از مکان هستند یا منطوی در مکان شده اند؟ این مقاله درصدد است به این پرسش ها پاسخ دهد: اولاً، خصوصیات و ویژگی هریک چگونه است؟ ثانیاً، وجود و عدم وجود آنها، با کدام ادله عقلی قابل اثبات است؟ همواره دو تلقی از مکان وجود داشته است: یکی اینکه مکان، سطح خارجی جسم است و دیگر اینکه مکان، ابعاد سه گانه طول، عمق و عرض فضایی را داراست که جسم در آن واقع می شود. اما این پرسش مطرح است که: آیا جسم دارای ابعاد سه گانه است؟ اگر هست، مکانی که ابعاد سه گانه دارد، آیا جمیع ابعاد جسم را من جمیع الجهات دربرمی گیرد؟ به عبارت دیگر، آیا جسم من جمیع الجهات در مکان قرار دارد یا بعدی از ابعادش در بعدی از ابعاد مکان قرار می گیرد؟ اغلب فیلسوفان اسلامی، خلأ را انکار می کنند، ولی برخی دیگر درصدد اثبات آن هستند. این مقاله از نوع تحقیقات بنیادی بوده، روش پاسخ گویی به پرسش های آن، تحلیلی توصیفی است. همچنین شیوه گرد آوری اطلاعات به صورت اسنادی و گزارش های علمی بوده است. نتیجه این پژوهش آن است که ابن سینا مکان را سطح خارجی جسم محوی یا سطح داخلی جسم حاوی به شمار می آورد و در هر حال این مکان چیزی جز متمکن نیست که یا حاوی و یا محوی است. بنابراین، وی نمی تواند خلأ را به عنوان محیطی که از هرگونه ماده خالی باشد، بپذیرد. ابن سینا بطلان خلأ را بر سه اصل استوار ساخته است: 1. فاقد ابعاد بودن خلأ؛ 2. فرض بی نهایت بودن آن؛ 3. اثبات بطلان حرکت در محیط لایتناهی.
بررسی رابطه حسن و عشق و هنر از منظر شیخ احمد غزالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تصوف شیخ احمد غزالی، تصوفی عاشقانه است که در آن، حسن و عشق از عناصر اصلی سلوک شمرده می شوند. حسن از پی تجلی و عشق از پی دیدن حسن می آید. با دیدن حسن، شور عاشقانه حادث می شود؛ پس عشق همواره پس از تجلی حسن است. در این مقاله ابتدا عشق و حسن را از منظر غزالی توضیح داده، سپس چند ویژگی اصلی آنها را در رابطه با هم بررسی کرده ایم که عبارت اند از: برای انسان بودن عشق، کرشمه حسن و کرشمه معشوقی، اشتقاق عاشق از عشق و اشتقاق معشوق از تجلی حسن، و تشکیکی بودن حسن و عشق. در نهایت به بحث هنر از نگاه غزالی پرداخته ایم. او هنر را با تشبیه مرتبط می داند. هنرمند حسن را می بیند و آن را در اثرش می نمایاند؛ پس هنرمند از آنجا که حُسن بین است، عاشق است و از آنجا که حسن را می نمایاند، اهل تشبیه است. در پایان به هنر مطلوب از دید غزالی می پردازیم؛ هنری که از بیخودی هنرمند برخاسته است و دراصطلاح آن را «هنر بی هنری» می نامند.
پاسخ به شبهه «فیصل نور» در تعارض گفتار امام مجتبی(ع) با نصوص امامت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نصوص دال بر امامت ائمه اثنی عشر(ع) به حدی در منابع شیعه فراوانی دارد که به آسانی می توان بر آن ادعای تواتر کرد. برخی از این نصوص در منابع اهل سنت نیز یافت می شود. «فیصل نور» از نویسندگان معاصر وهابی، منکر تمامی نصوص امامت شده و به زعم خود در کتاب الامامه و النص این مسئله را از منابع شیعه به اثبات رسانده است. او در بخشی از این کتاب که به امام حسن مجتبی(ع) اختصاص یافته است، جریان صلح آن حضرت را با معاویه و همچنین سخنانی را که از آن حضرت در این زمینه نقل شده است، دلیل شایستگی معاویه در مسئله حکومت دانسته، آن را در تعارض با نصوص امامت می داند و پس از انکار امامت حضرت مجتبی(ع)، به این نتیجه می رسد که هیچ نصی درباره امامت امامان اثنی عشری وجود ندارد. این مقاله با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، درصدد نقد این دیدگاه برآمده، با تحلیل روایات مورد استناد فیصل نور و نیز اثبات وجود نصوص امامت در سخنان امام مجتبی(ع) اثبات می کند که صلح آن حضرت با معاویه، به دلایلی همچون عدم همراهی یاران آن حضرت و اموری دیگر بوده است و بدین وسیله، توهم تعارض آن با سخنان آن حضرت در نصوص امامت دفع خواهد شد.
تقریب نظر ابن سینا و ملاصدرا درباره وجود رابط و رابطی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مبحث علت و معلول یکی از مباحث مهم و دیرینه فلسفه است که در طول تاریخ، تطور معنایی قابل ملاحظه ای پیدا کرده، سرانجام در حکمت صدرایی به بحث رابط و مستقل انجامیده است. نزد ملاصدرا وجود رابط با وجود رابطی تفاوت دارد، ولی اینکه آیا قبل از ملاصدرا کسی توانسته است با گذر از وجود رابطی به وجود رابط نزدیک شود یا تنها او توانسته در وجودشناسی تحول پدید آورد، مسئلهای است که در این مقاله با مراجعه به آثار ابن سینا مورد بررسی قرار می گیرد. نظر به اینکه باور به وجود رابطی معلول با فطرت توحیدی سازگار نیست، نمیتوان قبول کرد ژرفاندیشی مانند ابن سینا که با برداشتن گامهای اولیه لازم، در تعالی فلسفه ملاصدرا نقش مؤثر داشته است، در وجود رابطی متوقف شده باشد. توجه ابن سینا به ذاتی بودن وابستگی و نیازمندی برای موجود نیازمند، شاهد بر آن است که ایشان به رابط دانستن معلول نزدیک شده بود. این تحقیق با روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته است و نتیجهای که از آن به دست میآید، آن است که ابن سینا زمینه ورود به وجود رابط را فراهم کرده است.
ویژگی تعریف و مؤلّفه های آن از دیدگاه سقراط و ارسطو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد است با اشاره به جایگاه بنیادین «تعریف» در اندیشه سقراط و ارسطو، به این پرسش پاسخ دهد که: ویژگی و مؤلفه های تعریف از نظر این دو فیلسوف چیست؟ ازآنجاکه این تحقیق، پژوهشی بنیادی است، این مقاله با روش استناد به منابع اصلیِ دو فیلسوف در راستای پاسخ بدین پرسش اساسی، ویژگی و مؤلفه های آن را بررسی می کند. بدین منظور، ابتدا بارزترین ویژگی تعریف را که همان «کلیت» آن است، مورد بحث قرار داده، سپس مؤلفه های تعریف را از دیدگاه این دو اندیشمند تحقیق و بررسی می کند. نهایتاً نظر آن دو متفکر درباره اینکه کدام یک از علل چهارگانه باید بنیاد تعریف قرار گیرد، مورد ارزیابی قرار گرفته، ضمن تحقیق در مغایرت دیدگاه های سقراط در رساله های گوناگون افلاطون، اختلاف نظر او با ارسطو مورد پژوهش و نقادی قرار گرفته است
استدلال منطقی در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خدای سبحان در قرآن کریم، رسالت پیامبر اکرم(ص) را تلاوت آیات، تعلیم کتاب و حکمت، و تزکیه نفوس معرفی می کند. جامع همه این رسالت ها، رسالت دعوت به سوی خداست. قرآن کریم با بیان این رسالت جامع، روش های آن، یعنی حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن را بیان کرده است. خدای سبحان شیوه های گوناگون دعوت را به رسول خدا(ص) آموخته و خود نیز در تبیین و تفهیم معارف قرآنی، آنها را به کار گرفته است. در این پژوهش، با اذعان به وجود استدلال عقلی به لحاظ صورت و ماده در قرآن، به بررسی برخی از الگوهای صوری استدلال در قرآن، یعنی الگوی قیاسی می پردازیم. بررسی تمام صورت های استدلال، مانند صورت مصرّح و مضمر، صورت بسیط و مرکب، صورت قیاس، استقراء و تمثیل و بررسی تفصیلی تمام صورت های قیاسی، یعنی اقترانی حملی و شرطی و استثنایی اتصالی و انفصالی، و همچنین بررسی روش برهان، خطابه و جدل در قرآن، نیازمند پژوهش های متعدد و مستقل است و در این تحقیق مختصر نمی گنجد. به همین دلیل در این پژوهش، به اختصار به بررسی برخی از صورت های استدلال، یعنی صورت قیاسی می پردازیم و سایر مباحث را به پژوهش های دیگر واگذار می کنیم
بررسی انتقادی نظریه «عقل دفائنی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقل انسانی از دیدگاه اسلام از جایگاه والایی برخوردار است؛ تا آنجا که رسول باطنی شمرده شده، سعادت و شقاوت آدمی را در گرو پیروی و عدم پیروی از آن دانسته اند. اما اینکه حقیقت عقل مزبور چه بوده، جایگاه آن در کشف معارف دینی چیست، مسئله ای است که از دیرباز تا کنون مورد توجه دانشمندان دینی است و دیدگاه های گوناگونی دراین باره پدید آمده است. یکی از دیدگاه هایی که در این مسئله به وجود آمده، این است که عقل انسانی، نیرویی است که به دفائنی و سطحی یا الهی و ابزاری (فلسفی) یا عمقی و سطحی تقسیم می شود و آنچه در کشف معارف دینی نقش دارد، عقل دفائنی، الهی و عمقی است، نه عقل سطحی، ابزاری و فلسفی. در این نوشتار با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی و نقد این نظریه پرداخته، آشکار کرده ایم که دیدگاه یادشده قابل دفاع نیست و اشکالات متعددی در پی دارد.
خیال به مثابه نفس حیوانی بازشناسی قوّه خیال نزد صدرالمتألهین در پرتوی تبیین مبانی و تحلیل کارکردها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قوّه خیال در فلسفه ابن سینا و تابعان وی، «خزانه» صوَری معرّفی می شود که جزئی است و به وسیله حسّ مشترک ادراک شده است. در مقابل، صدرالمتألهین در مقام تعریف قوّه خیال، دو دیدگاه متفاوت ولی منسجم و منطقی را ارائه کرده که با تحلیل روش شناختی وی در مباحث نفس، قابل استنتاج و توصیف است. مسئله اساسی پژوهش جاری، توصیف نظریه واقعی صدرالمتألهین در مسئله چیستی خیال و سپس مقایسه آن با دیدگاه رایج مشائیان، به منظور کشف نقاط اشتراک و افتراق حقیقی این دو دیدگاه است. یافته اصلی که بر اساس روش تحلیلی منطقی و با تکیه بر روی آورد تحلیل گزاره ای و سیستمی عبارات صدرالمتألهین در دو مقامِ «تبیین مبانی شناخت قوّه خیال» و «ارائه کارکردهای این قوّه» به دست آمده است، حاکی از اتخاذ دو رویکرد از سوی صدرالمتألهین در تعریف قوّه خیال است. وی در ابتدای مباحث نفس شناسی و قوای آن، تابع دیدگاه مشهور مشائیان است. پس از آن و در فرایندی تعالی گونه و با ابتنا بر امکان تشکیک در قوای نفس، دیدگاه دیگری را در بازشناسی قوه خیال ارائه می دهد. صدرالمتألهین خیال را به مثابه نفس حیوانی و فصل حقیقی انسان در مرتبه حیوانیّت معرّفی نموده که خود، مبتنی بر قوّه انگاری هریک از مراتب سه گانه نفس انسانی در نظام فلسفی وی است.