مدیریت کسب و کارهای بین المللی
مدیریت کسب و کارهای بین المللی سال دوم پاییز 1398 شماره 3 (پیاپی 6) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در ادبیات مربوط به بازاریابی بینالملل مطرح میگردد، نگرش مصرفکنندگان نسبت به محصولات خارجی است. با توجه به اینکه امروزه بستری جهانی برای عرضه محصولات و خدمات برای کشورهای مختلف پیشآمده، طبیعتاً مسائل قومیتی، تاریخی و بهطورکلی نگرشی بر نحوه رفتار مصرفکنندگان تأثیر میگذارد. بهطورکلی، به دلایل مختلفی ازجمله اختلافات سیاسی یا مذهبی، گاهی اوقات مصرفکنندگان از خرید محصولات کشور یا قومیتی خاص سرباز میزنند که بیانگر نقش احساسات و نگرش افراد در انتخاب نهایی محصول است. هدف از پژوهش حاضر بررسی این عوامل (خصومت مشتری، تعصب مذهبی و ملیتگرایی بر تمایل) در بین مصرفکنندگان تهرانی و تأثیر آنها بر تمایل به خرید کالاهای آمریکایی است. همچنین به بررسی اثر تعدیلگری قیمت در روابط بین این عوامل بر تمایل به خرید کالاها پرداخته شد؛ بنابراین بر اساس مدل پیشنهادی که از ادبیات خصومت مصرفکننده استخراج گردیده است، به بررسی و توسعه فرضیات و مدل پژوهش پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرفکنندگان تهرانی بودند، بر اساس فرمول کوکران نمونهای برابر با 420 نفر با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. از پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی با استفاده از روایی همگرا و واگرا مورد تأیید قرار گرفت. جهت رد یا اثبات فرضیات مدل از مدلسازی معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی در نرمافزار پی ال اس استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان میدهد که تعصبات مذهبی بیشترین تأثیر بر عدم تمایل به خرید کالای آمریکایی دارد و تأثیر دشمنی مشتری بر تمایل به خرید مورد تأیید قرار نگرفت. نتایج تعدیلگری حاکی از آن بود که قیمت تأثیر دشمنی مشتری بر تمایل به خرید را بهبود میبخشد. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی کاربردی و نیز محدودیتهای این مطالعه ارائه میگردد.
توسعه عملکرد صادراتی محصولات فرهنگی (نمونه پژوهی: شرکت های صادر کننده نرم افزار فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، تقویت صادرات غیرنفتی یکی از اهداف راهبردی کشور است که توجه ویژه به آن، رشد اقتصادی را به همراه دارد. از سوی دیگر یکی از راههای مهم و تاثیرگذار بر افزایش صادرات، بهبود عملکرد صادراتی شرکتهای صادرکننده است. نظر به اهمیت موضوع، در این پژوهش، تأثیر اثربخشی بازاریابی، قابلیتهای بازاریابی و بازارگرایی صادرات بر عملکرد صادراتی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارشناسان 70 شرکت تولید و صادرات نرمافزار در شهر تهران بودند. با توجه به اینکه جامعه آماری در این پژوهش محدود بود، تعداد 410 پرسشنامه به صورت نمونه در دسترس در جامعه مذبور توزیع شد که از این تعداد براساس جدول کرجسی مورگان، 210 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از مدل معادلات ساختاری، فرضیهها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده آن است که با ارتقا سطح بازارگرایی صادرات در شرکتهای صادرکننده نرم افزار فرهنکی، میتوان بر بهبود اثربخشی بازاریابی، قابلیتهای بازاریابی و عملکرد صادرات تأثیر گذاشت و همچنین با افزایش قابلیتهای بازاریابی میتوان بر افزایش اثزبخشی بازاریابی و عملکرد صادرات تأثیر گذاشت. از دیگر نتایج، تأثیر مثبت اثربخشی بازاریابی بر عملکرد صادرات میباشد.
تأثیر عوامل فزاینده کارایی بر بهره وری کل عوامل تولید با تأکید بر مؤلفه های آمادگی فنی در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده تأثیر عوامل فزاینده کارایی شامل آمادگی فنی، کارایی بازار کالا، کارایی بازار نیروی کار، توسعه بازار مالی، آموزش عالی و مهارتافزایی و اندازه بازار بر بهرهوری کل عوامل در 40 کشور منتخب جهان طی دوره 2017-2011 بررسی شود. بههمین منظور، مدل تحقیق با استفاده از دادههای تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیمیافته در پنج حالت برآورد گردید. در حالت اول از شاخص کلی آمادگی فنی و در حالات دوم تا پنجم به تناوب از یکی از مؤلفههای آن (شامل دسترسی به جدیدترین فناوریها، جذب فناوری در سطح بنگاهها، انتقال فناوری از طریق سرمایهگذاری مستقیم خارجی و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات) به عنوان متغیر کلیدی در مدل تحقیق استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب تخمینی شاخص کلی آمادگی فنی و چهار مؤلفه آن بر بهرهوری کل عوامل تولید در کشورهای مورد مطالعه مثبت و معنادار است. همچنین، ضرایب تخمینی شاخصهای کارایی بازار کالا، کارایی بازار کار، توسعه بازار مالی، اندازه بازار و آموزش عالی و مهارتافزایی به عنوان عوامل فزاینده کارایی بر بهرهوری کل عوامل مثبت و معنادار است.
تاثیر برنامه های تشویقی صادرات بر عملکرد صادراتی: نقش جذابیت های بازارهای خارجی و قابلیت های صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه تجارت نوین که بر پایه نظریه نظریه رشد نوین توسعه یافته است، به تجارت بینالملل و رشد اقتصادی طی دهههای 1990 میپردازد و بر پیشرفت تکنولوژیکی و پیامدهای خارجی آن و نیز استفاده از دانش جدید به عنوان متغیر آشکار توجه دارد. برنامههای تشویق صادرات (EPPS) اطلاعات و دانش مدیران را در حوزه صادرات تکمیل میکند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر برنامههای تشویقی صادرات بر عملکرد صادراتی شرکتهای بازرگانی بینالمللی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با نقش میانجی جذابیتهای بازارهای خارجی و قابلیتهای صادراتی شرکت است. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی در دسترس تعداد 240 پرسشنامه از شرکتهای بازرگانی فعال ایران جمعآوری گردیده و برای آزمون فرضیههای تحقیق و تحلیل دادهها از مدل سازی معادلات ساختاری SEM استفاده شد. نتایج دادههای آماری و مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که برنامههای تشویقی صادرات بر عملکرد صادراتی شرکت تاثیر مستقیم ندارد و تاثیر آن از طریق ادراک جذابیتهای بازارهای خارجی و همچنین توسعه قابلیتهای صادراتی شرکت بر عملکرد صادراتی شرکت اتفاق میافتد. همچنین بررسی نتایج نشان میدهد که متغیر برنامههای تشویقی صادرات به صورت مستقیم و غیرمستقیم، 66 درصد از تغییرات متغیر عملکرد صادراتی را تبیین میکند که نشان دهنده اهمیت برنامههای تشویقی صادرات در رسیدن به عملکرد صادراتی برتر است. براساس نتایج این تحقیق، توصیه میشود در برنامههای مربوط به تشویق شرکتهای بازرگانی به مباحث آموزشی بیش از پیش اهمیت داده شود. همچنین مدیران شرکتها نیز بایستی توجه نمایند که عوامل ارتباطاتی به عنوان مهمترین عامل در ایجاد قابلیتهای صادراتی برای شرکتها مطرح است
عوامل مؤثر بر قصد خرید محصولات آرایشی خارجی توسط آقایان: بررسی نقش نگرش مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصد خرید یک محصول خاص بهعنوان یک عامل پیشبینیکننده خوب رفتار واقعی در خرید محصول می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مشتریان نسبت به خرید محصولات آرایشی خارجی توسط آقایان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات، تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مصرف کنندگان لوازم آرایشی خارجی مردانه در شهر مشهد هستند. روش نمونهگیری در این تحقیق غیراحتمالی داوطلبانه بوده است. دراین پژوهش 12 متغیر پنهان وجود دارد لذا حجم نمونه براساس نظر ادسترپ (20 نمونه به ازای هر گویه) تعیین شده است. در نهایت تعداد 240 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری پرسشنامه استاندارد برگرفته از سویدن و دیاگنه (2009) و آزمائونی و همکاران (2015) بوده است؛ روایی آن با روایی محتوا و سازه به روش تحلیل بارهای عاملی تاییدی بررسی و پایایی آن بوسیله آلفای کرونباخ سنجیده شده است. آزمون فرضیات به روش مدلیابی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد جذابیت ظاهری، باورهای اجتماعی، سبک زندگی و شرایط خرید تأثیر مستقیم بر نگرش مشتریان دارند. همچنین عقاید دینی، تبلیغات و توجه به سلامتی تأثیر معکوس بر نگرش مشتریان دارند. در این تحقیق تأثیر متغیرهای تصویر شخصی، اثر افزایش سن و دانش بر نگرش مشتریان تأیید نگردید. براساس نتایج تحقیق نگرش مشتریان بر قصد خرید آنان بسیار تاثیرگذار است.
بررسی تأثیر تعدیلگری ماهیت کالا و تیپ شخصیتی مشتری بر اساس مدل آیزنک بر درگیری برند مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درگیری برند مصرفکننده بهعنوان یک ساختار مهم در سالهای اخیر مطرح شده است و توجه روزافزونی از سوی فعالان بازاریابی به این مفهوم شده است. این توجه ناشی از اهمیتی است که مشتریان درگیر با برند برای مدیران کسبوکارها دارند. اما همچنان برای شناسایی کامل این مفهوم، باید تحقیقهای زیادی صورت بگیرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سه دسته پیشایند ذهنی، اجتماعی و رفتاری بر درگیری برند مصرفکننده است. همچنین این پژوهش با توجه به نوع تیپ شخصیتی مشتری و ماهیت کالا (شامل: لذت جویانه و کارکردی) صورت میگیرد. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، در دستهی پژوهشهای توصیفی قرار دارد. جامعهی آماری، مشتریان برندهای اپل و سامسونگ در شهر تهران بودند که تعداد 350 پرسشنامه در بین مشتریان توزیع و جمعآوری گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها از دو آزمون معادلات ساختاری با نرمافزار ایموس و آزمون همبستگی زیرگروه با نرمافزار اسپیاساس استفاده شده است. نتایج نشان داد که محرکهای ذهنی، اجتماعی و رفتاری بر درگیری برند مصرفکننده اثر مثبتی دارند. همچنین نتایج حاکی از آن بود که تأثیر تعدیلگری ماهیت کالا در رابطهی بین حسادت برند و درگیری برند مصرفکننده تائید شده است. در خصوص تیپ شخصیتی نیز نتایج نشان داد که در رابطهی بین درگیری ذهنی، حسادت برند و هویت اجتماعی با درگیری برند مصرفکننده، تیپ شخصیتی برونگرای باثبات رابطهی قویتری را نشان میدهد.
بررسی عوامل موثر بر عملکرد صادرات با نقش میانجی انطباق آمیخته بازاریابی در شرکت های صادراتی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر عملکرد صادرات با نقش میانجی انطباق آمیخته بازاریابی در شرکتهای صادراتی استان خوزستان میباشد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و سرپرستان بخشهای مرتبط با صادرات در شرکتهای صادراتی استان خوزستان میباشند. با توجه به اینکه سطح تحلیل این پژوهش شرکتها میباشند، پرسشنامه به صورت سرشماری بین شرکتها توزیع و تعداد 83 پرسشنامه از 34 شرکت صادراتی دریافت شد. دادهها با استفاده از دو نرم افزارSPSS و Smart-PLS تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد تأثیر امور پیش صادرات بر انطباق آمیخته بازاریابی و همچنین تأثیر انطباق آمیخته بازاریابی بر عملکرد صادرات مثبت و معنادار بود. همچنین نقش میانجی انطباق آمیخته بازاریابی در تأثیر امور پیش صادرات بر عملکرد صادرات مورد تأیید قرار گرفت. در حالیکه تأثیر تعهد صادرات و فاصله بازار درک شده بر انطباق آمیخته بازاریابی تایید نشد. همچنین نقش میانجی انطباق آمیخته بازاریابی در تأثیر تعهد صادرات بر عملکرد صادرات و در تاثیر فاصله بازار درک شده بر عملکرد صادرات نیز مورد تأیید قرار نگرفت.
مهارت های ارتباطی راهنمایان تور بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهنمایان تور بینالمللی به عنوان سفیران فرهنگی یک کشور مطرح هستند که شایستگیهای ارتباطی آنها، بر ایجاد تجربه مثبت و منفی در گردشگران و خاطرات آنها از مقصد تأثیر میگذارد. به دلیل ماهیت ارتباطی شغل راهنمایی تور و تعاملات چهره به چهره آنها با گردشگران، توانمندیهای ارتباطی آنها بسیار حائز اهمیت است؛ لذا در این مطالعه به شناسایی مهارتهای ارتباطی راهنمایان تور بینالمللی و اهمیت آنها پرداخته میشود. این مطالعه از نوع کیفی-کمی (آمیخته) بوده و به روش دلفی انجامشده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دانشگاهی در حوزه گردشگری و راهنمایان تور بینالمللی تشکیل میدهند. نمونهگیری به صورت غیر تصادفی بوده و برای شناسایی نمونه پژوهش از شیوه گلوله برفی استفاده شد. دادههای جمعآوریشده با مشارکت 28 نفر از خبرگان به اشباع رسید. یافتههای پژوهش نشان داد که متخصصان در مجموع 21 مهارت ارتباطی را بیان نمودهاند که شامل تسلط به زبان خارجی، رعایت فاصله مناسب، حرکات مناسب، شوخطبع بودن، روابط عاطفی مناسب، چشمپوشی از عیب و ایرادات گردشگران، آداب معاشرت خوب، باادب بودن، حفظ ارتباط چشمی، رعایت احترام در مراودات اجتماعی، استفاده از ایماواشاره، نداشتن لکنت زبان، استفاده از گرامر مناسب، توضیح جذاب جاذبهها، ارتباط مناسب با عناصر دیگر صنعت گردشگری، فن بیان قوی و توانایی سخنوری، صراحت کلام،داستانسرایی، ارائه اطلاعات متناسب باحوصله گردشگران، سرگرم کردن گردشگران و میانجیگری اجتماعی میشود. نتایج این تحقیق میتواند به تور اپراتورها، انجمنهای حرفهای راهنمایی تور و همچنین مراکز تربیت راهنمایان تور چارچوبی ارائه دهد که از طریق برگزاری سمینارها، کارگاهها و دورههای آموزشی مهارتهای ارتباطی راهنمایان تور را بهبود ببخشند.