یکی از مسائلی که در ادبیات مربوط به بازاریابی بینالملل مطرح میگردد، نگرش مصرفکنندگان نسبت به محصولات خارجی است. با توجه به اینکه امروزه بستری جهانی برای عرضه محصولات و خدمات برای کشورهای مختلف پیشآمده، طبیعتاً مسائل قومیتی، تاریخی و بهطورکلی نگرشی بر نحوه رفتار مصرفکنندگان تأثیر میگذارد. بهطورکلی، به دلایل مختلفی ازجمله اختلافات سیاسی یا مذهبی، گاهی اوقات مصرفکنندگان از خرید محصولات کشور یا قومیتی خاص سرباز میزنند که بیانگر نقش احساسات و نگرش افراد در انتخاب نهایی محصول است. هدف از پژوهش حاضر بررسی این عوامل (خصومت مشتری، تعصب مذهبی و ملیتگرایی بر تمایل) در بین مصرفکنندگان تهرانی و تأثیر آنها بر تمایل به خرید کالاهای آمریکایی است. همچنین به بررسی اثر تعدیلگری قیمت در روابط بین این عوامل بر تمایل به خرید کالاها پرداخته شد؛ بنابراین بر اساس مدل پیشنهادی که از ادبیات خصومت مصرفکننده استخراج گردیده است، به بررسی و توسعه فرضیات و مدل پژوهش پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرفکنندگان تهرانی بودند، بر اساس فرمول کوکران نمونهای برابر با 420 نفر با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. از پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی با استفاده از روایی همگرا و واگرا مورد تأیید قرار گرفت. جهت رد یا اثبات فرضیات مدل از مدلسازی معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی در نرمافزار پی ال اس استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان میدهد که تعصبات مذهبی بیشترین تأثیر بر عدم تمایل به خرید کالای آمریکایی دارد و تأثیر دشمنی مشتری بر تمایل به خرید مورد تأیید قرار نگرفت. نتایج تعدیلگری حاکی از آن بود که قیمت تأثیر دشمنی مشتری بر تمایل به خرید را بهبود میبخشد. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی کاربردی و نیز محدودیتهای این مطالعه ارائه میگردد.