نظریه تجارت نوین که بر پایه نظریه نظریه رشد نوین توسعه یافته است، به تجارت بینالملل و رشد اقتصادی طی دهههای 1990 میپردازد و بر پیشرفت تکنولوژیکی و پیامدهای خارجی آن و نیز استفاده از دانش جدید به عنوان متغیر آشکار توجه دارد. برنامههای تشویق صادرات (EPPS) اطلاعات و دانش مدیران را در حوزه صادرات تکمیل میکند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر برنامههای تشویقی صادرات بر عملکرد صادراتی شرکتهای بازرگانی بینالمللی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با نقش میانجی جذابیتهای بازارهای خارجی و قابلیتهای صادراتی شرکت است. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی در دسترس تعداد 240 پرسشنامه از شرکتهای بازرگانی فعال ایران جمعآوری گردیده و برای آزمون فرضیههای تحقیق و تحلیل دادهها از مدل سازی معادلات ساختاری SEM استفاده شد. نتایج دادههای آماری و مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که برنامههای تشویقی صادرات بر عملکرد صادراتی شرکت تاثیر مستقیم ندارد و تاثیر آن از طریق ادراک جذابیتهای بازارهای خارجی و همچنین توسعه قابلیتهای صادراتی شرکت بر عملکرد صادراتی شرکت اتفاق میافتد. همچنین بررسی نتایج نشان میدهد که متغیر برنامههای تشویقی صادرات به صورت مستقیم و غیرمستقیم، 66 درصد از تغییرات متغیر عملکرد صادراتی را تبیین میکند که نشان دهنده اهمیت برنامههای تشویقی صادرات در رسیدن به عملکرد صادراتی برتر است. براساس نتایج این تحقیق، توصیه میشود در برنامههای مربوط به تشویق شرکتهای بازرگانی به مباحث آموزشی بیش از پیش اهمیت داده شود. همچنین مدیران شرکتها نیز بایستی توجه نمایند که عوامل ارتباطاتی به عنوان مهمترین عامل در ایجاد قابلیتهای صادراتی برای شرکتها مطرح است