مقالات
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان مسلمان در معنای حرکت در مقوله (جوهر و اعراض) احتمالات و تفسیرهای مختلفی را بیان کرده اند. در میان آن ها دو تفسیر، از اهمیت بیشتری برخوردار است. بر اساس یک تفسیر که در این مقاله از آن به تلقی سینوی از حرکت در مقوله یاد شده است، حرکت، حالتی از حالات جسم است و نباید آن را به معنای سیال بودن جوهر یا عرض دانست. مطابق این تلقی، حرکت در جوهر که معنایی جز سیال بودن جوهر ندارد، محال است. بر اساس تفسیری دیگر که در این مقاله از آن به تلقی صدرایی تعبیر شده است، حرکت، چه در جوهر و چه در عرض، حاکی از گونه ای از وجود است و وجود را به ثابت و سیال تقسیم می کند. این تلقی از حرکت، از نظر گروه نخست، از یک نگاه، فاقد ملاک اینهمانی و در نتیجه، ناقض خود است و از نگاهی دیگر، مستلزم جمع بین «اینهمانی» و «این نه آنی» به صورت تناقض آمیز است. گروه دوم با کاویدن واقعیت وجودی حرکت، آشکار می سازند که می توان حرکت در جوهر و عرض را به معنای سیال بودن و نا آرام بودن آن ها و حاکی از گونه وجود دان است و ملاک «اینهمانی» و «این نه آنی» را بدون اینکه به تناقض گویی بیانجامد از نحوه وجود آن بیرون کشید.
عقل گرایی اعتدال ی انتق ادی در پذیرش باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارزیابی باورهای دینی کسانی قائل شده اند که یک شخص در صورتی مجاز به پذیرش یک باور است که برای آن برهانی داشته باشد که همه عقلای عالم را قانع کند، یا گفته اند فرد باید برای همه باورها و اعمال خود برهان داشته باشد و به امر خردگریز تن ندهد. در نقطه مقابل، کسانی هستند که می گویند عقل ضد ایمان است یا با آن رابطه ندارد، یا می گویند همه باورها را باید از ظاهر متون دینی گرفت و به عقل اعتناء و توجه نکرد. عقل گرایی اعتدالی - انتقادی در مقابل هر دوی این گرایش ها قرار دارد و می گوید عقل اعتبار و حجیت دارد و بدون آن دینداری ممکن نیست، اما این عقل از یک سو در همه امور داوری ندارد و بنابراین باید در دین به امور خردگریز نیز تن داد، و از سوی دیگر این عقل در ارائه برهان مصون از خطا نیست و به همین دلیل انسان ها نمی توانند باورهای خود را به همگان بقبولانند. در این مقاله مؤلف در پی دفاع از موضع عقل گرایی اعتدالی - انتقادی است.
حوزه های سه گانه: بررسی فصل اول درباره عبارت ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سطرهای آغازین درباره عبارت ارسطو یکی از تأثیرگذارترین متون در تاریخ معناشناسی است و مقدمه ای مهم برای فهم و تقریر برخی از دیدگاه های ارسطوست. بر اساس تفسیر کلاسیک، ارسطو به طور عام بیان می کند که نوشته ها نشانگرِ آواها (الفاظ) است و آواها در وهله نخست نشانگرِ انفعال های نفس و انفعال های نفس شبیه اشیاء و در نتیجه آواها با واسطه نشانگرِ اشیاء است. در دوران معاصر، نورمان کرتزمن این تفسیر را به چالش کشید و تفسیر جایگزینی را مطرح کرد که سرآغازی برای باز تفسیر این فصل شد. این مقاله بر بخش اول از این فصل متمرکز می شود، برخی از تفسیر های کلاسیک و معاصر از آن را تقریر می کند و پس از بررسی برخی از واژگان کلیدی، تفسیر مختار را ارائه می دهد که بر اساس آن هدف اصلی ارسطو تفکیک بین سه حوزه لفظ، اندیشه و واقعیت و توجه به احکام مشترک و به ویژه اختصاصی آن هاست که در حل برخی دشواری ها سودمند است.
وحدت مرد سیاسی و فیلسوف در اندیشه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوانش های مختلفی از آثار و رساله های افلاطون و به ویژه نسبت آن ها با جمهور شده است. در این میان، رساله های مرد سیاسی و سوفسطایی از اهمیت خاصی برخوردار هستند. افلاطون در سوفسطایی می نویسد: «اگر فرصتی دست داد روزی دیگر فیلسوف را دقیق تر تماشا خواهیم کرد. اکنون بگذار به دنبال سوفسطایی بگردیم». این گزاره باعث شده که عده ای از شارحان افلاطون به دنبال اثر مفقود شده وی در باب «فیلسوف» باشند. اما آیا این گزاره به راستی به معنای آن است که افلاطون قصد رساله ای مستقل با نام «فیلسوف» داشته است، به ویژه از آن جهت که او پیش از این، مرد سیاسی را تألیف کرده بود؟ در این پژوهش، ضمن تبیین آرای مختلف شارحان افلاطون در خصوص نسبت مرد سیاسی و سوفسطایی، به این نکته پرداخته می شود که امکان منطقی تألیف رساله ای مستقل به نام «فیلسوف»، در کنار (و پس از) تألیف مرد سیاسی و سوفیست، منتفی بوده است؛ چرا که افلاطون با تألیف این دو هم پرسه، «فیلسوف» را نیز تعریف و تألیف کرده است و مؤلفه های شخصیتی فیلسوف را به ویژه با عطف توجه به کارویژه سیاسی او، برشمرده است. در این مقاله، با توسل به منطق درونی اندیشه افلاطون، برای این ادعا از وجوه مختلف، استدلال شده است.
خیال و ابژکتیویته در نقد اول کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال، نخست به پیشینه بحث خیال می پردازد و بدین طریق تأثیرگذاران بر کانت را روشن می نماید. پس از آن توضیحی در باب ابژکتیویته داده می شود و سپس به بحث از خیال در نقد عقل محض پرداخته می شود. قوه خیال در نظام شناختی کانت دارای جایگاهی منحصر به فرد است. این نقش به مراتب، فعالانه تر از جایگاه خیال در نظام های فلسفی پیش از کانت است. خیال از سویی در بحث مهم و پیچیده استنتاج استعلائی مقولات فاهمه، فعال است و از سوی دیگر در بحث شاکله سازی این مقولات. این ها هر دو در فرآیند «ابژکتیو»شدن شناخت حائز اهمیتند. به علاوه صور پیشین مکان و زمان، مولود فعالیت این قوه اند. همه این امور نشانگر برجستگی خیال در معرفت شناسی این فیلسوف هستند؛ امری که در اخلاف بلافصل وی به وضوح اثر آن آشکار شد. البته این برجستگی، در عین اهمیت آن می تواند آفتی برای معرفت شناسی دانسته شود چرا که ابژکتیویته را مبتنی بر سوژه می نماید.
«برهان المسامته» بر تناهی ابعاد و نقدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان اسلام قول به تناهی ابعاد پارادایم غالب است؛ و برهان المسامته - از نوآوری های ابن سینا در کتاب عیون الحکمه - شاید مهم ترین برهانی است که بر آن اقامه شده است. بر اساس این برهان، چنانچه خطی نامتناهی وجود داشته باشد، اگر خطی به موازات آن فرض شود که از مرکز کره ای بگذرد، از حرکت استداری کره، بین این دو خط، در یک آن مسامته حادث می شود، اما حدوث مسامته در یک آن بین آن دو محال است. در میان حکیمان ابوالبرکات بغدادی، خواجه نصیر الدین طوسی و علامه حلی به نقد و انکار این برهان پرداختند و فخر رازی و صدر المتألهین به نقدهای ایشان پاسخ دادند. در این مقاله ابتدا برهان مسامته مطرح می شود و نقدهای سه گانه ابوالبرکات و پاسخ های فخر رازی مورد بحث قرار می گیرد، سپس نقد خواجه نصیرالدین طوسی و پاسخ صدرالمتألهین به آن ذکر می شود و نشان داده می شود که پاسخ صدرالمتألهین ناتمام و اشکال خواجه وارد و در نتیجه برهان مسامته بر تناهی ابعاد نادرست است.
ابن سینا و نظریه میل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حرکت قسری مفارق (حرکت پرتابه)، بنا به نظر مختار شیخ الرئیس، متحرک در اثر قوه یا میلی که در هنگام تماس با محرک اولیه از آن می گیرد، به حرکت خود ادامه می دهد تا آنجا که این قوه به تدریج از بین برود و حرکت پایان می یابد. هر چند این نظریه در واقع ابتکار فیلوپونوس بوده است، اما با تصحیحاتی که ابن سینا انجام داد، دیدگاه منسوب به او «نظریه میل» نامیده شده است. نظریه ای که از لحاظ تاریخ علم اهمیت دارد. در این مقاله، با مقایسه مفهوم میل با مفاهیم مکانیک نیوتنی، نتیجه گرفته می شود که مفهوم میل با هیچ یک از مفاهیم مکانیک نیوتنی مانند نیرو، انرژی جنبشی، تکانه و یا اینرسی قابل تطبیق نیست.
بررسی مسئله عینیت در پدیدارشناسی هگلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدار شناسی جان، از منظر هگل سیر تطور آگاهی از امر جزئی تا صورت معقول است. سعی هگل بر آن است تا از معضل شناخت شناسی سنتی - جدا افتادگی اساسی آگاهی و جهان واقع - گذر کرده و به صورت بندی جدیدی برسد. راه درک نحوه این گذار، چگونگی رفع (Aufheben) امر جزئی در دل مفهوم (Begriff) است. امر واقع به صورتی منفی در دل مفهوم جای می گیرد و همین منفیت بنیاد واقع بودگی در دل آگاهی است. سعی ما در این مقاله بیان منظور هگل از منفیت واقعیت در دل مفهوم با توجه به تفسیر خاصی است که جورجو آگامبن از ماهیت زبان دارد. آگاهی هیچ گاه نمی تواند به صورتی مستقل از امر واقع باشد، چرا که این منفیت و مقاومت آن، همواره، آگاهی را یک آگاهی شکافیده و بنابراین «ناخشنود» می سازد. این رخداد دلیل اصلی تنش مفهوم و بنابراین حرکت دیالکتیکی آن است.