مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی
مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی سال سوم بهار 1398 شماره 1 (پیایی 9) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در دوره معاصر، مواجه با انبوهی از آثار تفسیری در مباحث وجودگرایانه از جمله انسان در متن زندگی، آزادی، انتخاب، مسئولیت، تفرد، اضطراب، معنای زندگی و... دال بر شکل گیری گفتمان وجودگرایی در تفسیر متون دینی است. در این مقاله پس از تحلیل وبررسی، این رویکرد به مثابه یک گرایش جدید تفسیری معرفی شده است. برای تبیین زوایای مختلف این گرایش، به مقایسه گرایش وجودگرایی با گرایش های عرفانی، اجتماعی و تربیتی در تفسیر پرداخته شده است و نسبت هریک با گرایش وجودگرایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج باهم نگری این سه گرایش تفسیری با گرایش وجودگرایانه حاکی از آن است که ضمن اشتراک این گرایش ها در برخی ویژگی ها، نسبت همسویی بینشان برقرار است و هیچ یک در مقابل این گرایش قرار ندارند. معرفت نفس، اهمیت تدبرگرایی در تفسیر، تأکید بر خودسازی، نحوه تعامل با عقل و عدم اعتماد مطلق بر آن و... از مشترکات گرایش تفسیری عرفانی با گرایش وجودگرایی است. اهمیت دادن به بعد عملی زندگی، داشتن رویکرد انتقادی، استفاده از نثر جذاب و قابل فهم برای عموم و همچنین تقلیدناپذیری از ویژگی های مشترک گرایش اجتماعی با وجودگرایی است اما از جهت جایگاه عقل و اعتماد بر عقل در تفسیر با گرایش وجودگرایی همسو نبوده تا جایی که برخی به تفسیر اجتماعی، تفسیر عقلانی نام نهاده اند. لزوم توجه به انسان شناسی صحیح قرآنی، اهتمام به نیاز انسان عصر حاضر و مسئولیت های فردی و توجه به انسان به عنوان موجودی مختار از مسائل مشترک میان گرایش وجودگرایی و گرایش تربیتی است.
بازتفسیر واژگان «فقر/ غنا» در قرآن کریم با تکیه بر زمینه های انسان شناختی ساخت مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژگان «فقر» و «غنا» بارها در قرآن کریم در محور همنشینی کنار یکدیگر قرار گرفته و زوج معناییِ تکرارشونده ای را شکل داده اند. مرور بر آرای عالمان مسلمان نشان می دهد که آنان به ذکر معنای لغوی این واژگان بسنده کرده، اطلاع چندانی از زمینه های شکل گیری این مفاهیم در اختیار نداشته اند. این پژوهش می کوشد با بهره گیری از داده های زبان شناسی تاریخی و الگوهای عمومی در دانش انسان شناسی، زمینه های فرهنگی ساخت این مفاهیم را بیشتر بکاود تا درک عمیق تری از آیات قرآنی که دربردارنده این زوج واژگانی هستند، فراهم آید. پژوهش حاضر نشان می دهد تفاوت در سبک زندگی حضری و بدوی در شبه جزیره می توانست موجب درک متفاوت از جهانِ پیرامون شده، معناسازی های گوناگون و گاه متضاد از یک پدیده را به همراه آورد. این مطالعه آشکار می سازد که زوج واژگانی «فقر/ غنا» برساخته از طرز فکر مردمان حاضره - نه بادیه - نسبت به تنگدستی و ثروت اندوزی در بافت فرهنگی- اقتصادی شبه جزیره بوده است.
بررسی تحلیلی تحول تاریخی پژوهش های غربیان درباره تفسیر شیعه 1900 - 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر برآن است تا به بررسی وتحلیل وضعیت پژوهشهای غرب در حوزه تفسیر شیعه از قرآن در چهار دوره زمانی نیمه اول قرن بیستم ، نیمه دوم قرن بیستم ، دهه اول قرن بیست و یکم و دهه دوم آن تا دوره حاضر بپردازد. برای این منظوراز برخی کتاب ها و منابع فهرست برای بدست آوردن آماری از این پژوهش ها استفاده شده است. همچنین بامطالعه برخی از آثار قرآن پژوهان غربی در این حوزه در دوره های مختلف می توان تحلیلی از تحول دیدگاه آنان داشت. نتایج کلی این بررسی ها حاکی از رشد پیوسته گرایش به موضوع تفسیر شیعه در غرب است که در نیمه دوم قرن بیستم با جهش جدی همراه بوده است و انقلاب اسلامی ایران را می توان یکی از دلایل آن برشمرد. همچنین از آغاز قرن بیست و یکم به تدریجبر تنوع موضوعات پژوهشها افزوده شده و در دهه دوم آن شاهدبیشترین شتاب و تنوع و گستردگی هستیم.
تحلیل مشخصه های فهرستی سعدالسعود و کارکردهای آن در نسخه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهرست نویسی تاریخچه ای کهن دارد که کارکردها و شیوه های آن متناسب با اغراض گوناگون طی قرون متمادی تغییر کرده است. سعدالسعود، که فهرستی از کتابخانه ی شخصی سید بن طاووس است ویژگی های منحصر به فرد و متفاوتی با سایر فهارس متعارف و موجود اسلامی دارد. تقارن نگارش این کتاب با دوران حمله ی مغول که بسیاری از منابع ارزشمند فرهنگ اسلامی نابود شدند، بر اهمیت آن می افزاید. شیوه ی تحلیلی- انتقادی آن که با نقل گزیده هایی از هر کتاب همراه شده است، موضع سید در برابر آرای سایر مفسران و برخی از آراء و روشهای تفسیری سید بن طاووس را روشن می سازد. ذکر دقیق مشخصات هر نسخه، محل دقیق مطالب برگزیده و اشاره به ناکامل بودن برخی نسخه ها در آن زمان نقش ارزنده ای در نسخه پژوهی از زمان سید تا به امروز برای کاربران داشته است. این تحقیق که با روش تحلیل محتوا و مقایسه ی مشخصه های فهرستی سعدالسعود با دیگر شیوه های فهرست نگاری از جمله فهرست ابن ندیم، نجاشی و شیخ طوسی صورت گرفته علاوه بر بازشناسی اقدامات سید در حفظ منابع اسلامی، به کارکردهای سعدالسعود در نسخه پژوهی و بازسازی آثار مکتوب کهن می پردازد.
گرایش های تفسیری شیعه در عصر امام باقر(ع): پیجویی دو گفتمان «ظاهر/باطن» و «تنزیل/تأویل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های مربوط به اندیشه های تفسیری و تاریخ تفسیر یکی از حوزه های شناخته شده در مطالعات قرآنی و تفسیری است و کارهای زیادی در این خصوص انجام شده است. با این حال تاکنون پژوهش مستقلی درباره جریان ها و گرایش های تفسیری در دوره تشیع نخستین براساس یک رویکرد عمیق تاریخی صورت نگرفته است. این بررسی هنگامی مهم تر می شود که براساس یک قرائت رایج تصوّر کنیم رویکرد تفسیری در نخستین مکتوبات تفسیری شیعه «باطنی/روایی» بوده است که یکسوی آن پدیده غلوّ قرار داشته است. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از گزارش های تفسیری برجای مانده از عصر حضرت باقر (ع) گفتمان های اصلی تفسیری در دوره ایشان را بر پایه انگاره «تفسیر باطن»، پیجویی کند. این پژوهش در نهایت با کاربست رویکرد تاریخ انگاره و اندیشه در حوزه تفسیر، نشان خواهد داد که در اوایل سده دوم هجری ردّ پای دو گفتمان اصلی تفسیری در میان امامیه قابل پیجویی است. گروندگان به گفتمان اول که در اینجا از آن به عنوان گفتمان «ظاهر/باطن» یاد می شود عمدتا شخصیت های وابسته به طیف مفضّل بن عمر جعفی بودند. گروندگان به گفتمان دوم که در اینجا از آن به عنوان گفتمان «تأویل/تنزیل» یاد می شود طیف اکثریت امامیه در آن دوره بودند که خوانش گسترده تری از مفهوم باطن بر پایه دوگان تنزیل/تأویل را دنبال می کردند.
گونه های سکوت گفتمانی در قصه مریم (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم مجموعه ای از لایه های معنایی متعدد است. این ویژگی، زمینه را برای به کارگیری مکاتب گوناگون زبانی در مطالعات قرآنی فراهم می سازد. بهره گیری از ابزارها و دانش های جدید معرفتی و زبانی نوعی تدبر روشمند در آیات و مصادیق آن است. سکوت، عنصری معنادار در کلام است و همچون بخشی از زبان، نقش مهمی در انتقال پیام و تاثیر گذاری بر مخاطب دارد؛ به توسعه دلالت های متنی می انجامد و اشتیاق خواننده را برای درک معنا می افزاید. کاربرد این شیوه در آثار ادبی، علاوه بر موجزگویی، شگردی برای اقناع عقلی و عاطفی بشمار می آید بر این اساس نوشتار حاضر سعی دارد تا با رویکرد نظریه گفتمان سکوت و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، قصه قرآنی مریم (س)،که در آیات (74-35 سوره آل عمران) و آیات( 15-34 سوره مریم) مطرح شده، مورد واکاوی قرارگیرد. تأمل در این آیات گویای آن است که مصادیق سکوت گفتمانی در سطوح ساختاری، معنایی و کاربردشناختی، زمینه ساز ایجازگویی ها، تصویرسازی ها و همچنین دستیابی به غرض هدایتی قصه مریم(س) شده است. در این راستا غلبه کاربست سکوت پیش انگاشتی و محوریت موضوعی تعامل عفیفانه مریم(س)، مخاطب را به ژرف نگری فرا می خواند.