مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی
مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی سال چهارم بهار 1399 شماره 1 (پیایی 13) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
معنا شناسی دانشی بشری و روشمند است که روش فهم و درک معانی متون بویژه متون ادبی- دینی را نظامند مورد بررسی قرار می دهد. نظریه معاصر آگاهش توسط مایکل هلیدی (1978) در مکتب لندن مطرح شد. اطلاعات کهنه و نو رابط اصلی دو نقش یک جمله در ساخت فرانقش متنی، به شکل نسبی است. ساخت متنی کلام بر چگونگی سازمان بندی اطلاعات، از رهگذرِ شیوه ی آرایش و ترتیب عناصر محتوایی کلام بوده و ساختی مخاطب محور است که بیشتر برمبنای شناختگی یا دانستگی به وجود می آید. بدیهی است که اعجاز قرآن مجید به ویژگی های ترکیبی و بافتی آن برمی گردد. نگاشت های معنایی به کار رفته در بافت خبری کلام الهی، بستر مناسبی برای تحلیل و تبیین اهداف مورد نظر از داستان های قرآنی است. در این جستار سعی بر آن شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا نگاهی گذرا به داستان های قرآنی و چهارچوب نظری آگاهش داشته و سپس به بررسی ساختار رابطه ای بین خبر نو و خبر کهنه در تعدادی از قصص قرآن، با تأکید بر رویکرد معنا شناسی نقش گرا پرداخته شود.
مطالعه تطور تاریخی تفسیر و فهم برخی آموزه های صلح آمیز قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم سرشار از آموزه های صلح آمیز و مهرگستر و دین اسلام از آغاز پیدایی منادی صلح و رحمت برای همه انسان ها بوده است. خداوند متعال در سراسر قرآن و شروع هر سوره با صفت رحمان و رحیم نام برده شده و احترام به کرامت انسانی و تنوع فرهنگی، هم زیستی مسالمت آمیز و تشویق به همکاری و هم افزایی در شمار آموزه های پر بسامد این کتاب آسمانی است. در این میان آیاتی از قرآن کریم که همگان را به صلح و مدارا دعوت کرده در مناسبات اجتماعی حایز اهمیت ویژه ای هستند. این جستار با توجه به گستره معنایی صلح در دنیای معاصر به طور خاص تفاسیر مختلف از آیات مربوط به صلح (در برابر جنگ) ، آزادی عقیده و آزادی بیان را در ادوار مختلف تاریخی بررسی نموده است. مطالعه تطور تاریخی آراء مفسران ذیل آیات منتخب که بنابر ظاهر حاوی آموزه های مداراجویانه و صلح آمیز هستند، نشان می دهد شرایط تاریخی و سیاسی و پیش فرض های مفسّر در فهم و تفسیر او از آیات نقش بسزایی داشته است. این مطالعه از سوی دیگر باین نتیجه رسیده که مفسران دوران معاصر درمقایسه با متقدمان بیش تر به مفاهیم صلح، آزادی، گفتگو و تعامل توجه و تمرکز کرده اند.
مطالعه تاریخی انگاره «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّه» نزد مفسّران مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ تفکّر دینی در ادیان ابراهیمی بخصوص اسلام، نشان می دهد که نزد عالمان و اندیشمندان دینی از دیرباز درباره ی انگاره ی«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّه» یا همان «نخستین آفریده ی خدا» بحث و گفتگو جریان داشته و آراء و نظریه های مختلفی در این باره بیان شده است. در قرآن سخنى به صراحت در این باب نیامده، اما برخی آیات تلویحاً به نخستین آفریده و یا منشاء آفرینش اشاره دارد و نیز برخی روایات تفسیری در این زمینه نقل شده است. عمده ی این روایات تحت عنوان «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّه» در متون حدیثی ثبت و ضبط شده و مفسّران بارها به آن استناد جسته اند. در این روایات مصادیق مختلفی برای مخلوق اول همچون نور، روح، عقل، جوهر و قلم ذکر شده است. این مفاهیم اگر چه به ظاهر متفاوتند اما از یک حقیقت حکایت می کنند. این حقیقت که در عرفان اسلامی از آن با عنوان «حقیقت محمّدیّه» یاد می شود، نور نخستین یا اولین مخلوق خدا تلقّی شده که حقیقتی غیرمادی، ازلی، منشأ خلقت و واسطه ی فیض خدا بوده و از آن با عناوین دیگری مانند نور محمد(ص)، نبی اعظم، انسان کامل و مظهر اسم جامع خدا یاد شده است. ریشه ی تاریخی این بحث، روایات عمدتاً امامی است که در کتب و جوامع حدیثی مندرج اند. تحقیق حاضر می کوشد فارغ از صحّت و سقم سندی روایات، تصویر تاریخی جامعی از نخستین مخلوق و ماجرای خلقت نوری پیامبر و اهل بیت(ع) ترسیم کند.
بینامتنی توحید در خالقیت بین قرآن کریم و صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنی، یکی از گونه های پژوهش در میان متون مختلف است که بیانگر ارتباط معنایی دو سویه، بین متن غایب و متن حاضر می باشد. این نوع از پژوهشها، با رویکرد ادبی-زبانی انجام می شود و متون از قاعده اثرپذیری و اثرگذاری تبعیّت نموده و در گونه کریستوایی آن، روابط بین آن ها به سه شکل نفی جزئی، نفی متوازی و نفی کلی نمایان است. این پژوهش بر آن بوده تا روابط ذکر شده را بین دو نصّ آسمانی در مقوله توحید در خالقیّت و عناوین مرتبط با آن همچون: ابداع، انشاء، تصویر، بارئ و... مورد واکاوی قرار دهد تا از تجلّی آیات قرآنی در ادعیّه صحیفه سجّادیّه، و میزان اثرپذیری متن حاضر از غایب، هر چه بهتر چهره گشایی کند. لذا پس از کنکاش و پژوهش در دو متن یاد شده، دستاوردهای پژوهشی، گویای آن است که روابط نفی جزئی و نفی متوازی کاربرد بیشتری دارد؛ به گونه ای که امام سجّاد(ع) با به کاربردن الفاظ قرآن و گاهی با بهره گیری از محتوای آیات، پیوندی عمیق بین ثقل اکبر و ثقل اصغر برقرار نموده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی با استقصای متن صورت گرفته است.
ماهیت شناسی دلالت های فراعرفی در روایات باطنی با تاکید بر عرفی بودن زبان قرآن (رهیافت کاربردشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود دلالت های باطنی برای قرآن از باورهای مشهور میان مسلمانان است که خاستگاهی روایی دارد. مدالیل باطنی اشاره شده در روایات که در دو سطح عرفی و فراعرفی می باشند در سطح عرفی خود مورد قبول قرآن پژوهان بوده اما در سطح فراعرفی با انگاره به زبان قوم بودن قرآن ناسازگار پنداشته شده اند. لذا در حل این ناهمخوانی برخی جانب عرفیت زبان را رعایت کرده و قائل به عرفی بودن زبان قرآن (عرف عام یا عرف خاص) شده و در نتیجه دلالت های فراعرفی و روایت های مشتمل بر آن ها را انکار کرده اند، در مقابل، برخی دیگر با جانبداری از دلالت های فراعرفی و پذیرش آن ها ناگزیر به قبول دو سنخ زبان در قرآن شده و نظریه زبان عرفی-فراعرفی را ارائه کرده اند. پژوهش حاضر مبتنی بر رهیافت دانش کاربردشناسی در فهم معنا به بررسی ماهیت دلالت های فراعرفی پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که این دلالت ها از جنس دلالت هایی است که ریشه در دانش فردی اهل زبان دارند و نه تنها ناسازگار با زبان عرفی نیستند بلکه در محاورات عرفی امری متعارف بوده و از این رو می توان با تحفّظ بر مبنای عرفی بودن زبان قرآن وجود آن ها را برای کلام الهی روا دانست.
بررسی انتقادی دیدگاه اخباریه در باب عدم حجیت ظواهر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخباریون در فهم و استنباط احکام و مسائل شرعی از قرآن کریم، نه تنها برای ظواهر آن اعتباری قائل نیستند، بلکه معتقدند که عقولِ بشری غیرِمعصوم، صلاحیت و استعداد فهم ظواهرآیات را ندارند. این مسأله باعث طرح بحث های متعدد از سوی موافقان و مخالفان آن شده است؛ اینکه خاستگاه دیدگاه اخباریه در این خصوص چیست؟ مسأله ای است که در فهم دقیق نظر ایشان، دارای اهمیت بوده و در این اثر بدان پرداخته شده است؛ لذا این پژوهش برآن است تا دیدگاه اخباریه را در مسأله حجیت-ظواهرقرآن کریم مورد بحث و بررسی قرار داده و سپس با تمرکز بر نظرات مندرج در کتاب الفوائدالمدنیه، مبانی و ریشه اعتقاد ایشان در قول به عدم حجیت ظواهرقرآن را مورد نقد علمی قرار داده و درمقابل، حجیت ظواهر آیات را به اثبات رساند. رویکرد پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و در جمع آوری مطالب آن و دستیابی به استنادات و استدلالات این مکتب فکری، از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است؛ یافته های پژوهش نشان می دهد که مبانی محوری ایشان در قول به عدم حجیت ظواهر-آیات، یکی اختصاصی دانستن مسأله فهم قرآن و دیگری عدم حجیت عقل در فهم ظواهر آیات می باشد که در این نوشتار به بررسی و نقد آن پرداخته شده، ضمن اثبات قابل فهم بودن قرآن برای همگان و حجیت عقل در این خصوص، حجیت ظواهر آیات نیز به اثبات خواهد رسید.
نسبت بین اِعجاز قرآن و جامعیت آن از منظر علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به برخورداری قرآن از پاره ای صفات، از جمله جامعیت، اِبتنای بر اصل توحید، اِنسجام و عدم اختلاف معانی، هدایت، نور، بیِّنه، مُبرهن بودن و ...، باید اذعان نمود که سِنخ اِعجاز قرآن و شریعت محمدی(ص)، به کلی از سِنخ اِعجاز سایر شرایع ممتاز است؛ زیرا شرایع، معجزه ای محسوس، از سنخ ماده و محدود به زمان و مکان ارائه کردند و حال آن که اِعجاز قرآن از سنخ دانش، فرا حسّی، فائق بر گُستره زمان و مکان و مُسیطر بر تارُک هستی است. نوشتار حاضر با رویکردی توصیفی، تحلیلی مبتنی بر دیدگاه طباطبایی(ره)، صاحب «المیزان فی تفسیرالقرآن»، به سه تبیین سِتُرگ در باب استنتاج جامعیت قرآن از کُلیّت اِعجازمند آن دست یافته است. طباطبایی بر این باور است که در دو تبیین نخست، عمومیت تحدّی و اعجاز قرآن، و نیز جامعیتِ برگرفته از آن، ناظر بر گُستره معارف مرتبط به هدایت انسان است، در حالی که در تبیین سوم، عمومیت و جامعیت مذکور، ناظر بر گُستره اَغراض اِلاهی می باشد. نکته درخور تأمل آن که در میان مفسران متقدم و معاصر،این تنها طباطبایی است که با ژرف نگری منحصر به فرد، به اَبعاد نسبت موجود بین اِعجاز قرآن و جامعیت آن عطف توجه نموده است.