مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی
مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی سال سوم پاییز 1398 شماره 3 (پیایی 11) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نورمن کالدر با تبیین ساختارهای اصلی سنت تفسیر، در بازه ی زمانی طبری تا ابن کثیر، به تحلیل این سنت پرداخته است. وی با استفاده از آن دست رویکردهای هرمونوتیکی که معتقدند متن به خودی خود بی مسأله و بی معناست، متن قرآن را زمانی معنادار می-داند که در کنار ساختارهای بیرون از متن که مستقلا وجود دارند، قرار گیرد. کالدر سه ویژگی ساختاری برای گونه ی ادبی تفسیر در این بازه ی زمانی مطرح می کند و در نهایت به این نتیجه می رسد که تفسیر قرطبی بهترین معیاری است که سنت تفسیر می توانست به آن دست یابد. پژوهش حاضر با نقدِ تحلیلِ کالدر و نتیجه ای که به آن رسیده، نشان می دهد نکاتی از دید او مغفول مانده و در مواردی برداشت های نادرست داشته است و جایگاه هر مفسر را متناسب با منهج تفسیری و بارزه ی شخصیت علمی او مد نظر قرار نداده است. این پژوهش با شیوه تحلیلی– انتقادی نشان می دهد که قرطبی هم همانند سایر مفسران زیر چتر اجماع قرار دارد و باید هر مفسر را در رشته ی مدرسی خود سنجید و با توجه به مقدماتی که مفسر به عنوان منهج خود معرفی نموده است آن را ارزیابی نمود.
تحلیل بر بازنمود «رب» در ترجمه های روسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه «رب» در میان اسامی خداوند، بسیار محوری است، زیرا هم دچار چندمعنایی بوده و می تواند بر بسیاری از صفات الهی دلالت کند که این مسأله مترجم را دچار مباحث گزینشی خواهد نمود، و هم در مفهوم غیرالهی در برخی آیات قرآن مورداستفاده قرار گرفته است. این کاربرد در وجه غیرالهی در زبان هایی مانند روسی، مخاطبان بعضاً تازه مسلمان با پیش زمینه های غیرتوحیدی را دچار مسائل عقیدتی خواهد کرد. برهمین اساس، مسأله پژوهش چنین تعریف شده است: چالش های ترجمه واژه «رب» و راه حل آن چیست و آیا بازنمود صحیحی از این واژه در ترجمه های روسی قرآن کریم صورت گرفته است؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به نحوه ترجمه این واژه پرداخته و رهاورد پژوهش آن بوده است که استفاده از سیاق در سه سطح، بهترین روش برای دستیابی به مفهوم این واژه و موارد مشابه آن در بحث چندمعنایی است که البته هیچیک از مترجمان روسی قرآن بدان توجه نداشته اند.
منشأ قرآنی استعاره های مفهومی مرگ در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منشأ قرآنی استعاره های مفهومی مرگ در مثنوی مولوی چکیده کسی نیست که به حادثة مهم مرگ نیندیشده و تصاویر اغلب دهشتناک در مغز خود از آن نساخته باشد. برخی از تصاویر مرگ در ادبیات عرفانی بویژه در مثنوی مولوی، بازتابی از تصاویر و اندیشه های قرآنی است. در این مقاله، استعاره های مرگ در مثنوی مولوی را در چارچوب نظریة استعاره مفهومی با روش تحلیلی توصیفی بررسی کردیم. مشخص شد که از سه نوع مرگ (ذاتی، اختیاری، اضطراری) که مولوی بدان ها قائل است، مرگ ذاتی و اختیاری در قرآن کریم نیست و تنها به مرگ اضطراری اشاره شده است که به صورت گرداب، زندگی، خزان، خواب، نوشیدنی، مأمور و سفر بازتاب یافته است. امّا مولوی به دلیل تبحر و توغل در قرآن کریم، بهره وافر از کلام الله برده و سیمای مرگ را با تنوع بیشتر به صورت آبِ نیل، سیل، دریا، قاضی، سرهنگ، گرگ، خزان، کاشتن دانه و رویش آن، زادن، بلوغ، رهایی از زندان و جَستن از جو ترسیم کرده است که همگی مفهوم حرکت را در خود دارند و در ذیل کلان استعارة «مرگ، سفرِ بازگشت است» می گنجند. کلید واژه ها: استعاره مفهومی، مرگ، قرآن کریم، مثنوی مولوی.
صورت بندی مفهومیِ «اخلاق مسالمت» براساس واژة قرآنی «ناس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دین اسلام مسالمت مهم ترین اصل اخلاقی معرفی شده است ازآنجا که نام اسلام از سلم و مسالمت مشتق شده و برسر هر یک از سوره های قرآن آیة «بسم الله الرحمن الرحیم» - که رحمانیت عام پروردگار را نسبت به همگان تداعی می کند – تکرار می شود. نویسندة مقالة حاضر با استفاده از سه تفسیر شیعی( من وحی القرآن، الکاشف، و المیزان) و سه تفسیر سنی( التحریر و التنویر، فی ظلال القرآن، و جامع البیان فی تفسیر القرآن) براساس کلیدواژة قرآنی «ناس» کوشیده تا در روشی عقلی و مفهومی اصول «اخلاق مسالمت» را صورت بندی کند. این اصول اخلاقی اولاً) بر مبانی انسان شناسانه قرآنی مانند پاک نهادی، برادری، و برابری همه افراد بشر، پایه گذاری شده؛ ثانیاً) در زمینه های اخلاق همگرایانه ای مانند رحمت، وحدت، امنیت و صلح عمومی شکل گرفته ؛ تا ثالثاً) اصول اخلاق مبتنی بر مشترکات فطری همه افراد نوع بشر به گونه ای صورت بندی شود که در هر یک از اصول، همه زمینه های مشترک زیست اخلاقی قرآن، و نیز همه مبانی انسان شناسانة قرآن حضور داشته باشند تا نظام اخلاقی منسجمی برای ارتباط مسالمت آمیز میان فرهنگ ها و ادیان مختلف جهان شکل گیرد؛ اخلاقی که مبتنی بر وجوه اشتراک «امت انسانی واحد» است.
ریشه شناسی واژه قرآنی «عَزَّر» و نقش آن در ارزیابی ترجمه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه قرآنی "عَزَّر" سه بار در قرآن به کار رفته است. لغویان عرب و مفسران مسلمان واژه را از ریشه "ع-ز-ر" دانسته اند و معانی مختلفی برای آن بر شمرده اند. مترجمان قرآن نیز نظر به اقوال لغوی، آراء تفسیری و همچنین بافت آیات، هریک در برابر واژه معادلی نهاده اند. گرچه به نظر می رسد معادل های پیشنهادی مترجمان پیش از هر چیز مبتنی بر بافت آیات بوده است و همین امر، کار را برای ایشان دشوار کرده است. با این همه انتخاب برابرنهاده ای مناسب برای واژه و رهایی از تردید و تحیری که پیشینیان ما طی سده ها گرفتار آن بوده اند جز با تأمل دوباره درباب خاستگاه واژه و ریشه شناسی آن امکان پذیر نیست. براین اساس در مقاله حاضر به جستجوی واژه و ریشه یابی آن در زبانهای سامی پرداخته ایم. نشان داده ایم که سه ریشه "ع-ز-ر"، "ع-ذ-ر" و "ع-د-ر" در زبانهای عربی، عبری، سریانی و آرامی معنایی نزدیک به هم دارند و مفهوم بنیادین میان این سه ریشه "احاطه کردن و در میان گرفتن" است و مفهوم مشترک واژه در قرآن و متون مقدس یهودی-مسیحی همانا "حمایت کردن" است که خود برخاسته از معنای بنیادین پیش گفته و نوعی استعاره مفهومی است.
کاربست های تاریخ در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربست های تاریخ در قرآن کریم قرآن در تاریخ نگاری خود از شیوه ای خاص برخوردار است . او در مواجهه ی با تاریخ و قضایای تاریخی همانند کسی است که از بالا نظاره گر تاریخ بوده و تمام جزییات آن را مشاهده کرده است و با نگاهی جامع وبا زدودن شاخ و برگ و زواید رویدادها ووقایع، با چشمی همه جانبه نگر به قواعدی عام، جاری در زمان وتاثیر گذار و جامع، دست یافته است. قرآن کریم، از یک زاویه ی دید کلی نگر به کارکردهای تاثیر گذار در زوا یای مختلف آموزشی، تربیتی، اجتماعی، سیاسی، کشف سنن و قوانین،معرفی دسته بندی ها و نحله های فکری در جامعه و شناساندن علل عظمت و انحطاط جوامع و امم توجه کرده است و با کنار نهادن و فاصله گرفتن از ویژگی ها و خصوصیت های زمانی، مکانی و افرادی، به تاریخ و وقایع تاریخی نگریسته است. در مقاله پیش در جستجوی کاربست های تاریخ در قرآن ، با روشی تحلیلی به تبیین کاربست های تاریخ از زاویه ی دید قرآن در سه محور « آموزشی–تربیتی »، « شناختی » و « اجتماعی – سیاسی» پرداخته ایم.