کاربرد بلاغی تضاد و هم آیی آن با دیگر هنرسازه ها در غزلیّات سعدی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تضاد یکی از پیوندهای معنایی میان کلمات است که هم در حوزه دستور زبان و هم در حوزه بلاغت مورد توجه قرار می گیرد. در غزلیات سعدی، این پیوند معنایی تقریباً در پنجاه درصد ابیات حضور دارد. کاربرد تضاد از ساده ترین شکل آن یعنی آوردن واژگان متضاد شروع می شود تا تضاد در ساختار نحوی که انواع مختلف و پیچیده ای دارد. آنچه سبب تمایز کاربرد این هنرسازه در غزلیات سعدی می شود این است که تضاد غالبا تنها هنرسازه یا آرایه بیت نیست؛ ترکیب این آرایه با دیگر عناصر زبانی و سازه های نحوی است که آن را از ابزاری کهنه و دست فرسود به هنرسازه ای زنده و محرک تبدیل می کند و بر تأثیر و زیبایی سخن سعدی می افزاید. وجوه جملات، واو عطف، تکرارها و تقارنهای نحوی، جابهجایی شرط و جواب شرط از عناصر زبانی هستند که با هنرسازه تضاد همراه شده و باعث میشوند که سعدی از این صنعت ساده ابیاتی شگفت بیافریند. در برخی ابیات نیز همراهی آرایه طباق و ساختار نحوی جملات تغییر جهت و تضاد معنایی دو مصراع را به دنبال دارد و این خلاف انتظار، خواننده را مسحور می کند؛ این ساختار بدیعی- نحوی خاص سعدی است و پیش از وی سابقه ندارد.no titile
not abstract