مدیریت سازمان های دولتی
مدیریت سازمان های دولتی سال پنجم پاییز 1396 شماره 4 (پیاپی 20) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سازمان های دولتی رکن رکین اجرای خط مشی در کشور هستند و بدون هماهنگی بین چنین سازمانهایی، اجرای بسیاری از خط مشیهای ملی میسر نبوده یا با چالش های جدی مواجه خواهند شد. علی رغم آنکه مبحث هماهنگی میان سازمانی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است ولی تاکنون پژوهشی به مطالعه و بررسی موانع هماهنگی میان سازمانهای بخش دولتی کشور نپرداخته است. بر همین اساس در این پژوهش تلاش شده است تا با روش پژوهش کیفی و راهبرد تحلیل مضمون به بسط نظری موضوع هماهنگی در میان سازمانهای بخش دولتی و همچنین ارائه راهنمودهای کاربردی برای مدیران بخش دولتی پرداخته شود. در این پژوهش، پس از بررسی ادبیات نظری موجود و تبیین و توصیف هماهنگی بین سازمانی، با 22 تن از خبرگان این حوزه مصاحبه عمیق انجام شد، سپس داده های مصاحبه کدگذاری شده و مدل مفهومی موانع هماهنگی بین سازمانهای دولتی به دست آمد. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، موانع هماهنگی در بخش عمومی در قالب موانع سازمانی، میان سازمانی، قانونی، اداری، سیاسی، فرهنگی- اجتماعی، و محیطی دسته بندی گردید.
تبیین علل پارانویای سازمانی بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز کارکنان با بازدهی بالا، بزرگ ترین مزیت رقابتی برای سازمان ها به حساب می آیند پارانویا ازجمله پدیده هایی است که مانع تحقق این موضوع برای سازمان ها می باشد. پارانویا یک اصطلاح روان شناختی، روان پزشکی است که دلالت برآشفتگی فکری افراد دارد که دربرگیرنده موضوعاتی ازجمله بدبینی، حسادت، خودبزرگ بینی یا گزند و آسیب است. پارانویای سازمانی مسائلی را مطرح می کند که از بهره وری کارکنان می کاهد بنابراین این تحقیق با هدف دستیابی به الگویی از علل پارانویای سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد که از روش های کیفی به حساب می آید انجام شده است که بر اساس این نظریه، ابتدا مصاحبه ها انجام گرفت و سپس در مرحله کدگذاری باز عوامل پارانویا سازمانی استخراج شد که این عوامل دربرگیرنده عوامل فردی (روانی و فیزیولوژیک)، عوامل سازمانی(محیط سازمانی، ادراک بی عدالتی و فرایندهای سازمانی) و عوامل محیطی(تغییرات محیطی) است.
ارائه مدل مدیریت اینرسی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سازمان ها بویژه در بخش عمومی معمولا ایستا و یکنواخت باقی می مانند تا زمانی که ادامه این وضعیت دیگر امکان پذیر نباشند یا به وسیله نیروهای خارجی تغییر کنند. این مسئله ریشه در بی تحرکی سازمانی و یا به عبارتی اینرسی سازمانی دارد. هدف این پژوهش، ارائه مدل مناسب برای مواجهه درست با اینرسی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی است. روش کار: جامعه آماری شامل کلیه پرسنل سازمان مربوطه است که با استفاده از فرمول کوکران، 170 نفر بصورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار شامل، مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه بود. با استفاده ازروشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزارهای AMOS و SPSS، بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش و تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: میانگین امتیاز همه عوامل بالاتر از 3 بود که بیشترین مقدار مربوط به مدیریت دانش و کمترین مقدار مربوط به عوامل روانشناختی می باشد. پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار پژوهش، با بررسی داده های پرسشنامه مدل معادلات ساختاری حاصل شده و با تجزیه و تحلیل آن، مدل نهایی پژوهش به دست آمد. نتیجه گیری: مدل مدیریت اینرسی سازمانی دارای چهار عامل مدیریت دانش، اقدامات زمینه ساز تغییر، مدیریت تغییر و ملاحظات روانشناختی است که در آن عوامل مدیریت دانش و ملاحظات روانشناختی باعث بهبود اقدامات زمینه ساز تغییر و مدیریت تغییر می شوند. اقدامات زمینه ساز تغییر نیز بر مدیریت تغییر تأثیرگذار هستند.
مدل ساختاری تفسیری شایستگی های عاطفی اجتماعی در ارتباطات سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی شایستگی های عاطفی اجتماعی در ارتباطات سازمانی، شناسایی ابعاد مهم آن و تعیین نحوة تعامل بین آنها است. پژوهش حاضر کاربردی و توسعه ای بوده و شامل دو بخش کمی و کیفی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری است. جامعه آماری پژوهش تمامی خبرگان دانشگاهی کشور درزمینة ارتباطات سازمانی هستند؛ که 15 نفر از آنها به روش نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها یک جدول ماتریسی محقق ساخته می باشد که براساس مقایسه های زوجی ما بین مؤلفه های پژوهش به صورت یک ماتریس مربعی طراحی شده است. نتایج پژوهش موجب شناسایی 11 بعد از ابعاد مهم شایستگی عاطفی اجتماعی شد. همچنین نتایج نشان داد دانش عاطفی اجتماعی، خودآگاهی، خودمدیریتی، و خودانگیزشی به دیگر ابعاد قدرت تأثیرگذاری بیشتری بر شایستگی عاطفی اجتماعی داشتند. براساس نتایج این پژوهش می توان گفت ابعاد شایستگی عاطفی اجتماعی در سطوح مختلف بر یکدیگر مؤثرند و تغییر در کیفیت هر یک از آنها موجب تغییر در کیفیت ارتباطات سازمانی خواهد شد.
طراحی الگویی از پیشایندهای بی ملاحظگی کارمند نسبت به مشتری در سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال طراحی الگویی از پیشایندهای بی ملاحظگی کارمند به مشتری در سازمان تأمین اجتماعی است. در این مطالعه، با استفاده از روش کیفی از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 42 تن از مدیران و سرپرستان سازمان تأمین اجتماعی در سطح 6 کلان شهر کشور و تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون، پیشایندهای بی ملاحظگی کارمند به مشتری شناسایی و سپس از طریق اجرای روش کمی دیمتل، نظرات 10 تن از استادان و صاحب نظران حوزة روانشناسی و رفتار سازمانی دربارة روابط میان پیشایندها با یکدیگر و نحوة تأثیرگذاری آنها بر بی ملاحظگی کارمند به مشتری گردآوری و سپس تحلیل گردید و الگوی مورد نظر طراحی شد. این الگو نشان می دهد که چگونه بی ملاحظگی تجربه شده از مشتری، بی ملاحظگی مشاهده شده از مشتری، تقاضاهای شغلی، تداخل کار- غیرکار، بی عدالتی سازمانی، نارضایتی کارمند، فرسودگی هیجانی و همچنین پیش داوری و تعصب (قومی، فرهنگی، مذهبی و غیره) کارمند به عنوان پیشایند، بی ملاحظگی کارمند به مشتری را تحریک می کنند. ویژگی های شخصیتی (مانند ثبات هیجانی، سازگاری و وظیفه شناسی) نیز نقشی تعدیل کننده را می توانند در مدل پیکان گونه پیشنهادی این پژوهشگران ایفا کنند. در پایان، پس از بحث و تشریح نتایج پژوهش، محدودیت ها و پیشنهادهای کاربردی تشریح و رهنمودهایی جهت پژوهش های آینده ارائه شد.
رابطة میان بدرفتاری مشتریان، ناهمسانی هیجانی و فرسودگی عاطفی با رفتارهای تلافی جویانه کارکنان: نقص تعدیل گر جو حمایت سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر بدرفتاری مشتریان بر رفتارهای تلافی جویانه کارکنان شعب بانک ملت مشهد است. در این راستا تاثیر بدرفتاری مشتریان بر ایجاد ناهمسانی هیجانی و فرسودگی عاطفی در کارکنان بررسی شده است. همچنین تاثیر این متغیرها بر رفتارهای تلافی جویانه کارکنان با درنظرگرفتن تعدیل گری جو حمایت سرپرست در رابطه بین فرسودگی عاطفی و رفتارهای تلافی جویانه ارزیابی شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، پیمایشی تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. تکنیک تحلیل عاملی تاییدی جهت بررسی روایی سازه و ضریب آلفای کرونباخ جهت سنجش انسجام درونی ابزارها مورد استفاده قرار گرفته است. جهت بررسی تاثیر متغیرهای مستقل بر وابسته، از روش مدل یابی معادلات ساختاری بااستفاده از نرم افزار آموس و به منظور بررسی نقش تعدیل گر جو حمات سرپرست، از تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بدرفتاری مشتریان بر فرسودگی عاطفی و ناهمسانی هیجانی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد. فرسودگی عاطفی بر رفتارهای تلافی جویانه کارکنان تاثیر قابل توجهی دارد. درحالی که تاثیر مستقیم ناهمسانی هیجانی بر رفتارهای تلافی جویانه کارکنان معنادار نیست. از سوی دیگر نقش تعدیل گر جو حمایت سرپرست در رابطه بین فرسودگی عاطفی و رفتارهای تلافی جویانه نیز در این مطالعه تایید شده است .
تبیین مدل عوامل موثر بر ارتقاء برند گردشگری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع گردشگری به مثابه صنعت، موجب شده تا بسیاری از کشورها گردشگری را مولفه مهمی در رشد و توسعه اقتصاد ملی بنگرند و به همین دلیل از منظر توسعه، امروزه بر اساس درآمد ناخالص داخلی، صادرات و اشتغال، گردشگری بزرگ ترین صنعت در جهان است. از طرفی ملاحظه می شود که گردشگران بر اساس تصاویر ذهنی خود از مکان های مختلف، اقدام به تعیین مقصد گردشگری مورد نظر خود می نمایتد و در اینجاست که اهمیت نقش برند در گردشگری نمایان می شود. لذا در این پژوهش ضمن مطالعه اسناد بالادستی، بر اساس فن دلفی نظر متخصصین حوزه گردشگری خصوصا مدیران سیاست گذار در این حوزه و همچنین محققین دانشگاهی در زمینه برند و گردشگری به منظور تدوین مدل ارتقاء برند گردشگری جمهوری اسلامی ایران گردآوری شده است. همچنین از نگاشت های شناختی برای ترسیم و درک بهتر روابط بین اجزای مدل استفاده شده است. در مدل حاصل از پژوهش، چهار مجموعه عامل اصلی موثر بر ارتقاء برند گردشگری ایران در سطح بین المللی شامل عوامل صنعت گردشگری، عوامل مقصد گردشگری، عوامل دولت و عوامل محیط بین المللی شناسایی و ارتباط بین آنها و 16 عامل فرعی زیر مجموعه آنها با یکدیگر مورد تحلیل قرار گرفته است.
طراحی و تبیین مدل برنامه ریزی راهبردی با رویکرد مدل تعالی سازمانی (مطالعه موردی صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از مدل تعالی سازمانی به منظور بهبود و ارزیابی عملکرد صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون می تواند راه گشای برنامه ریزی استراتژیک موثر و مفید برای افزایش اثربخشی و کارایی باشد. بنابرین، به منظور تحول و توسعه، بهبود عملکرد و تبدیل صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون به یک صندوق ضمانت سرمایه گذاری استراتژی محور نیازمند استفاده از مدیریت عملکرد سازمانی و پشتیبانی از تحقق چشم انداز، به روش علمی و پژوهشی می باشد. هدف این تحقیق ارائه مدل برنامه ریزی راهبردی با رویکرد مدل تعالی سازمانی به منظور بهبود عملکرد صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون می باشد. بدین منظور، مدل پیشنهادی باعث تحقق دو عامل اثربخشی، کارایی می شود، که نهایتاً این دو عامل منجر به افزایش بهره وری در صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون می شود. این تحقیق با توجه به نوع پژوهش و موضوع مورد مطالعه، کیفی، کاربردی و توصیفی است که با بهره گیری از روش های اسنادی و میدانی به گردآوری داده های مورد نیاز پرداخته شده است. ابتدا ادبیات موضوع مدیریت استراتژیک و ارزیابی عملکرد سازمانی و سپس مدل EFQM بیان شده است. اهداف صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون و کارکردها و ویژگی های صندوق های ضمانت سرمایه گذاری و همچنین ماموریت، رسالت، سند انتظار و چشم انداز صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون، ارائه شده است. در آخر مدل برنامه ریزی راهبردی صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون ارائه گردید که مجموعه اهداف و معیارهای ارزیابی عملکرد که بیشترین امتیاز را کسب کرده اند تاثیر ویژه ای در مدل برنامه ریزی راهبردی دارند