هدف: هدف این پژوهش، کاربست مفهوم چرخه حیات سازمانی در برنامه ریزی راهبردی دانشگاهها بوده است. امروزه تغییرات مداوم نهادی و فنی در دانشگاهها و ارتباط شدید آنها با محیط بیرونی، این نوع مؤسسات را ملزم به پاسخگویی به خواسته های محیطی و انجام اقدامات راهبردی می کند. روش: در این پژوهش، ضمن ترکیب مدل چرخه حیات سازمانی با ماتریس SWOT، با استفاده از مفهوم سه شاخگی، ابعاد ماتریس SWOT در قالب سه دسته عوامل ساختاری، محتوایی و زمینه ای طبقه بندی شدند. یافته ها: با توجه به در مرحله بلوغ قرار داشتن دانشگاه مورد بررسی، اهرم راهبردی تغییر در حوزه عوامل زمینه ای (T=13، O=59، W=79، S=99) است. سپس ابعاد محتوایی از اهمیت بیشتری برخوردارند(T=35، O=20، W=158، S=18). ابعاد ساختاری(T=50، O=23، W=42، S=17) نیز در رتبه سوم اهمیت قرار دارند. از نظر اهمیت نیز نقاط قوت در حوزه ابعاد زمینه ای(S=99)، نقاط ضعف در حیطه ابعاد محتوایی (W=158)، فرصتهای موجود در ابعاد زمینه ای(O=59) و تهدیدهای موجود در ابعاد ساختاری(T=50) از بیشترین اولویت برخوردارند. نتیجه گیری: راهبرد کمینه کردن نقاط ضعف و بیشینه کردن استفاده از فرصتها باید به کار گرفته شود. برای جلوگیری از اشباع و افول سازمانی باید به دنبال انجام اقدامات ابتکارآمیز و بهره گیری از نوآوری در سازمان بود. در حوزه پژوهش پیشنهاد می شود که واحد ارتباط صنعت با دانشگاه در این مؤسسه تقویت و پشتیبانی شود#,