هدف: هدف از این مقاله، شناسایی و شبکه بندی مؤلفه های ساختاری دانشگاه کارآفرین با رویکردی میان رشته ای بود. دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که سه وظیفه مهم حفاظت از دانش بشری و انتشار آن، پژوهش و بسترسازی برای نقش آفرینی دانشگاه در توسعه اقتصادی و اجتماعی را در محیط متلاطم خود بر عهده دارد. روش: این پژوهش به روش آمیخته انجام شده است. پژوهشگران پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، با استفاده از روش شناسی دلفی در سه دور به شناسایی ابعاد ساختاری مؤثر بر ساختار دانشگاه کارآفرین پرداختند. انتخاب خبرگان گزینشی و با ترکیب 10 خبره کاملاً دانشگاهی، سه خبره کاملاً عملیاتی و شش خبره دانشگاهی- عملیاتی همراه بود. سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه که از مهم ترین روشهای اولویت بندی گزینه های وابسته به یکدیگر است، به رتبه بندی مؤلفه ها پرداخته شد. یافته ها: ابعاد ساختاری شناسایی شده پس از اجرای دلفی و رتبه بندی تحلیل شبکه ای به ترتیب عبارت بودند از: استقلال، ترکیب، حرفه ای گرایی، پیچیدگی، تمرکز و رسمیت. نتیجه گیری: به منظور تحقق دانشگاه کارآفرین، می بایست تغییرات ساختاری گسترده در نظام آموزش عالی به ویژه در ابعاد استقلال، ترکیب و حرفه ای گرایی صورت گیرد؛ زیرا محیط ساختاری دانشگاه کارآفرین باید مشوق فضای خلاقیت و هم افزایی باشد.